از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «عبد»
5) عبد به معنای انسان و یا هر دارای شعور دیگری است که ملک غیر باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 39 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  رابطه عبادت و استکبار و شرک
5) عبادت و پرستش از آن جایی که عبارت است از نشان دادن مملوکیت خویش برای پروردگار، با استکبار نمی‏ سازد ولی با شرک می ‏سازد. لذا خدای تعالی از استکبار از عبادت نهی نکرده، ولی از شرک ورزیدن به او نهی کرده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 39 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  رابطه عبادت و خضوع
5) خضوع معنای کلمه عبادت نیست بلکه لازمه عبادت است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 39 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  تفاوت مالکیت خداوند و بشر درباره عبد
5) مالکیت خداوند بر بنده علی‌ الاطلاق است در حالی که مالکیت بشر بر دیگری تنها محدود به شئونی است که مولا مالک می‌‌باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 40 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
  عبودیت، تنها وظیفه عبد
5) در این آیه دو نوع انحصار است: یکی این که رب تنها و منحصر در مالکیت است و دوم این که عبد تنها و منحصراً عبد است، و جز عبودیت چیزی ندارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 40 قالب : تفسیری موضوع اصلی : بندگی- عبودیت گوینده : علامه طباطبایی
  رابطه مالک و مملوک
5) ملک از آن‌جا که قوام هستیش به مالک است، دیگر تصور ندارد که خودش حاجت و حائل از مالکش باشد، و یا مالکش از او محجوب باشد. و از آنجایى که ما سواى خدا به جز مملوکیت، دیگر هیچ چیز ندارند و مملوکیت، حقیقت آن ها را تشکیل می‌دهد، دیگر معنا ندارد که موجودى از موجودات و یا یک ناحیه از نواحى وجود او، از خدا پوشیده بماند و محجوب باشد، همچنانکه دیگر ممکن نیست به موجودى نظر بیفکنیم و از مالک آن غفلت داشته باشیم.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 41 قالب : فلسفی موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : علامه طباطبایی
  نحوه عبادت حقیقی خداوند
5) چون خدای تعالی حضور مطلق دارد، پس حق عبادت او این است که از هر دو جانب حضور داشته باشد (عبادت وقتی حقیقتاً عبادت است که عبد عابد در عبادتش خلوص داشته باشد، و خلوص، همان حضوری دو جانبه است): 1- از جانب پروردگار عز و جل: بنده وقتی خدا را عبادت می‌‏کند، او را به عنوان معبودی حاضر عبادت کند. 2- از ناحیه بنده: خود را حاضر و مقابل خدا بداند و آنی از این‌که دارد عبادت می‌‏کند غایب و غافل نشود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 41 و 42 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  کمال عبادت
5) عبادت وقتی تمام و کامل می‌‌شود که به غیر خدا به کس دیگری مشغول نباشد و در عملش شریکی برای او نتراشد. و نیز انسان به خودش هم مشغول نباشد که اشتغال به نفس، منافی با مقام عبودیت است، عبودیت کجا و منم زدن و استکبار کجا؟

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 41 و 42 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  وجه آمدن «ایک نستعین» در ادامه «ایام نعبد»
5) اظهار عبودیت در جمله «إِیَّاکَ نَعْبُدُ» الخ، از نظر معنا و از حیث اخلاص، جمله ‏ایست که هیچ نقصى ندارد، تنها چیزى که به نظر مى‌‏رسد نقص است، این است که بنده عبادت را به خودش نسبت می‌دهد و به ملازمه براى خود دعوى استقلال در وجود و در قدرت و اراده مى‌‏کند، با اینکه مملوک هیچگونه استقلالى در هیچ جهتى از جهاتش ندارد، چون مملوک است. و گویا براى تدارک و جبران همین نقص است که اضافه کرد «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»، یعنى همین عبادتمان نیز باستقلال خود ما نیست، بلکه از تو نیرو مى‌‏گیریم و استعانت می‌جوئیم. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 42 و 43 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  صفت صراط در قرآن
6) 1- از نظر عرف و اصطلاح قرآن کریم، باید بدانیم که خدای تعالی صراط را به وصف استقامت توصیف کرده است و آنگاه بیان کرده که این صراط مستقیم را کسانی می‌‏پیمایند که خدا بر آنان انعام فرموده است.

2- صراط مستقیم که صراط غیر گمراهان است، صراطى است که به هیچ وجه شرک و ظلم در آن راه ندارد همچنانکه ضلالتى در آن راه نمى‌‏یابد، نه‏ ضلالت در باطن و قلب، از قبیل کفر و خاطرات ناشایست، که خدا از آن راضى نیست و نه در ظاهر اعضا و ارکان بدن، چون معصیت و یا قصور در اطاعت، که هیچیک از این ها در آن صراط یافت نمى‏شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 45 و 47 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «صراط»
6) صراط در لغت به معنای طریق و سبیل نزدیک به هم‌ است. کلمه صراط از ماده « ص ر ط» گرفته شده است که به معنای بلعیدن است و راه روشن، کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده است که دیگر نمی‌‌تواند به این سو و آن سو منحرف شود و نیز نمی‌‌گذارد که از شکمش بیرون شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 44 و 52 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  تفاوت صراط مؤمنین و غیر مؤمنین
6) راه به سوی خدا دو تا است، یکی دور و یکی نزدیک. راه نزدیک راه مؤمنین و راه دور راه غیر ایشان است و هر دو راه هم به حکم آیه «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ» (انشقاق/6) به ملاقات خداوند می‌انجامد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 45 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  راه تمام مخلوقات به خدا منتهی می‌شود
6) خداى سبحان در کلام مجیدش براى نوع بشر و بلکه براى تمامى مخلوقات خود راهى معرفى کرده است که از آن راه به سوى پروردگارشان سیر مى‌‏کنند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 45 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  رابطه شرک و ظلم و ضلالت
6) ضلالت و شرک و ظلم در خارج یک مصداق دارند. آنجا هم که گفته ‏ایم: «هر یک از این سه معرف دیگرى است و یا به وسیله دیگرى معرفى مى ‏شود» منظورمان مصداق است نه مفهوم، چون پر واضح است که مفهوم ضلالت غیر ظلم و شرک و از ظلم غیر از آن دوى دیگر و از شرک هم باز غیر آن دو تاى دیگر است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 47 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ضلالت گوینده : علامه طباطبایی
  درجات صراط مستقیم
6) صراط مستقیم تقسیم ‏هایى دارد و یک طریق نیست و کسى که با ایمان به خدا به راه اول یعنى سبیل مؤمنین افتاده است چنان نیست که دیگر ظرفیت تکاملش پر شده باشد، بلکه هنوز براى تکامل ظرفیت دارد که اگر آن بقیه را هم به دست آورد آن وقت از اصحاب صراط مستقیم می‌شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 47 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  ویژگی اصحاب صراط مستقیم
6) 1- اصحاب صراط مستقیم در صورت عبودیت خدا، دارای ثبات قدم به تمام معنا هستند، هم در فعل و هم در قول، هم در ظاهر و هم در باطن. و ممکن نیست که اینان بر غیر این صفت دیده شوند. ایشان در همه احوال خدا و رسول را اطاعت می‏کنند.

