از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «کنود»
کلمه «کنود» به معناى کفرانگر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج:‏20، ص: 590 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عقل و غریزه عوامل حرکت در انسان
قرآن در برخى آیات، انسان را به خاطر برخى صفات، مورد سرزنش قرار داده و او را «ظلوماً جهولاً» (احزاب/72) (ستمگر و نادان)، «هلوعاً» (معارج/19) (حریص)، «یؤوساً» (اسراء/83) (ناامید)، «کفوراً» (اسراء/67) (ناسپاس)، «جزوعاً» (معارج/20) (بى صبر)، «منوعاً» (معارج/21) (بخیل) خوانده است. ولى از سوى دیگر درباره انسان مى‏فرماید: «کرّمنا» (اسراء/70) (گرامى داشتیم)، «فضّلنا» (اسراء/70) (برترى دادیم)، «احسن تقویم» (تین/4) (بهترین قوام را به او دادیم)، «نفخت فیه من روحى» (حجر/29) (روح الهى در او دمیدیم) و این دوگانگى به خاطر آن است که در انسان دو نوع عامل حرکت وجود دارد: یکى عقل و یکى غریزه. اگر در مسیر بندگى خدا و تربیت اولیاى خدا قرار گیرد، به گونه‏اى است و اگر در مسیر هوسها و طاغوت‏ها و وسوسه‏ها قرار گیرد، به گونه دیگر. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 569 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انسان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «کَنود»
«کَنود» به معناى کَفور است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 569 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نکات سوره والعادیات - ليلا حسين زاده
1 -رابطه سوگندهاى این سوره و هدف آن
از سؤالاتى که پیرامون این سوره مطرح مى‏شود این است که چه ارتباطى میان سوگند به اسبهاى مجاهدان و جمله ان الانسان لربه لکنود وجود دارد ؟ زیرا بررسى آیات قرآن به ما نشان مى‏دهد که همواره نوعى ارتباط در میان قسمها و مقسم به ( آنچه به آن قسم یاد مى‏شود ) موجود است و اصولا بلاغت و فصاحت قرآن نیز چنین مطلبى اقتضا مى‏کند .
در باره آیات مورد بحث ممکن است رابطه چنین باشد که قرآن مى‏گوید انسانهائى یافت مى‏شوند ایثارگر که در مسیر جهاد بى‏پروا پیش مى‏روند ، و از هیچگونه فداکارى مضایقه ندارند ، جان و مال خود را در راه خدا مى‏دهند ، با این حال چگونه بعضى آنهمه بخیل و ناسپاسند ، و در برابر نعمتهاى حق نه حمد خدا مى‏گویند و نه در راه او ایثار مى‏کنند ؟ درست است که قسم به اسبها خورده شده است ، ولى مى‏دانیم که اهمیت آنها از این نظر است که ابزارى براى مجاهدان هستند در واقع سوگند به جهاد مجاهدان است ( همچنین اگر سوگند به شتران حاجیان و زوار خانه خدا باشد ) .
بعضى نیز گفته‏اند که ارتباط از این رو حاصل مى‏شود که این حیوانات در طریق رضاى حق به سرعت پیش مى‏روند پس تو اى انسان چرا تسلیم او نیستى،
تفسیر نمونه ج : 27ص :254
تو که اشرف مخلوقاتى ، و شایسته‏ترى؟ ! ولى مناسبت اول روشنتر است.
2 -آیا طبیعت انسان ناسپاسى و بخل است ؟
ممکن است کسانى از جمله ان الانسان لربه لکنود چنین استفاده کنند که حالت کنود بودن ، یعنى ناسپاسى و بخل ، جزء طبیعت همه انسانها است ، سپس این سؤال پیش مى‏آید که این امر با وجدان بیدار و شعور فطرى که انسان را دعوت به شکر منعم و ایثار مى‏کند چگونه مى‏تواند سازگار باشد ؟ نظیر این سؤال در آیات زیادى از قرآن مجید که انسان را با نقاط ضعف واضحى توصیف مى‏کند مطرح مى‏شود.
در یکجا انسان ظلوم و جهول شمرده شده ( احزاب - 72).
در جاى دیگرهلوع ( کم ظرفیت ) ( معارج - 19).
و در جاى دیگر یؤوس و کفور ( مایوس و ناسپاس ) ( هود - 9).
و در جاى دیگر طغیانگر ( علق - 6 ) توصیف شده است.
آیا به راستى همه این نقاط ضعف در طبیعت انسان نهفته است ؟ با اینکه قرآن تصریح مى‏کند که خدا بنى آدم را گرامى داشته ، و بر همه خلایق برترى بخشیده ، : و لقد کرمنا بنى آدم و حملناهم فى البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا ( اسراء - 70).
پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن مى‏شود ، و آن اینکه : انسان داراى دو بعد وجودى است ، و به همین دلیل مى‏تواند در قوس صعودیش به اعلى علیین رسد ، و در قوس نزولیش به اسفل سافلین کشیده شود .
اگر تحت تربیت مربیان الهى قرار گیرد ، و از پیام عقل الهام پذیرد
تفسیر نمونه ج : 27ص :255
و خودسازى کند ، مصداق و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا مى‏شود.
و اگر به ایمان و تقوى پشت کند ، و از خط اولیاى خدا خارج گردد ، به صورت موجودى ظلوم و کفار و یؤوس و کفور و هلوع و کنود درمى‏آید.
