اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (257)
«1» غایة المرام، صفحه 244، باب 39، حدیث اوّل.
«2» غایة المرام، صفحه 244، باب 39، حدیث پنجم.
تفسیر اثنا عشرى، ج1، ص: 463
اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا: خداى تعالى دوست و ناصر و معین کسانى است که ایمان آوردهاند به یگانگى او تصدیق کرده به جمیع اوامر و نواهى او. و مصلح امور دینى و دنیوى و متولى ایشان است در هدایت به صراط مستقیم که موصل است به بهشت و نعیم. یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ: بیرون مىآورد ایشان را به هدایت و توفیق خود به سبب ایمانشان از تاریکىهاى کفر و ضلالت و اتباع هوى و قبول وساوس مؤدیه به کفر، به نور ایمان و طاعت که هدایت مضیئه موصله است به سعادت.
در خصال- ابن بابویه از حضرت صادق از آباء گرام خود علیهم السلام از حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام قال: المؤمن یتقلّب فى خمسة من نور مدخلة نور و مخرجه نور و علمه نور و کلامه نور و منظره یوم القیمة الى النّور. «1» فرمود: مؤمن مىغلطد در پنج نور: درآمدنش نور است، بیرون شدنش نور است، دانش او نور است، کلام او نور است، منظر او روز قیامت به نور است. این آثار اشعه نور ایمان است.
تنبیه: مراد به اخراج الهى مؤمنان را از ظلمات کفر و ضلالت به نور ایمان و هدایت، ارشاد او است ایشان را به نصب ادله و ازاحه علت و الطاف داعیه به ایمان از ارسال رسل و انزال کتب و غیر آن از آیات هادیه است به توحید سبحانى، زیرا بالضروره مىدانیم که اگر این امور نبودى، از کفر خارج نشدى به ایمان. و چون موجبات ارشاد و هدایت از جانب خدا باشد، لذا اسناد اخراج به ذات اقدس واقع شده. و نزد بعضى مراد اخراج از ظلمات بیرون آوردن حق تعالى است ایشان را از شک به یقین یا از ظلمات نفس به نور قلب، یا از صفات بشریه به اخلاق ربانیه.
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا: و آن کسانى که حق را پوشانیدند و با ظهور آیات
«1» خصال، صفحه 277، حدیث 20.
تفسیر اثنا عشرى، ج1، ص: 464
بینات موحد نشدند، أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ: خارج مىکنند و دعوت نمایند این طواغیت و ضالین کفار را از ایمان فطرى الهى بسوى کفر و انکار و عناد، یا خارج کنند از اقرار به انکار، یا از نور یقین به ظلمات شکوک و شبهات.
نکته: طاغوت معنى لغوى آن طغیان کننده و از حد گذرنده است. و در اصطلاح اطلاق شود به هر رئیس ضلالتى و بر هر چه غیر از خدا عبادت شود. و در حدیث وارد شده: من رفع رایة ضلالة فصاحبها طاغوت:
هر که بلند کند علم ضلالتى را پس صاحب آن طاغوت است.
أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ: آن کافران با طواغیت خود ملازمان آتش جهنم هستند، هُمْ فِیها خالِدُونَ: ایشان در آتش و عذاب مخلد و باقى هستند که خروج از آن متصور نیست. این وعید و تحذیر است از کفر و اتباع رؤساى ضلالت و غوایت.
تبصره: تفسیر برهان- ابى بصیر از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده فرمود: کلّ رایة ترفع قبل القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون اللّه عزّ و جلّ «1»: هر علم دعوت که بلند شود قبل از قیام قائم آل محمد عجل اللّه فرجه، پس صاحب آن علم طاغوت است، عبادت کند غیر خداى عز و جل را.
حضرت باقر علیه السّلام در آیه شریفه فرماید: و الّذین کفروا بولایة علىّ بن أبی طالب اولیائهم الطّاغوت نزلت فى اعدائه و من تبعهم اخرجوا النّاس من النّور و النّور ولایة علىّ فصاروا الى ظلمة ولایة اعدائه. یعنى: و آنانکه کافر شدند به ولایت على بن ابى طالب علیه السّلام، اولیاى آنها طاغوت هستند. نازل شد در حق دشمنان آن حضرت و تابعین آنها، خارج کنند مردم را از نور. و نور، ولایت على علیه السّلام است، پس گردیدند بسوى ظلمت که ولایت دشمنان آن
«1» روضه کافى، صفحه 295، حدیث 452.
تفسیر اثنا عشرى، ج1، ص: 465
حضرت است.
