● معنای کلمات «همزة» و «لمزة»
«همزة» از «هَمز» به معناى عیب جویى از طریق چشم و ابرو و اشاره است. «لَمز» به معناى عیب جویى با زبان است. حرف (ة) در پایان این دو کلمه براى مبالغه است، نظیر «ضحکة» به معناى کسى که زیاد مىخندد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 590 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حرمت عیب جویی و طعنه زنی
عیب جویى و طعنه به هر نحو و شکل ممنوع و حرام است. غیابى یا حضورى، با زبان یا اشاره، شوخى یا جدى، کوچک یا بزرگ مربوط به کار و صنعت یا آفرینش طبیعت.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 591 |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : شماتت |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ویل -
محمدامين احمدي فقيه
سلام و درود
دو سوره همزه و مطففین بعد از بسم الله الرحمن الرحیم با کلمه «ویل» شروع می شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : آیات خاص |
گوینده : محمدامین احمدی فقیه |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکته سوره همزه -
ليلا حسين زاده
1-کبر و غرور ، سرچشمه گناهان بزرگ است
خود برتربینى بلاى عظیمى است که خمیر مایه بسیارى از معاصى محسوب مىشود ، غفلت از خدا ، کفران نعمتها ، غرق شدن در عیاشى و هوسبازى ، تحقیر دیگران ، و استهزاى مؤمنان ، همه از آثار شوم این صفت رذیله است ، افراد کم ظرفیتهمین که به نوائى مىرسند ، چنان گرفتار کبر و غرور مىشوند که مطلقا ارزشى براى دیگران قائل نیستند ، و همان سبب جدائى آنها از جامعه ، و جدائى جامعه از آنها مىشود.
در عالمى از پندار فرو مىروند ، خود را تافتهاى جدا بافته مىپندارند و
حتى از مقربان خدا مىشمارند ، و همین سبب مىشود که عرض و آبرو و حتى جان دیگران در نظر آنها ، بى ارزش و بى مقدار باشد ، به همز و لمز مشغول مىشوند ، و با عیبجوئى و مذمت دیگران ، به گمان خود بر عظمت خویش مىافزایند ! جالب اینکه در بعضى از روایات اینگونه افراد به عقرب تشبیه شدهاند ، که کارشان نیش زدن است ، ( و اگر نیش عقرب نه از ره کین است ، نیش آنها از راه کینهتوزیهاست ) .
در حدیثى آمده است که پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود : من در شب معراج گروهى از دوزخیان را دیدم که گوشت از پهلویشان جدا مىکردند و به آنها مىخوراندند ! ، از جبرئیل پرسیدم اینها کیانند ؟ ! گفت : هؤلاء الهمازون من امتک ، اللمازون ! : اینها عیبجویان و استهزاء کنندگان از امت تواند همانگونه که در بالا اشاره کردیم ، بحث مشروحى در این زمینه ذیل آیات سوره حجرات داشتهایم .
2 -حرص بر جمع مال
در باره مال و ثروت ، نظرات متفاوتى در جهت افراط و تفریط وجود دارد ، بعضى چنان اهمیتى براى آن قائلند که حلال تمام مشکلاتش مىدانند ، تا آنجا که طرفداران این عقیده در اشعار خود داد سخن در این زمینه دادهاند ، از جمله شاعر عرب : مىگوید : فصاحة سحبان و خط ابن مقلة و حکمة لقمان و زهد بن ادهم اذا اجتمعت فى المرء و المرء مفلس فلیس له قدر بمقدار درهم!
:فصاحت سحبان ( فصیح معروف عرب ) و خط ابن مقله ( خطاط معروف ) و حکمت لقمان و زهد ابراهیم بن ادهم اگر در انسانى جمع شود و مفلس و بى پول باشد قدر و مقامى حتى به مقدار یک درهم نخواهد داشت ! و لذا جاى تعجب نیست که این گروه دائما به جمع اموال پردازند و آنى راحت ننشینند و هیچ قید و شرطى براى آن قائل نباشند و حلال و حرام در نظرشان یکسان باشد .