2- اصحاب صراط مستقیم که (أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ) به خاطر داشتن نعمتى که خدا به ایشان داده است (یعنى نعمت علمى مخصوص)، قدر و منزلت بالاترى نسبت به مومنین دارند و حتى از دارندگان نعمت ایمان کامل نیز بالاتراند.

3- همان‌طور که صراط مستقیم مهیمن و مافوق همه سبیل ‏ها است، همچنین اصحاب صراط مستقیم که خدا آنان را در آن صراط جای داده است، مهیمن و مافوق سایر مردم هستند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 48 و 49 و 54 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  تفاوت سبیل و صراط
6) سبیل و صراط از 7 جهت با هم متفاوتند: 1- صراط یکی است و سبیل چندتا. 2- سبیل‌های متعدد، به واسطه اختلاف در احوال رهروان راه عبادت، مختلف می‌شود. 3- سبیل با شرک جمع می شود ولی صراط با شرک و ضلالت جمع نمی شود. 4- سبیل ممکن است ناقص و یا از دیگر سبل ممتاز باشد بر خلاف صراط. 5- نسبت سبیل به صراط مستقیم نسبت جسم است به روح. 6- سبیل بر خلاف صراط گاهی دچار آفت می‌شود. 7- سبل با اینکه مختلفند ولی همگی از صراط مستقیم نشأت می‌گیرند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 50 تا 53 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  ویژگی صراط مستقیم
6) خود صراط مستقیم بدون هیچ قید و شرطی رهرو خود را به سوی خدا هدایت می‏کند و می‏رساند. به همین جهت خدای تعالی نام آن را صراط مستقیم نهاد،‌ چون کلمه صراط به معنای راه روشن است،‌زیرا از ماده « ص ر ط» گرفته شده که به معنای بلعیدن است و راه روشن کانه رهرو خود را بلعیده و در مجرای گلوی خویش فرو برده که دیگر نمی‌تواند این سوء و آن سو منحرف شود و نیز نمی‌گذارد که از شکمش بیرون شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 52 و 53 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «مستقیم»
6) مستقیم به معنای هر چیزی است که بخواهد روی پای خود بایستد و بتواند بدون اینکه به چیزی تکیه کند بر کنترل و تعادل خود و متعلقات خود مسلط باشد، مانند انسان ایستاده‏ ای که بر امور خود مسلط است، در نتیجه برگشت معنای مستقیم به چیزی است که وضعش تغییر و تخلف ‌پذیر نباشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 53 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای «صراط مستقیم»
6) «صراط مستقیم» صراطی است که در هدایت مردم و رساندنشان به سوی غایت و مقصدشان، اختلاف و تخلفی نداشته باشد و صد در صد این اثر خود را ببخشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 53 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  تفاوت راه‌‌های به سوی خدا
6) راه‌هایی که به سوی خدای تعالی منتهی می‌شوند از نظر کمال، نقص، نایابی و رواجی، دوری و نزدیکی‌اش از منبع حقیقت و از صراط مستقیم، مختلف است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 54 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  معنای هدایت
6) هدایت عبارتست از دلالت و نشان دادن هدف به وسیله نشان دادن راه، و این خود یک نحو رساندن به هدف است و کار خدا است، چیزى که هست خداى تعالى سنّتش بر این جریان یافته است که امور را از مجراى اسباب به جریان اندازد و در مسئله هدایت هم وسیله‏اى فراهم مى‏کند تا مطلوب و هدف براى هر که او بخواهد روشن گشته و بنده‏اش در مسیر زندگى به هدف نهایى خود برسد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 54 تا 56 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  هدایت در صراط مستقیم
6) صراط مستقیم از آنجایى که امرى است که در تمامى سبیل‏هاى مختلف محفوظ می‌باشد، لذا صحیح است که یک انسان هدایت شده، باز هم بهi سوى آن هدایت شود؛ خداى تعالى او را از صراط به سوى صراط هدایت کند، به این معنا که سبیلى که قبلا به سوى آن هدایتش کرده بود را با هدایت بیشترى تکمیل نماید و به سبیلى که ما فوق سبیل قبلى است هدایت فرماید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 57 تا 59 قالب : تفسیری موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
  علم عامل برتری اصحاب صراط مستقیم
6) مزیت اصحاب صراط مستقیم بر سایرین و هم‌چنین مزیت صراط آنان بر سبیل سایرین، تنها به علم است نه عمل. آنان به مقام پروردگارشان علمی دارند که دیگران ندارند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 59 قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
  اقسام عبادت کنندگان
5) امام صادق(علیه‌السلام) در معنای عبادت فرمودند: عبادت سه جور است، مردمى هستند که خداوند را از ترس عبادت مى ‏کنند؛ عبادت آنان عبادت بردگان ناتوان است و منشاش زبونى بردگى است. مردمى دیگر خداى تبارک و تعالى را به طلب ثوابش عبادت مى ‏کنند؛ عبادت آنان عبادت اجیران است و منشا آن علاقه به اجرت است. مردمى دیگر خداى عزوجل را به خاطر محبتى که به او دارند عبادت مى ‏کنند؛ عبادت آنان عبادت آزادگان و بهترین عبادت است.

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: مردمی خداوند را به آن جهت عبادت می‏کنند که به ثوابش رغبت دارند؛ عبادت آنان عبادت تجارت ‏پیشگان است و خود نوعی تجارت است. قومی دیگر خداوند را از ترس بندگی می ‏کنند که عبادتشان عبادت بردگان است. قوم سومی هستند که خداوند را از در شکر عبادت می ‏کنند که عبادت آنان عبادت آزادگان است.

امام صادق(علیه‌‏السلام) فرمودند: مردم، خداوند را سه جور عبادت می ‏کنند، طبقه ‏ای او را به خاطر رغبتی که به ثوابش دارند عبادت می ‏کنند که عبادت آنان عبادت حریصان است و منشأ آن طمع است. جمعی دیگر او را از ترس آتش عبادت می ‏کنند که عبادت آنان عبادت بردگان و منشأش زبونی و ترس است. ولکن من خدای عزوجل را از این جهت عبادت می ‏کنم که دوستش دارم و این عبادت بزرگواران است که خداوند درباره ‏شان فرموده است: «و هم من فزع یومئذ آمنون- و ایشان در امروز از فزع ایمن ‌اند» (نمل/89) و نیز فرموده است: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله- بگو اگر خدا را دوست می ‌دارید پس پیروی من کنید تا خدا هم دوستتان بدارد» (آل عمران/31) پس هر کس خداوند عزوجل را دوست بدارد، خدا هم او را دوست می ‌دارد و هر کس خداوند دوستش بدارد، از ایمنان خواهد بود و این مقامی است مکنون و پوشیده که جز پاکان با آن تماس پیدا نمی ‏کنند.