تتمه: فضل آیة الکرسى:
1- ابن بابویه رضوان اللّه علیه از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده فرمود: هر که قرائت کند آیة الکرسى را یک مرتبه، بازگرداند خدا از او هزار مکروه از مکروهات دنیا و هزار مکروه از مکروهات آخرت؛ آسانترین مکروه دنیا فقر، و آسانترین مکروه آخرت عذاب قبر است. «1» 2- فرمود حضرت صادق علیه السّلام: هر که قرائت کند آیة الکرسى را وقت خواب، نترسد فلج را، ان شاء اللّه. و هر که قرائت کند در عقب هر نماز واجب، ضرر نرساند او را صاحب سمى «2».
3- حضرت رضا علیه السّلام از آباى گرام خود از حضرت على بن ابى طالب علیه السلام فرمود: هر گاه بخواهد یکى از شما حاجت خود را، پس طلب نماید آن را صبح پنجشنبه و بخواند وقت بیرون آمدن از منزل آیات آخر سوره آل عمران و آیة الکرسى و انا انزلنا و ام الکتاب (حمد) پس بدرستى که در اینها حوائج دنیا و آخرت مىباشد. «3»
[ نظرات / امتیازها ]
اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (257)
ترجمه
خداوند اختیار دار کسانى است که ایمان آوردند بیرون مىآورد ایشان را از تاریکیها بروشنى و کسانیکه کافر شدند اختیار داران آنها طاغوت است بیرون میآورند آنها را از روشنى بتاریکیها آنها اهل آتشند ایشان در آن جاویدانند.
تفسیر
خداوند متولى و متکفل امور اهل ایمان است بیرون مىآورد ایشانرا بهدایت و توفیق خود از ظلمات جهالت و معاصى و وارد میفرماید آنان را در نور هدایت و مغفرت در خصال از حضرت صادق (ع) روایت شده است که امیر المؤمنین (ع) فرمود که مؤمن در پنج نور گردش میکند داخل میشود در نور و خارج میشود از نور و در او است نور علم و نور گفتار حق و چون روز قیامت شود منظر او نور است- و آنان که کافر شدند متولى و متکفل امور و نفوس آنها شیاطینند و چون لفظ طاغوت به معنى طغیان است و بر مفرد و جمع اطلاق میشود خبر جمع واقع شده است و در کافى از حضرت باقر (ع) روایت نموده است اولیائهم الطواغیت و ظاهرا مراد تفسیر باشد و قمى فرموده کفار ظالمان آل محمد (ص) میباشند و اولیاء آنها اتباع آنها هستند که طاغوت آنانند و گفته شده است بیرون میکنند شیاطین آنها را از نور فطرت اسلام و میکشانندشان بجانب ظلمات جهل و کفر و فساد استعداد و در کافى از حضرت صادق (ع) روایت نموده است که نور آل محمدند (ص) و ظلمات دشمنان ایشان و از ابن ابى یعفور که یکى از اصحاب آنحضرت است نقل نموده که من بآنحضرت عرض کردم تعجب میکنم از بعضى اشخاص که از دوستان شما نیستند و با فلان و فلان اظهار دوستى مینمایند با اینحال داراى امانت و صدق و وفا هستند و بعضى از دوستان شما داراى این اوصاف نیستند آن حضرت بطورى متغیر شد که بدو کنده زانو راست بنشست و غضبناک متوجه من شد و فرمود دین ندارد کسیکه نزدیکى بجوید بخدا با ولایت امام جائریکه از طرف خدا نصب نشده و گرفتارى و سختى ندارد کسیکه نزدیکى بجوید بخدا با ولایت امام عادلى که از طرف خداوند منصوب است من عرض کردم این جماعت دین ندارند و
جلد 1 صفحه 332
براى شیعیان سختى و شدتى نیست فرمود بلى این جماعت دین ندارند و براى شیعیان سختى و شدتى نیست آیا نشنیدهاى قول خداوند را اللّه ولى الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النور یعنى بیرون میفرماید ایشان را از ظلمات معاصى بنور توبه و مغفرت براى قبول آنها ولایت امام عادل منصوب از طرف خداوند را و دوستى ایشان آنانرا و خدا فرموده و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الى الظلمات یعنى آنها با آنکه جاى در نور اسلام داشتند چون ولایت امام جائر را شعار خود نمودند بیرون رفتند باختیار خود از نور بسوى ظلمات کفر و واجب میشود بر آنها خلود در آتش در زمره کفار و در ذیل این روایت عیاشى اضافه نموده است که راوى گفت باز من عرض کردم آیا مراد از این جماعت کفار نیستند حضرت فرمود چه نورى است براى کافر تا از آن نور خارج و داخل در ظلمت شود مراد همانستکه بیان شد و نیز در خاتمه حدیث بروایت دیگرى فرموده است پس دشمنان على (ع) مخلد در آتشند اگرچه در دین خودشان در نهایت ورع و زهد و عبادت باشند و بمقتضاى این حدیث مراد از دین در آیه سابقه تشیع است چنانچه اشاره شد.
[ نظرات / امتیازها ]