از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ترمیهم بحجاره من سجیل ):(تا با سنگی از جنس کلوخ بر سرشان بکوبند) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
تَرمِیهِم‌ بِحِجارَةٍ مِن‌ سِجِّیل‌ٍ (4)

تَرمِیهِم‌ بِحِجارَةٍ: می‌انداختند ‌ایشان‌ ‌را‌ ‌به‌ سنگی‌، مِن‌ سِجِّیل‌ٍ: ‌از‌ گل‌ سنگ‌ ‌شده‌.

بیان‌‌-‌ سجیل‌ معرب‌ سنگ‌ گل‌ و لذا ‌إبن‌ عباس‌ گفته‌ گل‌ پخته‌ ‌شده‌ ‌ یا ‌ ‌از‌ سجل‌ ‌به‌ معنی‌ سنگی‌ ‌که‌ ‌از‌ جمله عذاب‌ مکتوب‌ و مدون‌ ‌بود‌. ‌إبن‌ مسعود نقل‌ نموده‌ ‌که‌ مرغان‌ فریاد کردند و سنگ‌ها ‌را‌ انداختند. حق‌ ‌تعالی‌ بادی‌ سخت‌ فرستاد ‌که‌ تمام‌ سنگ‌ها ‌را‌ ‌به‌ سر و بدن‌ قوم‌ ریختند و ‌از‌ طرف‌ دیگر بیرون‌ رفت‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
تَرْمیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ

Dhu Nafr was captured and taken along with the army of Abrahah.

The army continued on its way until it came to the land of Khath`am where it was confronted by Nufayl bin Habib Al-Kath`ami along with his people, the Shahran and Nahis tribes. They fought Abrahah but he defeated them and captured Nufayl bin Habib. Initially he wanted to kill him, but he forgave him and took him as his guide to show him the way to Al-Hijaz.


When they approached the area of At-Ta'if, its people -- the people of Thaqif -- went out to Abrahah. They wanted to appease him because they were fearful for their place of worship, which they called Al-Lat. Abrahah was kind to them and they sent a man named Abu Righal with him as a guide. When they reached a place known as Al-Mughammas, which is near Makkah, they settled there. Then he sent his troops on a foray to capture the camels and other grazing animals of the Makkans, which they did, including about two hundred camels belonging to `Abdul-Muttalib. The leader of this particular expedition was a man named Al-Aswad bin Mafsud. According to what Ibn Ishaq mentioned, some of the Arabs used to satirize him (because of the part he played in this historical in this historical incident). Then Abrahah sent an emissary named Hanatah Al-Himyari to enter Makkah, commanding him to bring the head of the Quraysh to him. He also commanded him to inform him that the king will not fight the people of Makkah unless they try to prevent him from the destruction of the Ka`bah. Hanatah went to the city and he was directed to `Abdul-Muttalib bin Hashim, to whom he relayed Abrahah's message. `Abdul-Muttalib replied, "By Allah! We have no wish to fight him, nor are we in any position to do so. This is the Sacred House of Allah, and the house of His Khalil, Ibrahim, and if He wishes to prevent him (Abrahah) from (destroying) it, it is His House and His Sacred Place (to do so). And if He lets him approach it, by Allah, We have no means to defend it from him.'' So Hanatah told him, "Come with me to him (Abrahah).'' And so `Abdul-Muttalib went with him. When Abrahah saw him, he was impressed by him, because `Abdul-Muttalib was a large and handsome man. So Abrahah descended from his seat and sat with him on a carpet on the ground. Then he asked his translator to say to him, "What do you need'' `Abdul-Muttalib replied to the translator, "I want the king to return my camels which he has taken from me which are two hundred in number.'' Abrahah then told his translator to tell him, "I was impressed by you when I first saw you, but now I withdraw from you after you have spoken to me. You are asking me about two hundred camels which I have taken from you and you leave the matter of a house which is (the foundation of) religion and the religion of your fathers, which I have come to destroy and you do not speak to me about it'' `Abdul-Muttalib said to him, "Verily, I am the lord of the camels. As for the House, it has its Lord Who will defend it.'' Abrahah said, "I cannot be prevented (from destroying it).'' `Abdul-Muttalib answered, "Then do so.'' It is said that a number of the chiefs of the Arabs accompanied `Abdul-Muttalib and offered Abrahah a third of the wealth of the tribe of Tihamah if he would withdraw from the House, but he refused and returned `Abdul-Muttalib's camels to him. `Abdul-Muttalib then returned to his people and ordered them to leave Makkah and seek shelter at the top of the mountains, fearful of the excesses which might be committed by the army against them. Then he took hold of the metal ring of the door of the Ka`bah, and along with a number of Quraysh, he called upon Allah to give them victory over Abrahah and his army. `Abdul-Muttalib said, while hanging on to the ring of the Ka`bah's door, "There is no matter more important to any man right now than the defense of his livestock and property. So, O my Lord! Defend Your property. Their cross and their cunning will not be victorious over your cunning by the time morning comes.'' According to Ibn Ishaq, then `Abdul-Muttalib let go of the metal ring of the door of the Ka`bah, and they left Makkah and ascended to the mountains tops. Muqatil bin Sulayman mentioned that they left one hundred animals (camels) tied near the Ka`bah hoping that some of the army would take some of them without a right to do so, and thus bring about the vengeance of Allah upon [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - پرندگان مهاجم، اصحاب فیل را با سنگ هایى از گل پخته، سنگ باران کردند.

