﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ ءَامَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَیْرٌ﴾
(And if they had believed and guarded themselves from evil and kept their duty to Allah, far better would have been the reward from their Lord,) meaning, "Had they believed in Allah and His Messenger and avoided the prohibitions, then Allah's reward for these good deeds would have been better for them than what they chose and preferred for themselves.'' Similarly, Allah said,
﴿وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَـلِحاً وَلاَ یُلَقَّاهَآ إِلاَّ الصَّـبِرُونَ ﴾
(But those who had been given (religious) knowledge said: "Woe to you! The reward of Allah (in the Hereafter) is better for those who believe and do righteous good deeds, and this none shall attain except As-Sabirun (the patient in following the truth).'') (28:80).
[ نظرات / امتیازها ]
1 - کمترین پاداش الهى، برتر و با ارزشتر از هر منفعتى دیگر است.
لمثوبة من عنداللّه خیر
«مثوبة» به معناى پاداش است. وصف «کمترین» در برداشت فوق، از نکره آوردن کلمه «مثوبة» استفاده شده است. مفضل علیه «خیر» نیز ذکر نشده تا شامل هر چیز بشود. بنابراین «خیر»; یعنى، بهتر است از هر منفعتى که تصور شود.
2 - پاداشهاى الهى در گرو ایمان و رعایت تقوا (پرهیز از گناهان) است.
و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خیر
3 - ایمان بدون پرهیز از گناهان و پرهیز از گناه بدون ایمان، موجب بهره مندى از پاداشهاى الهى نخواهد شد.
و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة
4 - یهودیان در صورت ایمان به پیامبر(ص) و قرآن و پرهیز از گناهان (سحر، بى اعتنایى به کتابهاى آسمانى و ...) از پاداشهاى الهى بهره مند مى شدند.
و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خیر
مراد از ضمیر در «أنهم» به قرینه آیه 99 و 101 یهودیان کافر به پیامبر و قرآن است. قابل ذکر است که جمله «لمثوبة ...» جانشین جواب شرط است و آن جواب جمله اى همانند «لأثیبوا» (همانا پاداش داده مى شدند) است.
5 - یهودیان عصر بعثت، به دلیل وابستگى به دنیا و فسق پیشگى زمینه هاى ایمان و تقوا را از دست داده بودند.
لبئس ما شروا به أنفسهم ... و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة من عنداللّه خیر
به کارگیرى «لو» امتناعیه در جمله «لو أنهم ....» مى نمایاند که: ایمان آوردن یهود و پرهیز از گناهانى همانند سحر، امرى مشکل یا ممتنع بوده است. آیات پیشین - که سخن از دلبستگى شدید یهود به دنیا و فاسق بودن آنان داشت - مى تواند بیانگر علت به وجود آمدن این روحیه در ایشان باشد.
6 - خداوند، خواهان آگاهى یافتن مردم به ارزش برتر پاداشهاى الهى بر منافع دنیوى
لمثوبة من عنداللّه خیر لو کانوا یعلمون
«لو» در «لو کانوا یعلمون» به معناى تمنى است و تمنى درباره خداوند به معناى اراده تشریعى است. مفعول «یعلمون» همه حقایقى است که در جمله هاى قبل بیان شده است. از آنهاست برترى پاداش دنیا بر دیگر منافع; یعنى: لیت هم یعلمون ان مثوبة اللّه خیر.
7 - خداوند، خواهان آگاهى یافتن مردم به وابستگى پاداشهاى الهى به ایمان و تقوا
و لو أنهم ءامنوا و اتقوا لمثوبة ... لو کانوا یعلمون
در برداشت فوق مفعول «یعلمون» حقیقتى گرفته شده که جمله شرطیه «لو أنهم ...» آن را بیان مى دارد; یعنى: لیت هم یعلمون أن مثوبة اللّه مشروط بالایمان و التقوى.
8 - تنها دانایان، وابستگى پاداشهاى الهى را به ایمان و تقوا و برترى آن را بر هر منفعتى دیگر، در مى یابند.
لمثوبة من عنداللّه خیر لو کانوا یعلمون
فعل «یعلمون» در جمله فوق مى تواند فعل لازم بوده و نیازى به مفعول نداشته باشد. بر این مبنا «لو کانوا یعلمون»; یعنى، اى کاش! اهل علم و دانش بودند تا حقایق مطرح شده را مى فهمیدند.
9 - جهل انسانها به ارزش برتر پاداشهاى الهى، آنان را به منافع دنیوى دلبسته کرده و از ایمان و تقوا باز داشته است.
و لو أنهم ءامنوا و اتقوا ... لو کانوا یعلمون
برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «لو» در جمله فوق شرطیه باشد. بر این اساس احتمالاتى قابل تصور است و از آنهاست اینکه مفعول «یعلمون» برترى پاداش الهى گرفته شود و جواب شرط از جمله «و لو أنهم ءامنوا» استفاده گردد; یعنى: «لو کانوا یعلمون ان ثواب اللّه خیر لأمنوا و اتقوا; اگر مى دانستند که پاداش الهى از منافع دنیوى برتر است، همانا ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى شدند.
[ نظرات / امتیازها ]