اسلام آیین صلح و صفاست
بعد از اشاره به دو گروه (گروه مومنان بسیار خالص و منافقان مفسد) در آیات گذشته ، همه
مومنان را در نخستین آیه مورد بحث مخاطب ساخته ، مى فرماید: ((اى کسانى که ایمان آورده اید! همگى در صلح و آشتى در آئید)) (یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فى السلم کافة ).
((سلم )) و ((سلام ))، در لغت به معنى صلح و آرامش است و بعضى آن را به معنى اطاعت تفسیر کرده اند، و این آیه همه افراد با ایمان را به صلح و سلام و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا دعوت مى کند.
از مفهوم این آیه چنین استفاده مى شود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکانپذیر است ، و تنها به اتکاء قوانین مادى هرگز جنگ و ناامنى و اضطراب از دنیا بر چیده نخواهد شد، زیرا عالم ماده ، و علاقه به آن ، همواره
کشمکشها و تصادمها است ، و اگر نیروى معنوى ایمان ، آدمى را کنترل نکند، صلح غیر ممکن است .
بلکه مى توان گفت از دعوت عمومى این آیه ، که همه مومنان را بدون استثناء از هر زبان و نژاد و منطقه جغرافیائى و قشر اجتماعى ، به صلح و صفا دعوت مى کند، استفاده مى شود که در پرتو ایمان به خدا، تشکیل حکومت واحد جهانى که صلح در سایه آن همه جا آشکار گردد امکانپذیر است .
اصولا در مقابل عوامل پراکندگى (زبان و نژاد و...) یک حلقه محکم اتصال در میان قلوب بشر لازم است ، و این حلقه اتصال تنها ایمان به خداست که ما فوق این اختلافات است .
ایمان به خدا، و تسلیم در برابر فرمان او، نقطه وحدت جامعه انسانیت ، و رمز ارتباط اقوام و ملتها است ، و نمونه جالبى از آن را در مراسم حج مى توان مشاهده کرد که چگونه انسانهایى با رنگهاى مختلف ، از نژادهاى متفاوت و داراى زبان و قومیت و منطقه جغرافیائى ناهماهنگ ، همگى برادروار در کنار هم قرار گرفته و در آن مراسم بزرگ روحانى شرکت دارند، و در نهایت صلح و صفا به هم مى نگرند، و اگر آن را با نظامى که بر کشورهاى فاقد ایمان به خدا حاکم است که چگونه ناامنى از نظر جان و مال و عرض و ناموس ، حاکم مى باشد، مقایسه کنیم ، تفاوت میان جوامع با ایمان و بى ایمان از نظر سلم و صلح و سلام و آرامش ، روشن مى شود.
این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که بعضى از اهل کتاب (یهود و نصارى ) هنگامى که وارد اسلام مى شدند، نسبت به بعضى از عقاید یا برنامه هاى پیشین خود وفادار بودند و لذا به آنها دستور داده شد که با تمام وجود وارد اسلام
شوید و در برابر تمام دستورات تسلیم باشید.
سپس مى افزاید: از گامهاى شیطان پیروى نکنید که او دشمن آشکار شما است (و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین ).
همانگونه که در تفسیر آیه 168 همین سوره ، اشاره شد، بسیارى از انحرافات و وسوسه هاى شیطانى به صورت تدریجى انجام مى گیرد، و هر مرحله در حقیقت گامى از گامهاى شیطان است .
((خطوات )) جمع ((خطوة )) بر وزن ((سفره )) به معنى گام و قدم است در اینجا نیز این حقیقت تکرار شده که انحراف از صلح و عدالت و تسلیم شدن در برابر انگیزه هاى دشمنى و عداوت و جنگ و خونریزى از مراحل ساده و کوچک شروع مى شود، و به مراحل حاد و خطرناک ، منتهى مى گردد، و مطابق ضرب المثل معروف عرب ((ان بدو القتال اللطام )) (آغاز جنگ یک سیلى است ) گاهى یک حرکت کوچک از روى عداوت ، آتش جنگ ویرانگرى را بر مى انگیزد، لذا افراد با ایمان که مخاطب در این آیه اند، باید از همان آغاز بیدار باشند و جرقه هاى کوچک عداوت و دشمنى را خاموش سازند.
قابل توجه اینکه این تعبیر، پنج بار در قرآن مجید آمده ، و در موارد مختلفى روى آن تکیه شده است .
بعضى از مفسران نقل کرده اند که ((عبد الله بن سلام )) و یارانش که یهودى بودند و اسلام را پذیرا شده بودند از پیامبر اسلام اجازه مى خواستند که تورات را در نماز بخواند، و به پاره اى از دستورات آن عمل کنند، آیه فوق نازل شد و آنها را از
پیروى خطوات الشیطان ، نهى کرد.
این شاءن نزول نیز نشان مى دهد که شیطان گام به گام در انسان نفوذ مى کند و باید در همان گامهاى نخستین ، در برابر او ایستاد تا به مراحل خطرناک نرسد.
جمله ((انه لکم عدو مبین )) متضمن استدلال زنده و روشنى است ، مى گوید: دشمنى شیطان با شما چیزى مخفى و پوشیده نیست ، او از آغاز آفرینش آدم براى دشمنى با او کمر بست و سوگند یاد کرده است که اگر بتواند، همه را جز مخلصین که از تیررس او به دورند گمراه کند با این حال چگونه تسلیم وسوسه هاى او مى شوید؟
[ نظرات / امتیازها ]