از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «تکاثر»
1) «تکاثر» از «کثرت» به معناى فزون‏طلبى و فخرفروشى به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 578 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  جلوه‌های تکاثر
1) تکاثر در شرک و چند خدایى. «ءَاَرباب متفرّقون خیرٌ ام اللّه الواحد القهّار» (یوسف/29) (حضرت یوسف به هم زندانى‏هاى خود که مشرک بودند، گفت: آیا ارباب متفرق بهتر است یا خداوند یکتاى قهار؟)
تکاثر در غذا. بنى اسرائیل مى‏گفتند: ما بر یک نوع غذا صبر نداریم «لن نصبر على طعام واحد» ما خوردنى‏هاى دیگر همچون پیاز و سیر و عدس و خیار مى‏خواهیم. «قثائها و فومها و عدسها و بصلها» (بقره/61)
تکاثر در عمر. چنان که بعضى دوست دارند هزار سال عمر کنند. «یَوَدّ احدهم لو یعمّر الف سنة» (بقره/96)
تکاثر در مال. قرآن مى‏فرماید: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الّذى جمع مالاً و عدّده» (همزه/2)
تکاثر در مسکن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مى‏فرماید: در دامنه هر کوهى ساختمان‏هاى بلند بنا مى‏کنید. «أتبنون بکلّ ریع آیة تعبثون» (شعراء/128)
تکاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجویز کرده و بهره‏گیرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «الا على ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین» (مؤمنون/6) و ارضاى شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فمن ابتغى وراء ذلک فاولئک هم العادون» (مؤمنون/7) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای کلمه «الهاکم»
1) «الهاکم» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای «زُرتم» و «مقابر»
2) «زُرتم» از زیارت و «مقابر» جمع مقبره است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  سرشماری
2) میان دو قبیله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصمیم گرفتند سرشمارى کنند بعد از زنده‏ها به قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نیز به حساب آورند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  تفسیر سوره از زبان حضرت على (علیه‌السلام)
1) حضرت على (علیه‌السلام) در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند که ابن ابى الحدید در شرح آن مى‏گوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خوانده‏ام و عظمت این خطبه به قدرى است که سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه که هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مى‏افتند.
ما دو جمله از آن خطبه را در اینجا بازگو مى‏کنیم:
«ابائهم یفخرون» آیا به مقبره پدرانشان افتخار مى‏کنند؟
«ام بعدید الهلکى یتکاثرون» یا به تعداد معدومین فزون‏طلبى مى‏کنند؟
«اجساد خرّت و حرکات سکنت» آنان جسدهایى بودند که متلاشى شدند و متحرک‏هایى بودند که ساکن شدند.
«و لئن یکونوا عبراً احقّ من ان یکونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند که سبب عبرت شوند تا مایه افتخار.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از «سوف تعلمون»
3) از حضرت على (علیه‌السلام) حدیثى نقل شده که فرمودند: اولین «سوف تعلمون» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  راه رسیدن به یقین
5) یقین، باور قلبى است که عمیق‏تر از دانستن است. مثلا همه مردم مى‏دانند که مرده کارى به کسى ندارد ولى حاضر نیستند در کنار مرده بخوابند، ولى مرده‏شور در کنار مرده به راحتى مى‏خوابد، زیرا مردم فقط مى‏دانند ولى مرده‏شور باور کرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهى است، همانگونه که مرده‏شور در اثر تکرار عمل به این باور رسیده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  نشانه یقین چیست؟
5) بر اساس روایات، نشانه یقین، توکل بر خداوند و تسلیم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان درجات یقین
5) یقین درجاتى دارد که دو مرحله‏اش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه 95 سوره واقعه آمده است.
مراحل یقین عبارتند از: علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهى از دیدن دود پى به آتش مى‏برد که این علم الیقین است، گاهى خودِ آتش را مى‏بیند که عین الیقین است و گاهى دستى بر آتش مى‏نهد و سوزندگى آن را احساس مى‏کند که حق الیقین است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 و 581 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  تکاثر در ثروت و فرزند
1) تکاثر تنها در آمار و نفرات جمعیّت نیست، بلکه گاهى در ثروت و فرزند است. «و تکاثر فى الاموال و الاولاد» (حدید/20) و لذا در قرآن سفارش شده که مال و فرزند شما را سرگرم نکند. «لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم» (منافقون/9) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان مصادیق تکاثر از پیامبر اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله)
1) پیامبر اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله) به دنبال تلاوت این سوره فرمودند: «تکاثر الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و سدّها فى الاوعیة» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوق‏ها تکاثر است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مذمت دنیا پرستی در منظومه على‏ (علیه‌السلام)
1) در شعرى منسوب به حضرت على‏ (علیه‌السلام) آمده است:
یا من بدنیاه اشتغل‏ قد غرّه طول الامل‏
الموت یأتى بغتة والقبر صندوق العمل‏ [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از دیدن آتش در «لَترونّ الجحیم»
6) مراد از دیدن آتش در «لَترونّ الجحیم»، یا دیدن آن در قیامت است و یا دیدن آن با چشم برزخى و مکاشفه در همین دنیا که این معنا با یقین سازگارتر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از نعمتی که از آن سؤال می‌شود
8) 1-بر اساس احادیث، مراد از نعمتى که در قیامت مورد سؤال قرار مى‏گیرد، آب و نان نیست، که بر خداوند قبیح است از این امور سؤال کند. بلکه مراد نعمت ولایت و رهبرى معصوم است.

2-امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: سؤال از آب و نان و... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 قالب : روایی موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  تفاخر بر دیگران و رقابت با یکدیگر در مقام و ثروت-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
1) - تلاش براى برترى یافتن بر دیگران در ثروت و منزلت، مردم را به خود مشغول ساخته، از اهداف مهم تر باز داشته است.

ألهیکم التکاثر

«الهاه کذا»; یعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم تر باز داشت (مفردات). تکاثر، به معناى «مکاثرة» است; یعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر دیگران قرار دادن (تاج العروس) و یا رقابت با یکدیگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)

2 - تفاخر بر دیگران و رقابت با یکدیگر در مقام و ثروت، نکوهیده و ناروا است.

ألهیکم التکاثر

3 - ضرورت پرهیز از سرگرمى ها و ترک امور بازدارنده از توجّه به حسابرسى ها در قیامت

ألهیکم التکاثر

آیه «لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» در آخر سوره ـ که بر حسابرسى از نعمت ها دلالت دارد ـ نشانگر آن است که سرگرم شدن به تکاثر، مایه غفلت از حسابرسى است و باید انسان از آنچه او را سرگرم ساخته و از اهداف نعمت ها بازمى دارد، پرهیز کند تا هنگام حسابرسى نعمت ها، پاسخى داشته باشد.

4 - افزون تر بودن تعداد، نشان برترى قبیله اى بر قبایل دیگر در فرهنگ جاهلى

ألهیکم التکاثر

آیه بعد، در یکى از احتمالات آن ناظر به ماجراى تفاخر دو قبیله از قریش، با یکدیگر است تا آن جا که به شمارش مردگان و اثبات فزونى افراد خود پرداختند. ارتباط آن با «تکاثر» در این آیه، بیانگر برداشت یاد شده است.

5 - «عن على بن أبى طالب(ع) قال: نزلت «ألهیکم التّکاثر» فى عذاب القبر;(1)

از على(ع) روایت شده که فرمود: [سوره] «ألهیکم التکاثر»، در مورد عذاب قبر نازل شده است». [;یعنى، تا زمان دیدار عذاب قبر به تفاخر سرگرم هستید].

