از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
9) (افلا یعلم اذا بعثر ما فی القبور):(آیا نمی داند که روزی از قبرها برانگیخته می شوند؟) [ نظرات / امتیازها ]
10) (و حصل ما فی الصدور):(و آنچه در سینه هاست همه پدیدار می شود) [ نظرات / امتیازها ]
11) (ان ربهم بهم یومئد لخبیر):(محققا آن روز پروردگار بر کردارشان کاملاآگاه است )در این آیات از طبیعت بشر خبر می دهد و می فرماید: انسان طبیعتش به گونه ای است که به جهت پیروی از هوای نفس و دلدادگی به لذایذ دنیوی ، از شکر پروردگار غافل می شود و دست به کفر انگیزی می زند و انسان خودش به کفر انگیزی خود آگاه است وبا اینکه می داند این کفران صفت ناپسندی است ، اما بازهم ناسپاسی می کند و نیز طبیعت انسان چنان است که نسبت به دوستی مال بسیار بخیل و تنگ نظر است و شاید هم می خواهد بفرماید: حب خیر فطری انسان است ، در نتیجه فریفته زینت و مال دنیامی شود و آنها را خیر خود می پندارد، ولی این شیفتگی یاد خدا را از دلش می برد و درمقام شکرگزاری بر نمی آید.در این آیات تعریضی نسبت به آن مردمی که مسلمانان با آنان جهاد کردند وجوددارد، چون آنها نعمت اسلام و هدایت را کفران کرده بودند.در ادامه می فرماید: آیا انسان نمی داند که به خاطر این کفر و ناسپاسی عقوبتهایی داردکه بزودی به آن می رسد و با آن جزا داده می شود؟ و وقتی آنچه بدن در قبرهاست ازقبرهابیرون آورده می شود و اسرار و نهفته های باطنی انسانها برملا می گردد و آشکارمی شود که در باطن کافرند یا مؤمن ؟ مطیعند یا عاصی ؟ در آن هنگام خداوند به وضع وحال ایشان آگاهی دارد و بر اساس باطنشان آنها را جزا می دهد، همچنانکه فرمود،(یوم تبلی السرائر(50) روزقیامت روزیست که باطنها آشکار می شود) [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد
11)
1 - خداوند، داراى آگاهى دقیق به انسان ها و افکار و کردار آنان است.

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

«خبیر»، از ریشه «خُبْر» (دانستن درون و پنهان) یا «خِبْرة» (دانستن ظاهر و باطن) است. (تاج العروس)

2 - قیامت، روز پى بردن همگان به آگاهى دقیق خداوند از اسرار درونى ایشان

یومئذ

تعبیر «یومئذ» قیامت را زمان علم خداوند، قرار داده و درباره علم او در دنیا، بیانى ندارد و از آن جا که علم الهى ازلى و ابدى است، اختصاص یافتن آن به قیامت، ناظر به قابل انکار نبودن آن است; یعنى، گرچه در دنیا برخى به علم او معترف نیستند; ولى در قیامت، آنان نیز به این حقیقت پى خواهند برد.

3 - آگاهى دقیق خداوند از بندگان، نشانه و جلوه ربوبیت او است.

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

4 - توجّه به آگاهى دقیق خداوند از اسرار درونى انسان، بازدارنده او از خوى ناسپاسى، بخل و دل بستگى به مال

لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم ... إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

5 - انسان ها در قیامت، بر کفران نعمت، بخلورزى و علاقه شدید به ثروت، مؤاخذه خواهند شد.

لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم ... إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

هشدار به آگاهىِ خداوند از افکار، اسرار و نیت ها، اشاره به مؤاخذه و حسابرسى است.

6 - ربوبیت خداوند، مقتضى حسابرسى و مؤاخذه خطاکاران است.

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر

7 - علم خداوند، پشتوانه دقّت در حسابرسى و مجازات انسان ها در قیامت است.