علامه طباطبایی: از بیانى که در گذشته گذشت، معناى این سه روایت روشن می‌شود و اگر عبادت احرار و آزاد مردان را گاهى به شکر و گاهى دیگر به حبّ توصیف کردند، از این جهت است که برگشت هر دو به یکى است، چون شکر عبارت است از اینکه نعمت ولى نعمت را در جایش مصرف کنى و شکر عبادت به این است که از روى محبت انجام شود و تنها براى خود خدا صورت بگیرد نه منافع شخصى و یا دفع ضرر شخصى، بلکه خدا را عبادت کنى به آن جهت که خدا است، یعنى به ذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است و او چون جمیل بالذات است، ذاتا محبوب است، یعنى خودش دوست داشتنى است نه اینکه چون ثواب می دهد و یا عقاب را بر می دارد؟ مگر محبت جز میل به جمال و مجذوب شدن در برابر آن چیز دیگرى است؟. پس برگشت اینکه بگوئیم: خدا معبود است چون خدا است و یا چون جمیل و محبوب است و یا چون ولى نعمت است و شکرش واجب است همه به یک معنا است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 60 قالب : روایی موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  عبادت با اخلاص
5) امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ» یعنی ما از تو غیر تو را نمی‌‌خواهیم و عبادتت را در عوض چیزی نمی‌کنیم، آن ‌طور که جاهلان به خیال خود تو را عبادت می‌کنند، در حالیکه در دل به یاد همه چیز هستند جز تو.

علامه طباطبایی: این روایت به نکته‌اى اشاره مى‌‏کند که قبلا از آیات مورد بحث استفاده کردیم که معناى عبادت، حضور و اخلاص است، چون عبادت به منظور ثواب و یا دفع عذاب با خلوص و حضور منافات دارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 61 قالب : روایی موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  حقیقت عبادت
5) امام صادق(علیه‌‏السلام) فرمودند: هر کس معتقد باشد که خداوند به صفت عبادت می ‌شود نه به ادراک، اعتقاد خود را به خدایی حواله داده است که غایب است و کسی که خیال کند که صفت و موصوف را عبادت می ‌کند توحید را باطل کرده است، چون صفت، غیر از موصوف است و کسی که معتقد باشد موصوف منسوب به صفت عبادت می ‌شود، خدای کبیر را کوچک و صغیر شمرده است، پس مردم خدا را آن ‌طور که هست نمی ‌توانند اندازه ‏گیری کنند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 61 قالب : روایی موضوع اصلی : عبادت- پرستش گوینده : علامه طباطبایی
  معنای «اهدنا الصراط المستقیم»
6) امام صادق(علیه‏السلام) در معنای «اهدنا الصراط المستقیم» فرمودند: خدایا ما را به لزوم طریقی ارشاد فرما که به محبت تو و به بهشتت منتهی می‌‌شود و از اینکه پیروی هواهای خود کنیم و در نتیجه هلاک گردیم، مانع می‌‌شود و نیز نمی‌‏گذارد آرای خود را اخذ کنیم و در نتیجه نابود شویم.

امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) درباره آیه نامبرده فرمودند: یعنی خدایا توفیق خودت را که ما تاکنون به وسیله آن تو را اطاعت کردیم، درباره ما ادامه بده تا در روزگار آینده ‏مان نیز همچنان تو را اطاعت کنیم.

علامه طباطبایی: این دو روایت دو وجه مختلف در پاسخ از شبهه تحصیل حاصل را بیان مى‌‏کند. شبهه این بود که شخص نمازگزار، راه مستقیم را یافته است که نماز مى ‏گزارد، دیگر معنا ندارد در نماز خود از خداوند هدایت به سوى راه مستقیم را درخواست کند. این روایت پاسخ می دهد به اینکه مراتب هدایت در مصداق هاى آن مختلف است و نمازگزار همه روزه از خداوند می خواهد از هر مرتبه ‏اى که هست به مرتبه بالاتر هدایت شود. و روایت دومى پاسخ میدهد که هر چند مراتب آن در مصادیق مختلف است ولکن از نظر مفهوم یک حقیقت است و نمازگزار نظرى به اختلاف مراتب آن ندارد بلکه تنها نظرش این است که این موهبت را از من سلب مکن و همچنان آن را ادامه بده.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 61 و 62 قالب : روایی موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
  معنای صراط مستقیم
6) امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: صراط مستقیم در دنیا آن راهی است که کوتاه ‏تر از غلو و بلندتر از تقصیر، بلکه راه میانه باشد؛ و در آخرت عبارت است از طریق مؤمنین به سوی بهشت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 62 قالب : روایی موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  درخواست هدایت از خداوند
6) امیرالمؤمنین(علیه‌‏السلام) در معنای جمله «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» فرمودند: یعنی خدایا ما را به صراط کسانی هدایت فرما که بر آنان این انعام فرمودی که موفق به دینت و اطاعتت نمودی، نه این انعام که مال و سلامتی ‏شان دادی، چون بسا می ‌شود کسانی به نعمت مال و سلامتی متنعم هستند، ولی کافر و یا فاسقند... این (هدایت‌شدگان) آن کسانی ‌اند که خداوند درباره آن ها فرموده است: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً- کسی که خداوند و رسول را اطاعت کند، چنین کسانی با آنان هستند که خدا بر ایشان انعام کرده است، از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان که اینان نیکو رفقایی هستند» (نسا/69).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 62 قالب : روایی موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
  مصداق صراط مستقیم
6) امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: صراط مستقیم، امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) است.

امام صادق (علیه ‏السلام) فرمودند: صراط مستقیم، طریق به سوی معرفت خداوند است و این دو صراط است، یکی صراط در دنیا و یکی در آخرت می باشد. اما صراط در دنیا عبارت است از امامی که اطاعتش بر خلق واجب شده است و اما صراط در آخرت، پلی است که بر روی جهنم زده شده است. هر کس در دنیا از صراط دنیا به درستی رد شود، یعنی امام خود را بشناسد و او را اطاعت کند، در آخرت نیز از پل آخرت به آسانی می ‏گذرد و کسی که در دنیا امام خود را نشناسد در آخرت هم قدمش بر پل آخرت می ‏لغزد و به درون جهنم سقوط می ‏کند.

امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: بین خدا و بین حجت خدا حجابی نیست و نه خدا از حجت خود در پرده و حجاب است، ماییم ابواب خدا و ماییم صراط مستقیم و ماییم مخزن علم او و ماییم زبان و مترجم ‏های وحی او و ماییم ارکان توحیدش و ماییم گنجینه اسرارش.

ابن عباس در ذیل آیه «اهدنا الصراط المستقیم» گفته است: یعنی ای بندگان خدا، بگویید: خدایا ما را به سوی محبت محمد و اهل‏بیتش «علیهم‏ السلام‏» ارشاد فرما.

