1)
بائس : خواندن یا نخواندن بسم الله الرحمن الرحیم در میان شیعه ها و اهل سنت مورد اختلاف است .علمای شیعه همگی متفق النظر اندکه بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره بوده و طبق روایات منقول از اهل بیت (ع) باید در نماز در اول سوره خوانده شود و مستحب است که به جهر باشد مانند روایتی که در مستدرک الوسایل (ج 2 ص89)از امام صادق (ع)منقول است ,که حضرت می فرماید : ((آل محمد (ص)اتفاق نظر دارند که بسم الله الرحمن الرحیم را بلند بخوانند )).
ولی علمای اهل سنت در این حکم به سه دسته تقسیم می شوند:
1-گروهی می گویند :بسم الله الرحمن الرحیم در آغاز سوره ی حمد باید خوانده شود.
در نمازهای جهریه به صورت جهر و نمازهای اخفاییه به صورت آهسته ,این ها امام شافعی و اتباع او هستند.
2-کسانی که می گویند خوانده شود ولی مطلقا آهسته بخوانند ,که آنها حنابله (پیروان احمد بن حنبل )هستند .
3-گروهی دیگر خواندن بسم الله الرحمن الرحیم را مطلقا ممنوع می دانند و آنها پیروان اماممالک هستند که قول پیروان ابو حنیفهنیز نزدیک به مالک است .
ابن قدامه فقیه مشهور اهل سنت د رکتاب مغنی چنین می نویسد : ((قرائت بسم الله ... درآغاز سوره ی حمد و در آغاز هر سوره ای نزد اهل علم مشروع است ولی مالک و اوزاعی (از فقهای اهل سنت )گفته اند حمد خوانده نشود و (در مورد جهر بسم الله ....)روایتی که از احمد بن حنبل نقل شده همه می گویند جهر به بسم الله ... مستحب نیست ,و از عطا و طاووس و مجاهد و سعید بن جبیر روایت شده که جهر به بسم الله ... شود و مذهب شافعی هم همین است ))1.
در تفسیر المنیر از وهب زحیلی چنین آمده است : ((پیروان مالک و ابو حنیفه می گویند که بسم الله ...جزء سوره ی حمد و سایر سوره ها نیست .ولی پیروان ابو حنیفه می گویند کسی که فرادی نماز می خواند می تواند بسم الله ...را در هر رکعت آهسته با سوره ی حمد بخواند ولی پیروان شافعی می گوند در نماز های اخفایی آهسته باید خواند ودر نمازهای جهری بلند خوانده شود.))2.
براستی که فرد خواننده در حیرت فرو می رود چرا که می بیند رسول خدا(ص)23 سال تمام اکثر نمازهای خود را به جماعت و در حضور همه خوانده است و همه نماز حضرت را و با گوش خود شنیده اند اما با گذشت یک مدت کوتاه این اختلاف وحشتناک پیدا شده ,این اختلاف مقداری عجیب است و نشان می دهد که دست یک گروه سیاسی در پشت این برنامه کار می کرده که احادیث ضد و نقیضی را به آن حضرت نسبت داده اند .
بخاری در صحیح خود می نویسد :((مترف از عمران بن حصیص نقل می کند که هنگامی با علی (ع)در بصره نماز خواند ,گفت : این مرد نمازی را که ما با رسول خدا (ص)می خواندیم به یاد ما آورد )).3 این روایت پرده از روی رازهایی بر می دارد و معلوم می شود همه چیز حتی نماز را تغییر داده اند .شافعی در کتاب معروف الاُم از وهب بن کیسان نقل می کند : ((تمام سنت رسول خدا (ص)را تغییر دادند حتی نماز را ))4. این اختلاف فتوا در بین اهل سنت ناشی از روایات کاملا متفاوت است که در کتب معروف اهل سنت آمده است ,و عجیب این که یک راوی معین چندین حدیث متضاد دارد که به طور کلی این روایات را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
گروه اول :روایاتی است که نتنها بسم الله ...را جزءسوره می شمرند بلکه بلند گفتن را مستحب یا لازم می دانند .(ما به پنج روایت بسنده می کنیم )
1-دار قطنی در کتاب سنن خود از علی (ع)نقل می کند که فرمود : ((رسولخدا (ص)بسم الله ...را با صدای جهر در هر دو سوره (حمد وسوره )می خواند ))5. و عین این حدیث بالا را سیوطی نیز در کتاب خود (درالمنثور)نقل می کند 6.