6 - «قال أمیرالمؤمنین: ... و التکاثر لهو و شغل و استبدال الذى هو أدنى بالذى هو خیر;(2)

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ... «تکاثر» سرگرمى و مشغول شدن به چیزى و عوض قرار دادن چیز پست تر به جاى چیز بهتر است».

7 - «قرأ رسول اللّه(ص) «ألهیکم التّکاثر» ثمّ قال: تکاثر الأموال جمعها من غیر حقّها و منعها من حقّها و سدّها فى الأوعیة;(3)

رسول خدا(ص) آیه «ألهیکم التکاثر» را تلاوت کرد آن گاه فرمود: «تکاثر اموال» جمع آورى آن از غیر راه مشروع و خود دارى از پرداخت حق واجب آن و مسدود ساختن و بى استفاده گذاردن آن در ظروف است».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : تفاخر گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  پست ترین اقدام برخى قبایل عصر جاهلى-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
2)
1 - عموم مردم تا لحظه مرگ، گرفتار رقابت با یکدیگر و تفاخر به مال و مقام اند.

حتّى زرتم المقابر

2 - درنگ مردگان در قبرها، زمانى اندک و گذرا است.

حتّى زرتم المقابر

تعبیر «زرتم»، بیانگر آن است که بقاى مردگان در قبرها، زیارت و دیدارى بیش نیست.

3 - دیدار قبرستان ها براى شمارش مردگان قبیله، پست ترین اقدام برخى قبایل عصر جاهلى، در مقام اثبات برترى تعداد خویش بر قبایل دیگر

حتّى زرتم المقابر

قید «حتّى زرتم المقابر»، ممکن است کنایه از مرگ باشد و شاید در معناى حقیقى دیدار گورستان به کار رفته باشد. در صورت دوم، ناظر به رفتارى است که درباره برخى اقوام عرب نقل شده است که کثرت افراد قبیله را، ملاک برترى دانسته و براى بالا بردن رقم آن، حتى مردگان خود را نیز شمردند.

4 - زیارت اهل قبور براى تفاخر بر دیگران، ناپسند و مایه غفلت از اهداف اصلى نعمت ها است.

ألهیکم ... حتّى زرتم المقابر

5 - خاک سپارى مردگان در گورستان هاى عمومى، داراى پیشینه در تاریخ بشر

حتّى زرتم المقابر

«مقبرة»، (مفرد «مقابر»)، مکانى است که قبرهاى متعددى در آن باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : جاهلیت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  ثروت و منزلت، نشانه برترى نیست-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
3)
1 - ثروت و منزلت، نشانه برترى نیست و برتر پنداشتن خویش بر دیگران به جهت آن، پندارى ناروا است.

کلاّ

حرف «کلاّ»، مطالب قبل خود را منتفى مى داند و مخاطب را از باور داشتن آن باز مى دارد.

2 - همه انسان ها، در آینده هنگام حسابرسى نعمت ها، به پوچى افتخارات مادى پى خواهند برد.

سوف تعلمون

زمان مورد نظر در «سوف تعلمون» ـ به قرینه «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» ـ هنگام حسابرسى نعمت ها است.

3 - تلاش براى افزون تر قلمداد کردن ثروت و منزلت خویش از دیگران، درپى دارنده کیفر الهى است.

سوف تعلمون

جمله «سوف تعلمون» تهدید است و از آن جا که صرف آگاهى به پوچى افتخارات، تهدید به شمار نمى آید; مراد هشدار به فرجامى است که اهل «تکاثر»، با آن مواجه خواهند شد.

4 - خداوند، تهدیدکننده افزون نمایان عصر بعثت به کیفرى گریزناپذیر

ألهیکم التکاثر ... کلاّ سوف تعلمون

5 - جهالت، ریشه برترنمایى و مسابقه رقیبان در کسب مال و مقام

کلاّ سوف تعلمون

مفعول محذوف «تعلمون» ـ چه عام (پوچى افتخارات مادى) باشد و چه خاص (پوچى افتخار به عدد افراد قبیله) ـ بى ارزشى تکاثر را شامل مى شود.

6 - قیامت، زمان ظهور حقایق و پى بردن انسان ها به نیک و بد اعمال خویش

کلاّ سوف تعلمون

وعده «سوف تعلمون» ـ به قرینه «لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» ـ ناظر به زمان برپایى قیامت است.

7 - عاقبت اندیشى، مانع برترنمایى و تفاخر است.

کلاّ سوف تعلمون

8 - توجّه به کیفر اخروى، مانع برترنمایى و تفاخر است.

کلاّ سوف تعلمون [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : پول- مال گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  توجّه به کیفر اخروى، مانع برترى نمایى و تفاخر است.-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
4)
1 - تأکید خداوند، بر ناشایستگى تفاخر و واهى بودن افتخارات مادى

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

تکرار کلمه «کلاّ» و نیز استفاده از حرف «ثمّ» ـ که بر تراخى رتبى دلالت دارد ـ نشانگر تأکید خداوند، بر مفاد «کلاّ» در آیه قبل است.

2 - آگاهى تمام مردم، از بى پایه بودن امتیازات مادى، هنگام حسابرسى نعمت ها در قیامت

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

آخرین آیه سوره، بیانگر زمانى است که مفاد «سوف تعلمون» تحقق مى یابد.

3 - خداوند، با تهدید رقابت کنندگان در امتیازات مادى، بر ظهور حقیقت و مواجه شدن آنان با کیفر اخروى تأکید کرده است.

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

4 - توجّه به ظهور حقایق در قیامت، بازدارنده انسان از تلاش براى پیروزى بر حریفان، در مسابقه ثروت و مقام

ألهیکم التکاثر ... ثمّ کلاّ سوف تعلمون

5 - عاقبت اندیشى، مانع برترى نمایى و تفاخر است.

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

6 -
1 - تأکید خداوند، بر ناشایستگى تفاخر و واهى بودن افتخارات مادى

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

تکرار کلمه «کلاّ» و نیز استفاده از حرف «ثمّ» ـ که بر تراخى رتبى دلالت دارد ـ نشانگر تأکید خداوند، بر مفاد «کلاّ» در آیه قبل است.

2 - آگاهى تمام مردم، از بى پایه بودن امتیازات مادى، هنگام حسابرسى نعمت ها در قیامت

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

آخرین آیه سوره، بیانگر زمانى است که مفاد «سوف تعلمون» تحقق مى یابد.

3 - خداوند، با تهدید رقابت کنندگان در امتیازات مادى، بر ظهور حقیقت و مواجه شدن آنان با کیفر اخروى تأکید کرده است.

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

4 - توجّه به ظهور حقایق در قیامت، بازدارنده انسان از تلاش براى پیروزى بر حریفان، در مسابقه ثروت و مقام

ألهیکم التکاثر ... ثمّ کلاّ سوف تعلمون

5 - عاقبت اندیشى، مانع برترى نمایى و تفاخر است.

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

6 - توجّه به کیفر اخروى، مانع برترى نمایى و تفاخر است.

ثمّ کلاّ سوف تعلمون

ثمّ کلاّ سوف تعلمون [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : کیفر گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  شناخت حقایق در حد یقین-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
5)
1 - تأکید مکرر خداوند، بر بى پایه بودن رقابت هاى مادى و لزوم ترک مسابقه در امتیازات دروغین

کلاّ

حرف «کلاّ» در این آیه، تأکیدى مجدد بر مفاد «کلاّ» در آیات پیشین است. این احتمال نیز وجود دارد که به معناى «حقّاً» بوده و مفاد جمله بعد را تأکید کند.

