از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
97) (قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله ):(ای پیامبربگو هر کس دشمن جبرئیل است ،همانا جبرئیل قرآن را به اذن خدابرقلب تونازل کرده است )آیه شریفه در پاسخ سخنی از یهود نازل شده که ایمان نیاوردن خود را برکتاب قرآن تعلیل کرده اند به اینکه ما با جبرئیل که برای پیامبر(ص )وحی می آورد دشمنیم ،چون آیات عذاب و هلاکت را نازل می کند،درحالیکه آیه شریفه می خواهد بگوید، علت دشمنی شما و ایمان نیاوردنتان همانا حسد و کینه نسبت به رسول خداست وگرنه جبرئیل اولا): از پیش خودچیزی نمی آورد ،بلکه به اذن خدا و به دستور اوست ،ثانیا): قرآن کتابهای آسمانی قبلی را تأیید می کند و دلیل ندارد که به آن ایمان نیاورید،ثالثا): قرآن مایه هدایت کسانی است که به آن ایمان بیاورند،رابعا): قرآن بشارت است و چگونه شخص عاقل ازهدایت و بشارت چشم پوشی می کند ،صرفابه این دلیل که دشمن آن را آورده است ؟ و همچنین رسولان الهی از جانب خود عمل نمی کنندو جبرئیل همانند میکائیل و سایر فرشتگان تنها از اوامر الهی اطاعت می کند وهرکس با خدا و ملائکه او دشمنی کند با خدا دشمنی کرده است ،(مصدقا لما بین یدیه ): (درحالیکه کتابهای آسمانی قبلی را تأیید می کند) و قرآن با موارد حقی که در کتاب آنهاست موافقت می کند و معنی ندارد که انسان به چیزی ایمان داشته باشد اما به امری که آن را تأیید می کند کفر بورزد،(وهدی ):(وهدایت است )وهدایت نعمت است و کسی که مؤمن باشد هدایت را رد نمی کند،(و بشری للمؤمنین ):(وبشارت برای مؤمنان است )پس شخص عاقل هدایت و بشارت راطرد نمی نماید مگر آنکه دشمن آنها باشد. [ نظرات / امتیازها ]
98) (من کان عدوا لله و ملئکته و رسله و جبریل و میکال ):(هر کس دشمن خدا وملائکه او و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد)باید بدانید که ملائکه بندگان شایسته خدا هستند،(لایعصون الله ما امرهم ویفعلون ما یؤمرون )(52)،(وخدا را نافرمانی نمی کنند در آنچه امر کرده شدند و آنچه به آن مأمور شوند انجام می دهند) و پیامبران و رسولان الهی هم همینگونه اند، پس دشمنی با آنهادشمنی با خداست ،(فان الله عدو للکافرین ):(پس همانا خدا دشمن کافران است )کافران کسانی هستند که حق را انکار می کنند و با خدا و رسولان او دشمنی می نمایند و به همین جهت صیغه مخاطب در آیات ترک شد تا آنان را سرزنش بیشتر و توبیخ و تحقیر نماید، یعنی شما لیاقت خطاب الهی را ندارید ازبس که پست وخبیث هستیدو از طرف دیگر اظهار حق را هم نمی تواند ترک کند وازسخن صرف نظر نماید و بجای ضمیر(هم ) که باید قاعدتا بکار می رفت اسم ظاهر(کافرین ) را آورده است تا برعلت حکم دلالت کند و بفهماند که اگرخدادشمن ایشان است بخاطر این است که ایشان کافرند و خدادشمن کافران است . [ نظرات / امتیازها ]
  فاطمه پورمحمدي - ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏
97) بن عباس میگوید سبب نزول آیه بنا بر روایتى این است: هنگامى که پیامبر اسلام وارد مدینه شد، ابن صوریا و گروهى از یهود فدک بمحضرش رسیده و پرسشهایى نمودند گفتند: چگونه است خواب تو ما جریان خواب پیامبرى را که در آخر زمان میآید میدانیم و چگونگى آن بگوش ما رسیده است؟.
فرمود: دو چشم من میخوابد ولى قلبم بیدار است.
گفتند: راست گفتى و لیکن ما را با خبر ساز که بچّه ارتباط بپدر دارد و یا از مادر است؟فرمود: استخوانها و رگ و پى‏هاى او از مرد و گوشت و خون و ناخن و مو از زن است.
گفتند: راست گفتى اى محمّد چه شده که برخى از بچه‏ها شباهت کامل باعمام خویش دارند و هیچگونه شباهتى بدائیهاى خویش ندارند و بعضى دیگر بر عکس؟
فرمود: هر کدام از زن و مرد نطفه او غلبه بر نطفه دیگرى کند شباهت از او خواهد بود.
گفتند: راست گفتى اى محمّد، پروردگار خویش را بما معرفى کن و خصوصیاتش را بیان نما؟
در این هنگام خداوند سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را- که اوصاف خداوند در آن مذکور است- نازل فرمود.
ابن صوریا گفت: یک مطلب دیگر است اگر آن را نیز بگویى ما ایمان بتو خواهیم آورد و پیروى تو مینمائیم و آن مطلب این است: کدام ملک واسطه بین تو و خداوند است و بوسیله او نازل میشود آنچه خدا فرو میفرستند؟
فرمود: جبرئیل.
ابن صوریا گفت: او دشمن ما است و دستور کشتن و سختى و جنگ بوسیله او نازل میشود و میکائیل واسطه گشایش و آسانى است و اگر واسطه تو میکائیل بود ما ایمان بتو میآوردیم. [ نظرات / امتیازها ]