2-انس بن مالک که خادم مخصوص رسول خدا (ص)بود و از جوانی در خدمتش قرار داشت طبق نقل حاکم در مستدرک می گوید : ((پشت رسول خدا(ص)علی (ع),عمر و ابوبکر نماز خواندم همه ی آنها بسم الله... را بصورت جهر خواندند ))7.
3-عایشه که بطور طبیعی شب ها و روز ها را با رسول خدا (ص)بود مطابق نقل دار قطنی می گوید: ((رسول خدا (ص)بسم الله ... را با صدای بلند می خواند ))8.
4- ابوهریره راوی معروف اهل سنت که بسیاری از روایات خود را در کتاب صحاح و غیر آن بوسیله ی او نقل می کنند ,می گوید : ((رسول خدا (ص)بسم الله ... را در نماز با صدای بلند می خواند )) این حدیث در سه کتاب معروف السنن الکبری 9,مستدرک حاکم 10 وسنن دار قطنی 11 آمده است .
5-در حدیث دیگری می خوانیم که جبرئیل (ع)نیز در مقام تعلیم نماز به رسول خدا (ص)بسم الله ...را بلند خواند .نعمان بن بشیر طبق نقل دار قطنی می گوید : ((رسول خدا (ص)فرمود :جبرئیل (ع)در نزد کعبه امامت مرا بر عهده داشت و بسم الله ... را بلند خواند ))12.
احادیث مزبور تماما از ثقات اهل سنت می باشد
گروه دوم : روایتی است که بسم الله ... را جزء سوره ی حمد نمی شمارند یااز جهر آن منع می کنند از جمله :
1-در حدیثی که در صحیح مسلم ازقتاده نقل شده ,می خوانیم که انس می گوید : ((با رسول خدا (ص) و ابوبکر و عمر عثمان نماز خواندم از هیچ یک از آنها نشنیدم که بسم الله ...را بخوانند ))13. باید توجه داشت که در این حدیث در باره قرائت علی (ع)سخنی به میان نیامده است !!.
2-در سنن بیهقی از عبدالله بن مغفل نقل می کند که می گوید : ((پدرم شنید من بسم الله ... را در نماز می خوانم ,گفت بدعت می گذاری !من پشت سر رسول خدا (ص)و ابوبکر و عثمان نماز خواندم هیچ یک را ندیدم را بسم الله ... را بلند بخواند ))14. باز در این جا سخنی از نماز علی (ع) به میان نیامده است .
3- معجمم الوسیط طبرانی می خوانیم که ابن عباس گفت : ((هنگامی که رسول خدا (ص) بسم اله ... را بلند می خواند مشرکان مسخره می کردند زیرا(رحمان )نام مسیلمه مدعی الوهیت در سرزمین یمانه بود مشرکان می گفتند منظور محمد (ص)همان خدای یمانه است به همین جهت رسول خدا (ص)دستور داد این آیه را بلند نخوانند )) . اگر خواننده این حدیث کمی در آن تفکر کند آثا ر جعل این حدیث کاملا هویدا است زیرا اولا کلمه ی (رحمان)در قرآن تنها در بسم الله ... نیامده است و در 56 مورد دیگر هم آمده است و تنها در سوره ی مریم در 16 آیه تکرار شده است بنابراین سوره های دیگر قرآن را هم نباید خواند ؟مبادا مشرکین مسلمانان را مسخره کنند ثانیا مشرکان همه آیات قرآن را به استهزا می کشیدند چنان که در آیات متعدد قرآن از جمله(آیه 140 سوره ی نساء)می خوانیم که مشرکان اذان نماز را استهزا می کردند ,آیا رسول خدا(ص) دستور داد که اذان را ترک کنند یا آهسته بگویند ؟ مبادا مشرکین استهزا کنند . اساسا مشرکان خود رسول خدا (ص)را نیز استهزا می کردند بنابراین باید رسول خدا (ص)از دیده ها پنهان می شد ثالثا مسیلمه کسی نبود که به حساب آید و کوچکتر از آن بود که رسول خدا (ص)بخاطر اینکه نام او رحمان بود آیات قرآن را پنهان کند یا آهسته بخواند بخصوص که ادعای مسیلمه در سال 10 هجری انعکاس یافت ,زمانی که اسلام در کمال قوت و قدرت بود .