علامه طباطبایی: و در این معانى روایات دیگرى نیز هست و این روایت از باب جرى، یعنى تطبیق کلى بر مصداق بارز و روشن آن است. می ‏خواهند بفرمایند که مصداق بارز صراط مستقیم، محبت آن حضرات است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 65 و 66 قالب : روایی موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : علامه طباطبایی
  معنای «هدایت»
5) در جمله مورد بحث، مؤمنین را به هدایت توصیف کرده است و در موردى دیگر هدایت را اینطور تعریف کرده است که «فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ» (انعام/125) و گشادگى سینه به معناى وسع آن است، وسعتى که هر تنگى و تنگ نظرى و بخل را از آن دور می سازد و چون در جاى دیگر فرموده است: «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر/9). لذا مى ‏بینیم در آخر آیه مورد بحث هم نامى از رستگارى برده است و مى ‏فرماید: «أُولئِکَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 74 قالب : تفسیری موضوع اصلی : هدایت گوینده : علامه طباطبایی
  إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ - محمد نيک روان
5) 1- فقط تو را می پرستیم و در این پرستش فقط از تو کمک می خواهیم (توفیق پرستش خالصانه)
2- برای کمک خواستن از خدا وکمک رسانی از طرف خدا به بندگان نیاز به وسیله وجود دارد و نماز ودعا وعبادت واهل بیت برطبق روایات وقرآن وسایل کمک خواستن وکمک رسانی خدا می باشد .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : توفیق الهی گوینده : محمد نیک روان
  أنا صراط المستقیم - ستوده بيات
6) در این آیه ی شریفه خداوند از زبان بندگان از خود،یعنی خالق هستی درخواست میکند که ما را به راه راست هدایت کن.
در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) آمده است که:"أنا صراط المستقیم" و این میتواند به این آیه اشاره کند که خداوند متعال که نیازهای بشر را به طور حقیقی می شناسد، بندگان را به راه ولایت و امامت امیرمؤمنان(ع) دعوت مینماید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : روایی موضوع اصلی : دوستی- حب- محبت- تولی- دوست- محب گوینده : ستوده بیات
  نکته درباره ایاک نعبد و ایاک نستعین - حسين پاک دل
5) چند نکته در این آیه قابل ذکر است.

استمداد، ویژه خدا است و آیه در صدد بیان توحید افعالی وتوحید در عبادت است. جز خداوند کسی شایسته بندگی نیست.

(فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا ولا یشرک بعباده ربه احدا). (7) کسی که خداوند را مسلط بر جهان «کون » و تمام علل رادر اختیار او می داند از غیر خداوند مدد نمی خواهد و دست تمنابه سوی دیگری دراز نمی کند. جبرئیل در موقعی که ابراهیم خلیل گرفتار آتش بود برای مدد آمد ولی ابراهیم به او ابراز احتیاج نکرد و از او استمداد ننمود. جبرئیل گفت:

(الک حاجه قال: اما بک فلا! قال سل حاجتک قال: علمه بحالی حسبی فی سوالی). این مرتبه ایمان در توحید افعالی درجه کامل توحید برای موحدین است. انحصار عبادت در خداوند بلااشکال است ولی در استعانت جویی، خداوند، در قرآن انحصار را برهم زده وفرموده:

(واستعینوا بالصبر و الصلاه) (8)

(تعاونوا علی البر و التقوی) (9)

صبر که یکی از حالات نفسانی بشر است، به دستور قرآن مورداستعانت واقع شده. ما ماموریم در توحید افعالی فقط از خداونداستمداد کنیم ولی در جاهایی که خداوند در نظام عمومی و علل واسباب اجازه داده از بعضی از امور استمداد شود یا آنکه از نظرتعاون عمومی اجازه استمداد داده است همانگونه عمل می کنیم.

البته این هم استمداد از خداوند است و منافی اصول توحید نیست.

زیرا کمک از خدا خواستن گاهی مستقیم است و گاهی از راهی است که او اجازه داده است پس اگر کسی استمداد از صبر کند نبایدگفت بر خلاف توحید افعالی عمل کرده است. مثل آن که پیری از عصایا مریضی از دوا استمداد کند. این ها علل و عوامل عمومی نظام طبیعی یا اجتماعی عالم است که مورد امضای خداوند است ولی اگرکسی از راهی که اجازه نداده است استمداد کند، بر خلاف انحصاراستعانت است مانند قضیه یوسف که از ساقی استمداد کرد و گفت(اذکرنی عند ربک) یا آن که در تفسیر روایتی نقل می کندکه خلاصه اش این است:

مرد متقی عابدی از پادشاه فاسقی برای حاجتی استمداد کرد.

پادشاه حاجتش را برآورد اتفاقا پس از چندی پادشاه و عابد هردو در یک روز مردند جنازه فاسق و گناه کار با کمال تجلیل برداشته شد. ولی جنازه مرد عابد روی زمین ماند تا جایی که حیوانات صورت او را خوردند. موسی این مطلب را به پیشگاه خداوند عرض کرد، خطاب شد، مرد متقی آبروی خود را نزد فاسقی برد و استمداد کرد ولی فاسق قضای حاجت متقی را نمود. برای احترام به قضای حاجت جنازه اش را احترام کردیم و برای این که مرد متقی از کافری استمداد کرد و آبروی خود را برد صورت او ازوضع آبرومند، خارج و طعمه حیوان کردیم.

