خداوند اهل کتاب را مخاطب قرار داده میفرماید:
أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ ...- آیا شما حضور داشتید بمعناى اینکه حاضر نبودید.
إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ ...- در هنگامى که مرگ یعقوب در رسید.
إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی ...- هنگامى که بفرزندان خود گفت پس از من چه چیز را میپرستید؟ منظور این است شما اهل کتاب در آن وقت که حضور نداشتید، در این صورت مطالب بى اساس و باطل را بر پیغمبران من نسبت ندهید و آنها را بیهودیت و نصرانیت متهم نسازید زیرا من پیغمبر خود را جز بشریعت پاک و توحید مبعوث ننمودهام.
این کلام روى این اصل است که یهود مىگفتند: یعقوب هنگام مرگ فرزندان خود را بیهودیت توصیه کرده است خداوند با این بیان بىاساس بودن گفتار آنان را آشکار نمود.
و علت اینکه یعقوب بفرزندان خود «ما تَعْبُدُونَ» گفت و «من تعبدون» نگفت «1» این بود که مردم در آن زمان بت مىپرستیدند لذا یعقوب گفت چه چیز را مىپرستید؟ و نگفت که را مىپرستید؟
قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ ...- یعنى گفتند:
پروردگار تو و پروردگار پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را میپرستیم و علّت اینکه خداوند اسماعیل را بر اسحاق مقدم داشت این است که او بزرگتر از اسحاق بود و اسماعیل را با اینکه عموى یعقوب بود به این جهت در ردیف پدران او بشمار آورد که «جدّ» را پدر مینامد «عمو را نیز پدر مینامد و این نامگذارى باین مناسبت است که تعظیم آنها مانند تعظیم پدر لازم است و بهمین جهت بود که پیغمبر اکرم درباره عموى خود عباس فرمود:
ردّوا علىّ ابى ...- یعنى پدر من را بمن برگردانید.
إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ...- خداى یکتا و ما باو ایمان داریم و ببندگى خود در برابر او اعتراف مینمائیم. بعضى گفتهاند: «منظور این است که ما در برابراو خاضع و در مقابل امر و نهى وى قلباً و قولًا تسلیم میباشیم». برخى گفتهاند: مراد این است که ما جزء مسلمانان هستیم بدلیل گفتار خداوند «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ».
[ نظرات / امتیازها ]