این حقایق روشن نشان می دهد که جاعلان این حدیث در کار خود بسیار ناشی و نا آگاه بودند.
این اختلاف روایات نشان می دهد که دست یک گروه سیاسی مانند بنی امیهدر کار بوده است . اری حقیقت اینست که علی (ع)جهر بسم الله ... می فرمودند و هنگامی که معاویه بر سر کار آمد اسرار داشت تمام اثار علوی را از صفحه جهان بر چیند زیرا می دانست نفوذ فکری و معنوی آن حضرت در افکار عمومی مسلمین تهدیدی برای سلطنت او ست .
شاهد گویای این سخن حدیثی است که حاکم در مستدرک آن را معتبر شمرده که انس بن مالک می گوید : (( معاویه به مدینه آمد و در یکی از نمازهای جهری بسم الله ... در سوره ی حمد قرائت کرد ولی در سوره ی بعد از آن نخواند هنگامی که سلام نماز را داد گروهی از انصار و مهاجران (که شاید برای حفظ جان خویش در نماز شرکت کرده بودند )از هر طرف فریاد زدند : آیا چیزی از نماز را سرقت کردی یا فراموش کردی .معاویه در نماز بعدی بسم الله ... را هم در آغاز حمد خواند و هم در آغاز سوره ی بعد از آن ))15.گویا معاویه می خواست از این طریق مهاجران و انصار را بیازماید که تا چه حد در برابر بسم الله ... و جهر به آن حساسیت دارند ,ولی کار خود را همچنان در شام و مناطق دیگر ادامه داد .
از نوشته های اخیر و اثباتجعلی بودن احادیث گروه دوم این مطلب بدست می آیدکه فتوای فقهای شیعه صحیح می باشدهمانگونه که فتوایبعضی از علمای اهل سنتنزدیک به علمای شیعه می باشد.
برای حسن ختام این بحث رابا یک سخن از فخر رازی در تفسیر کبیر پایان می دهیم .
وی می گوید : ((علی (ع)در بلند خواندن بسم الله ... اصرار داشت ,هنگامی که حکومت به بنی امیه رسید اصرار در منع بلند خواندن داشت تا آثار علی (ع) را از میان ببرد ))16.
از شهادت این دانشمند بزرگ اهل سنت به سیاسی بودن حکم به اخفای بسم الله ... یا حذف آن روشن می شود .
1)المغنی ابن قدامه ج 1ص521
2)تفسیر المنیر ج1 ص 46
3)صحیح بخاری ج 1 ص190
4)الام ج 1 ص269
5)سنن دار قطنی ج 1ص 302
6)درالمنثور ج1 ص 22
7)مستدرک الصحیحین ج 1 ص 232
8)درالمنثور ج 1 ص23
9)السنن الکبری ج 2 ص 47
10)مستدرک الصحیحین ج 1 ص 208
11)دار قطنی ج 1 ص 360
12)سنن دار قطنی ج 1 ص 309
13)صحیح مسلم ج 2 ص 12
14)السنن الکبری ج 2 ص 52
15)مستدرک الصحیحین ج 1 ص233
16)تفسیر کبیر فخر رازی ج 1 ص 206