● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (44)
بعد از آن بیان فرماید که پیغمبران را از آدمیان فرستادیم:
بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ: به براهین و کتاب؛ اولى براى اثبات نبوت، و ثانى به جهت ارشاد و هدایت. وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ: و فرستادیم به سوى تو قرآن را.
نکته: چون قرآن سبب یادآورى و آگاهى غافلین است، لذا از باب تسمیه سبب به اسم مسبب استعمال شده، و یکى از اسماء قرآن هم ذکر مىباشد لقوله (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) «3» خلاصه قرآن را به تو فرستادیم.
لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ: براى آنکه بیان کنى براى مردمان تماما از عرب و عجم.
ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ: آنچه فرستاده شده به ایشان در این قرآن از دلایل توحید و عقاید و احکام و شرایع و اخلاق و هرچه محتاجند از امور معاش و معاد. وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ: براى اینکه تأمل و اندیشه کنند و حق و حقانیت را به حکم عقل دریابند.
تبصره: مرکز ترقیات انسانى و سرمایه نیک فرجامى، فکر است. محقق طوسى فرماید: تفکر، سیر باطن باشد از مبادى به مقاصد، و آن نزدیکتر است به تأثیر از نظر، و هیچکس ارتقا ننماید از نقص به کمال، مگر به سبب این سیر.
«1» طلاق آیه 10.
«2» عیون اخبار الرضا علیه السّلام، جزء اوّل، باب 23.
«3» حجر آیه 9.
جلد 7 - صفحه 211
حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: «الفکر مرات صافیة» «1» فکر کردن در کارها آئینه صافى است، یعنى چنانچه آئینه صاف صورت را خوب مىنماید، همچنین به فکر نمودن در کارها، بر وفق دلخواه صورت پذیرد. پس فکر موجب نورانیت قلب و خروج آن از غفلت و رساننده به جمیع خیرات است. ایضا- آن حضرت فرمود: «التفکّر یدعو الى البرّ و العمل به» «2» تفکر دعوت نماید به نیکى و عمل به آن. بدین سبب در آیات شریفه میزان آگاهى و هشیارى و حق شناسى را تفکر قرار داده. زهى سعادت کسى که از این گوهر گرانبها استفاده نماید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
بِالبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنزَلنا إِلَیکَ الذِّکرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم وَ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ (44)
با معجزات و کتابها و نازل کردیم بسوی تو ذکر را که قرآن مجید باشد برای اینکه بیان فرمایی برای جمیع افراد بشر آنچه از تکالیف برای آنها نازل شده و باشد که آنها فکر کنند و غرض الهی را دست آورند و بفهمند بِالبَیِّناتِوَ الزُّبُرِ متعلق است بما ارسلنا در آیه قبل که ارسال رسل بمجرد دعوی رسالت نبوده، بلکه با ادله محکمه و معجزات فرستادیم که قاطع عذر و اتمام حجت باشد که: لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَ یَحیی مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ انفال آیه 44 و تعبیر بزبر برای اینست که شامل صحف و کتب شود مثل صحف آدم و شیث و نوح و ابراهیم و کتب آسمانی توریة و زبور و انجیل.
وَ أَنزَلنا إِلَیکَ الذِّکرَ مراد از ذکر قرآن است که یکی از اسامی قرآن ذکر است چون بنده را از غفلت و جهالت بیرون میاورد و بشاه راه هدایت سوق میدهد لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ سرّ نزول قرآن بینا کردن مکلّفین است و آشکار کردن آنچه دستور دارند و موظف هستند ما نُزِّلَ إِلَیهِم از عقائد و اخلاق و واجبات و محرمات و سایر اموری که در امر دین بآن احتیاج دارند لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُونَ البته قرآن بر اینکه امور نازل شده لکن تاثیرش در قلوب موقوف بر فکر و تدبّر و تأمّل است، چنانچه میفرماید:
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآنَ أَم عَلی قُلُوبٍ أَقفالُها.