2 - کسانى که به امتیازات مادى، دل بسته و به آن فخر مىورزند، از علم و یقین محروم و از دستیابى به آن ناتوان اند.

کلاّ لو تعلمون علم الیقین

مخاطبانى که در آغاز سوره، با جمله «ألهیکم التکاثر» توبیخ شدند; در این آیه به دلیل حرف «لو» ـ که براى امتناع است ـ محروم از «علم الیقین» معرفى شده اند. اضافه «علم»به «یقین»، اضافه بیانیه و نشانگر این است که علم مورد نظر، علمى است که از هر گونه شکّى به دور باشد.

3 - شناخت حقایق در حد یقین، مانع سرگرمى به تفاخر و برترى جویى

کلاّ لو تعلمون علم الیقین

به قرینه آغاز سوره، مى توان گفت: جواب «لو» محذوف است. در نتیجه مفاد آیه این مى شود که اگر به حد «علم الیقین» عالم مى شدید، آن دانش، مانع فخرفروشى و مباهات شما مى شد; بلکه اگر جمله «لترونّ الجحیم» (در آیه بعد) را جواب «لو» بدانیم، بازهم مى توانیم این نکته را از آیه شریفه به دست آوریم.

4 - لزوم تحصیل علم به آخرت و تلاش براى رساندن آن به مرحله یقین

کلاّ لو تعلمون علم الیقین

5 - تفاوت درجات علم

علم الیقین

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : یقین گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  مشاهده دوزخ در قیامت و گرفتارى به عذاب آن-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
6) 1 - مشاهده دوزخ در قیامت و گرفتارى به عذاب آن، تهدیدى الهى و هشدارى تردیدناپذیر براى دلبستگان به امتیازات دروغین

لترونّ الجحیم

چنانچه «لترونّ الجحیم» جمله مستقلى باشد; بیانگر قطعى بودن رؤیت جهنم براى مخاطبان «ألهیکم التکاثر» خواهد بود سیاق آیه که بر تهدید اهل تکاثر دلالت دارد، نشانگر آن است که مراد از دیدن جهنم، گرفتارى به آن است; بنابر این حرف «ثمّ» در آیه آخر (ثمّ لتسئلنّ ...)، بر تراخى رتبى دلالت دارد; زیرا حسابرسى، پیش از گرفتارى به عذاب جهنّم است.

2 - سوگند خداوند براى تأکید بر حتمى بودن مشاهده جهنم در قیامت

لترونّ الجحیم

جمله «لترونّ...» یا جواب «لو» است و یا جواب قسم محذوف. برداشت یاد شده ناظر به احتمال دوم است.

3 - دوزخ، مکانى سوزان و داراى آتشى شعلهور و متراکم

لترونّ الجحیم

«جحیم»، به معناى آتشى است که سخت شعلهور بوده و زبانه کشد. هم چنین بر هر آتش متراکم و یا افروخته در گودال هاى عمیق و هر مکان پرحرارت اطلاق مى گردد. (قاموس)

4 - «جحیم»، از نام هاى دوزخ

لترونّ الجحیم

5 - مشاهده جهنم در قیامت، موجب آگاهى از نادرست بودن تفاخر و زیاده نمایى و سود نبخشیدن امتیازات مادى است.

سوف تعلمون ... لترونّ الجحیم

6 - دوزخ و آتش سوزان آن در دنیا براى اهل یقین، مشهود و غفلت ناپذیر است.

لو تعلمون علم الیقین ... لترونّ الجحیم

جمله «لترونّ الجحیم»، مى تواند جواب «لو» باشد; در این صورت آیه شریفه درباره مشاهده دوزخ در دنیا خواهد بود. از آن جا که حرف «لو» (در آیه قبل) براى امتناع بود; این مشاهده بر مخاطبان «لو تعلمون» ـ که اهل تکاثراند ـ محال و براى صاحبان یقین ـ به دلیل نون تأکید در «لترونّ» ـ قطعى است. فعل مضارع «لترونّ» ـ با دلالت بر استمرار ـ بیانگر آن است که دوزخ، همواره مد نظر اهل یقین است.

7 - جهنم و آتش سوزان آن، هم اکنون وجود دارد و قابل مشاهده است.

لترونّ الجحیم
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : عذاب گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  مشاهده جهنم و آتش سوزان آن-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
7)
1 - طالبان امتیازات مادى، در قیامت دوزخ را در مرحله اى فراتر از «علم الیقین» مشاهده کرده، به حقیقت یقین دست خواهند یافت.

ثمّ لترونّها عین الیقین

«عین الیقین» ـ که در اصل «رؤیةً عینَ الیقین» (دیدنى که نفس یقین است) بوده ـ مفعول مطلق است و حرف «ثمّ» ـ که بر تراخى رتبى دلالت دارد ـ آن را مرحله اى فراتر از «علم الیقین» معرفى کرده است.

2 - سوگند مکرّر خداوند، بر حتمى بودن مشاهده جهنم در قیامت و پیدایش یقین براى ناظران آن

ثمّ لترونّها عین الیقین

3 - تعدد مراحل یقین و تفاوت علمى بودن و عینى بودن آن

لو تعلمون علم الیقین ... ثمّ لترونّها عین الیقین

4 - مشاهده جهنم و آتش سوزان آن و پیدایش علم حضورى براى گرفتاران به آن در قیامت، تهدیدى الهى و هشدارى تردیدناپذیر، براى دل بستگان به امتیازات دروغین

ألهیکم التکاثر ... ثمّ لترونّها عین الیقین
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : جهنم گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  قیامت، زمان حسابرسى از نعمت ها است.-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
8) قیامت، زمان حسابرسى از نعمت ها است.

ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم

«نعیم»، به معناى نعمت فراوان است. (مفردات)

2 - حسابرسى از نعمت ها در قیامت، اجتناب ناپذیر و بیرون از اختیار انسان ها است.

ثمّ لتسئلنّ

مجهول بودن «لتسئلنّ»، اشاره به نکته یاد شده دارد.

3 - توجّه به حسابرسى و مسؤولیت در برابر نعمت ها، بازدارنده انسان از دل خوشى به فراوانى آن و زمینه ساز ترک افتخار بر دیگران است.

ألهیکم التکاثر... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم

4 - پرسش و حسابرسى از نعمت ها، زمینه ساز گرفتارى برترى جویان و تفاخر کنندگان به آتش دوزخ

لترونّ الجحیم ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم

نشان دادن جهنم به اهل تکاثر ـ پیش از بازخواست نعمت ها ـ بیانگر آن است که اهل تکاثر، باید پس از طى مراحل بازخواست و حسابرسى، جهنم را جایگاه خویش بدانند.

5 - افتخار بر دیگران در امتیازات مادى، کفران نعمت و زمینه ساز گرفتارى به دوزخ پس از حسابرسى است.

ألهیکم التکاثر ... ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم

6 - قیامت، داراى مراحلى گوناگون و ترتیب یافته است.

لترونّ ... ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ

7 - حسابرسى از نعمت ها، مرحله اى پس از مشاهده دوزخ و یقین به آن است.

ثمّ لترونّها ... ثمّ لتسئلنّ

8 - «فى المجمع، فى تفسیر قوله تعالى «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»] هو الأمن و الصحّة ... روى ذلک عن أبى جعفر(ع) و أبى عبداللّه(ع);(1)

در «مجمع البیان» درباره تفسیر سخن خداوند «... عن النعیم» آمده: «نعیم» امنیت و سلامتى است ... این مطلب از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است».

