ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَینَ الیَقِینِ (7)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها: پس هر آینه خواهید دید آن را البته، عَینَ الیَقِینِ: همچه دیدن چیزی که نفس یقین باشد. یعنی دیدن به چشم، وقتی که در آن درآیید و شبههای نیست که علمی که به مشاهده حاصل آید، اعلا مرتبه یقین است.
نکته- اظهر آنکه اینکه تأکید اول است به جهت تغلیظ در تهدید و زیادتی درتهویل، بر طریق رویت سابق.
تبصره- علم الیقین علمی است که مطمئن شود به آن، سینه، بعد از اضطراب شک در آن و ثبات نماید بدان. علامه مجلسی (رحمه اللّه) از بعض محققین نقل نموده که برای یقین سه درجه است:
1- «علم الیقین» آن علمی است که حاصل شود به دلیل، مثل کسی که علم پیدا کند به وجود آتش به دیدن دود.
2- «عین الیقین» آن علمی است که برسد به حد مشاهده، مثل کسی که ببیند آتش را.
3- «حق الیقین» آن مثل کسی است که داخل آتش شود و متصف گردد به صفات آتش،«1» مانند آهن که به آتش سرخ شده باشد. و در قسمت معتقدات حقه از مبدء و معاد، چنانچه آیه شریفه بیان فرموده، مرتبه اول علم الیقین و مرتبه کمال آن عین الیقین است یعنی به مرتبه قلب راسخ شده که آن را مشاهده کند به چشم قلبی در همین دنیا مانند اعتقاد به بهشت و جهنم، گذشته از آنکه در آخرت آنرا بچشم سر مشاهده کند.
عبرت- در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام مروی است:
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روزی نماز صبح را به جا آوردند. نظر نمودند به جوانی در مسجد لاغر و زرد رنگ و چشمها فرو رفته. حضرت فرمود چگونه صبح نمودی! عرض کرد: صبح نمودم به حالت یقین. حضرت تعجب از گفتار او کرد و فرمود: هر چیزی را حقیقتی است، حقیقت ایمان تو چیست! گفت یقین مرا محزون ساخته و بیدار داشته شب مرا و تشنه ساخته روز مرا و چنان یقین دارم به امور آخرت که گوئیا در عرش الهی مینگرم و حشر خلایق را میبینم و اهل بهشت را نظر کنم که متنعم هستند و اهل جهنم به خروش مشغول و معذبند و گوئیا الان زفیر آتش را میشنوم. حضرت به اصحاب فرمود اینکه بندهای است که خدا قلب او رابه نور ایمان منور ساخته و به جوان فرمود ملازم باش بر آنچه هستی. پس جوان گفت یا رسول اللّه دعا فرما خدا مرا شهادت نصیب فرماید. حضرت دعا نمود. چیزی نگذشت که در یکی از جنگها شهید شد، بعد از نه نفر که او دهمی آنها بود
[ نظرات / امتیازها ]
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ
This is the explanation of the previous threat which was in Allah's saying,
This is based upon what has been reported in the narrations concerning it.
[ نظرات / امتیازها ]
1 - طالبان امتیازات مادى، در قیامت دوزخ را در مرحله اى فراتر از «علم الیقین» مشاهده کرده، به حقیقت یقین دست خواهند یافت.
ثمّ لترونّها عین الیقین
«عین الیقین» ـ که در اصل «رؤیةً عینَ الیقین» (دیدنى که نفس یقین است) بوده ـ مفعول مطلق است و حرف «ثمّ» ـ که بر تراخى رتبى دلالت دارد ـ آن را مرحله اى فراتر از «علم الیقین» معرفى کرده است.
2 - سوگند مکرّر خداوند، بر حتمى بودن مشاهده جهنم در قیامت و پیدایش یقین براى ناظران آن
ثمّ لترونّها عین الیقین
3 - تعدد مراحل یقین و تفاوت علمى بودن و عینى بودن آن
لو تعلمون علم الیقین ... ثمّ لترونّها عین الیقین
4 - مشاهده جهنم و آتش سوزان آن و پیدایش علم حضورى براى گرفتاران به آن در قیامت، تهدیدى الهى و هشدارى تردیدناپذیر، براى دل بستگان به امتیازات دروغین
ألهیکم التکاثر ... ثمّ لترونّها عین الیقین
[ نظرات / امتیازها ]