در نقطه مقابل این گروه جمعیتى هستند که براى مال و ثروت ، کمترین ارزشى قائل نیستند ، فقر را مىستایند و براى آن ارج قائلند ، حتى مال را مزاحم تقوى و قرب خدا مىدانند ! ولى در برابر این دو عقیده که در طرف افراط و تفریط قرار دارد آنچه از قرآن مجید و روایات اسلامى استفاده مىشود ، این است که مال خوب است اما به چند شرط : نخست اینکه : وسیله باشد و نه هدف .
دیگر اینکه انسان را اسیر خود نسازد ، بلکه انسان امیر بر آن باشد.
سوم اینکه از طرق مشروع به دست آید و در راه رضاى خدا مصرف گردد.
علاقه به چنین مالى نه تنها دنیاپرستى نیست بلکه دلیلى بر علاقه به آخرت است ، و لذا در حدیثى از امام صادق (علیهالسلام) مىخوانیم : هنگامى که حضرت ذهب و فضه ( طلا و نقره ) را لعن و نفرین فرمود : یکى از یاران تعجب کرد و در این سؤال نمود امام (علیهالسلام) فرمود : لیس حیث تذهب الیه انما الذهب الذى ذهب بالدین و الفضة التى افاضت الکفر : منظور از ذهب چیزى است که دین را از بین برد و منظور از فضه چیزى است که سرچشمه کفر و بى ایمانى مىشود .
در حدیث دیگرى از امام امیر مؤمنان (علیهالسلام) مىخوانیم : السکر اربع سکرات سکر الشراب ، و سکر المال ، و سکر النوم ، و سکر الملک : مستى چهار - گونه است ، مستى شراب ، مستى مال ، مستى خواب و مستى قدرت!.
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیهالسلام) آمده است که مردى خدمتش آمد و عرض کرد پدر و مادرم به فدایت باد ، مرا موعظهاى کن ، فرمود : ان کان الحسنات حقا فالجمع لما ذا ؟ و ان کان الخلف من الله عز و جل حقا فالبخل لما ذا ؟ ! : اگر حسنات حق است و به آن ایمان داریم ، جمع مال براى چیست ؟ ( چرا در راه خدا انفاق نکنیم ) و اگر پاداش و جبران الهى حق است ، بخل براى چیست ؟ .
بسیارى هستند تا پایان عمر به جمع آورى مال مشغولند ، و سرانجام براى دیگران وامىگذارند ، حسابش را آنها باید بدهند و بهرهاش نصیب دیگران است لذا در حدیثى مىخوانیم از امیر مؤمنان على (علیهالسلام) سؤال کردند ، من اعظم الناس حسرة ؟ : چه کسى حسرتش از همه بیشتر است ؟ ! فرمود : من رأى ماله فى میزان غیره ، و ادخله الله به النار و ادخل وارثه به الجنة ! : کسى که اموال خود را در ترازوى سنجش اعمال دیگران ببیند ، خداوند او را به خاطر اموالش وارد دوزخ کند ، و وارث او را به خاطر آن وارد بهشت سازد ! .
و در حدیث دیگرى از امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر آیه کذلک یریهم الله اعمالهم حسرات علیهم : اینگونه خداوند اعمال آنها را مایه حسرتشان قرار مىدهد فرمود : هو الرجل یدع المال لا ینفقه فى طاعة الله بخلا ثم یموت
فیدعه لمن یعمل به فى طاعة الله او فى معصیته : این در باره کسى است که مالى را وامىگذارد و به خاطر بخل ، در راه طاعت الهى انفاق نمىکند ، سپس مىمیرد و آن را براى کسى مىنهد که در طاعت الهى یا در معصیتش مصرف مىکند .
سپس امام (علیهالسلام) افزود اگر در طریق اطاعت خدا صرف کند آن را در میزان عمل دیگرى مىبیند و حسرت مىخورد ، چرا که مال مال او بوده ، و اگر در معصیت الهى صرف کند سبب تقویت او شده تا گناه کند ( و باز عقوبت و حسرتش متوجه او است).
آرى موضعگیرى انسانها در برابر اموال مختلف است گاه از آن بت خطرناکى مىسازند و گاه وسیله سعادت بزرگى.