9 - «قال رسول اللّه(ص)... یابن مسعود! دع نعیم الدنیا و أکلها و حلاوتها و حارّها و باردها و لینها و طیّبها و ألزم نفسک الصبر عنها فإنّک مسؤول عن ذلک کلّه قال اللّه تعالى: «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم»;(2)

رسول خدا(ص) [به عبداللّه بن مسعود] فرمود: اى پسر مسعود! رها کن نعمت هاى دنیا و خوردنى هاى آن و شیرینى، گرم و سرد، نرم و گواراى آن را و نفس خود را وادار کن که در برابر آنها، صبر پیشه کند زیرا تو از تمامى آنها، سؤال خواهى شد. خداى تعالى فرموده: «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النعیم».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : قیامت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  ن - . پوربافراني
1) این سوره درباره قبائلى نازل شد که بر یکدیگر تفاخر مى‏کردند و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود بر آنها مباهات مى‏نمودند تا آنجا که براى بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان مى‏رفتند و قبرهاى مردگان هر قبیله را مى‏شمردند!. منتها بعضى آن را ناظر به دو قبیله از قبائل قریش در مکه مى‏دانند، و بعضى دو قبیله از قبائل انصار پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه و بعضى تفاخر یهود را بر دیگران، هر چند مکى بودن آن صحیحتر به نظر مى‏رسد. ولى مسلم است که این شان نزولها هر چه باشد هرگز مفهوم آیه را محدود نمى‏کند [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان قالب : شأن نزول موضوع اصلی : داستان مباهله گوینده : . پوربافرانی
  راه رسیدن به یقین - رعنا سليمان عباسي
5) سوره تکاثر (آیات 5 تا 7): کلا لو تعلمون علم الیقین * لترون الجحیم * ثم لترونها عین الیقین

علم الیقین، یعنى رسیدن به مرحله نهایى علم و عرفان و شناخت، که مرحله یقین هست. یقین یک نعمتى است که مع الاسف انسان کمتر مى‏تواند به آن برسد. انسان نوعاً گرفتار شک و تردید است. وسوسه هایى در دلش مى‏آیند و مى‏روند، خطورات و خلجاناتى در دلش هست. گاهى ظن و گمان است، و اگر بالاتر برود، ظن متاخم به علم است، یعنى ظنى که یک پله به علم و یقین نزدیک است. آدم کمتر به مرز و حد یقین مى‏رسد. اگر انسان، موقن باشد، قطعاً اعمال و حرکاتش هم فرق مى‏کند.

مى‏گوید: اگر شما به علم الیقین مى‏رسیدید، همین حالا دوزخ و جهنم را با چشمتان مى‏دیدید. پس معلوم مى‏شود که هست، لکن ما لیاقت و صلاحیت دیدنش را نداریم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر آیات سوره قیامت/آیه‏ الله حاج شیخ‏ اسماعیل صالحى مازندرانى قالب : اخلاقی موضوع اصلی : معاد گوینده : رعنا سلیمان عباسی
  نکات سوره تکاثر - ليلا حسين زاده
1) 1 -سرچشمه تفاخر و فخرفروشى
از آیات سوره استفاده مى‏شود که یکى از عوامل اصلى تفاخر و تکاثر و فخر فروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و کیفر الهى و عدم ایمان به معاد است.
از این گذشته جهل انسان به ضعفها و آسیب‏پذیریهایش ، به آغاز پیدایش و سرانجامش ، از عوامل دیگر این کبر و غرور و تفاخر است ، به همین دلیل قرآن مجید براى درهم شکستن این تفاخر و تکاثر سرگذشت اقوام پیشین را در آیات مختلف بازگو مى‏کند که چگونه اقوامى با داشتن امکانات و قدرت فراوان با وسائل ساده‏اى نابود شده‏اند .
با وزش بادها ، با یک جرقه آسمانى ( صاعقه ) ، با یک زمین لرزه ، با نزول باران بیش از حد ، خلاصه با آب و باد و خاک و گاه با سجیل و پرندگان کوچک ، نابود شدند و از میان رفتند.
با اینحال اینهمه تفاخر و غرور براى چیست ؟!.
عامل دیگرى براى این امر همان احساس ضعف و حقارت ناشى از شکستها است که افراد براى پوشاندن شکستهاى خود پناه به تفاخر و فخرفروشى مى‏برند ، و لذا در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) ما من رجل تکبر او تجبر الا لذلة وجدها فى نفسه : هیچکس تکبر و فخرفروشى نمى‏کند مگر به خاطر ذلتى که در نفس خود مى‏یابد و لذا هنگامى که احساس کند به حد کمال رسیده است
تفسیر نمونه ج : 27ص :282
نیازى در این تفاخر نمى‏بیند.
در حدیث دیگرى از امام باقر (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : ثلاثة من عمل الجاهلیة : الفخر بالانساب ، و الطعن فى الاحساب ، و الاستسقاء بالانواء : سه چیز است که از عمل جاهلیت است : تفاخر به نسب ، و طعن در شخصیت و شرف خانوادگى افراد ، و طلبیدن باران به وسیله ستارگان .
در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : اهلک الناس اثنان : خوف الفقر ، و طلب الفخر : دو چیز مردم را هلاک کرده : ترس از فقر ( که انسان را وادار به جمع مال از هر طریق و با هر وسیله مى‏کند ) و تفاخر.
و به راستى از مهمترین عوامل حرص و بخل و دنیاپرستى و رقابتهاى مخرب و بسیارى از مفاسد اجتماعى همین ترس بى دلیل از فقر و تفاخر و برترى‏جوئى در میان افراد و قبائل و امتها است.
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏خوانیم که فرمود : ما اخشى علیکم الفقر و لکن اخشىعلیکم التکاثر : من از فقر بر شما نمى‏ترسم ولى از تکاثر بیم دارم.
تکاثر همانگونه که قبلا اشاره کردیم در اصل به معنى تفاخر است ، ولى گاه به معنى فزون‏طلبى و جمع مال آمده چنانکه در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏خوانیم : التکاثر ، ( فى ) الاموال جمعها من غیر حقها ، و منعها من حقها ، و شدها فى الاوعیة : تکاثر جمع آورى اموال از طرق نامشروع ، و خوددارى از اداى حق آن و بستن آنها در خزینه‏ها و صندوقها است.
این بحث دامنه‏دار را با حدیث پر معنایى از پیغمبراکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) پایان مى‏دهیم ، او در تفسیر الهاکم التکاثر فرمود : یقول ابن آدم مالى مالى ، و ما لک من مالک الا ما اکلت فافنیت او لبست فابلیت او تصدقت فامضیت : انسان مى‏گوید مال من ، مال من ! در حالى که مال تو تنها همان غذائى است که مى‏خورى ، و لباسى که مى‏پوشى ، و صدقاتى که در راه خدا انفاق مى‏کنى ! و این نکته‏اى است بسیار جالب که بهره هر کس از اموال فراوانى که جمع آورى مى‏کند و گاه کمترین دقتى در حلال و حرام بودن آن ندارد چیزى جز همان مختصرى که مى‏خورد و مى‏نوشد و مى‏پوشد ، و یا در راه خدا انفاق مى‏کند نیست ، و مى‏دانیم : آنچه را شخصا مصرف مى‏کند ، ناچیز است و چه بهتر که از طریق انفاق بهره خود را بیشتر کند .
2 -یقین و مراحل آن:
یقین نقطه مقابل شک است ، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است ، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است ، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مى‏شود به مرحله عالى ایمان یقین گفته مى‏شود ، امام باقر (علیه‏السلام‏) فرمود : ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است ، و تقوى یک درجه از ایمان بالاتر ، و یقین یک درجه برتر از تقوا است سپس افزود : و لم یقسم بین الناس شى‏ء اقل منالیقین : در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است!
تفسیر نمونه ج : 27ص :284
راوى سؤال مى‏کند یقین چیست ؟ مى‏فرماید : التوکل على الله ، و التسلیم لله ، و الرضا بقضاء الله ، و التفویض الى الله ! : حقیقت یقین توکل بر خدا ، و تسلیم در برابر ذات پاک او ، و رضا به قضاى الهى ، و واگذارى تمام کارهاى خویش به خداوند است.
برترى مقام یقین از مقام تقوى و ایمان و اسلام چیزى است که در روایات دیگر نیز روى آن تاکید شده است.
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : من صحة یقین المرأ المسلم ان لا یرضى الناس بسخط الله ، و لا یلومهم على ما لم یؤته الله ... ان الله بعدله و قسطه جعل الروح و الراحة فى الیقین و الرضا و جعل الهم و الحزن فى الشک و السخط : از نشانه‏هاى صحت یقین مردم مسلمان این است که مردم را با خشم الهى از خود خشنود نکند ، و آنها را بر چیزى که خداوند به او نداده است ملامت ننماید ( آنها را مسؤول محرومیت خود نشمارد ) ... خداوند به خاطر عدل و دادش آرامش و راحت را در یقین و رضا قرار داده ، و اندوه و حزن را در شک و ناخشنودى ! از این تعبیرات و تعبیرات دیگر به خوبى استفاده مى‏شود که وقتى انسان به مقام یقین مى‏رسد آرامش خاصى سراسر قلب و جان او را فرا مى‏گیرد .
ولى با این حال براى یقین مراتبى است که در آیات فوق و آیه 95 سوره واقعه ( ان هذا لهو حق الیقین ) به آن اشاره شده است و آن سه مرحله است.
1 -علم الیقین و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزى ایمان آورد مانند کسى که با مشاهده دود ایمان به وجود آتش پیدا مى‏کند.
تفسیر نمونه ج : 27ص :285
2 -عین الیقین ، و آن در جائى است که انسان به مرحله مشاهده مى‏رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مى‏کند.