پس در واقع استعانت و استمداد اگر موافق اجازه خداوند نباشد،منافی با اصل «ایاک نستعین » است ولی اگر خداوند استعانت واستمداد را اجازه داده باشد منافی با انحصار استعانت و توحیدافعالی نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اعتقادی موضوع اصلی : قرآن کریم گوینده : بیتا شریفی
  ذیل اهدنا الصراط المستقیم - فاطمه فيض اصفهاني
6) امام صادق (ع) : صراط مستقیم ، طریق بسوی معرفت الهی است و آن دو صراط است : یکی در دنیا که همان امام واجب الاطاعه است و یکی در آخرت که همان پلی بر جهنم است .
هر کس در دنیا امام را شناخت و به او اقتدا نمود ، در قیامت قدم او بر صراط نمی لغزد . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : معانی الاخبار قالب : روایی موضوع اصلی : تنبیه گوینده : فاطمه فیض اصفهانی
  صراط در قرآن و روایات - محمد سجاد ابراهيمي
6) صراط در لغت به معنای راه است و به وسیله «مضاف إلیه» معیّن می‏شود و جهت می‏گیرد؛ مانند «صراط مستقیم»، راه راست، راه کج، راه شیطان، راه رحمان، راه سعادت، راه دین و.... البته برخی بین «صراط» و «سبیل فرق» گذاشتند و صراط را به معنای راه مستقیم دانستند و وصف آن را به استقامت وصف توضیحی اعلام داشتند، بر خلافِ سبیل، که به معنای مطلق راه است و مستقیم و منحرف هر دو را شامل می‏شود. به نظر می‏رسد این تفکیک با برخی از شواهد صدق همراه باشد. و تحقیق آن در تفسیر «تسنیم» آمده است.
در روایات، این راه چنین وصف شده است که از روی دهانه جهنّم می‏گذرد و به عنوان «پل صراط» نام گرفته است. امّا در قرآن آیه‏ای که به روشنی از آن نام ببرد وجود ندارد و تنها در چند مورد به آن اشاره شده، جز این که روایات متعدّدی ذیل هر آیه محتوای آن را بازگو می‏کند. آیاتی که در این باره سخن می‏گوید عبارت است از:
1 ـ (وإن منکم إلاّ واردها کان علی ربّک حتماً مقضیّاً ثمّ ننجّی الّذین اتّقوا ونذر الظّالمین فیها جثیّا)؛ همانا همه شما بدون استثنا وارد دوزخ می‏شوید این امری است حتمی و قطعی از ناحیه پروردگار. سپس تقوا پیشگان را از آن نجات می‏بخشیم، و ستمگران را در حالی که به زانو درآمده و بیچاره شده‏اند در آن رها می‏کنیم.
بنابر این، همه انسان‏ها باید از این گذرگاه بگذرند، نهایت آن‏که، دسته‏ای چون برق از آن خواهند گذشت و گروهی هم با وضع دیگری می‏گذرند و دسته‏ای نیز سقوط کرده داخل دوزخ می‏گردند.
امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید: «النّاس یمرّون علی الصّراط طبقات و الصّراط أدقّ من الشّعر و من حدّ السّیف. فمنهم من یمرّ مثل البرق و منهم من یمرّ مثل عدو الفرس و منهم من یمرّ حبواً و منهم من یمرّ مشیاً و منهم من یمرّ متعلّقاً قد تأخذ النّار منه شیئاً و تترک شیئاً»؛ مردمی که بر صراط می‏گذرند چند دسته‏اند و صراط از مو باریکتر و از شمشیر برنده‏تر است؛ برخی مانند برق از آن می‏گذرند و بعضی مانند اسب تیز پا، پاره‏ای چهار دست و پا، گروهی چون پیادگان و دسته‏ای به آن آویخته‏اند و عبور می‏کنند و این در حالی است که آتش دوزخ چیزی از آنان را می‏گیرد و چیزی را وا می‏گذارد.
2 ـ (إنّ ربّک لبالمرصاد)؛ تحقیقاً پروردگارت در کمینگاه است. خداوند در راه بندگان قرار دارد. هیچ یک از گفتار و کردارشان از او پنهان نمی‏ماند و از دست نمی‏رود.
امام صادق (علیه‏السلام) درباره «مرصاد» می‏فرماید: مرصاد پلی است بر صراط. هر کس حق مظلومی را از بین برده باشد از آن نمی‏گذرد: «المرصاد قنطرة علی الصّراط لا یجوزها عبد بمظلمة».
ابن عبّاس درباره این آیه می‏گوید: بر جهنّم هفت جایگاه بازرسی است؛ در نخستین آنها از شهادت «لا إله إلاّ الله» پرسیده می‏شود. اگر انسان از عهده این کلمه طیّبه خارج شد به جایگاه دوم می‏رسد. در این محل از «نماز» پرسیده می‏شود. اگر از عهده آن برآمد به سومین جایگاه می‏رسد که از «زکات» می‏پرسند. اگر از عهده آن کاملاً برآمد به چهارمین جایگاه که از «روزه» می‏پرسند می‏رسد. اگر از عهده پاسخ کامل آن برآمد به ایستگاه پنجم می‏رسد که درباره «حج» سؤال می‏شود و در صورت از عهده برآمدن آن به جایگاه ششم می‏رسد که از «عمره» سؤال می‏گردد. اگر توانست پاسخ کامل بدهد به زندان گونه هفتم می‏رسد. در این جا به «مظالم و حقوق بندگان» می‏رسد. اگر توانست از عهده آنها برآید که خوشا به حالش و اگر نتوانست گویند: او را نگهدارید. چنانچه کارهای نیکی انجام داده اعمالش را با آنها کامل می‏سازند و آن‏گاه که از همه فارغ گشت به سوی بهشت روان خواهد شد.
3 ـ (یوم لا یُخزی الله النّبیّ و الّذین آمنوا معه نورهم یسعی بین أیدیهم و بأیمانهم یقولون ربّنا أتمِمْ لنا نورنا و اغفر لنا إنّک علی کلّ شی‏ءٍ قدیر)؛ در آن روزی که خداوند پیامبر خود و گرویدگان به او را رسوا و خوار نسازد. در آن روز نور ایمان و بندگی آنان در پیش رو و سمت راست ایشان می‏رود و راه بهشت را می‏نماید. در آن حال با شوق و نشاط گویند پروردگارا تو نور ما را به حد کمال رسان و ما را به لطف و کرم خود ببخشای که تنها تو بر هر چیز توانایی.
ابن عبّاس در تفسیر آیه گفته است: (یوم لا یخزی الله النّبی) یعنی حق تعالی حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را عذاب نمی‏کند. (والّذین آمنوا) یعنی علیّ بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین و حمزه و جعفر (علیهم‏السلام) را عذاب نمی‏کند. (نورهم یسعی) بدان معناست که نور آنان که صراط را نورانی می‏کند، هفتاد بار بیش از نورهای دنیوی است. (بین أیدیهم و بِأیمانهم) بدان معناست که کسانی که پیرو آنان هستند در پرتو آن نور گام بر می‏دارند. از این رو اهل بیت محمّد و آل محمّد همگی چون برق از صراط می‏گذرند. سپس گروهی به سرعت باد عبور می‏کنند. آن‏گاه دسته‏ای چون اسب تندرو. سپس گروهی مانند پیادگان می‏گذرند. سپس قومی با چهار دست و پا و روی شکم از صراط می‏گذرند و سرانجام گروهی افتان و خیزان چون واماندگان که گاه بر نشیمن‏گاه راه می‏روند با زحمت فراوان از صراط عبور می‏کنند. حق تعالی این راه را بر مؤمنان عریض می‏کند و بر گنه‏کاران باریک. می‏گویند پروردگارا نور کامل به ما عنایت کن تا بتوانیم با آن از صراط عبور کنیم.