بر سیه دل چه سود خواندن وعظ نرود میخ آهنین بر سنگ
آفتاب عالم تاب است لکن بر شخص کور تأثیر ندارد ما اکثر العبر و اقل الاعتبار البته باید فکر کرد و غرض الهى را از ارسال رسل و انزال کتب، بلکه خلقت انسان را بدست آورد وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ذاریات آیه 53.
و عبادت موقوف بر ارسال رسل و انزال کتب و ارائه طریق است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 44)- در این آیه میگوید: اگر شما آگاه نیستید از آنها بپرسید که: «از دلائل روشن و کتب» پیامبران پیشین آگاهند! (بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ).
به این ترتیب «مسأله تخصص» نه تنها در زمینه مسائل اسلامی و دینی از سوی قرآن به رسمیت شناخته شده، بلکه در همه زمینهها مورد قبول و تأکید است، و روی این حساب بر همه مسلمانان لازم است که در هر عصر و زمان افراد آگاه و صاحب نظر درستکار مورد اطمینان، در همه زمینهها داشته باشند که اگر کسانی مسائلی را نمیدانند به آنها مراجعه کنند.
سپس روی سخن را به پیامبر کرده، میگوید: «و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی» (وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ).
ج2، ص571
«و تا این که آنها (در این آیات، و وظائفی که در برابر آن دارند) بیندیشند» (وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ).
در واقع دعوت و برنامه رسالت تو از نظر اصولی چیز نوظهور و بیسابقهای نیست همان گونه که بر رسولان پیشین، کتب آسمانی نازل کردیم تا مردم را به وظائفشان در برابر خدا و خلق و خویشتن آشنا سازند بر تو نیز این قرآن را نازل کردیم، تا به تبیین مفاهیم و تعالیم آن بپردازی و اندیشه انسانها را بیدار سازی.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَلزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنٰا إِلَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّٰاسِ مٰا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ در اینجا فعل «ارسلناهم» مقدر است که در آیه قبلى فهمیده مى شود یعنى: «ارسلناهم بالبینات و الزبر » به قولى آن متعلّق به «ارسلنا» در آیۀ قبلى است، مراد از بیّنات، معجزه ها و از «الزبر» کتابهاست، کتابهاى شریعت، نظیر آیه: لَقَدْ أَرْسَلْنٰا رُسُلَنٰا بِالْبَیِّنٰاتِ وَ أَنْزَلْنٰا مَعَهُمُ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْمِیزٰانَ حدید 25، آن وقت فرموده: تو نیز در ردیف آنها مى باشى، قرآن را بر تو نازل کرده ایم تا ما انزل اللّٰه را به تدریج بر آنها بیان کنیم و تا آنها دربارۀ تو فکر کنند و حق بودن قرآن را بدانند از «ما نزل» معلوم مى شود که منظور از انزال به پیامبر انزال به مردم است، علّت نزول بر پیامبر همان تبیین براى مردم است (گویى اگر بخود مردم نازل مى شد روشن نمى گشت) و آن گهى نازل کردن بر تو دلیل حق بودن نبوت و قرآن است، زیرا مشرکان مدت چهل سال در مکه با تو بوده و چنین چیزهایى از تو ندیده بودند و بعد از چهل سال که تو را در چنین کلمات دیدند مى دانند که آن از جانب تو نیست بلکه از جانب خداست در آیۀ دیگر این مطلب چنین آمده است: قُلْ لَوْ شٰاءَ اَللّٰهُ مٰا تَلَوْتُهُ عَلَیْکُمْ وَ لاٰ أَدْرٰاکُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلاٰ تَعْقِلُونَ یونس 16