  بهناز سادات متولي - از قرآن حکیم و شرح آیات منتخب با ترجمه آیت الله مکارم شیرازی ص 15
97) 94. نژاد پرستی یهود و برخورد قرآن:
از تاریخ زندگی یهود – علاوه بر آیات قرآن مجید – چنین بر می آید که آنان خود را زا نژادی برتر می دانستند ( چنان که هم اکنون نیز چنین پنداری دارند ) و معتقد بودند که گل سر سبد جامعه ی انسانیت هستند و بهشت به خاطر آنها آفریده شده و آنها فرزندان خدا و دوستان خاص او هستند و خلاصه، آنچه خوبان همه دارند، آنها به تنهایی دارند. این خود خواهی ابلهانه، در آیات متعددی از قرآن که سخن از یهود گفته، بازگو شده است. در آیه 18 سوره ی مائده از قول آنها می خوانیم: "ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم." در آیه 111 سوره ی بقره نیز می خوانیم: " آنها گفتند: کسی در بهشت داخل نمی شود مگر این که یهودی باشد." این پندار ها از یک سو آنها را به ظلم و جنایت و گناه و طغیان دعوت می کرد و از سوی دیگر به کبر و خود پسندی خود برتربینی. قرآن در این آیه پاسخ دندان شکنی به ادعاهای آنها می دهد و می فرماید: " اگر ( آنچنان که مدعی هستید) سرای آخرت نزد خدا مخصوص شماست، نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید، اگر راست مس گویید." یعنی آیا میل ندارید به جوار رحمت خدا پناه برید و نعمت های بی پایان بهشت در اختیار شما قرار گیرد؟ یهودیان با این ادعاها می خواستند مسلمانان را از آیینشان دلسرد کنند؛ ولی قرآن پرده از دروغ و تزویر آنها بر می دارد؛ زیرا آنها حاضر به ترک دنیا نبودند چنان که در آیه 95 اشاره شده است.
اقتباس از نمونه،ج1،ص354
[ نظرات / امتیازها ]
97) 97. لجاجت تا سر حد دشمنی با جبرئیل:
مفسران در شأن نزول این آیه گفته اند که هنگامی که پیامبر اکرم (ص) به مدینه آمد، روزی "ابن صوریا" – یکی از علمای یهود – با جمعی از یهود فدک نزد پیامبر (ص) آمدند و سؤالات گوناگونی از حضرتش پرسیدند و نشانه هایی را که گواه نبوت و رسالت او بود، جست و جو کردند. پیامبر (ص) به آن سؤالات پاسخ داد و آنها جواب را درست یافته، قانع شدند. ابن صوریا گفت: یک سؤال مانده که اگر آن را جواب دهی، به تو ایمان می آوریم و از تو پیروی می کنیم: نام فرشته ای که بر تو نازل می شود، چیست؟ فرمود: جبرئیل. ابن صوریا گفت: او دشمن ماست؛ زیرا دستور های مشکلی درباره ی جهاد و جنگ می آورد. میکائیل اما همیشه دستور های ساده و راحت می آورد. اگر فرشته ی وحی تو میکائیل بود، به تو ایمان می آوردیم. این آیه در پاسخ به آنها نازل شد که " کسی که دشمن جبرئیل باشد ( در حقیقت دشمن خداست )؛ زیرا او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است." شأن نزول حادثه ای است که پس از آن، آیه یا آیاتی نازل شده و به همین دلیل دانستن شأن نزول آیات در فهم معنای آنها بسیار مؤثر و مفید است.
المیزان،ج1،ص227
[ نظرات / امتیازها ]
98) 98. چهار فرشته ی مقرب:
کتب اسلامی معمولاً چهار فرشته ی مقرب خدا را جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل شمرده اند که از میان آنها جبرئیل از همه برتر است. این فرشتگان، واسطه های خداوند در کارها هستند: جبرئیل واسطه ی وحی الهی؛ میکائیل واسطه ی رزق و روزی مخلوقات؛ اسرافیل واسطه ی زنده کردن مردگان در قیامت و ازرائیل واسطه ی قبض روح است. در بخشی از دعایی که از امام سجاد (ع) درباره ی فرشتگان نقل شده است می خوانیم : " بارخدایا، درود فرست بر ... و اسرافیل، آن فرشته ی صاحب صور ( شیپوری که با دمیدن در آن، همه می میرند و با دمیدن دوم، همه زنده می شوند ) که منتظر فرمان توست تا در صور بدمد و خفتگان در گور را برانگیزد و میکائیل که نزد تو بلند مرتبه و به خاطر فرمان تو دارای مکان رفیعی است و جبرئیل، امین وحی تو که در بین اهل آسمان هایت مورد اطاعت است و در پیشگاهت ارجمند و در درگاهت مقرب است."
نمونه،ج1،ص364
المیزان،ج8،ص266
المیزان،ج17،ص9
[ نظرات / امتیازها ]
  ابراهيم محمودي - برگزیده تفسیر نمونه
97) ملت بهانه جو! بررسى شأن نزول این آیه، انسان را بار دیگر به یاد بهانه‏جوییهاى ملت یهود مى‏اندازد که از زمان پیامبر بزرگوار، موسى (ع) تاکنون این برنامه را دنبال کرده‏اند در اینجا تنها بهانه این است که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ مى‏کند ما ایمان نمى‏آوریم.