إنّ ربّهم بهم یومئذ لخبیر [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر اثنا عشری‏
10) وَ حُصِّل‌َ ما فِی‌ الصُّدُورِ (10)

وَ حُصِّل‌َ: و حاصل‌ کرده‌ و جمع‌ گردانیده‌ شود ‌در‌ صحف‌، ‌یعنی‌ ظاهر سازند ‌در‌ ‌آن‌، ما فِی‌ الصُّدُورِ: آنچه‌ ‌در‌ سینه‌هاست‌، ‌از‌ خیر و شرّ. ‌ یا ‌ تبیین‌ و تمییز کرده‌ شود آنچه‌ ‌در‌ سینه‌هاست‌، ‌از‌ بد و نیک‌ و ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ یکدیگر جدا گردانند.

مراد ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ درونه‌ها و پنهانی‌های‌ سینه‌ها ‌که‌ اعتقادات‌ حق‌ و باطل‌ و نیّات‌ ریا و اخلاص‌ ‌است‌، ظاهر سازند و ‌از‌ یکدیگر ممیز گردانند و ‌بر‌ وفق‌ ‌آن‌ جزا دهند. همچنان‌ ‌که‌ ‌بر‌ اعمال‌ ظاهر مجازات‌ و مکافات‌ دهند.نکته‌‌-‌ تخصیص‌ صدور، ‌به‌ جهت‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ اعتقاد اصل‌ ‌است‌ و اعمال‌ متفرّع‌ ‌بر‌ ‌آن‌ ‌باشد‌. [ نظرات / امتیازها ]
11) إِن‌َّ رَبَّهُم‌ بِهِم‌ یَومَئِذٍ لَخَبِیرٌ (11)

إِن‌َّ رَبَّهُم‌ بِهِم‌: ‌به‌ درستی‌ ‌که‌ پروردگار ‌ایشان‌ ‌به‌ اسرار و اقوال‌ و افعال‌ ‌ایشان‌، یَومَئِذٍ لَخَبِیرٌ: ‌در‌ ‌آن‌ روز قیامت‌، ‌هر‌ آینه‌ آگاه‌ و داناست‌ و معنی‌ علم‌ ‌او‌ سبحانه‌ مجازات‌ اوست‌ مرا ‌ایشان‌ ‌را‌ ‌بر‌ مقادیر اعمال‌. چه‌ ‌اینکه‌ علامت‌ خبیر بودن‌ و آگاهی‌ اوست‌ ‌به‌ ‌ایشان‌.

تبصره‌‌-‌ ‌آیه‌ شریفه‌ زجر و تهدیدی‌ ‌است‌ ‌به‌ مؤمنین‌ معتقدین‌، چه‌ هرگاه‌ می‌داند ‌که‌ حق‌ ‌تعالی‌ خبیر و بصیر و علیم‌ ‌به‌ تمام‌ اعمال‌ و افعال‌ بندگان‌ ‌است‌، ‌از‌ جزئی‌ و کلی‌ و نهانی‌ و آشکارا، ‌هر‌ آینه‌ ‌اینکه‌ علم‌ و اعتقاد منبعث‌ سازد اقدام‌ ‌به‌ طاعات‌ و عبادات‌ و اجتناب‌ ‌از‌ منهیّات‌ و محرّمات‌ ‌را‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
9) Then Allah encourages abstinence from worldly things and striving for the Hereafter, and He informs of what the situation will be after this present condition, and what man will face of horrors. He says,


﴿أَفَلاَ یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِى الْقُبُورِ ﴾


(Knows he not that when the contents of the graves are poured forth) meaning, the dead that are in it will be brought out.

[ نظرات / امتیازها ]
10) ﴿وَحُصِّلَ مَا فِى الصُّدُورِ ﴾


(And that which is in the breasts shall be made known) Ibn `Abbas and others have said, "This means what was in their souls would be exposed and made apparent.''

[ نظرات / امتیازها ]
11) ﴿إِنَّ رَبَّهُم بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّخَبِیرٌ ﴾


(Verily, that Day their Lord will be Well-Acquainted with them.) meaning, He knows all of that they used to do, and He will compensate them for it with the most deserving reward. He does not do even the slightest amount of injustice. This is the end of the Tafsir of Surat Al-`Adiyat, and all praise and thanks are due to Allah.
[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر راهنما
9)
1 - در قیامت، مردگان از قبرها برانگیخته و پراکنده خواهند شد.