3 -حق الیقین و آن همانند کسى است که وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس کند ، و به صفات آتش متصف گردد ، و این بالاترین مرحله یقین است .
محقق طوسى در یکى از سخنان خود مى‏گوید : یقین همان اعتقاد جازم مطابق و ثابت است که زوال آن ممکن نیست ، و در حقیقت از دو علم ترکیب یافته ، علم به معلوم ، و علم به اینکه خلاف آن علم محال است ، و داراى چند مرتبه است : علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین.
در حقیقت مرحله اول جنبه عمومى دارد و مرحله دوم ، براى پرهیزگاران است و مرحله سوم مخصوص خاصان و مقربان.
و لذا در حدیثى آمده است که خدمت پیغمبر اکرم(صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) عرض کردند : شنیده‏ایم بعضى از یاران عیسى روى آب راه مى‏رفتند ؟ ! فرمود : لو کان یقینه اشد من ذلک لمشى على الهواء : اگر یقینش از آن محکمتر بود بر هوا راه مى‏رفت ! مرحوم علامه طباطبائى بعد از ذکر این حدیث مى‏افزاید : همه چیز بر محور یقین به خداوند سبحان ، و محو کردن اسباب جهان تکوین از استقلال در تاثیر دور مى‏زند ، بنابر این هر قدر اعتقاد و ایمان انسان به قدرت مطلقه الهیه بیشتر گردد اشیاء جهان به همان نسبت در برابر او مطیع و منقاد خواهد شد.
و این است رمز رابطه یقین و تصرف خارق العاده در عالم آفرینش .
تفسیر نمونه ج : 27ص :286
3 -همگى دوزخ را مشاهده مى‏کنند!
جمله لترون الجحیم داراى دو تفسیر است : نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است ، که مخصوص کفار ، و یا براى عموم جن و انس است ، چرا که طبق بعضى آیات قرآن همگى از کنار جهنم باید بگذرند.
دیگر اینکه منظور مشاهده آن با شهود قلبى در همین عالم دنیا است ، و در این صورت این جمله جواب قضیه شرطیه است ، مى‏فرماید : اگر شما علم الیقین مى‏داشتید جهنم را در همین جهان با چشم دل مشاهده مى‏کردید چرا که مى‏دانیم بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده‏اند و وجود خارجى دارند .
ولى همانگونه که قبلا نیز اشاره کرده‏ایم تفسیر اول با آیات بعد که سخن از روز قیامت مى‏گوید مناسبتر است ، بنابر این یک قضیه قطعى و غیر مشروط است.
4 -در قیامت از چه نعمتهائى سؤال مى‏شود ؟
در آخرین آیه این سوره خواندیم که مسلما همه شما روز قیامت از نعمتها بازپرسى خواهید شد ، بعضى گفته‏اند منظور از این نعمت سلامت و فراغت خاطر است ، و بعضى آن را تندرستى و امنیت مى‏دانند و بعضى همه نعمتها را مشمول آیه شمرده‏اند.
در حدیثى از امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : النعیم الرطب ، و الماء البارد : نعیم رطب و آب خنک است ! در حالى که در حدیث دیگرى مى‏خوانیم که ابو حنیفه از امام صادق (علیه‏السلام‏) در باره تفسیر این آیه سؤال کرد ، امام (علیه‏السلام‏) سؤال را به او برگرداند ،
تفسیر نمونه ج : 27ص :287
و فرمود : نعیم به عقیده تو چیست ؟ عرض کرد : غذا است و طعام و آب خنک ، فرمود : اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه‏دارد تا از هر لقمه‏اى که خورده‏اى ، و هر جرعه‏اى که نوشیده‏اى ، از تو سؤال کند باید بسیار در آنجا بایستى ! عرض کرد : پس نعیم چیست ؟ فرمود:ما اهل بیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده ، و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده ، دلهاى آنان را به وسیله ما به هم پیوند داده ، و برادر خود ساخته ، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند ، و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده ... آرى نعیم همان پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و خاندان او است.
تفسیر این روایات ظاهرا مختلف ، چنین است که نعیم یک معنى بسیار گسترده دارد که همه مواهب الهى را اعم از معنوى مانند دین و ایمان و اسلام و قرآن و ولایت ، و انواع نعمتهاى مادى را اعم از فردى و اجتماعى شامل مى‏شود ، منتها نعمتهائى که اهمیت بیشترى دارند مانند نعمت ایمان و ولایت بیشتر از آنها سؤال مى‏شود که آیا حق آنها ادا شده یا نه ؟ و ظاهرا روایاتى که نعمتهاى مادى را از شمول این آیه نفى مى‏کند ناظر به این معنى است که شما نباید مصداقهاى مهمتر را رها کرده به مصداقهاى کوچکتر روى آورید ، و در حقیقت هشدارى است به مردم در زمینه سلسله مراتب مواهب و نعمتهاى الهى و اینکه در برابر آنها مسؤولیت سنگین دارند .
و چگونه ممکن است از این نعمتها سؤال نشود در حالى که سرمایه‏هاى بزرگى هستند که در اختیار بشر قرار داده شده، و باید از هر کدام دقیقا قدر - دانى کنند و شکر آن را بجاى آورند ، و در موارد خود صرف کنند.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : لیلا حسین زاده
  نگاهی که سوره می‌دهد - مسعود ورزيده
1) نگاهی را که سوره می‌خواهد به انسان بدهد. این است که دنیا دار نعمتهاست از حیات و سلامتی و زیبایی و ثروت و شهرت و ….
ما دو گونه نگاه به این نعمتها داریم: یک نگاه اینکه جهنم و عذابی در کار نیست، اگر نعمت هست و عذابی در کار نیست خروجی چیست؟ و یک نگاه هم داریم که اگر نعمت هست، عذاب هم هست و اگر نگاه این باشد که نعمت هست و عذاب هم هست خروجی چیست؟
برخورد متکاثرانه و یا مسئولانه به نعمات
دو نوع خروجی داریم خروجی نعمت به ضمیمه عدم باور جحیم تکاثر می‌شود و خروجی نعمت و باور جحیم مسئولیت می‌شود.
یعنی اصلا آدمها در دنیا نسبت به نعمات دو جور برخورد دارند و وقتی به یکی گفته می‌شود که شما از امروز رئیس فلان جا هستید، او به اتاق خود می‌آید و می‌گوید به‌به! چه میزی! و چه اتاقی! چه لوستری! و ….و حس تکاثر به او دست می‌دهد. با خود می‌گوید مقامم زیاد شد و محکم می‌چسبد که بیشتر بشود و کمتر نشود خود این وضعیت برای او موضوعیت پیدا می‌کند.
یک وقت هم هست که به یک فردی مسئولیت می‌دهند، از همان اول نگاهش مسئولیت هست.
یعنی «تکاثر»، نگاهی در مقابل مسئولیت است. و متکاثرانه نگاه کردن به نعمتها و با مسئولیت به اینها نگاه کردن ریشه‌اش در عدم باور یا باور جحیم است.
وقتی می‌گوییم که عذابی نیست، خود نعمت برای انسان اصالت پیدا می‌کند و خود ثروت و قدرت و شهرت اصالت پیدا می‌کند؛ انسان با خود می‌گوید: می‌خواهم از این لذت ببرم و این را می‌خواهم کم نکنم و بیشترش بکنم.
ولی وقتی نگاه مسئولانه به نعمتها می‌کند با خود می‌گوید که من در قبال این نعمت مسئولم و فردا می‌خواهم جواب بدهم. من در قبال این قدرت و ثروت مسئولم و حس مسئولیت به انسان می‌آید و حس تکاثر از بین می‌رود و آن وقت هست که متوجه می‌شود چه وظیفه‌ای دارد و چه کاری می‌خواهد انجام دهد.
اگر او دچار تکاثر شود در لایه بعدی از حقایق لازم به توجه، غفلت می‌کند ولی در نقطه مقابل یعنی مسئولیت، متوجه حقایق لازم به توجه هست. حقایق لازم به توجه مطلق است و هر آن چیزی را که می‌شود از آن غفلت کرد را در بر می‌گیرد. ( خدا و قرآن و نماز و اخلاق خوب و …)

