[2] اسبان به سرعت میدویدند، بی آن که شیهه بکشند، و اینکه حرکت ظاهرا شب هنگام صورت میگرفت و از برخورد سم اسبان با ریگها شرار آتش میجست و اینکه نشان میداد که زمین و راه سخت و دشوار گذر است، و به همین سبب است که سیاق قرآن به چنین اسبان و حرکت آنها در زهدان شب سوگند یاد میکند:
«فَالمُورِیاتِ قَدحاً- و سوگند به روشن کنندگان آتش با زدن سنگها به یکدیگر.»
[ نظرات / امتیازها ]
سوگند به سواران پیکارگر و مجاهدى که با زدن سم اسب هاى خود بر صخره ها، شراره ها پدید آوردند و برجان دشمن آتش افروختند.
به باور گروهى از جمله «ضحاک» منظور این است که با برخورد سم اسب هاى آنان بر سنگ و صخره، جرقه هاى آتش پدید مى آید.
و به باور «ابن عباس» منظور برخورد سم اسب ها بر سنگ و صخره است که بسان آتش زنه، جرقه و شراره پدید مى آید و آتش بر مى افروزد.
به باور «مجاهد» منظور تدبیر و نقشه مردان جنگى در میدان هاى پیکار است، چرا که در فرهنگ عرب هرگاه جنگاورى بخواهد با بیان کوبنده و نقشه هاى خطرناک خود رقیب خود را فریب دهد و از پا درآورد، مى گوید: به خداى سوگند که برایت آتشى خواهم افروخت...
از دیدگاه «محمد بن کعب» منظور آتشى است که به وسیله زائران بیت اللّه در «مشعر» افروخته مى شود.
و از دیدگاه «عکرمه» منظور زبان مردان علم و سیاست و پیکار و مدیریت است که با سخنان سنجیده و حماسى و حساب شده خویش در دل ستمکاران آتش بر مى افروزند.
[ نظرات / امتیازها ]