بعثر ما فى القبور

«بَعْثَرَ» (معلوم «بُعْثرَ»); یعنى، بیرون کشید; اجزا را زیر و رو کرد; متفرق ساخت; آشکار کرد و برانگیخت (صحاح اللغة). صاحب «مفردات» بعید نمى داند که فعل «بُعْثِرَ»، مرکّب از فعل هاى «بُعِثَ» و «اُثیرَ» باشد; زیرا معناى هر دو را دارد. مصداق بارز «ما فى القبور» ـ به قرینه ضمیر جمع عاقل در جمله «إنّ ربّهم ...» (در آیات بعد) ـ انسان ها هستند.

2 - قیامت، روز زنده شدن مردگان

بعثر ما فى القبور

بیرون ریخته شدن آنچه در قبرها هست، کنایه از زنده شدن مردگان در قیامت است. تعبیر «قبر» ـ در این آیه ـ ممکن است هر نقطه اى از جهان را که از بقایاى انسان در آن اثرى باشد، شامل گردد; بنابر این، آیه شریفه شامل تمامى انسان ها خواهد بود.

3 - لحظه خروج مردگان از قبرها در قیامت، وحشت انگیز و توجّه به آن، بازدارنده انسان از کفران نعمت، بخلورزى و دلبستگى شدید به ثروت است.

لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور

4 - معاد، تهدیدى براى مال دوستان و ناسپاسان

لکنود ... لحبّ الخیر لشدید . أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور

5 - ایمان به معاد، زمینه ساز از بین رفتن خصلت هاى ناروا است.

لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور

6 - ناسپاسى دشمنان دین، در برابر نعمت هاى خداوند و دلبستگى شدید آنها به دارایى خویش، نشان بى توجهى آنان به معاد

إنّ الإنسـن لربّه لکنود ... أفلایعلم إذا بعثر ما فى القبور

7 - لزوم شناخت ویژگى هاى معاد و غافل نبودن از خطرهاى آن

أفلایعلم

استفهام در آیه شریفه، «انکار تعجبى» است و بر اظهار شگفتى از جهل انسان، دلالت دارد.

8 - معاد جسمانى است.

بعثر ما فى القبور [ نظرات / امتیازها ]
10)
1 - اسرار سینه ها (ملکات و صفات نفسانى، علاقه ها، نیت ها و افکار)، در قیامت بیرون ریخته و آشکار خواهد شد.

و حصّل ما فى الصدور

«تحصیل»، به معناى استخراج مغز از پوسته و پوشش آن است; مانند استخراج طلا از سنگ معدنى آن و اخراج گندم از کاه (مفردات). برخى آن را با تمییز، مرادف مى دانند و بر همین اساس آنچه را بیخته شود، «محصّل» مى گویند (کشاف). در این صورت، مراد از آن، متمایز شدن اسرار نیک و بد خواهد بود.

2 - آشکار شدن اسرار درونى انسان در قیامت، قهرى و بیرون از اختیار او است.

حصّل

مجهول بودن «حصّل»، دلالت بر نکته یاد شده دارد.

3 - قیامت، روز حسابرسى نیت ها، خصلت ها و اسرار درونى است.

و حصّل ما فى الصدور

تهدید به ظهور اسرار درونى در قیامت، کنایه از تأثیر آنها در فرجام اخروى است. بنابراین انسان ها، براساس رازهاى سینه خود نیز، محاسبه و کیفر خواهند شد.

4 - توجّه به برملا شدن خصلت ها و علاقه ها در قیامت، بازدارنده انسان از خوى ناسپاسى، بخل و دل بستگى به ثروت

لکنود ... أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور

5 - صحنه برملا شدن رازها و نیت هاى پنهان، هول انگیز و تهدیدى براى ناسپاسان و مال دوستان

أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور

6 - غفلت از فرجام اخروى و لحظه برملا شدن اسرار آدمى، شگفت آور و حالتى نکوهیده است.