این سخن را با حدیث پر معنائى از ابن عباس پایان مىدهیم ، او مىگوید : ان اول درهم و دینار ضربا فى الارض نظر الیهما ابلیس فلما عاینهما اخذهما فوضعهما على عینیه ، ثم ضمهما الى صدره ، ثم صرخ صرخة ، ثم ضمهما الى صدره ، ثم قال : انتما قرة عینى ! و ثمرة فؤادى ما ابالى من بنى آدم اذا احبوکما ان لا یعبدوا وثنا ! حسبى من بنى آدم ان یحبوکما : هنگامى که نخستین سکه درهم و دینار در جهان زده شد ابلیس نگاهى به آنها افکند وقتى آنها را تماشا کرد آن دو را گرفت و بر چشمانش گذاشت ، سپس برداشت و به سینهاش چسباند ! بعد فریاد عاشقانهاى کشید ! دگر بار به سینهاش چسباند ، سپس گفت : شما ( خطاب به درهم و دینار ) نور چشمان منید و میوه دل من ! اگر انسانها شما را دوست دارند براى من مهم نیست که بتپرستى نکنند .
همین که شما را دوست دارند براى من کافى است ( چرا که شما برترین بت هستید).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره همزة |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وای بر عیب جوی مسخره کننده -
ليلا حسين زاده
این سوره با تهدیدى کوبنده آغاز مىشود مىفرماید : واى بر هر عیبجوى مسخره کنندهاى ! ( ویل لکل همزة لمزة ) آنها که با نیش زبان وحرکات ، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو ، دیگران را استهزاء کرده ، یا عیبجوئى و غیبت مىکنند ، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهمت قرار مىدهند.
همزة و لمزة هر دو صیغه مبالغه است اولى از ماده همز در اصل به معنى شکستن است و از آنجا که افراد عیبجو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم مىشکنند به آنها همزة اطلاق شده.
و لمزة از ماده لمز ( بر وزن رمز ) در اصل به معنى غیبت کردن و عیبجوئى نمودن است.
در اینکه آیا این دو واژه به یک معنى است ، و اشاره به غیبت کنندگان و عیبجویان مىکند ؟ یا در میان این دو فرقىاست ؟ مفسران احتمالات زیادى دادهاند ، بعضى آنها را به یک معنى گرفتهاند ، و بنابر این ذکر این دو با هم براى تاکید است.
ولى بعضى گفتهاند همزه به معنى غیبت کننده و لمزه به معنى عیبجو است.
بعضى دیگر همزه را به معنى کسانى که با اشارت دست و سر عیبجوئى
مىکنند و لمزه را به معنى کسانى که با زبان این کار را انجام مىدهند دانستهاند.
بعضى اولى را اشاره به عیبجوئى روبرو ، و دومى را به عیبجوئى پشت سر مىدانند.
بعضى اولى را به معنى عیبجوئى آشکار ، و دومى را عیبجوئى پنهانو با اشاره چشم و ابرو شمردهاند.
و گاه گفته شده هر دو به معنى کسى است که مردم را با القاب زشت و زننده یاد مىکند.
و بالاخره در سخنى از ابن عباس آمده است که در تفسیر این دو چنین مىگفت : هم المشاؤون بالنمیمة ، المفرقون بین الاحبة ، الناعتون للناس بالعیب : آنها کسانى هستند که سخنچینى مىکنند ، و میان دوستان جدائى مىافکنند ، و مردم را با عیوب توصیف مىکنند.
گویا ابن عباس این سخن را از حدیثى که از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است استفاده کرده ، آنجا که فرمود : الا انبئکم بشرارکم ؟قالوا : بلى یا رسول الله (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) قال : المشاؤون بالنمیمة ، المفرقون بین الاحبة ، الباغون للبرآء المعایب : آیا شما را از شریرترین افراد خبر دهم ؟ گفتند : آرى اى رسول خدا ! فرمود : آنها که بسیار سخنچینى مىکنند ، در میان دوستان جدائى مىافکنند ، و براى افراد پاک و بیگناه در جستجوى عیوبند.