از اینان باید پرسید مگر فرشتگان الهى با یکدیگر از نظر انجام وظیفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل مى‏کنند یا از پیش خود چیزى مى‏گویند؟

به هر حال قرآن در پاسخ این بهانه جوییها چنین مى‏گوید: «به آنها بگو: هر کس دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است» (قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ).

«قرآنى که کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى‏کند» و هماهنگ با نشانه‏هاى آنها است (مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ).

«قرآنى که مایه هدایت و بشارت براى مؤمنان است» (وَ هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُؤْمِنِینَ).

[ نظرات / امتیازها ]
98) این آیه موضوع فوق را با تأکید بیشتر توأم با تهدید بیان مى‏کند و مى‏گوید: «هر کس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل باشد خداوند دشمن اوست، خدا دشمن کافران است» (مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرِینَ).

اشاره به این که اینها قابل تفکیک نیستند: اللّه، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئیل، میکائیل و هر فرشته دیگر، و در حقیقت دشمنى با یکى دشمنى با بقیه است.

[ نظرات / امتیازها ]
98) پیمان شکنان یهود- نخست قرآن به این حقیقت اشاره مى‏کند که دلایل کافى و نشانه‏هاى روشن و آیات بیّنات در اختیار پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و اله قرار دارد و آنها که انکار مى‏کنند در حقیقت، پى به حقانیت دعوت او برده و به خاطر اغراض خاصى به مخالفت برخاسته‏اند، مى‏گوید: «ما بر تو آیات بیّنات نازل کردیم و جز فاسقان کسى به آنها کفر نمى‏ورزد» (وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ) [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
97) Imam Abu Ja`far bin Jarir At-Tabari said, "The scholars of Tafsir agree that this Ayah (2: 97-98) was revealed in response to the Jews who claimed that Jibril (Gabriel) is an enemy of the Jews and that Mika'il (Michael) is their friend.'' Al-Bukhari said, "Allah said,


﴿مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ﴾


(Whoever is an enemy of Jibril (let him die in his fury)). `Ikrimah said, "Jibr, Mik and Israf all mean, worshipper, while il means, Allah''. Anas bin Malik said, "When `Abdullah bin Salam heard of the arrival of the Prophet in Al-Madinah, he was working on his land. He came to the Prophet and said, `I am going to ask you about three things which nobody knows except a Prophet. What will be the first portent of the Hour What will be the first meal taken by the people of Paradise Why does a child resemble its father, and why does it resemble its maternal uncle' Allah's Messenger said, (Jibril has just told me the answers.) `Abdullah said, `He (i.e. Jibril), among all the angels, is the enemy of the Jews.' Allah's Messenger recited the Ayah,