أفلایعلم إذا ... و حصّل ما فى الصدور

مفعول «أفلایعلم» یا محذوف است; یعنى: «أفلایعلم مآله؟» و یا کلمه «إذا» از ظرفیة خارج شده و مفعول به قرار گرفته است; یعنى: «أفلایعلم وقت ... تحصیل ما فى الصدور؟». در این صورت مراد، توبیخ بر غفلت از حوادث آن زمان است.
[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر ص‍ف‍ی‌ ع‍ل‍ی ش‍اه‌
9) ‌پس‌ نداند منبعث‌ آیا شود آنچه‌ ‌باشد‌ ‌در‌ فتور ‌از‌ نیک‌ و بد [ نظرات / امتیازها ]
10) جمع‌ گردانیده‌ گردد ‌هم‌ بجا آنچه‌ ‌باشد‌ مختفی‌ ‌در‌ سینه‌ها [ نظرات / امتیازها ]
11) روز حشر اندر مجازات‌ کبیر رب‌ ایشانست‌ ‌بر‌ ‌ایشان‌ خبیر [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر کشاف
9) وحصل : بالتخفیف . ومعنی ( حصل ) جمع فی الصحف ، أی : أظهر محصلا مجموعا . وقیل : میز بین خیره وشره . ومنه قیل للمنخل : المحصل . ومعنی علمه بهم یوم القیامة : مجازاته لهم علی مقادیر أعمالهم ، لأن ذلک أثر خبره بهم . [ نظرات / امتیازها ]
10) وحصل : بالتخفیف . ومعنی ( حصل ) جمع فی الصحف ، أی : أظهر محصلا مجموعا . وقیل : میز بین خیره وشره . ومنه قیل للمنخل : المحصل . ومعنی علمه بهم یوم القیامة : مجازاته لهم علی مقادیر أعمالهم ، لأن ذلک أثر خبره بهم . [ نظرات / امتیازها ]
11) وقرأ أبو السمال : إن ربهم بهم یومئذ خبیر . عن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : " من قرأ سورة والعادیات أعطی من الأجر عشر حسنات بعدد من بات بالمزدلفة وشهد جمعا " . [ نظرات / امتیازها ]
  رعنا سليمان عباسي - تفسیر جوامع جلد 6 ابو على ابن الحسن الطبرسى
11) والـعـادیـات ضـبحا, عادیات اسبانى هستند که در راه خدا براى جنگ مى دوند وضبح صداى نفسهاى آنها در هنگام دویدن است .
عنتره گفته است:
و الخیل تکدح حین تضبح فى حیاض الموت ضبحا
ضبحا منصوب است بنا بر این که در اصل یضبحن ضبحا بوده، یا منصوب به عادیات [اسم فاعل‏] است و گویى فرموده است: و الضابحات ضبحا چون ضبح و نفس زدن همراه تند دویدن است. [ نظرات / امتیازها ]
  سيد مصطفي فاطمي کيا - تفسیر المیزان
9) " أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ ... لَخَبِیرٌ" مصدر" بعثرة" نظیر مصدر" بحثرة" به معناى بعث و نشر است، یعنى برانگیخته شدن و منتشر گشتن، و در جمله" وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ" منظور از تحصیل آنچه در سینه‏ها است، جدا سازى صفاتى است که در باطن نفوس است، یعنى صفات ایمان از کفر و رسم نیکوکارى از بدکارى، هم چنان که در جاى دیگر فرموده" یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ"
ولى بعضى از مفسرین گفته‏اند: منظور از تحصیل ما فى الصدور، بر ملا شدن نهانى‏هایى است که هر کس در باطن خود پنهان کرده، در آن روز این باطنها ظاهر مى‏شود، که هر فردى همانطور که به حساب ظاهرش رسیدند، و جزاى اعمال ظاهریش را دادند، به حساب باطنش هم برسند، و جزاى آن را نیز بدهند.
و جمله" أَ فَلا یَعْلَمُ" جمله‏اى است استفهامى که بوى انکار از آن مى‏آید، و استفهامش براى انکار است، و مفعول فعل" یعلم" جمله‏اى است که حذف شده، و مقام دلالت دارد بر اینکه آن جمله چیست، و آن جمله قائم مقام هر دو مفعول فعل" یعلم" است، و جمله" أَ فَلا یَعْلَمُ" با آنچه حذف شده جمله‏اى است تمام، و از کلمه" إِذا بُعْثِرَ" مطلبى از نو شروع شده، تا انکار در جمله قبل را تاکید کند. و منظور از جمله" ما فِی الْقُبُورِ" بدنهاى آدمیان است.
و معناى آیه- و خدا داناتر است- این است که: آیا انسان نمى‏داند که به خاطر کفران نعمت‏هاى پروردگارش عقوبت‏هایى دارد که وى به زودى به آن مى‏رسد، و با آن جزا داده مى‏شود؟ وقتى آنچه بدن در قبرها هست از قبرها بیرون شود، و نهفته‏ هاى در باطن نفوس بر ملا گردد، و معلوم شود در باطن کافرند یا مؤمن؟ مطیعند یا عاصى؟ در آن وقت خدا به وضع ایشان با خبر است، و بر معیار باطن نفوس، جزایشان مى ‏دهد. [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - تفسیرهدایت
9) [9] آدمی‌ ‌از‌ دوستی‌ دنیا جز ‌با‌ یاد آخرت‌ رهایی‌ پیدا نمی‌کند، ‌پس‌ ‌هر‌ ‌که‌ مشتاق‌ بهشت‌ ‌است‌، شهوتهای‌ دنیا ‌را‌ ‌از‌ یاد می‌برد، و ‌آن‌ ‌که‌ ‌از‌ آتش‌ دوزخ‌ می‌ترسد، تحمل‌ مصیبتهای‌ زندگی‌ ‌بر‌ ‌او‌ آسان‌ می‌شود.