امام باقر (علیه‏السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل می‏فرماید: «قال رسول الله: یا علىّ إذا کان یوم القیامة أقعد أنا و أنت و جبرئیل علی الصّراط فلم یَجُز أحدٌ إلاّ من کان معه کتاب فیه براتٌ بولایتک»؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل بر صراط می‏نشینیم و کسی از صراط نمی‏گذرد مگر این که نامه‏ای دارا باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگاشته شده باشد.
4 ـ (و قفوهم إنّهم مسئولون)؛ اینان را بازداشت کنید همانا باید مورد سؤال قرار گیرند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: «إذا کان یوم القیامة و نصب الصّراط علی جهنّم لم یَجُز علیه إلاّ من معه جواز فیه ولایة علىّ بن أبى طالب و ذلک قوله: (و قفوهم إنّهم مسئولون)، یعنى عن ولایة على بن أبى طالب (علیه‏السلام)»؛ روز قیامت هنگامی که صراط روی دوزخ قرار داده شود تنها کسانی از آن عبور می‏کنند که برگه عبور ولایت اهل بیت عصمت (علیهم‏السلام) را داشته باشند. این است معنای (و قفوهم إنّهم مسئولون)؛ یعنی درباره ولایت علیّ بن ابی طالب از آنان سؤال می‏شود.
اساساً در اسلام ناب همه معارف و ارزش‏های والا به هم پیوسته است؛ مثلاً ولایت علیّ بن ابی طالب از نماز، روزه و حج جدا نیست و هیچ‏کدام آنها از شناخت خدا و معاد و رسالت و امامت جدا نیست. از این رو امام صادق (علیه‏السلام) درباره صراط می‏فرماید: «هو الطّریق إلی معرفة الله عزّ وجلّ و هما صراطان: صراط فى الدّنیا و صراط فى الآخرة؛ فأمّا الصّراط الّذى فى الدّنیا فهو الإمام المفروض الطاعة، من عرفه فى الدّنیا و اقتدی بهداه مرّ علی الصّراط الّذى هو جسر جهنّم فى الآخرة، و من لم یعرفه فى الدّنیا زلّت قدمه عن الصّراط فى الآخرة فتردّی فى نار جهنّم»؛ صراط همان راه و روش شناخت خداست. صراط دوگونه است: صراط دنیا و صراط آخرت. راهی که در دنیاست همان «امام واجب الاطاعه» است. کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنمایی‏های او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت گامش بر صراط آخرت می‏لرزد و در آتش دوزخ سقوط می‏کند.
بنابر این، در دنیا باید از صراط گذشت تا در آخرت بتوان از آن گذر کرد؛ یعنی انسان همواره روی پل صراط در حال گذر است و لحظه به لحظه در مرصاد و کمین‏گاه حق تعالی قرار دارد و عقاید و اخلاق و اعمال او در دیدگاه خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است. بنابراین، کسی که روی مرز اسلام گام بر می‏دارد مانند کسی است که بر چیزی راه می‏رود که از مو نازکتر و ااز شمشیر برّان‏تر است.
مرحوم فیض کاشانی ذیل حدیثِ «إنّ الصراط جسر علی متن جهنّم یمرّ علیه الخلائق» به نقل از مفاتیح الغیب، ص 646 می‏نویسد: صراط در دنیا عبارت است از صورت هدایتی از اعمال قلبی که در جانت ایجاد کرده‏ای، لیکن پس از مردن پرده‏ها بالا می‏رود و پل محسوسی بر متن جهنّم نمودار می‏گردد که تا دَرِ بهشت امتداد دارد. کسی که آن را ببیند می‏فهمد که عصاره ساخت و ساز دنیوی اوست.
بنابر این، صراط و پوینده آن یکی است، و نفس آدمی و مسافرِ به سوی خداست که در ذات خویش مسافرت و طی منازل و مقامات می‏کند و همه اینها را در ذات خویش و در نفس خود می‏یابد (یعنی از سنخ اتّحاد سالک و مسلک است).
اشاره 1 ـ راه زمینی یا هوایی و دریایی گرچه غیر از رونده است، لیکن راه اعتقادی و اخلاقی بیرون از منطقه هویّت رونده نیست؛ یعنی وجود لفظی و کتبی صراط گرچه خارج از هستی انسان سالک است، ولی وجود عینی آن، یعنی وجود خارجی دین غیر از عقیده صائب و عمل صالح که در محدوده هویت انسان معتقد و متعبد است نخواهد بود.
2 ـ دین به دو بخش علمی و عملی تقسیم می‏شود: قسم علمی آن به جزم مُبَرْهَن و قسم عملی آن به عزم راسخ متکی است و تشخیص معارفِ ناب آن دشوارتر از دیدن موهای باریک است و استقامت عملی آن سخت‏تر از حرکت بر لبه تیز شمشیر است و این می‏تواند معنای «أدَقّ مِنَ الشَعر و أحَدّ من السیف» باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : کتاب معاد در قرآن ج 2 قالب : تفسیری موضوع اصلی : طیب و خبیث گوینده : آیت الله جوادی آملی
  -نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
6) در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:
الف: هدایت تکوینى، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرت‏هاى زمستانى و تابستانى. آنجا که قرآن مى‏فرماید: «ربّنا الّذى اعطى کلّ شى‏ء خلقه ثم هدى»(43) بیانگر این نوع از هدایت است.
ب: هدایت تشریعى که همان فرستادن انبیاى الهى و کتب آسمانى براى هدایت بشر است.
کلمه‏ى «صراط»(44) بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فکرى صحیح، نشانه‏ى شخصیت انسان است.
راههاى غیر الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد که او باید یکى را انتخاب کند:
* راه خواسته‏ها و توقعات‏هاى خود.
* راه انتظارات وهوس‏هاى مردم.
* راه وسوسه‏هاى شیطان.
* راه طاغوت‏ها.
* راه نیاکان و پیشینیان.
* راه خدا و اولیاى خدا.
انسان مؤمن، راه خداوند واولیاى او را انتخاب مى‏کند که بر دیگر راهها امتیازاتى دارد:
الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راه‏هاى طاغوت‏ها و هوس‏هاى مردم و هوس‏هاى شخصى که هر روز تغییر مى‏کنند.
ب: یک راه بیشتر نیست، در حالى که راه‏هاى دیگر متعدّد و پراکنده‏اند.
ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد مطمئن است.
د: در پیمودن آن، شکست و باخت وجود ندارد.
راه مستقیم، راه خداست. «انّ ربّى على صراطٍ مستقیم»(45)
* راه مستقیم، راه انبیاست. «انّک لَمِن المرسلین على صراطٍ مستقیم»(46)
* راه مستقیم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقیم»(47)
* راه مستقیم، توکّل وتکیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقیم»(48)
* راه مستقیم، یکتاپرستى و تنها یارى خواستن از اوست.(49)