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَلزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنٰا إِلَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّٰاسِ مٰا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَلزُّبُرِ) متعلق است به (أَرْسَلْنٰا) و تقدیر این مى شود که نفرستادیم ببیّنات و زبر مگر مردهائى را یعنى مردهائى از پیمبران که مى آمدند با دلیلهاى واضح و کتابهاى نوشته شده و خطاب برسول است که اى محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بر تو قرآن را نازل گردانیدیم تا اینکه براى مردم بیان نمائى آنچه را که بسوى آن مردم نازل شده در قرآن از احکام و شرایع و دلائل بر توحید شاید آنها فکر خود را بکار بیندازند و حقائق را دریابند شاید یکى از حکمتهائى که معجزه عمده نبىّ خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم قرآن بود که از سنخ کلام عرب است همین باشد که حکایات و معجزات پیمبران گذشته را به مردم تذکر دهد که هم اخبار بغیب باشد و هم جامع تمام کتابهاى آسمانى و ارائه دادن علوم تمام پیمبران سلف تا معلوم شود که حضرتش داراى علوم اولین و آخرین بوده
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ «44»
(ما پیامبران پیش از تو را) همراه با معجزات وکتب (آسمانى فرستادیم) و به سوى تو ذکر (قرآن) را فرو فرستادیم، تا براى مردم آنچه را که برایشان نازل شده روشن بیان کنى و شاید بیاندیشند.
نکته ها
«بینات» به معناى دلایل روشن نبوّت و معجزات است و «زبر» جمع «زبور» به معناى کتابِ آسمانى است.شاید آیه اشاره به دو نوع وحى داشته باشد، یک وحى که قرآن است وبراى همهى مردم، و یک وحى که براى تفسیر و بیان قرآن است و مخصوص پیامبر. یعنى ما به سوى تو ذکر فرستادیم تا تفسیر قرآنى را که براى مردم نازل شده بیان کنى.
پیام ها
1- پیامبران هم معجزه داشتهاند، هم کتاب تا مردم در تشخیص حقّ و باطل دچار اشتباه نشوند. «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ»
2- پیامبران همراه دلایل عقلى «بینه» و نقلى «زبر» بودهاند. «بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ»
3- گرچه قرآن بر شخص پیامبر نازل شده، امّا مخاطب آن همهى مردماند. أَنْزَلْنا إِلَیْکَ ... ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ
4- قرآن، یکبار بصورت یکجا بر پیامبر نازل شده است و بار دیگر به صورت تدریجى که مردم از آن آگاه شدهاند. أَنْزَلْنا إِلَیْکَ ... ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ (در زبان عربى، «انزال» براى نزول دفعى و «تنزیل» براى نزول تدریجى بکار مىرود.)
5- قرآن، نیاز به بیانِ پیامبر دارد. لذا جدا کردن قرآن از سنّت و روایات جایز نیست. «لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ»
6- وظیفه پیامبر، بیان قرآن و وظیفهى مردم، پذیرش آن بر اساس فکر و اندیشه است. لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ... یَتَفَکَّرُونَ
7- قرآن، ذکر است، مایه تذکّر و توجّه انسان و دور نمودن او از غفلت و نسیان.
«أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
بِالْبَیِّنٰاتِ وَ اَلزُّبُرِ خداوند پیامبران را با بینات به سوى مردم فرستاد و مراد از بینات، همان دلایل و براهین است و مقصود از زبر، کتاب هایى هستند که دین و عقیده در آنها بیان شده است وَ أَنْزَلْنٰا إِلَیْکَ اَلذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّٰاسِ مٰا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ خطاب براى محمّد صلّى اللّه علیه و آله است و مراد از ذکر در اینجا، قرآن مى باشد روشن است که هدف از فرستادن پیامبران و فروفرستادن کتاب ها، هدایت مردم به حق و عدالت و به زندگى امن و آسوده است معناى جمله: «وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ » ، آن است که شاید آنان دربارۀ قرآن بیندیشند و اسرار و اهداف آن را درک کنند و بدانند که این کتاب براى خیر و مصلحت آنان نازل شده است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.