«أَ فَلا یَعلَم‌ُ إِذا بُعثِرَ ما فِی‌ القُبُورِ‌-‌ آیا نمی‌داند ‌که‌ ‌آن‌ گاه‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌در‌ گورها ‌است‌ برانگیخته‌ و زیر و زبر شود،» [ نظرات / امتیازها ]
10) مردمان‌ ‌برای‌ حساب‌ ‌به‌ محشر می‌روند، و اندامهای‌ ‌ایشان‌ ‌بر‌ آنچه‌ کرده‌اند گواهی‌ می‌دهند، و آنچه‌ ‌از‌ بدی‌ و دنیا دوستی‌ ‌که‌ ‌در‌ سینه‌ دارند آشکار خواهد شد.

«وَ حُصِّل‌َ ما فِی‌ الصُّدُورِ‌-‌ و آنچه‌ ‌در‌ سینه‌ دارند آشکار شود.»

‌به‌ گونه‌ای‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌در‌ ضمیر ‌است‌ پدیدار شود، و پوششها ‌از‌ میان‌ برود، و آدمی‌ ‌از‌ اندازه‌ زیانکاری‌ خویش‌ ‌بر‌ اثر پاکیزه‌ نکردن‌ نفس‌ ‌خود‌ آگاهی‌ پیدا کند. [ نظرات / امتیازها ]
11) [11] ‌در‌ ‌آن‌ هنگام‌ مردمان‌ خواهند دانست‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ ‌ایشان‌ محیط ‌است‌، بدان‌ جهت‌ ‌که‌ می‌بینند چگونه‌ جزای‌ کارهای‌ ‌ایشان‌ ‌را‌ می‌دهد، و ‌حتی‌ ‌از‌ نهفته‌های‌ آنان‌ و ‌از‌ خیر و شری‌ ‌که‌ پنهان‌ کرده‌اند می‌پرسد، و سپس‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌که‌ خواهد می‌آمرزد و ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌که‌ خواهد کیفر می‌دهد.

«إِن‌َّ رَبَّهُم‌ بِهِم‌ یَومَئِذٍ لَخَبِیرٌ‌-‌ ‌هر‌ آینه‌ پروردگارشان‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز نسبت‌ ‌به‌ ‌ایشان‌ آگاه‌ و ‌با‌ خبر ‌است‌.»

‌با‌ ‌ایشان‌، ‌به‌ حکمت‌ ‌خود‌، ‌هر‌ چه‌ خواهد می‌کند، ‌پس‌ لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ آدمی‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌برای‌ ‌آن‌ روز آماده‌ ساخته‌ و نفس‌ خویش‌ ‌را‌ پاک‌ کرده‌ ‌باشد‌، و ‌به‌ پرورش‌ فضایل‌ ‌در‌ ‌آن‌ ‌که‌ برجسته‌ترین‌ ‌آنها‌ جهاد ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ ‌است‌، ‌آن‌ ‌را‌ پرورش‌ داده‌ ‌باشد‌، و ‌از‌ ‌خدا‌ می‌خواهیم‌ ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ کار موفق‌ بدارد. [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
9) پس آیا این انسان تنگ چشم و بخیل نمى داند آن گاه که در آستانه رستاخیز هر آنچه در گورهاست بیرون ریخته مى شود؟