ترمیهم بحجارة من سجّیل

«حجارة» (جمع «حَجَر») است و «سجّیل» (معرّب سنگ گل)، سنگى است که مانند «گلِ خشک شده» باشد (قاموس). فعل مضارع «ترمیهم»، دلالت بر استمرار دارد. به قرینه آیه بعد، پرندگان تا آن جا به سنگ باران ادامه دادند که سپاه ابرهه نابود شدند. حرف «من» بیانیه و بیانگر آن است که سنگ هاى انتخابى پرندگان، گل هاى سنگ شده بوده است.

2 - پرندگان حملهور به اصحاب فیل، داراى شعور و قدرت تمییز بین نیروهاى حق و باطل*

ترمیهم بحجارة من سجّیل

انتخاب سپاه ابرهه از بین مردمى که در آن منطقه حضور داشتند، بیانگر قدرت تشخیص پرندگان است.

3 - خداوند، به کارگیرنده عوامل طبیعى در عذاب مخالفان

ترمیهم بحجارة من سجّیل [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر ص‍ف‍ی‌ ع‍ل‍ی ش‍اه‌
میفکند ‌آن‌ ‌هر‌ یکی‌ سنگی‌ ز ‌کل‌ مرد و مرکب‌ ‌را‌ نمودی‌ مضمحل‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مجمع البیان
در آیه بعد مى افزاید:

تَرْمِیهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ

این پرندگان، سنگ هایى از گل سخت بر سر آن تجاوزکاران مى افکندند.

به باور برخى آن سنگریزه ها از عدس بزرگ تر و از نخد کوچک تر بود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
در آیه بعد مى افزاید: ((این پرندگان آن لشگر را با سنگهاى کوچکى از سجیل (گلهاى متحجر) هدف قرار مى دادند)) (ترمیهم بحجارة من سجیل ). <6>
و چنانکه در شرح این ماجرا از تواریخ و تفاسیر و روایات نقل کردیم هر یک از این پرندگان کوچک سه سنگریزه به اندازه نخود یا کوچکتر با خود داشتند، که یکى را با منقار و دو تا را با پاهاى خویش حمل مى کردند، و این سنگهاى کوچک بر هر کس فرود مى آمد او را از هم متلاشى مى ساخت ! [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - تفسیرهدایت
[4] ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ پرندگان‌ همچون‌ ابری‌ سیاه‌ ‌بر‌ بالای‌ سر ‌ایشان‌ پراکنده‌ شدند، ‌به‌ ریختن‌ سنگهای‌ کشنده‌ای‌ ‌بر‌ سر آنان‌ پرداختند. گفته‌اند ‌که‌ ‌هر‌ مرغ‌ سه‌پاره‌ سنگ‌ ‌با‌ ‌خود‌ داشت‌: یکی‌ ‌در‌ منقار و دو ‌تا‌ ‌در‌ دو چنگال‌، و چون‌ سنگ‌ ‌بر‌ جایی‌ ‌از‌ بدن‌ می‌افتاد ‌در‌ ‌آن‌ فرو می‌رفت‌ و ‌از‌ نقطه مقابل‌ ‌آن‌ خارج‌ می‌شد، و مثلا ‌اگر‌ ‌بر‌ تارک‌ سر کسی‌ قرار می‌گرفت‌، ‌از‌ مخ‌ می‌گذشت‌ و ‌پس‌ ‌از‌ گذشتن‌ ‌از‌ سراسر طول‌ تنه‌ ‌از‌ نشیمنگاه‌ ‌او‌ بیرون‌ می‌رفت‌. و بعضی‌ گفته‌اند ‌که‌ ‌بر‌ جای‌ فرو افتادن‌ سنگ‌ تاول‌ آبله‌ ‌به‌ وجود می‌آمد، و ‌به‌ گفته ‌إبن‌ عباس‌: چون‌ سنگ‌ ‌با‌ یکی‌ ‌از‌ ‌ایشان‌ اصابت‌ می‌کرد، ‌در‌ محل‌ افتادن‌ ‌آن‌ ورمی‌ پدید می‌آمد و ‌اینکه‌ آغاز مبتلا شدن‌ ‌آن‌ شخص‌ ‌به‌ آبله‌ ‌بود‌.