﴿مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ﴾


(Whoever is an enemy to Jibril (Gabriel) (let him die in his fury), for indeed he has brought it (this Qur'an) down to your heart). Allah's Messenger then said, (The first portent of the Hour will be a fire that will bring together the people from the east to the west; the first meal of the people of Paradise will be the caudate lobe of the liver of fish. As for the child resembling his parents: If a man has sexual intercourse with his wife and his discharge is first, the child will resemble the father. If the woman has a discharge first, the child will resemble her side of the family.) On that `Abdullah bin Salam said, `I testify that there is no deity worthy of worship except Allah and you are the Messenger of Allah.' `Abdullah bin Salam further said, `O Allah's Messenger! The Jews are liars, and if they should come to know about my conversion to Islam before you ask them (about me), they will tell a lie about me.' The Jews came to Allah's Messenger , and `Abdullah went inside the house. Allah's Messenger asked (the Jews), (`What kind of man is `Abdullah bin Salam') They replied, `He is the best among us, the son of the best among us, our master and the son of our master.' Allah's Messenger said, (What do you think if he would embrace Islam) The Jews said, `May Allah save him from it.' Then `Abdullah bin Salam came out in front of them saying, `I testify that none has the right to be worshipped but Allah and that Muhammad is the Messenger of Allah.' Thereupon they said, `He is the evilest among us, and the son of the evilest among us.' And they continued talking badly about him. Ibn Salam said, `This is what I feared, O Messenger of Allah!.''' Only Al-Bukhari recorded this Hadith with this chain of narration. Al-Bukhari and Muslim recorded this Hadith from Anas using another chain of narration.


Some people say that `il' means worshipper while whatever word that is added to it becomes Allah's Name, because `il' is a constant in such conjunction. This is similar to the names `Abdullah, `Abdur-Rahman, `Abdul-Malik, `Abdul-Quddus, `Abdus-Salam, `Abdul-Kafi, `Abdul-Jalil, and so forth. Hence, `Abd' is constant in these compound names, while the remainder differs from name to name. This is the same case with Jibril, Mika'il, `Azra'il, Israfil, and so forth. Allah knows best.

Allah said,


﴿مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ﴾


(Whoever is an enemy to Jibril (Gabriel) (let him die in his fury), for indeed he has brought it (this Qur'an) down to your heart by Allah's permission,) meaning, whoever becomes an enemy of Jibril, let him know that he is Ruh Al-Qudus who brought down the Glorious Dhikr (Qur'an) to your heart from Allah by His leave. Hence, he is a messenger from Allah. Whoever takes a messenger as an enemy, will have taken all the messengers as enemies. Further, whoever believes in one messenger, is required to believe in all of the messengers. Whoever rejects one messenger, he has rejected all of the messengers. Similarly, Allah said,


﴿إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ﴾


(Verily, those who disbelieve in Allah and His Messengers and wish to make distinction between Allah and His Messengers (by believing in Allah and disbelieving in His Messengers) saying, "We believe in some but reject others.'') (4:150)


Allah decreed that they are disbelievers, because they believe in some Prophets and reject others. This is the same with those who take Jibril as an enemy, because Jibril did not choose missions on his own, but by the command of his Lord,


﴿وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّکَ﴾


(And we (angels) descend not except by the command of your Lord) (19: 64), and,


﴿وَإِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَـلَمِینَ - نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاٌّمِینُ - عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴾


(And truly, this (the Qur'an) is a revelation from the Lord of all that exists. Which the trustworthy Ruh (Jibril) has brought down. Upon your heart (O Muhammad ) that you may be (one) of the warners) (26:192-194).


Al-Bukhari reported that Abu Hurayrah said that the Messenger of Allah said,


«مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْحَرْب»


(Allah said, `Whoever takes a friend of Mine as an enemy, will have started a war with Me.)


Therefore, Allah became angry with those who took Jibril as an enemy. Allah said,


﴿مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ﴾


(Whoever is an enemy to Jibril (Gabriel) (let him die in his fury), for indeed he has brought it (this Qur'an) down to your heart by Allah's permission, confirming what came before it) meaning, the previous Books,


﴿وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ﴾


(and guidance and glad tidings for the believers) meaning, as guidance to their hearts and bringer of the good news of Paradise, which is exclusively for the believers. Similarly, Allah said,


﴿قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ هُدًى وَشِفَآءٌ﴾


(Say: "It is for those who believe, a guide and a healing.'') (41:44), and,


﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ﴾


(And We send down of the Qur'an that which is a healing and a mercy to those who believe) (17:82).