و هرآنچه از کفر و ایمان و راستى و ریاکارى در ژرفاى سینه ها نهفته است، همه و همه فاش مى گردد تا بر آن ها پاداش و کیفر دهند... [ نظرات / امتیازها ]
10) در چنان روزى دشوار که همه چیز آشکار مى گردد، پروردگارشان به حال آنان آگاه است و اندیشه هاى مترقى و منحط، نیت هاى درست و نادرست و عملکردهاى عادلانه و ظالمانه را مى داند و بر اساس حق بر آن ها پاداش و کیفر مى دهد؟ آیا به راستى بخیل و پول پرست این را نمى داند؟ [ نظرات / امتیازها ]
11) «زجاج» مى گوید: ذات بى همتاى او، هم آن روز، هم روزهاى دیگر و هم در این جهان و سراى آخرت دانا و آگاه است و بر اندیشه ها وعملکردهاى بندگان خود بیناست. منظور آیه این است که خدا در روز رستاخیز بر اساس آگاهى و علم خود بر کفرانگرى و ناسپاسى انسان بخیل و ناسپاسگزار کیفر مى دهد.

آیه مورد بحث بسان این آیه اى که مى فرماید:

اولئک الذین یعلم الله ما فى قلوبهم...(269)

اینان همان کسانى هستند که خدا مى داند چه در دل هاى خود دارند... بنابر این آنان را به تناسب کارشان به کیفر و پاداش مى رساند.

بدینسان آیه شریفه با این بیان روشن به انسان ها هشدار مى دهد و آنان را از گناه و زشتى و خصلت هاى نکوهیده باز مى دارد و روشنگرى مى کند که چیزى بر او پوشیده نخواهد ماند و ذات پاک او از همه نیت ها و عملکردها آگاه است، و بى تردید در روز رستاخیز پاداش ها و کیفرها بر اساس عدالت و آگاهى است، بنابر این هان اى انسان ها!

اى خردمندان!

اى آینده نگران!

اى مردم با ایمان!

اى آدمیان عبرت گیرید و درست عمل کنید واز تاریک اندیشى و بیداد و پایمال ساختن حقوق و حرمت انسان ها دورى جویید. [ نظرات / امتیازها ]
 » یوسفعلی
9) 6249. Dead bodies, secret plots, evil thoughts and imaginings, long since buried, will yet stand forth before the Judgement Seat of Allah. Instead of being closely hidden or blotted out-as they will have been from the consciousness of mankindthey will stand out as from the consciousness of Allah, which is all-embracing and never suffers from sleep or fatigue. [ نظرات / امتیازها ]
11) 6250. Allah's knowledge is full and vigilant at all times. But on that day it will reveal to men secrets which they had long forgotten; for the Book of their Deeds will be made manifest at Judgement. [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیرالمیزان
11) تعبیر به یومئذ و تکیه بر این معنى که خداوند در آن روز از اعمال و اسرار مکنون دلهاى آنها با خبر است ، با اینکه مى‏دانیم خدا همیشه از این مسائل آگاه مى‏باشد ، به خاطر آن است که آن روز ، روز جزا است ، و آنها را بر اعمال و عقائدشان جزا مى‏دهد.
به گفته بعضى از مفسران این تعبیر مانند آن است که کسى در مقام تهدید به دیگرى مى‏گوید ساعرف لک أمرک به زودى عملت را به تو معرفى خواهم کرد در حالى که هم امروز نیز چنین معرفى موجود است ، منظور آن است که نتیجه آن را به تو خواهم داد .
آرى خداوند همیشه و در همه حال از اسرار درون و برون به طور کامل آگاه است ، ولى اثر این آگاهى در قیامت و به هنگام پاداش و کیفر ظاهرتر و آشکارتر مى‏گردد ، و این هشدارى است به همه انسانها که اگر به راستى به آن
ایمان داشته باشند سد نیرومندى در میان آنان و گناهان ایجاد مى‏کند ، اعم از گناهان آشکار و پنهان ، و گناهان برون و درون ، و اثر تربیتى این اعتقاد بر کسى پنهان نیست.