«تَرمِیهِم‌ بِحِجارَةٍ مِن‌ سِجِّیل‌ٍ‌-‌ می‌افکند ‌بر‌ ‌ایشان‌ سنگی‌ ‌از‌ سجّیل‌ (سنگ‌ گل‌).»

گفته‌اند ‌که‌ سجیل‌ ‌یعنی‌ سنگی‌ فراهم‌ آمده ‌از‌ گل‌ پخته‌ شده ‌به‌ آتش‌ جهنّم‌، و بعضی‌ گفته‌اند ‌که‌ اصل‌ سجیل‌ کلمه‌ سجّین‌ ‌به‌ معنی‌ سخت‌ ‌است‌ ‌که‌ نون‌ ‌آن‌ ‌به‌ لام‌ تبدیل‌ پیدا کرده‌ ‌است‌، و ‌اگر‌ کلمه‌ معرّب‌ ‌باشد‌ بعید نیست‌ ‌که‌ چنین‌ بوده‌ ‌باشد‌، و بعضی‌ دیگر سجیل‌ ‌را‌ ‌از‌ سجل‌ ‌به‌ معنی‌ نوشتن‌ گرفته‌اند و می‌گویند ‌که‌ ‌اینکه‌ عذاب‌ برایشان‌ نوشته‌ و مسجل‌ ‌شده‌ بوده‌ ‌است‌، و تأویل‌ نخستین‌ ‌به‌ حقیقت‌ نزدیکتر ‌است‌.

شاید سنگ‌ زهرآلود ‌ یا ‌ آلوده ‌به‌ میکروب‌ بیماریهای‌ کشنده‌ همچون‌ آبله‌ بوده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ تفاسیر آمده‌، و نیز ‌در‌ حدیثی‌ ‌به‌ جا مانده‌ ‌از‌ امام‌ باقر‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ درباره قومی‌ ‌که‌ راهزنی‌ می‌کردند و ‌به‌ کارهای‌ زشت‌ می‌پرداختند آمده‌ ‌است‌: «...

‌با‌ ‌هر‌ پرنده‌ سه‌ سنگ‌ ‌بود‌: دو ‌تا‌ ‌در‌ چنگالهایش‌ و یکی‌ ‌در‌ منقارش‌، ‌که‌ ‌بر‌ آنان‌ می‌افکندند و ‌در‌ نتیجه‌ آنان‌ ‌را‌ ‌به‌ بیماری‌ آبله‌ مبتلا می‌کردند و خدای‌ عز و جل‌ بدین‌ گونه‌ ‌ایشان‌ ‌را‌ می‌کشت‌، و پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ مرغی‌ بدان‌ گونه‌ و آبله‌ ندیده‌ بودند».«1»

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » یوسفعلی
6273. Sijjil: See n. 1579 to 11:82. The word also occurs at 15:74. Stones of baked clay, or hard as baked clay, are part of the miracle in the story. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : سجیل دراصل همان سجین یعنی سنگ آذرین است که توسط ابابیل ازمناطق غربی عربستان که تماما از سنگ های اذرینی است به سوی اصحاب فیل حمل شده اند
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.