3) در آیه دوم سوره بقره آمده: «و مما رزقناهم ینفقون» انفاق چیست؟
معنی اینکه انفاق می کنند؛ البته این نیست که خودشان را تهی دست و بی چیز می کنند (چنان که بعضی گمان کرده اند) بلکه یعنی انباشته شده ها را مصرف می کنند و ممکن است که انفاق به معنای ازاله باشد، یعنی ازاله (برطرف کردن) نفق و فقر. آنان فقرها و مستمندی ها را از بین می برند. انفاق رابطه انسان را با جامعه اش مستقر می سازد. چنان که ایمان به غیب به نظام فکری و اعتقادی یک فرد مسلمان مربوط است و برپاداشتن نماز با خودسازی فرد مرتبط است، انفاق با جامعه سازی ارتباط دارد. در این آیه می فرماید: از آنچه که روزی آن ها نموده ایم انفاق می کنند. روزی معنای عامی دارد و در خود قرآن این کلمه به روزیهای معنوی و مادی اطلاق گشته است. دانایی ها و دانش ها نیز جزو روزی های پروردگار است و بایستی آنان که از یک چنین رزقی برخوردارند انفاق نموده و دیگران را نیز بهره مند سازند.
انواع انفاق از لحاظ مادی و معنوی
طبق آیات قرآن انفاق بر دوگونه است: انفاق هاى مالى واجب و مستحب و انفاق هاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر. خداوند در قرآن حکیم می فرماید: «یأیها الذین ءامنوا أنفقوا مما رزقناکم من قبل أن یأتى یوم لابیع فیه و لاخلة و لاشفاعة و الکفرون هم الظلمون»؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزى داده ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است ( تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را براى خود خریدارى کنید)، و نه دوستى ( و رفاقت هاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت، ( زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود). و کافران، خود ستمگرند، ( هم به خودشان ستم مى کنند، هم به دیگران)» (بقره/254). در این آیه روى سخن را به مسلمانان کرده و به یکى از وظایفى که سبب وحدت جامعه و تقویت حکومت و بنیه دفاعى و جهاد مى شود اشاره مى کند. گر چه جمله «مما رزقناکم» ( از آنچه به شما روزى داده ایم ) مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى واجب و مستحب را شامل مى شود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر، ولى با توجه به تهدیدى که در ذیل آیه آمده، بعید نیست منظور، انفاق واجب یعنى زکات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است که بنیه بیت المال و حکومت را تقویت مى کند، ضمنا از تعبیر به مما استفاده مى شود که انفاق واجب همیشه بخشى از مال را در بر مى گیرد نه همه آن را.
مرحوم طبرسى در مجمع البیان، عمومیت آیه را نسبت به انفاق هاى واجب و مستحب ترجیح مى دهد، معتقد است ذیل آیه مشتمل بر تهدیدى نیست بلکه خبر از حوادث وحشتناک روز قیامت مى دهد ولى با توجه به آخرین جمله آیه که کافران را ظالمان مى شمرد، اشاره اى است که ترک انفاق نوعى کفر و ظلم است و این جز در انفاقات واجب، تصور نمى شود سپس مى افزاید: امروز که توانائى دارید انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرا رسد که نه خرید و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت.
قرآن مجید در در جای دیگر اشاره می کند که انفاق دو گونه است، در مورد یک نوع آن می گوید: «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائة حبه» یک نوع انفاق را می گوید مثلش مثل گندمی است که در زمین مساعدی کاشته شود، هفت خوشه در آورد و هر خوشه ای صد دانه باشد و حتی از این بیشتر، «و الله یضاعف لمن یشاء؛ و خدا برای هر کس بخواهد (پاداشی) چند برابر می دهد» یعنی انفاق هایی در راه خدا این قدر خیر و برکت دارد، (بقره/ 261).
اما یک انفاق دیگر هم مثال می زند: «کمثل ریح فیها صر اصابت حرث قوم ظلموا انفسهم » نوع دیگر انفاق مثلش، مثل یک باد سموم خطرناکی است که وقتی به یک کشتزار آماده می رسد آن را خراب می کند یعنی آنچه که به وجود آمده است را هم از بین می برد، (آل عمران/ 117).
به عبارت دیگر انفاق دو گونه است انفاق هایی که در راه خدا و توسط مومنین انجام می گیرد و انفاق هایی که توسط کافران جهت مبارزه با مومنان صورت می گیرد.
در آیه 36 سوره انفال آمده: «ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله؛ همانا کافران، مخالفان شما، پول هایشان را خرج می کنند برای مبارزه با شما و برای اینکه جلوی راه حق را بگیرند». «انفاق» پول خرج کردن است در راه یک منظور و مقصود. همه انفاق ها در راه خدا نیست، برخی انفاق ها در راه باطل است. ثروت خودشان را انفاق می کنند برای اینکه جلوی راه حقی را که پیغمبر باز کرده و شما به دنبالش می روید بگیرند، این چشمه را از سرچشمه خشک کنند. بعد تأکید می کند که اینکه من می گویم، مربوط به گذشته تنها نیست، در آینده هم چنین جریان هایی رخ خواهد داد که کافران برای اینکه مانعی برای راه خدا به وجود آورند پول ها خرج خواهند کرد. «فسینفقونها؛ در آینده نزدیک پولها در این راه خرج خواهند کرد».