[ نظرات / امتیازها ]
  عبد بائس - تفسیر نمونه
9) به صورت یک استفهام انکارى تواءم با تهدید مى فرماید: آیا این انسان ناسپاس و بخیل و دنیاپرست نمى داند هنگامى که تمام آنچه در قبرهاست زنده مى شوند...؟ (ا فلا یعلم اذا بعثر ما فى القبور ).بعثر از ماده بعثرة (بر وزن منقبة ) در اصل به معنى زیر و رو کردن و بیرون آوردن و استخراج نمودن است ، و از آنجا که به هنگام احیاى مردگان ، قبرها زیر و رو مى شود، و آنچه در درون آنها است ظاهر مى گردد، این تعبیر در آیات فوق در مورد رستاخیز به کار رفته است .
تعبیر به ((ما فى القبور)) (با توجه به اینکه ((ما)) معمولا براى غیر ذوى العقول مى آید) یا به خاطر آن است که نظر به حالتى دارد که هنوز مردگان خاکند، و یا به خاطر ابهامى است که بر آنها حاکم است که معلوم نیست چه اشخاصى هستند؟
تعبیر به ((قبور)) (قبرها) منافاتى با این ندارد که گروهى از مردم اصولا قبر ندارند، فى المثل در دریا غرق مى شوند، یا قبرشان بعد از مدتى از میان مى رود و خاکهایشان متفرق مى شود، زیرا نظر به غالب مردم است که داراى قبر هستند، بعلاوه قبر در اینجا مى تواند معنى وسیعى داشته باشد یعنى محلى که خاکهاى انسانها در آنجا قرار دارد، هر چند به صورت قبر معمولى نباشد.


[ نظرات / امتیازها ]
10) ((حصل )) از ماده ((تحصیل )) در اصل به معنى بیرون آوردن مغز از پوست است ، همچنین به تصفیه معادن ، و خارج کردن طلا و امثال آن از سنگ معدن اطلاق مى شود، سپس در معنى وسیعى یعنى مطلق استخراج و مجزا ساختن به کار رفته است ، و در آیه مورد بحث منظور جداسازى خیر و شرى است که در دلها نهفته شده ، اعم از ایمان و کفر، یا صفات حسنه و رذیله ، و یا نیات خوب و بد که در آن روز آنها از یکدیگر جدا و ظاهر و آشکار مى شود، و هر کس بر طبق آن به پاداش ‍ کیفر خود مى رسد.
همانگونه که در آیه 9 سوره طارق آمده است : یوم تبلى السرائر: در آن روز که اسرار درون آشکار گردد.
تعبیر به یومئذ و تکیه بر این معنى که خداوند در آن روز از اعمال و اسرار مکنون دلهاى آنها با خبر است ، با اینکه میدانیم خدا همیشه از این مسائل آگاه مى باشد، به خاطر آن است که آن روز، روز جزا است ، و آنها را بر اعمال و عقائدشان جزا مى دهد.
به گفته بعضى از مفسران این تعبیر مانند آن است که کسى در مقام تهدید به دیگرى مى گوید ساعرف لک اءمرک به زودى عملت را به تو معرفى خواهم کرد در حالى که هم امروز نیز چنین معرفى موجود است ، منظور آن است که نتیجه آن را به تو خواهم داد.
آرى خداوند همیشه و در همه حال از اسرار درون و برون به طور کامل آگاه است ، ولى اثر این آگاهى در قیامت و به هنگام پاداش و کیفر ظاهرتر و آشکارتر مى گردد، و این هشدارى است به همه انسانها که اگر به راستى به آن ایمان داشته باشند سد نیرومندى در میان آنان و گناهان ایجاد مى کند، اعم از گناهان آشکار و پنهان ، و گناهان برون و درون ، و اثر تربیتى این اعتقاد بر کسى پنهان نیست .


