1 مقصود از «دُعا» در این جا فقط دعاى لفظى و درخواست شفاهى از خدا نیست، بلکه شامل درخواست عملى، یعنى حرکت براى به دست آوردن چیزها نیز مى شود آرى؛ گاهى انسان از روى ناآگاهى چیزى را مى خواهد که به زیان اوست و از این روست که برخى دعاها مستجاب نمى شود و این عدم استجابت در حقیقت لطف خداست
2 مقصود از «شرّ» در این آیه همان بدى هاى نسبى است وگرنه شرّ مطلق، عدم است و عدم وجود ندارد تا انسان آن را بطلبد؛ پس منظور از شرّ موجوداتى هستند که ناقص یا کمال نایافته اند و ازاین رو براى انسان زیان هایى دارند
3 با آن که قرآن کریم انسان را موجودى باکرامت و نماینده ى خدا در زمین مى داند، در این آیه بیان شده که انسان «عجول» است این گونه تعابیر در قرآن بدان معناست که مقام و شخصیت والاى انسان مشروط به آن است که تحت تربیت رهبران الهى و عقل قرار گیرد، ولى اگر در هوس ها و شهوت ها غوطه ور شود، سرمایه هاى مثبت و فطرى خود را از دست مى دهد و جنبه هاى منفى، همچون جهل، ناسپاسى و عجله کارى در وجود او آشکار مى شود
4 عجله در کارها براى به دست آوردن منافع بیشتر و زودهنگام است، این امر سبب مى شود که انسان: اولاً، تمام جوانب موضوع را نسنجد و نتواند خیر واقعى را تشخیص دهد و از خدا چیزى را بخواهد که شرّ است ثانیاً، انسان در اثر شتاب زدگى، گاهى خود را به پرتگاه هاى خطرناک مى افکند و به جاى رسیدن به سعادت و افتخار، به دره هاى بدبختى گام مى نهد
[ نظرات / امتیازها ]