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  جهت هدایتی سوره - مسعود ورزيده
1) بازداری از سرگرمی به تکاثر، (یعنی همه آیات آمده برای ردع تکاثر و از بین بردن تکاثر).
سرگرم فزون خواهی و افزون نمایی دارایی دنیوی خویش هستید و از خدا و قیامت غافل شده‌اید، بدانید که دوزخ و قیامت حقیقت دارد و درباره‌ی نعمتها از شما سوال خواهد شد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  فضای سخن و جهت هدایتی سوره - مسعود ورزيده
1) فضای سخن: به قرینه آیه نخست (ألهاکم التکاثر)، مخاطب سوره کسانی هستند که تکاثر به دنیا، مشغولشان کرده است. به قرینه تأکید بر (لترونّ الجحیم (ها)) دوزخ را قبول ندارند؛ به این بهانه که آن را نمی بینند (و در نظر ایشان هر چیز که حس نشود، نیست) و به قرینه تأکید بر (لتسئلنّ یومئذ عن النعیم) خود را نسبت به نعمتها در برابر خدا مسئول نمی دانند.
جهت هدایتی
«کلا» ردع ماقبل است. پیش از «کلاّ»، (ألهاکم التکاثر…) آمده است که فعل است و محتاج نهی، نه ردع؛ بنابراین «کلاّ» ردع خود تکاثر نیست، بلکه ردع پندار ملازم با تکاثر است و مابعد «کلاّ» (تأکیدات مذکور در بند پیشین) می فهماند که این پندار، قبول نداشتن جهنم و مسئول ندانستن خود نسبت به نعمتهای خداست. همین توهم باطل است که زمینه رشد روز افزون تکاثر به دنیا را فراهم می سازد. آری، انسانی که خود را نسبت به نعمتها مسئول نداند و به محاسبه و عذابی قائل نباشد، تمام توان خود را صرف فزون خواهی و افزون نمایی (تکاثر) خواهد کرد و از حقایق عالم بالا غافل می‌ماند.
این سوره کریمه در یک نگاه به دو قسمت قبل و بعد از «کلاّ» قابل تقسیم است: مابعد «کلاّ» ناظر به ماقبل آن است؛ بنابراین جهت هدایتی سوره در قسمت پیش از «کلاّ» است؛ یعنی سوره مبارکه به مقابله با «سرگرم شدن به تکاثر» می پردازد و در این راستا، پندارهایی را که ریشه تکاثر است، تخطئه کرده و برخلاف آن تأکید می کند.