ولى از مجموع کلمات ارباب لغت استفاده مىشود که این دو واژه به یک معنى است ، و مفهوم وسیعى دارد که هر گونه عیبجوئى و غیبت و طعن و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخنچینى و بدگوئى را شامل مىشود .
به هر حال تعبیر به ویل تهدید شدیدى است نسبت به این گروه ، و اصولا آیات قرآن موضعگیرى سختى در برابر اینگونه افراد نموده ، و تعبیراتى دارد که در باره هیچ گناهى مانند آن دیده نمىشود ، مثلا بعد از آنکه منافقان کوردل را به خاطر سخریه مؤمنان به عذاب الیم تهدید مىکند ، مىفرماید : استغفر لهم او لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مرة فلن یغفر الله لهم : چه براى آنها استغفار کنى و چه نکنى ، حتى اگر هفتاد بار براى آنها استغفار کنى خداوند آنها را هرگز نمىبخشد ( توبه 80).
شبیه همین معنى در باره منافقانى که پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را استهزا مىکردند در سوره منافقون آیه 5 آمده است.
اصولا آبرو و حیثیت اشخاص از نظر اسلام بسیار محترم است ، و هر کارى که موجب تحقیر مردم گردد گناه بزرگى است ، در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است : اذل الناس من اهان الناس : ذلیلترین مردم کسى است که به مردم توهین کند!.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : استهزا- تمسخر |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فرق همز و لمز -
سمانه عباس نژاد
همز و لمز هر دو به معنای عیب جویی و تمسخر کردن هستند با این تفاوت که :
1- همز ؛ عیب جویی در غیاب و از موارد غیبت است . لمز ؛ عیب جویی و مسخره کردن رو در رو است
2- همز ؛ عیب جویی با چشم و ابرو و اشاره است . لمز ؛ عیب جویی با زبان است .
خداوند به حضرت عیسی خطاب کرد : مادامی که علم نداری گناهت بخشیده شه است ، عیب دیگران را مگیر
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر همراه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بهانه جویی |
گوینده : سمانه عباس نژاد |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● منظور از ویل چیست ؟ -
سمانه عباس نژاد
مفسرین برای ویل معانی مختلفی کرده اند از جمله :
الف) نکوهش و سرزنش یا نفرین و هلاکت همراه با توبیخ است و تنوین آن برای بیان بزرگی آن عذاب سخت است .
ب) چاهی است در قعر جهنم به نام ویل ، که آتش جهنم از آن چاه بیرون می آید . حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند : در قعر این چاه صندوقی است که چهارده نفر در آن صندوق حبس و معذبند ، هفت نفر از سابقین هستند ، مثل قابیل ، نمرود، شداد، کشنده شتر صالح، قارون ، فرعون ، هامان و هفت نفر از لاحقین
ج) نام یکی از درهای جهنم است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر همراه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : جهنم |
گوینده : سمانه عباس نژاد |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
هشدار و انذار درباره ثروت و آتش جانسوز جهنم.
ثروتی که به پندار جاودانگی، باعث خودبرتربینی، عیبجویی و بدگویی از دیگران گردد، آتش شکننده و جانسوز جهنم است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره همزة |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
فضای سخن: فضای سوره از همان سه آیه نخست قابل استفاده است: عیب جویی و بدگویی از دیگران به سبب ثروت اندوزی و توهم جاودانگی بر اثر ثروت.
جهت هدایتی: این سوره ساختار اجمال و تفصیل دارد و جهت هدایتی آن به طور خلاصه و اجمال در نخستین آیه آمده است. آیات دوم تا نهم نیز شرح و تفصیل آیه اول است. بدین بیان که هم (همزة لمزة) را ریشه یابی می کند (آیات دوم و سوم) و هم (ویل) را به تفصیل مشخص می سازد (آیات چهارم تا نهم)
بر این اساس، جهت هدایتی سوره چنین خواهد بود: «هشدار و انذار درباره ثروت و آتش جانسوز جهنم: ثروتی که به پندار جاودانگی، باعث خودبرتر بینی، عیب جویی و بدگویی از دیگران گردد، آتش شکننده و جانسوز جهنم است».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره همزة |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توهم جاودانگی به واسطه ثروت، -
مسعود ورزيده
توهم جاودانگی به واسطه ثروت، با دو بیان قابل طرح است:
دنیا گرای ثروت اندوز بر اثر حب مال و آرزوهای دور و درازی که دارد، مرگ را از خود دور ببیند و خود را در این دنیا جاودان بپندارد.