[ نظرات / امتیازها ]
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 266
11) إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ:
بیان صفت فعل و احاطه قیومیه ساحت پروردگار بر نفوس بشرى است و نمونه و مسطوره صفت خبیر ساحت پروردگار همانا سیرت و جوهر وجودى افراد بشر است و هیچیک از انواع موجودات غرض و محصول از خلقت جهان نیستند فقط بشر است که غرض از خلقت معرفى مى‏شود و چنانچه نظام جهان منهاى زندگى و سیر وجودى بشر باشد نظام پهناور و زیاده بر تصور سایر عوالم نیز بیهوده خواهد بود.
نتیجه آنکه آشکارترین مسطوره حمد و مدح ساحت کبریائى و نمونه صفت خیبر همانا بشر است که بر قدسیان نیز پنهان خواهد بود.
بشر از نظر غفلت و عدم توجه بموقعیت خود همه مزیت‏ها که پروردگار براى او مقرر فرموده نادیده گرفته سرگرم زندگى و آسایش آن گشته و از نظر سنخیتى که خاطرات او با نیرنگهاى شیطانى دارد هرگز بیاد عواقب وخیمى که در پیش دارد نخواهد برآمد گویا که از این سرا هرگز رخت نخواهد بربست ناگهان بآستانه مرگ درآید و سیرت ننگین خود را مشاهده نماید که آنچه از نعمتها که براى او مقرر بوده بصورت نقمت و غضب درآورده است و عقیده و اندیشه باطل او و اعمال ناسزاى و گناهان او بکمال ظهور رسیده و عناد درونى او شعله‏ور شده اعضاء و جوارح او را براى همیشه فرا خواهد گرفت.
و ذکر یومئذ بمنظور تأکید در باره احاطه علمى پروردگار بر سراسر بشر است که بصورت حقیقت درآمده‏اند و از کمون نهفته آنان چیزى پنهان نمانده و هر چه در کمون داشته همه را بظهور رسانیده‏اند نسبت بساحت پروردگار صفت خبرویت و احاطه قیومیه او در همه عوالم یکسان است و ظهورى از علم و احاطه او در همه عوالم خواهد بود. [ نظرات / امتیازها ]
 » انوار درخشان، ج‏18، ص: 265
10) وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ:
بیان آنستکه نظام جارى در این جهان کمال ارتباط و وابستگى بنظام آخرت دارد نظر به این که غرض از نظام زندگى بشر سیر و تکامل روحى او در این جهان است و نظام که بر اساس تکامل و آزمایش باشد لا محاله موقت و محدود خواهد بود و نظام دیگرى را کاملتر در برخواهد داشت که آنچه بشر در این جهان در سیر وجودى و افعال اختیارى و ذاتى خود بدست آورده و در کمون خود ذخیره نموده در جهان دیگر و نظام کاملترى بظهور برسد و در نتیجه اختلاف ذاتى و حرکات ارادى و افعال اختیارى بشر سبب امتیاز ذاتى و تباین وجودى افراد بشر از یکدیگر مى‏شود بطوریکه جامع مشترک حقیقى میان دو و یا چند فرد نخواهد بود.
بالاخره محصول نظام این جهان سیر وجودى و صدور افعال و حرکات ذاتى بشر است که در صحنه آزمایش سعى خود را بکار بندد و هدف و مقصدى را که در نظر گرفته بدان نایل آید و در عالم قیامت سیرت و جوهر وجودى هر فردى بظهور خواهد رسید.
بر این اساس هیچیک از انواع موجودات ابعاد بى‏نهایت و شعاع قدرت زیاده بر تصور ندارند در نتیجه سیر بشر تباین وجودى و مغایرت خلقى و اعتقادى از یکدیگر در برخواهند داشت و مفاد آیه (وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ) ناظر بهمین حقیقت است که هر فردى در عالم قیامت حضور خواهد یافت در حالى که سیرت و حقیقت وجودى خود را تحصیل نموده و کسب نموده باشد و آنچه در کمون او نهفته و نیز خود آنرا پرورانیده بدست آورده است و ما فى الصدور او ظهور خواهد نمود. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر آسان، ج‏18، ص: 356
9) 9- أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ

این استفهام توبیخى و انکارى است. کلمه (بُعْثِرَ) به معناى برانگیخته شد میباشد. یعنى آیا این انسان مادى و غافل نمیداند آن هنگامى که مردگان از قبر خارج شوند خدا از رفتارهاى او آگاه است.
چون اکثرا اموات را بخاک مى‏سپارند لذا این آیه میگوید: هنگامى که اموات از قبور خارج شوند. و این دلیل بر آن نیست که افرادى که دفن نشده باشند فرداى قیامت برانگیخته نخواهند شد. چه آنکه قبر در زنده شدن اموات کوچکترین مدخلیتى ندارد [ نظرات / امتیازها ]