و به این ترتیب هیچگونه تضادى در میان این آیات وجود ندارد ، منتها هر کدام به یکى از ابعاد وجود انسان نگاه مى‏کند.
آرى در درون فطرت انسان ریشه تمام خوبیها و نیکیها و افتخارات و فضائل نهفته است ، همانگونه که انسان آمادگى براى نقطه مقابل این فضائل نیز دارد ، و لذا هیچ موجودى در عالم آفرینش در میان قوس صعودى و نزولیش اینقدر فاصله نیست ( دقت کنید).
3 -عظمت جهاد!
در قرآن مجید سخن از مساله جهاد و عظمت مجاهدان راه خدا بسیار به میان آمده ، ولى شاید در هیچ جا مساله با این عظمت ترسیم نشده است که حتى نفس زدن اسبهاى آنها ، و جرقه‏هاى سم این ستوران و گرد و غبار ناشى از حرکت سریع آنان ، آنقدر با عظمت شناخته شده که موردقسم قرار گرفته.
مخصوصا روى سرعت عمل آنها که یکى از مهمترین عوامل پیروزى در جنگها است تکیه شده ، و نیز روى اصل غافلگیرى که یکى دیگر از عوامل موفقیت در جنگ است تکیه گردیده است.
و اینها همه آموزشى است در زمینه برنامه جهاد.
قابل توجه اینکه در شان نزول این سوره نیز آمده است که على (علیه‏السلام‏) دستور داد در تاریکى شب مرکبها را آماده کنند ، خوراک لازم به آنها بدهند و زین بر آنها
تفسیر نمونه ج : 27ص :256
نهند و به حالت آماده باش کامل درآیند ، هنگامى که پرده تاریکى شب شکافته شد فورا نماز صبح را با یاران خود بجا آورد ، و بلا فاصله به دشمن حمله کرد ، دشمن وقتى بیدار شد که زیر دست و پاى اسبهاى مجاهدین اسلام قرار گرفته بود .
این حمله سریع و غافلگیرانه ، هم تعداد تلفات را به حداقل رساند ، و هم در ساعاتى کوتاه به جنگ خاتمه داد ، و جالب اینکه همه این مسائل در آیات این سوره به طرز ظریفى منعکس شده است.
بدیهى است نه اسب خصوصیت دارد ، و نه مساله جرقه ناشى از برخورد سم آنها به سنگهاى بیابان و نه گرد و غبار پاى آنها آنچه موضوعیت دارد مساله جهاد ، و سپس ابزار آن است که تمام وسائل جنگى امروز را شامل مى‏شود همانگونه که در آیه 60 سوره انفال در کنار رباط الخیل ( اسبهاى ورزیده ) سخن از قوه و ( نیرو ) به صورت کلى به میان آمده .


[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره عادیات گوینده : لیلا حسین زاده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آیا طبیعت انسان ناسپاسى و بخل است ؟ - عبد بائس
ممکن است کسانى از جمله ان الانسان لربه لکنود چنین استفاده کنند که حالت کنود بودن ، یعنى ناسپاسى و بخل ، جزء طبیعت همه انسانها است ، سپس این سؤ ال پیش مى آید که این امر با وجدان بیدار و شعور فطرى که انسان را دعوت به شکر منعم و ایثار مى کند چگونه مى تواند سازگار باشد؟
نظیر این سؤ ال در آیات زیادى از قرآن مجید که انسان را با نقاط ضعف واضحى توصیف مى کند مطرح مى شود.
در یک جا انسان ((ظلوم و جهول )) شمرده شده (احزاب - 72).
در جاى دیگر ((هلوع ))(کم ظرفیت ) (معارج - 19).
و در جاى دیگر یؤ وس و کفور (ماءیوس و ناسپاس ) (هود - 9).
و در جاى دیگر طغیانگر (علق - 6) توصیف شده است .
آیا به راستى همه این نقاط ضعف در طبیعت انسان نهفته است ؟ با اینکه قرآن تصریح مى کند که خدا بنى آدم را گرامى داشته ، و بر همه خلایق برترى بخشیده ،: و لقد کرمنا بنى آدم و حملناهم فى البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا (اسراء - 70).
پاسخ این سؤ ال با توجه به یک نکته روشن مى شود، و آن اینکه : انسان داراى دو بعد وجودى است ، و به همین دلیل مى تواند در قوس ‍ صعودیش به اعلى علیین رسد، و در قوس نزولیش به اسفل سافلین کشیده شود.
اگر تحت تربیت مربیان الهى قرار گیرد، و از پیام عقل الهام پذیرد و خودسازى کند، مصداق ((وفضلناهم على کثیر ممن خلقنا تفضیلا)) مى شود.
و اگر به ایمان و تقوى پشت کند، و از خط اولیاى خدا خارج گردد، به صورت موجودى ((ظلوم )) و ((کفار)) و ((یؤ وس )) و ((کفور)) و ((هلوع )) و ((کنود)) درمى آید.
و به این ترتیب هیچگونه تضادى در میان این آیات وجود ندارد، منتها هر کدام به یکى از ابعاد وجود انسان نگاه مى کند.
آرى در درون فطرت انسان ریشه تمام خوبیها و نیکیها و افتخارات و فضائل نهفته است ، همانگونه که انسان آمادگى براى نقطه مقابل این فضائل نیز دارد، و لذا هیچ موجودى در عالم آفرینش در میان قوس ‍ صعودى و نزولیش اینقدر فاصله نیست (دقت کنید).


[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : عمل انسان گوینده : آیت الله مکارم
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.