دنیاگرای ثروت اندوز، ثروت را نشانه سعادت خویش دانسته، معتقد به ادامه یافتن این سعادت، حتی پس از مرگ خود باشد؛ یعنی او بر این باور باشد که حتی اگر بمیرد، در دنیای دیگر نیز سعادتمند خواهد بود؛ به همان دلیل که در این دنیا (به تصور خویش) سعادتمند بوده است.
به هر تقدیر همین توهم، او را گرفتار خود برتربینی، عیب جویی و بدگویی درباره مردم کرده است.
چنین نیست که او به واسطه ثروت، جاویدان شود، بلکه حتماً مرگ او فرا خواهد رسید و قطعاً در آن آتش شکننده افکنده خواهد شد«۴» و چه چیزى تو را آگاه کرده است که آن آتش شکننده چیست؟«۵» آتشِ برافروخته خداست«۶» که بر دلها چیره مى شود و جان آدمیان را مى سوزاند.«۷» آن آتش بر آنان در بسته خواهد بود و راه خلاصى از آن نخواهند داشت.«۸» این در حالى است که آنان در ستونهایى بسیار دراز به بند کشیده شده اند.«۹»
آری، آتش شکننده و سوزان جهنم بر قلبش مسلط مىگردد و روح و جان او را که کانون این همه خود برتر بینی و تحقیر دیگران بود، به آتش مىکشد؛ آتشى خرد کننده و جانسوز به سزای اینکه در دنیا قلب دیگران را می سوزاند و شخصیت آنان را خرد می کرد. او مال خود را مایه جاودانگی می داند و به پشتوانه آن از دیگران عیب جویی و بدگویی می کند، ولی باطن چنین مالی، آتش شکننده و جانسوز جهنم است.
یکی از ثمرات این سوره، دلجویی از کسانی است که شخصیتشان لگدمال فخرفروشی و خود برتر بینی ثروت اندوزان دنیاگرا شده است.
هشدار و انذار درباره ثروت و آتش جانسوز جهنم
ثروتی که به پندار جاودانگی، باعث خود برتر بینی، عیب جویی و بدگویی از دیگران گردد، آتش شکننده و جانسوز جهنم است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره همزة |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عیب جویی و تمسخر -
ياسين محمدي
ویل نام چاهی است در جهنم
همزه : غیبت کننده مردم ( پشت سر )
لمزه : طعنه زننده به مردم که عیب آنان را از روی تمسخر به رخ شان می کشد . ( حضوری )
با توجه به اینکه ویل نام چاهی در جهنم است می توان این برداشت را نمود که کسانی که غیابا یا حضورا عیب دیگران را مطرح میکنند در قیامت جهنمی بوده و روانه ویل میشوند .
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ریشه این دو صفت زشت ، خود بزرگ بینی و نادیده گرفتن شخصیت دیگران است که وجود این روحیه غالبا انسان را در برابر خدا هم متکبر میکند . لذا طبق روایات " اکثر اهل النار المتکبرون " سزای این افراد جهنم می باشد .
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : - |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : استهزا- تمسخر |
گوینده : یاسین محمدی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره همزه و خلاصه مطالب -
داريوش بيضايي
سوره همزه در مکه نازل شده و شامل نه آیه و سی و سه کلمه و صد و سی حرف میباشد.
در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس سوره همزه را در نمازهای واجب قرائت کند فقر و احتیاج از او دور گردد و روزی او زیاد شود و از مرگ بد ایمن باشد.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر کس این سوره را قرائت کند به تعداد کسانیکه به پیغمبر اکرم(ص) و اصحابشان سخریه کردند خداوند به او اجر عطا کند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : سوره همزه مشتمل است بر وعید و توبیخ هر عیب جوی هرزه زبان که طعنه بر مردم میزند و تهدید کفار و منافقین و متکبرین و گردنکشان.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره همزة |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.