* راه مستقیم، کتاب خداوند است.(50)
* راه مستقیم، راه فطرت سالم است.(51)
انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا کمک بگیرد. مانند لامپى که روشنى خود را هر لحظه از نیروگاه مى‏گیرد. «اهدنا الصّراط المستقیم»
در راه مستقیم بودن، تنها خواسته‏اى است که هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مى‏کند، حتّى رسول‏اللَّه‏صلى الله علیه وآله و ائمّه اطهارعلیهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقیم را مى‏خواهند.
انسان باید همواره، در هر نوع از کارهاى خویش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشته‏ى تحصیلى وهمسر، راه مستقیم را از خداوند بخواهد. زیرا چه بسا در عقاید، صحیح فکر کند، ولى در عمل دچار لغزش شود و یا بالعکس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقیم از خدا، ضرورى است.
راه مستقیم مراتب و مراحلى دارد. حتّى کسانى که در راه حقّ هستند، مانند اولیاى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زیادشدن نورِ هدایت، دعا کنند. «والّذین اهتدوا زادَهم هُدى»(52)
راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است که حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطى‏ هى‏الجادّة»(53) انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جاده‏ى هدایت است.
راه مستقیم یعنى میانه‏روى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفریط، چه در عقیده و چه در عمل. یکى در عقاید از راه خارج مى‏شود ودیگرى در عمل و اخلاق. یکى همه کارها را به خدا نسبت مى‏دهد، گویا انسان هیچ نقشى در سرنوشت خویش ندارد. و دیگرى خود را همه کاره و فعّال‏مایشاء دانسته و دست خدا را بسته مى‏داند. یکى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مى‏کند و دیگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مى‏پندارد. یکى زیارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مى‏داند و دیگرى حتّى به درخت و دیوار، متوسل شده و ریسمان مى‏بندد. یکى اقتصاد را زیر بنا مى‏داند و دیگرى، دنیا و امورات آن را نادیده مى‏انگارد.
در عمل نیز یکى غیرت نابجا دارد و دیگرى همسرش را بى حجاب به کوچه و بازار مى‏فرستد. یکى بخل مى‏ورزد و دیگرى بى‏حساب سخاوت به خرج مى‏دهد. یکى از خلق جدا مى‏شود و دیگرى حقّ را فداى خلق مى‏کند.
اینگونه رفتار وکردارها، انحراف از مسیر مستقیم هدایت است. خداوند دین پا برجا واستوار خود را، راه مستقیم معرّفى مى‏کند.(54) در روایات آمده است که امامان معصوم‏علیهم السلام مى‏فرمودند: راه مستقیم، ما هستیم.(55) یعنى نمونه‏ى عینى و عملى راه مستقیم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره‏ى تمام مسائل زندگى از قبیل کار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ... ، نظر داده و ما را به اعتدال و میانه‏روى سفارش کرده‏اند.(56) جالب آنکه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به کمین مى‏نشیند.(57)
در قرآن و روایات، نمونه‏هاى زیادى آمده که در آنها به جنبه‏ى اعتدال، تأکید و از افراط و تفریط نهى شده است. به موارد ذیل توجّه کنید:
* «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا»(58) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید.
* «لا تَجعل یدک مَغلولةً الى عُنقک و لاتبسُطها کلّ البَسط»(59) در انفاق، نه دست بر گردن قفل کن - دست‏بسته باش - و نه چنان گشاده دستى کن که خود محتاج شوى.
* «الّذین اذا أنفقوا لم‏یسرفوا و لم‏یقتروا و کان بین ذلک قواماً»(60) مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلکه میانه‏رو هستند.
* «لا تجهر بصلاتک و لاتخافت بها وابتغ بین ذلک سبیلاً»(61) نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، بلکه با صداى معتدل بخوان.
* نسبت به والدین احسان کن؛ «و بالوالدین احساناً»(62) امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نیست. «ان جاهداک على ان‏تشرک بى... فلاتطعهما»(63)
* پیامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «و کان رسولاً نبیّاً»(64) و هم خانواده خویش را دعوت مى‏کند. «و کان یأمر أهله بالصّلاة»(65)
* اسلام هم نماز را سفارش مى‏کند که ارتباط با خالق است؛ «اقیموا الصّلاة» و هم زکات را توصیه مى‏کند که ارتباط با مردم است. «اتوا الزکاة»(66)
* نه محبت‏ها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شهداء لِلّه و لو على انفسکم»(67) و نه دشمنى‏ها شما را از عدالت دور کند. «و لا یَجرِمنّکم شَنئان قوم»(68)
* مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أشداء على الکفار» و هم جاذبه دارند. «رحماء بینهم»(69)
* هم ایمان و باور قلبى لازم است؛ «امنوا» و هم عمل صالح. «عملوا الصالحات»(70)
* هم اشک و دعا و درخواست پیروزى از خدا لازم است؛ «ربّنا افرغ علینا صبراً»(71) و هم صبورى وپایدارى در سختى‏ها. «عشرون صابرون یغلبوا مأتین»(72) شب عاشورا امام حسین‏علیه السلام هم مناجات مى‏کرد و هم شمشیر تیز مى‏کرد.
* روز عرفه و شب عید قربان، زائر خانه‏ى خدا دعا مى‏خواند و روز عید باید در قربانگاه با خون آشنا شود.
* اسلام مالکیّت را مى‏پذیرد، «الناس مسلّطون على اموالهم»(73) ولى اجازه ضرر زدن به دیگرى را نمى‏دهد و آن را محدود مى‏سازد. «لا ضَرر و لا ضِرار»(74)
آرى، اسلام دین یک بعدى نیست که تنها به جنبه‏اى توجّه کند و جوانب دیگر را فراموش کند، بلکه در هر کارى اعتدال ومیانه‏روى وراه مستقیم را سفارش مى‏کند.43) طه، 50.
44) صراط» در قیامت نام پلى است بر روى دوزخ که
48) آل‏عمران، 101.
49) بنا بر اینکه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یکتاپرستى در آیه قبل باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : استعانت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  إیاک نعبد-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
5) - تنها خداوند شایسته و بایسته پرستش است.