[ نظرات / امتیازها ]
98) ﴿مَن کَانَ عَدُوًّا لّلَّهِ وَمَلـئِکَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیکَـلَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَـفِرِینَ ﴾


(Whoever is an enemy to Allah, His Angels, His Messengers, Jibril and Mika'il (Michael), then verily, Allah is an enemy to the disbelievers.)


Allah stated that whoever takes Him, His angels and messengers as enemies, then...Allah's messengers include angels and men, for Allah said,


﴿اللَّهُ یَصْطَفِى مِنَ الْمَلَـئِکَةِ رُسُلاً وَمِنَ النَّاسِ﴾


(Allah chooses Messengers from angels and from men) (22:75). Allah said,


﴿وَجِبْرِیلَ وَمِیکَـلَ﴾


(Jibril (Gabriel) and Mika'il (Michael)). Allah mentioned Jibril and Mika'il specifically - although they are included among the angels who were messengers - only because this Ayah was meant to support Jibril the emissary between Allah and His Prophets. Allah also mentioned Mika'il here, because the Jews claimed that Jibril was their enemy and Mika'il was their friend. Allah informed them that whoever is an enemy of either of them, then he is also an enemy of the other as well as Allah. We should state here that Mika'il sometimes descended to some of Allah's Prophets, although to a lesser extent than Jibril, because this was primarily Jibril's task, and Israfil is entrusted with the job of blowing the Trumpet for the commencement of Resurrection on the Day of Judgment. It is recorded in the Sahih that whenever the Messenger of Allah would wake up at night, he would supplicate,


«اللَّهُمَّ رَبَّ جِبْرَائِیلَ وَمِیکَائِیلَ وَإِسْرَافِیلَ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِکَ إِنَّکَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلى صِرَاطٍ مُسْتَقِیم»


(O Allah, Lord of Jibril, Mika'il and Israfil, Creator of the heavens and earth and Knower of the seen and the unseen! You judge between Your servants regarding what they differ in, so direct me to the truth which they differ on, by Your leave. Verily, You guide whom You will to the straight path.)


Allah's statement,


﴿فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْکَـفِرِینَ﴾


(then verily, Allah is an enemy to the disbelievers) informed the disbelievers that whoever takes a friend of Allah as an enemy, then he has taken Allah as an enemy, and whoever treats Allah as an enemy, then he shall be Allah's enemy. Indeed, whoever is an enemy of Allah then he will lose in this life and the Hereafter, as stated earlier;


«مَنْ عَادَى لِی وَلِیًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْمُحَارَبَة»


(Whoever takes a friend of Mine as an enemy, I shall wage war on him.)

[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر راهنما
97)
1 - عداوت و کینه توزى یهودیان با جبرئیل(ع)

من کان عدواً لجبریل

مراد از «من کان» - به دلیل آیات گذشته - یهودیان هستند.

2 - جبرئیل، نازل کننده قرآن بر قلب پیامبر(ص)

فإنه نزله على قلبک

3 - جبرئیل، نه از سر خود بلکه به اذن خدا و فرمان او، قرآن را بر پیامبر(ص) فرود آورد.

فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

4 - فرشتگان، بدون اذن و فرمان خدا، امرى را انجام نمى دهند.

فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

5 - نزول قرآن بر پیامبر(ص) توسط جبرئیل، موجب دشمنى و کینه توزى یهود با او گردید.

من کان عدواً لجبریل فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

جمله «فانه ...» (جبرئیل به اذن خدا قرآن را بر قلب تو فرود آورد) بیانگر منشأ کینه توزى یهود با جبرئیل است.

6 - تصور جاهلانه یهود در مورد جبرئیل و نظام وحى

قل من کان عدواً لجبریل فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

7 - قرآن، محتواى تورات را تأیید و راستى و درستى آن را تصدیق مى کند.

مصدقاً لما بین یدیه

برداشت فوق مبتنى بر این است که «مصدقاً» حال براى ضمیر مفعولى «نزله» - که مراد از آن قرآن است - باشد. مقصود از «ما بین یدیه» (کتابى که پیش از قرآن بوده است)، در آیه مورد بحث، تورات است.

