1) این سوره درباره ناسپاسی انسان و کفران نعمتهای پروردگارش و حب شدیدش نسبت به خیر سخن میگوید، و نتیجه میگیرد با اینکه دوستدار خیر خلق شد، و با اینکه خیر را تشخیص میدهد، اگر انجام ندهد حجتی بر خدا ندارد، بلکه خدا بر او حجت دارد، و به زودی به حسابش میرساند.
و این سوره به شهادت سوگندهای اولش در مدینه نازل شده، چون یکی از آن سوگندها جمله و العادیات ضبحا ... است، که ظاهرش به بیانی که میآید این است که مراد از آن اسبان سربازان و مجاهدین در جنگ است، و همه میدانیم که جنگهای اسلامی در مدینه واقع شده، و اصولا مساله جهاد بعد از هجرت تشریع شد، روایاتی هم که از طرق شیعه از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) رسیده مؤید این نظریه است، چون در آن روایات آمده که این سوره در باره علی (علیهالسلام) نازل شده، آن زمانی که به غزوه ذات السلاسل رفته بود.و نیز بعضی از روایات وارده از طرق اهل سنت آن را تایید میکند، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده به آن روایات اشاره میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
1) ین سوره با سوگندهاى بیدارگرى آغاز شد ، نخست مىفرماید : به اسبان دوندهاى که نفسزنان ( به سوى میدان جهاد ) پیشرفتند سوگند ( و العادیات ضبحا).
یا به شتران حاجیان که از سرزمین عرفات به مشعر الحرام و از مشعر نفس زنان به سوى منى حرکت مىکنند سوگند.
عادیات جمع عادیة از ماده عدو ( بر وزن صبر ) در اصل به معنى گذشتن و جدا شدن است ، خواه قلبا بوده باشد که آن را عداوت گویند و یا در حرکت خارجى که آن را عدو ( دویدن ) مىخوانند ، و گاه در معاملات است که آن را عدوان مىنامند ، و در اینجا منظور همان دویدن با سرعت است.
ضبح ( بر وزن مدح ) به معنى صداى نفسهاى تند و سریع اسب است که هنگام دویدن از او به گوش مىرسد.
همانگونه که در بالا اشاره کردیم در تفسیر این آیه دو نظر وجود دارد : نخست اینکه منظور سوگند به اسبهائى است که با سرعت به سوى میدان جهاد پیش مىروند ، و از آنجا که جهاد امر مقدسى است این حیوانات نیز در این مسیر مقدس آنچنان ارزش پیدا مىکنند که شایسته است سوگند به آنها یاد شود .
تفسیر نمونه ج : 27ص :242
تفسیر دیگر سوگند به شترانى است که در فریضه بزرگ حج در میان مواقف و اماکن مقدس به سرعت حرکت مىکنند ، و به همین دلیل داراى قداستى هستند شایسته سوگند.
در حدیثى آمده است که ابن عباس مىگوید : در حجر اسماعیل در کنار خانه کعبه بودم ، مردى آمد در باره آیه و العادیات ضبحا از من سؤال کرد ، من گفتم : منظور اسبانى است که در راه جهاد حمله مىکنند ، و شبانگاه به محل استراحت بازمىگردند ، و سربازانى که آتش روشن مىکنند و براى خود غذا درست مىکنند .
آن مرد از من دور شد و به سراغ على بن ابیطالب (علیهالسلام) رفت در حالى که در کنار زمزم بود و از همین آیه از آن حضرت سؤال کرد.
فرمود : آیا از کسى قبل از من این آیه را پرسیدهاى عرض کرد آرى ، از ابن عباس پرسیدهام او گفت منظور اسبانى است که در راه جهاد حمله مىکنند ، فرمود : برو و او را صدا کن نزد من بیاید .
هنگامى که خدمت حضرت على (علیهالسلام) آمدم فرمود : چرا مردم را به چیزى که نمىدانى فتوا مىدهى ؟ اولین غزوه در اسلام بدر بود و با ما جز دو اسب نبود : اسبى از زبیر و اسبى از مقداد چگونه عادیات به معنى اسبان است ؟ ! نه ، مقصود شترانى است که از عرفات به مشعر و از مشعر به منى مىروند.
ابن عباس مىگوید این را که شنیدم از نظر خود بازگشتم و نظر امیر مؤمنان على (علیهالسلام) را پذیرفتم.
این احتمال نیز وجود دارد که عادیات داراى معنى وسیعى است که
تفسیر نمونه ج : 27ص :243
هم اسبان مجاهدان را شامل مىشود ، و هم شتران حاجیان را ، و منظور از روایت فوق این است که نباید معنى آن را محدود به اسبان کرد چرا که این معنى همه جا صادق نیست ، مصداق واضحترش شتران حجاج است.
[ نظرات / امتیازها ]