إیاک نعبد

تقدیم مفعول (إیاک) بر فعل (نعبد) دلالت بر حصر دارد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : لغوی موضوع اصلی : افعال خداوند گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  انسان باید به حکم عقل، بندگى خداوند را بپذیرد-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
5) انسان باید به حکم عقل، بندگى خداوند را بپذیرد. ما انسان‏ها عاشق کمال هستیم و نیازمند رشد و تربیت، و خداوند نیز جامع تمام کمالات و ربّ همه‏ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نیازمندیم او رحمان و رحیم است و اگر از آینده دور نگرانیم، او صاحب اختیار و مالک آن روز است. پس چرا به سوى دیگران برویم؟! عقل حکم مى‏کند که تنها باید او را پرستید و از او کمک خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور دیگران.
در نماز، گویا شخص نمازگزار به نمایندگى از تمام خداپرستان مى‏گوید: خدایا! نه فقط من که همه‏ى ما بنده توایم، ونه تنها من که همه‏ى ما محتاج و نیازمند لطف توایم.
خدایا! من کسى جز تو را ندارم «ایّاک» ولى تو غیر مرا فراوان دارى و همه هستى عبد و بنده‏ى تو هستند. «ان کلّ من فى السموات و الارض الاّ اتى الرّحمن عبداً»(41) در آسمان‏ها و زمین هیچ چیزى نیست مگر این که بنده و فرمان بردار خداوند رحمان هستند.
جمله «نعبد» هم اشاره به این دارد که نماز به جماعت خوانده شود و هم بیانگر این است که مسلمانان همگى برادر و در یک خط هستند.
مراحل پرواز معنوى، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا. بنابراین اوّل سوره‏ى حمد ثناست، آیه‏ى «ایّاک نعبد» ارتباط و آیات بعد، دعا مى‏باشد.
گفتگو با محبوب واقعى شیرین است، شاید به خاطر همین کلمه «ایّاک» تکرار شد.41) مریم، 93.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور قالب : لغوی موضوع اصلی : استعانت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  مراحل پرواز معنوى - ابراهيم چراغي
5) مراحل پرواز معنوى، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا. بنابراین اوّل سوره‏ى حمد ثناست، آیه‏ى «ایّاک نعبد» ارتباط و آیات بعد، دعا مى‏باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره‌ی حمد گوینده : ابراهیم چراغی
  انواع هدایت در قرآن - ابراهيم چراغي
6) در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:
الف: هدایت تکوینى، نظیر هدایت زنبور عسل که چگونه از شهد گلها بمکد و چگونه کندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرت‏هاى زمستانى و تابستانى. آنجا که قرآن مى‏فرماید: «ربّنا الّذى اعطى کلّ شى‏ء خلقه ثم هدى»(43) بیانگر این نوع از هدایت است.
ب: هدایت تشریعى که همان فرستادن انبیاى الهى و کتب آسمانى براى هدایت بشر است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره‌ی حمد گوینده : ابراهیم چراغی
  صراط مستقیم - آسيه افشار
6) صراط مستقیم چیست؟" صراط مستقیم" همان آئین خدا پرستى و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است‏
راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست، زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیکترین راه را تشکیل مى‏دهد.بنا بر این اگر قرآن مى‏گوید صراط مستقیم، همان دین و آئین الهى در جنبه‏هاى عقیدتى و عملى است به این دلیل است که نزدیکترین راه ارتباط با خدا همانست.الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ صراط الانبیاء و هم الذین انعم اللَّه علیهم:
" صراط مستقیم راه پیامبران است و همانها هستند که مشمول نعمتهاى الهى شده‏اند
"از امام صادق ع مى‏خوانیم که در تفسیر آیه" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ" فرمود:
الطریق و معرفة الامام:
" منظور راه و شناخت امام است" [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه‏ قالب : تفسیری موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : آسیه افشار
  ایاک نعبد و ایاک نستعین - آسيه افشار
5) 1- نقطه اتکاء فقط او است‏
- طبق آنچه در ادبیات عرب خوانده‏ایم هنگامى که" مفعول" بر" فاعل" مقدم شود، معنى حصر از آن استفاده مى‏گردد، و در اینجا مقدم شدن کلمه" ایاک" بر" نعبد" و" نستعین" دلیل بر انحصار است و نتیجه آن همان توحید عبادت و توحید افعالى است که در بالا بیان کردیم.
حتى در عبودیت و بندگى خود نیز احتیاج به کمک او داریم، و در این راه نیز باید از او استعانت جست، مبادا گرفتار انحراف و عجب و ریا و امورى مانند اینها بشویم که عبودیت ما را پاک در هم مى‏ریزد.
به تعبیر دیگر در جمله اول که مى‏گوئیم تنها تو را مى‏پرستیم کمى بوى استقلال دارد، بلافاصله با جمله" إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ" آن را اصلاح مى‏کنیم و آن حالت" بین الامرین" (نه جبر و نه تفویض) را در عبارت خود مجسم مى‏سازیم و الگویى خواهد بود براى همه کارهاى ما.
2- ذکر صیغه جمع در" نعبد" و" نستعین"
و همچنین آیات بعد که همه به صورت جمع است نشان مى‏دهد که اساس عبادت مخصوصا نماز بر پایه جمع و جماعت است، حتى به هنگامى که بنده در برابر خدا به راز و نیاز بر مى‏خیزد باید خود را میان جمع و جماعت ببیند، تا چه رسد به سایر کارهاى زندگیش.
به این ترتیب هر گونه فردگرایى، و تک‏روى، انزواطلبى و مانند اینها مفاهیمى مردود از نظر قرآن و اسلام شناخته مى‏شود.
مخصوصا نماز، از اذان و اقامه که دعوت به اجتماع براى نماز است گرفته (حى على الصلاة- بشتاب به سوى نماز ...) تا سوره حمد که آغازگر نماز است، السلام علیکم که پایان آن است همه دلیل بر این است که این عبادت در اصل جنبه اجتماعى دارد، یعنى باید به صورت جماعت انجام شود، درست است که نماز فرادى نیز در اسلام صحیح است اما عبادت فردى جنبه فرعى و درجه دوم را دارد.
3- در برخورد نیروها از او کمک مى‏گیریم،
بشر در این جهان با نیروهاى مختلفى روبرو است، هم از نظر نیروهاى طبیعى، و هم از نظر نیروهاى درون ذاتى خود. براى اینکه بتواند در برابر عوامل مخرب و ویرانگر و منحرف
کننده، مقاومت کند احتیاج به یار و مدد کارى دارد، اینجا است که خود را در زیر چتر حمایت پروردگار قرار مى‏دهد، همه روز از خواب بر مى‏خیزد، و با تکرار جمله" إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ" اعتراف به عبودیت پروردگار کرده و از ذات پاک او براى پیروزى در این مبارزه بزرگ کمک مى‏گیرد، و شامگاهان نیز با تکرار همین جمله سر به بستر مى‏نهد، با یاد او بر مى‏خیزد و با یاد و استمداد از وجود او بخواب مى‏رود و خوشا به حال کسى که به چنین مرحله‏اى از ایمان برسد، در برابر هیچ گردنکشى و زورمندى سر تعظیم فرود نمى‏آورد، در مقابل جاذبه مادیات خود را نمى‏بازد، همچون پیامبر اسلام مى‏گوید: إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ:" نماز و عبادتم، مرگ و حیاتم همه از آن خداوند است که پروردگار جهانیان است‏ [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : مالکیت خداوند گوینده : آسیه افشار
  ایاک نستعین - آرش طوفاني
5) ایّاک نستعین: «خود حضور ذات حضرت حقّ و اتصال به او فیض استعانت او را رقم می زند. یعنی کمکی جدای از اتصال به او مفروض نیست! و اتفاقا این معنا از یاری دادن با مفهوم «استعانت» در ادبیات عرب نیز بسیار نزدیک تر است.
استعانت در ادبیات عرب نوعی از یاری رساندن است که با اتصال به یاری رسان تحقّق می پذیرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : «تفسیر قرآن کریم» تألیف: آرش طوفانی قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره‌ی حمد گوینده : آرش طوفانی
  هدایت - بهنام خليلي
6) با تدبر در آیات قرآن کریم نکته ای بدست می آید و آن اینکه هدایت به سوی حق تنها و تنها مختص خداوند متعال می باشد ( آیه 35 سوره یونس ) و گمراه شدن نفرات و عدم هدایت در آیات متعدد قران اشاره شده است بنحوی که هر کس و هر گروهی اعمال و رفتار خود را قبول دارد ( کل حزب بما لدیهم فرحون ) و به نظر بنده قرار داشتن در صراط مستقیم خیلی مهم است و با این خاطر است که هر روز 10 بار در نمازهای یومیه سوره حمد را می خوانیم و از خداوند درخواست هدایت به سمت صراط مستقیم را می نماییم. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : تفسیر به رأی گوینده : بهنام خلیلی
  تفسیر آیه به آیه - مرتضي جليلي
6) مفهوم صراط مستقیم :
وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ :مریم 36
وَ أَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ : یس 61
وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ :زخرف 61
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ : زخرف 64 [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قران قالب : تفسیری موضوع اصلی : صراط مستقیم گوینده : مرتضی جلیلی