بر این ‌اساس، جهت هدایتی سوره چنین است: «بازداری از سرگرمی به تکاثر: سرگرم فزون خواهی و افزون‌نمایی دارایی دنیوی خویش هستید و از خدا و قیامت غافل شده اید. بدانید که دوزخ حقیقت دارد و درباره نعمتها از شما سؤال خواهد شد»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  تکاثر - مسعود ورزيده
1)
در این آیات نخست با لحنى ملامت بار مى‏فرماید : تفاخر و مباهات بر یکدیگر شما را از خدا و قیامت به خود مشغول داشت ( الهاکم التکاثر).
تا آنجا که به زیارت و دیدار قبرها رفتید ، و قبور مردگان خود را برشمردید ( حتى زرتم المقابر).
این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که تکاثر و تفاخر آنچنان آنها را به خود مشغول داشته که تا لحظه ورود در قبر نیز ادامه دارد .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان قالب : تفسیری موضوع اصلی : تفاخر گوینده : مسعود ورزیده
  عامل فخروتکاثر - مسعود ورزيده
1) 1 -سرچشمه تفاخر و فخرفروشى
از آیات فوق استفاده مى‏شود که یکى از عوامل اصلى تفاخر و تکاثر و فخر فروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و کیفر الهى و عدم ایمان به معاد است.
2 -یقین و مراحل آن:
یقین نقطه مقابل شک است ، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است ، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است ، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مى‏شود به مرحله عالى ایمان یقین گفته مى‏شود ، امام باقر (علیه‏السلام‏) فرمود : ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است ، و تقوى یک درجه از ایمان بالاتر ، و یقین یک درجه برتر از تقوا است سپس افزود : و لم یقسم بین الناس شى‏ء اقل منالیقین : در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است!
3 -همگى دوزخ را مشاهده مى‏کنند!
جمله لترون الجحیم داراى دو تفسیر است : نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است ، که مخصوص کفار ، و یا براى عموم جن و انس است ، چرا که طبق بعضى آیات قرآن همگى از کنار جهنم باید بگذرند.
4 -در قیامت از چه نعمتهائى سؤال مى‏شود ؟
در آخرین آیه این سوره خواندیم که مسلما همه شما روز قیامت از نعمتها بازپرسى خواهید شد ، بعضى گفته‏اند منظور از این نعمت سلامت و فراغت خاطر است ، و بعضى آن را تندرستى و امنیت مى‏دانند و بعضى همه نعمتها را مشمول آیه شمرده‏اند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  تکاثر - مسعود ورزيده
2)
تا آنجا که به زیارت و دیدار قبرها رفتید ، و قبور مردگان خود را برشمردید ( حتى زرتم المقابر).
این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که تکاثر و تفاخر آنچنان آنها را به خود مشغول داشته که تا لحظه ورود در قبر نیز ادامه دارد .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : تفاخر گوینده : مسعود ورزیده
  یقین - مسعود ورزيده
5) -یقین و مراحل آن:
یقین نقطه مقابل شک است ، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است ، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است ، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مى‏شود به مرحله عالى ایمان یقین گفته مى‏شود ، امام باقر (علیه‏السلام‏) فرمود : ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است ، و تقوى یک درجه از ایمان بالاتر ، و یقین یک درجه برتر از تقوا است سپس افزود : و لم یقسم بین الناس شى‏ء اقل منالیقین : در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است!
راوى سؤال مى‏کند یقین چیست ؟ مى‏فرماید : التوکل على الله ، و التسلیم لله ، و الرضا بقضاء الله ، و التفویض الى الله ! : حقیقت یقین توکل بر خدا ، و تسلیم در برابر ذات پاک او ، و رضا به قضاى الهى ، و واگذارى تمام کارهاى خویش به خداوند است.
برترى مقام یقین از مقام تقوى و ایمان و اسلام چیزى است که در روایات دیگر نیز روى آن تاکید شده است.
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : من صحة یقین المرأ المسلم ان لا یرضى الناس بسخط الله ، و لا یلومهم على ما لم یؤته الله ... ان الله بعدله و قسطه جعل الروح و الراحة فى الیقین و الرضا و جعل الهم و الحزن فى الشک و السخط : از نشانه‏هاى صحت یقین مردم مسلمان این است که مردم را با خشم الهى از خود خشنود نکند ، و آنها را بر چیزى که خداوند به او نداده است ملامت ننماید ( آنها را مسؤول محرومیت خود نشمارد ) ... خداوند به خاطر عدل و دادش آرامش و راحت را در یقین و رضا قرار داده ، و اندوه و حزن را در شک و ناخشنودى ! از این تعبیرات و تعبیرات دیگر به خوبى استفاده مى‏شود که وقتى انسان به مقام یقین مى‏رسد آرامش خاصى سراسر قلب و جان او را فرا مى‏گیرد .
ولى با این حال براى یقین مراتبى است که در آیات فوق و آیه 95 سوره واقعه ( ان هذا لهو حق الیقین ) به آن اشاره شده است و آن سه مرحله است.
1 -علم الیقین و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزى ایمان آورد مانند کسى که با مشاهده دود ایمان به وجود آتش پیدا مى‏کند.
2 -عین الیقین ، و آن در جائى است که انسان به مرحله مشاهده مى‏رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مى‏کند.
3 -حق الیقین و آن همانند کسى است که وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس کند ، و به صفات آتش متصف گردد ، و این بالاترین مرحله یقین است .
محقق طوسى در یکى از سخنان خود مى‏گوید : یقین همان اعتقاد جازم مطابق و ثابت است که زوال آن ممکن نیست ، و در حقیقت از دو علم ترکیب یافته ، علم به معلوم ، و علم به اینکه خلاف آن علم محال است ، و داراى چند مرتبه است : علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین.
در حقیقت مرحله اول جنبه عمومى دارد و مرحله دوم ، براى پرهیزگاران است و مرحله سوم مخصوص خاصان و مقربان.
و لذا در حدیثى آمده است که خدمت پیغمبر اکرم(صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) عرض کردند : شنیده‏ایم بعضى از یاران عیسى روى آب راه مى‏رفتند ؟ ! فرمود : لو کان یقینه اشد من ذلک لمشى على الهواء : اگر یقینش از آن محکمتر بود بر هوا راه مى‏رفت ! مرحوم علامه طباطبائى بعد از ذکر این حدیث مى‏افزاید : همه چیز بر محور یقین به خداوند سبحان ، و محو کردن اسباب جهان تکوین از استقلال در تاثیر دور مى‏زند ، بنابر این هر قدر اعتقاد و ایمان انسان به قدرت مطلقه الهیه بیشتر گردد اشیاء جهان به همان نسبت در برابر او مطیع و منقاد خواهد شد.

و این است رمز رابطه یقین و تصرف خارق العاده در عالم آفرینش .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : اعتقادی موضوع اصلی : افعال خداوند گوینده : مسعود ورزیده
  همگى دوزخ را مشاهده مى‏کنند! - مسعود ورزيده
6) جمله لترون الجحیم داراى دو تفسیر است : نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است ، که مخصوص کفار ، و یا براى عموم جن و انس است ، چرا که طبق بعضى آیات قرآن همگى از کنار جهنم باید بگذرند.
دیگر اینکه منظور مشاهده آن با شهود قلبى در همین عالم دنیا است ، و در این صورت این جمله جواب قضیه شرطیه است ، مى‏فرماید : اگر شما علم الیقین مى‏داشتید جهنم را در همین جهان با چشم دل مشاهده مى‏کردید چرا که مى‏دانیم بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده‏اند و وجود خارجى دارند .
ولى همانگونه که قبلا نیز اشاره کرده‏ایم تفسیر اول با آیات بعد که سخن از روز قیامت مى‏گوید مناسبتر است ، بنابر این یک قضیه قطعى و غیر مشروط است

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : تفاخر گوینده : مسعود ورزیده
  عذاب قبر - مسعود ورزيده
3) در حدیثى از امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) آمده است که فرمود : ما زلنا نشک فى عذاب القبر حتى نزلت الهاکم التکاثر ، الى قوله کلا سوف تعلمون ، یرید فى القبر ، ثم کلا سوف تعلمون ، بعد البعث : گروهى از ما پیوسته در باره عذاب قبر در شک بودند تا اینکه سوره الهاکم التکاثر نازل شد تا آنجا که فرمود : کلا سوف تعلمون منظور از آن عذاب قبر است ، سپس مى‏فرماید : ثم کلا سوف تعلمون منظور عذاب قیامت است .
در تفسیر کبیر فخر رازى این مطلب از یکى از یاران على (علیه‏السلام‏) بنام زر بن جیش نقل شده که مى‏گوید : ما از عذاب قبر در شک بودیم تا از على (علیه‏السلام‏)
شنیدیم که مى‏فرمود : این آیه دلیل بر عذاب قبر است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه والمیزان قالب : روایی موضوع اصلی : تقلید کورکورانه گوینده : مسعود ورزیده
  تکاثر - مسعود ورزيده
1) «تکاثر» از «کثرت» به معناى فزون‏طلبى و فخرفروشى به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است.

