1)
عالمی (داور) : با سلام
در انتخاب دین اجبار نیست بلکه نمی توان دین را با اکراه و اجبار به مردم داد اما در داخل دین و محیط دینداری است که امر به خوبی و نهی از بدی معنی پیده می کند .
رشد هر مسلمان همراه است با رشد همه مسلمانان .
حتی پیامبر هم در سیر الهی خویش زمانی به ان مراتب رسید که جامعه و حتی انسانیت را با خود همراه کرد
2)
ماجدی (داور) : دین امر قلبی است و سفارش امر به معروف زمینه ایجاد ایمان است
3)
دارخال : ایمان قلبى با اجبار حاصل نمى شود، بلکه با برهان ، اخلاق و موعظه مى توان در دلها نفوذ کرد، ولى این به آن معنا نیست که هر کس در عمل بتواند هر منکرى را انجام دهد و بگوید من آزادم و کسى حقّ ندارد مرا از راهى که انتخاب کرده ام بازدارد. قوانین جزایى اسلام همچون تعزیرات ، حدود، دیات و قصاص و واجباتى همچون نهى از منکر و جهاد، نشانه آن است که حتّى اگر کسى قلبا اعتقادى ندارد، ولى حقّ ندارد براى جامعه یک فرد موذى باشد.
O اسلامى که به کفّار مى گوید: (هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین )(721) اگر در ادّعاى خود صادقید، برهان و دلیل ارائه کنید. چگونه ممکن است مردم را در پذیرش اسلام ، اجبار نماید؟
1 دینى که برهان و منطق دارد، نیازى به اکراه و اجبار ندارد. (لااکراه فى الدین )
2 تاءثیر زور در اعمال و حرکات است ، نه در افکار و عقاید. (لااکراه فى الدین )
برگرفته از تفسیر نور
شاه آبادی (داور) : لطفاً در بخش تفاسیر وارد نماید.
4)
علمدار .ب : آزادی در دین حق مسلم است و هر انسانی می تواند مومن یا کافر باشد واعتقاد هر کس امری فردی است و مربوط به خودش است .اما در جایی که اعتقادات یا عملکرد افراد ( چه مومن و چه کافر) لطمه به جامعه بزند سکوت جایز نیست و در آنجا امر به معروف و نهی از منکر حتما باید اعمال شود. در دین حفظ منافع جامعه ی اسلامی امری واجب است و این دو فریضه نیز لازم