اما نتیجه نهایی چیست؟ آیا از این پول خرج کردن های خود نصیبی خواهند برد و موفقیتی کسب خواهند کرد؟ «ثم تکون علیهم حسرة؛ و عاقبت حسرتی برای آنان خواهد گشت» (فقط آن داغش در دل این ها باقی می ماند که ای افسوس این همه پول خرج کردیم آخرش هم به نتیجه نرسیدیم) چون فرق است میان پولی که یک نفر مؤمن در راه خدا و برای خدا خرج می کند و پولی که یک نفر کافر برای مسدود کردن راه خدا خرج می کند. مؤمن هیچ وقت حسرت نخواهد خورد، اعم از آنکه در راهی که خرج می کند به نتیجه برسد یا نرسد. البته مؤمن باید در راهی خرج کند که به نتیجه برسد نه مثل بعضی از اشخاص که وقتی به او می گویی آقا این پولت را که در فلان راه می دهی به خیال خودت به نام خیر، برای چه می دهی؟ می گوید من می دهم، به گردن او، بگذار او برود به جهنم. نه، تو هم می روی به جهنم. تو هم که پولت را به آدمی می دهی که خودت به او اعتماد نداری و نمی دانی نتیجه نهایی این پول خرج کردن چیست و آیا به نفع اسلام است یا نه، مستحق کیفر هستی. می گوید من به این حرفها چه کار دارم؟! من از گردن خودم رد می کنم، بگذار او برود جهنم. نه، تو هم که پول می دهی به نام خدا و اسلام ولی نهایت امر این پول صرف اشخاص یا اموری می شود که بر ضرر اسلام است، به جهنم می روی. ولی اگر یک نفر مؤمن آن مقداری که بر او لازم و واجب است، سعی و تلاش خود را کرد که پولش را در راهی خرج کند که راه خیر باشد، اما از آنجا که بشر است و گاهی اشتباه می کند نتیجه ای نگرفت وجدانش آرام است چون او به حسب نیت صادقانه خودش و به حسب سعی و تلاش خودش در راه خدا داده است ولی تصادفا به نتیجه نرسیده است. ولی آدمی که خدا را نمی شناسد و به تعبیر قرآن کافر است و فقط برای هدفهای فردی و شخصی و مادی کار می کند و دنبال آز و شهوت خودش است وقتی پول خرج می کند برای اینکه به مقاصدش برسد و بعد می بیند نمی رسد، داغی می شود در دلش. قرآن هم می فرماید: «ثم تکون علیهم حسرة»این پول خرج کردن ها به صورت یک حسرت هایی بر روی اینها باقی خواهد ماند. آیا در همین جا تمام می شود؟ این ها پولی خرج می کنند و بعد به نتیجه نمی رسد و حسرتش به دلشان می ماند؟ نه، «ثم یغلبون» در مرحله بعد خودشان شکست می خورند و نابود می شوند. در مرحله اول، برنامه شان شکست می خورد و در مرحله دوم خودشان به همین دلیل در ادامه آیه می فرماید: «والذین کفروا الی جهنم یحشرون»؛ تمام اینها در جهنم جمع خواهند شد.
در جای دیگر خداوند اشاره می کند که: «و ما ءاتیتم من ربا لیربو فى أمول الناس فلا یربوا عند الله و ما ءاتیتم من زکوة تریدون وجه الله فأولئک هم المضعفون؛ آنچه را به عنوان ربا مى پردازید تا در اموال مردم فزونى یابد نزد خدا فزونى نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زکات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید کسانى که چنین مى کنند داراى پاداش مضاعفند» (روم/39).
در پایان آیه براى تشویق نیکوکاران، و ضمنا بیان شرط قبولى انفاق مى فرماید: این کار براى کسانى که تنها رضاى خدا را مى طلبند بهتر است و کسانى که چنین کار نیکى را انجام مى دهند رستگارانند. آن ها هم در این جهان رستگار خواهند شد، چرا که انفاق برکات عجیبى در همین زندگى همراه خود مى آورد، و هم در جهان دیگر که انفاق یکى از سنگین ترین اعمال در ترازوى سنجش الهى است. این آیه نشان مى دهد که تنها مساله انفاق و پرداختن حق خویشاوندان و دیگر صاحبان حقوق کافى نیست، مهم آن است که با اخلاص و نیت پاک و خالى از هرگونه ریا و خود نمائى و منت و تحقیر و انتظار پاداش توأم باشد. ذکر این نکته نیز لازم است که بر خلاف گفته بعضى از مفسران که تصریح کرده اند انفاق به خاطر رسیدن به بهشت مصداق وجه الله نیست تمام کارهائى که انسان انجام مى دهد و نوعى ارتباط با خدا دارد خواه براى رضاى او یا رسیدن به پاداش او، یا نجات از کیفر او باشد، همه مصداق وجه الله است، هر چند مرحله عالى و کامل آن است که جز عبودیت و اطاعت او را در نظر نگیرد. دراین آیه به تناسب بحثى که از انفاق خالص در میان بود به دو نمونه از انفاق ها که یکى براى خدا است و دیگرى به منظور رسیدن به مال دنیا است اشاره کرده، مى فرماید: آنچه را به منظور جلب افزایش مى پردازید تا در اموال مردم فزونى گیرد، نزد خدا فزونى نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زکات مى پردازید و تنها رضاى خدا را مى طلبید چنین کسانى داراى پاداش مضاعفند.
منابع:
حماسه حسینی جلد دوم، ص163،
تفسیر نمونه ج 16 ص 439 و 444، ج 2 ص 258-257
آشنایی با قرآن 3، صفحه 48-50
آشنایی با قرآن 1و2،
/www.tahoorkotob.com
[ نظرات / امتیازها ]