جلوه‏هاى تکاثر
تکاثر در شرک و چند خدایى. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «1» (حضرت یوسف به هم زندانى‏هاى خود که مشرک بودند، گفت: آیا ارباب متفرق بهتر است یا خداوند یکتاى قهار؟)
تکاثر در غذا. بنى اسرائیل مى‏گفتند: ما بر یک نوع غذا صبر نداریم‏ «لَنْ نَصْبِرَ عَلى‏ طَعامٍ واحِدٍ» ما خوردنى‏هاى دیگر همچون پیاز و سیر و عدس و خیار مى‏خواهیم. «قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها» «2»
تکاثر در عمر. چنان که بعضى دوست دارند هزار سال عمر کنند. «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «3»
تکاثر در مال. قرآن مى‏فرماید: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِی جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» «4»
تکاثر در مسکن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مى‏فرماید: در دامنه هر کوهى ساختمان‏هاى بلند بنا مى‏کنید. «أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ» «5»
تکاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجویز کرده و بهره‏گیرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ» «6»* و ارضاى شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» «7»*
«أَلْهاکُمُ» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد.
«زُرْتُمُ» از زیارت و «مقابر» جمع مقبره است.
میان دو قبیله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصمیم گرفتند سرشمارى کنند بعد از زنده‏هابه قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نیز به حساب آورند.
حضرت على علیه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند که ابن ابى الحدید در شرح آن مى‏گوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خوانده‏ام و عظمت این خطبه به قدرى است که سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه که هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مى‏افتند. «1» ما دو جمله از آن خطبه را در اینجا بازگو مى‏کنیم:
«آبائهم یفخرون» آیا به مقبره پدرانشان افتخار مى‏کنند؟
«ام بعدید الهلکى یتکاثرون» یا به تعداد معدومین فزون‏طلبى مى‏کنند؟
«اجساد خرت و حرکات سکنت» آنان جسدهایى بودند که متلاشى شدند و متحرک‏هایى بودند که ساکن شدند.
«و لئن یکونوا عبرا احق من ان یکونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند که سبب عبرت شوند تا مایه افتخار.
از حضرت على علیه السلام حدیثى نقل شده که فرمودند: اولین‏ «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت. «2»
یقین، باور قلبى است که عمیق‏تر از دانستن است. مثلا همه مردم مى‏دانند که مرده کارى به کسى ندارد ولى حاضر نیستند در کنار مرده بخوابند، ولى مرده‏شور در کنار مرده به راحتى مى‏خوابد، زیرا مردم فقط مى‏دانند ولى مرده‏شور باور کرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهى است، همانگونه که مرده‏شور در اثر تکرار عمل به این باور رسیده است.
بر اساس روایات، نشانه یقین، توکل بر خداوند و تسلیم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست. «3»
یقین درجاتى دارد که دو مرحله‏اش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه 95 سوره‏واقعه آمده است. مراحل یقین عبارتند از: علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهى از دیدن دود پى به آتش مى‏برد که این علم الیقین است، گاهى خودِ آتش را مى‏بیند که عین الیقین است و گاهى دستى بر آتش مى‏نهد و سوزندگى آن را احساس مى‏کند که حق الیقین است.
مراد از دیدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»، یا دیدن آن در قیامت است و یا دیدن آن با چشم برزخى و مکاشفه در همین دنیا که این معنا با یقین سازگارتر است.
بر اساس احادیث، مراد از نعمتى که در قیامت مورد سوال قرار مى‏گیرد، آب و نان نیست، که بر خداوند قبیح است از این امور سؤال کند. بلکه مراد نعمت ولایت و رهبرى معصوم است‏ «1» امام رضا علیه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و ... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است. «2»
تکاثر تنها در آمار و نفرات جمعیّت نیست، بلکه گاهى در ثروت و فرزند است. «وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» «3» و لذا در قرآن سفارش شده که مال و فرزند شما را سرگرم نکند.
«لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ» «4»
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به دنبال تلاوت این سوره فرمودند: «تکاثر الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و سدها فى الاوعیة» «5» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوق‏ها تکاثر است.
در شعرى منسوب به حضرت على علیه السلام آمده است:

یا من بدنیاه اشتغل‏ قد غرّه طول الامل‏
الموت یأتى بغتة والقبر صندوق العمل‏
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  فضیلت سوره - مسعود ورزيده
1)
فضیلت:پیامبر اسلام(ص)فرمود: ((کسی که سوره ی تکاثر را بخواند خداوند در برابر نعمتهایی که در دنیا به او داده او را مورد حساب قرار نمی دهد و پاداش به او می دهد که گویی هزار آیه ی قرآن را تلاوت کرده است .))
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت نور اسمان قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : مسعود ورزیده
  فضیلت تلاوت سوره. تکاثر و خلاصه مطالب - داريوش بيضايي
1) سوره تکاثر در مکه نازل شده و شامل هشت آیه و بیست و هشت کلمه و صد و بیست حرف میباشد.

در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس سوره تکاثر را در وقت خواب قرائت کند از فتنه و عذاب قبر خلاص شود.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر کس این سوره را تلاوت کند خداوند حسابهای نعمت دنیا را از او نکشد و اگر در وقت عصر قرائت کند تا غروب روز دوم در امان باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی قالب : روایی موضوع اصلی : سوره تکاثر گوینده : بیضایی
  النعیم - علي باقري
8) منظور از نعیمی که در قیامت هرکسی به واسطه آن زیر سوال می رود چیست ؟
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم ( تکاثر 8 )
در این آیه النعیم جمع نیست بلکه اسم مبالغه است یعنی نعمتی که ارزش آن خیلی زیاد است .از طرفی ال تعریف دارد و برای هر کسی هم شناخته شده است . بنابراین نمی تواند سوال از نعمت های فراوان منظور باشد و همچنین نمی تواند منظور از آن یک یک نعمت های خداوند باشد . در عربی صفت موقعی ال می گیرد که تابع اسمی باشد که ال دارد . در اینجا اگر آن را صفت بگیرم اسم معرفه قبل از آن محذوف است .
در قسمت تفسیر این آیه چون به روایاتی که در مورد النعیم اشاره شده دیگر بنده به آن نمی پردازم .
در زیارت نامه ی حضرت علی ( ع) می خوانیم :
« اَلسَّلامُ عَلى نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى الْأَبْرارِ» ( مفاتح الجنان زیارت نامه ی حضرت علی علیه السلام )
سلام بر نعمت خدا بر نیکان
حال این جمله از زیارت نامه ی علی (ع) را با ایه زیر مقایسه کنید :
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ( 22 مطففین ) ( 13 انفطار) دو بار در قران تکرار شده
همچنین در این آیه دقت کنید
...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...( مائده 3 )
در این آیه نیز پیامبر دین را به امتش اختصاص می دهد( دِینَکُمْ : دین تان را ) ولی نعمتی را که بر آنها تمام می کند به خودش نسبت می دهد (نِعْمَتِی : نعمتم را )
آنچه که از تدبر در این آیه به دست می آید این است که پیامبر به وسیله ی نعمتی که به خودش نسبت دارد دین امتش را تکمیل می کند . بنابراین نعمت در اینجا همان دین نیست زیرا دین به امتش تعلق دارد و نعمت به خودش .
در بین تمام زیارت نامه های معصومین نعمه الله لقبی هست که به امام علی (ع) اختصاص داده شده و به کسی دیگر اختصاص داده نشده . این نعمت چیزی نیست مگر ولایت مولا علی ( ع ) که خداوند در مورد آن بازخواست خواهد کرد . همان طور که در سوره نبا می فرماید در مورد او هر کسی زیر سوال خواهد رفت . در زیارت نامه ی امیرالمومنین علی ( ع ) می خوانیم :
السَّلامُ عَلَیک یا دِینَ اللّهِ الْقَوِیمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِیمَ. السَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبَاُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ یسْاَلُونَ.
همان طور که می دانیم تنها دعای واجب اهدنا الصراط المستقیم هست. صراط مستقیمی که مشخصه اصلی روندگاه آن این است که به آنها نعمت داده شده است. صراط الذین انعمت علیهم. از طرفی معصوم فرمود نحن صراط مستقیم و در زیارت نامه هم شهادت دادیم راه امام علی همان صراط مستقیم هست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی قالب : تفسیری موضوع اصلی : امام- امامت گوینده : علی باقری