8 - وجود قرآن، گواه و شاهدى بر حقانیت تورات است.*

مصدقاً لما بین یدیه

تصدیق تورات از سوى قرآن (مصدقاً لما بین یدیه) محتمل است به این معنا باشد که: قرآن گواه صدق و درستى تورات است; یعنى، نزول قرآن موجب آن شد که اخبار و پیشگوییهاى تورات مبنى بر آمدن قرآن تحقق یابد. بنابراین قرآن مایه اثبات راستى و درستى تورات و گواه حقانیت آن است.

9 - قرآن، هدایتگر اهل ایمان است.

هدىً و بشرى للمؤمنین

«هدىً» مصدر است و در اینجا به معناى اسم فاعل (هادى) مى باشد.

10 - قرآن، بشارت دهنده اهل ایمان به سعادتمندى آنان در دنیا و آخرت

و بشرى للمؤمنین

«بشرى» به خبرى گفته مى شود که در آن سرور و فرح باشد و در آیه شریفه به معناى بشیر (بشارت دهنده)، است.

11 - بازگشت دشمنى یهود با جبرئیل، به دشمنى با خداوند است.

من کان عدواً لجبریل فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

هر یک از حقایق بیان شده در جمله «فإنه نزله» تا «بشرى للمؤمنین» پاسخى به یهود در ارتباط با کینه توزى آنان با جبرئیل است. قید «بإذن اللّه» بیان مى دارد که جبرئیل به فرمان خدا، قرآن را براى پیامبر(ص) آورده است; پس اگر نزول قرآن مایه عداوت است باید شما یهودیان با خدا دشمنى کنید. بنابراین جواب جمله شرطیه «من کان ...» چنین مى شود: «فهو عدو اللّه».

12 - دشمنى یهود با جبرئیل، در حقیقت دشمنى با تورات، دشمنى با مایه هاى هدایت بشر و دشمنى با پیام آور بشارت است.

فإنه نزله ... مصدقاً لما بین یدیه و هدىً و بشرى للمؤمنین

هر یک از توصیفهاى «مصدقاً ...» و «هدىً» و «بشرى للمؤمنین» همانند «بإذن اللّه» مى تواند پاسخى نقضى به یهودیان کینه توز با جبرئیل باشد; یعنى، دشمنى کردن با آورنده قرآن - که دین و کتاب شما را تأیید مى کند، مایه هدایت بشر است و به سعادتها بشارت مى دهد - در واقع دشمنى کردن با تورات و ... است.

13 - نازل شدن قرآن به فرمان خدا، دلیلى بر ناروایى عداوت یهود با جبرئیل است.

من کان عدواً لجبریل فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه

برداشت فوق بر این اساس است که قید «بإذن اللّه» پاسخى حلّى در ارتباط با عداوت یهود با جبرئیل باشد; یعنى، او به فرمان خدا قرآن را بر قلب پیامبر(ص) نازل کرد و کسى که فرمان خدا را اطاعت کند، نباید در نزد معتقدان به خدا مبغوض باشد.

14 - تأیید تورات از سوى قرآن، دلیلى بر بیجا بودن دشمنى یهود با پیام آور وحى (جبرئیل) است.

فإنه نزله على قلبک بإذن اللّه مصدقاً لما بین یدیه

«مصدقاً لما بین یدیه» (قرآن درستى تورات را تأیید مى کند) در پاسخ به یهودیان دشمن جبرئیل، این نکته را بیان مى کند که جبرئیل حقیقتى را آورد که دین و کتاب شما را تصدیق مى کند و شاهد راستى و درستى آن است و لذا نا به جاست که با نازل کننده آن (جبرئیل) دشمنى کنید.

15 - هدایتگرى و بشارت دهندگى قرآن، دلیلى بر نابه جابودن عداوت یهود با نازل کننده آن (جبرئیل) است.

فإنه نزله على قلبک ... هدىً و بشرى للمؤمنین

عبارت «هدىً و بشرى» نیز همانند «مصدقاً» حاوى این نکته است که جبرئیل معارفى را به پیامبر(ص) القا کرد که بشارت دهنده و هدایتگر است و لذا دشمنى کردن با او، نمى تواند توجیه معقولى داشته باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
98)
1 - خداوند، دشمن کسانى است که با او و فرشتگان و رسولانش، دشمنند.

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله ... فإن اللّه عدو للکفرین

2 - خداوند، دشمن کسانى است که با جبرئیل و میکائیل دشمنى دارند.

من کان عدواً للّه ... و جبریل و میکل فإن اللّه عدو للکفرین

3 - فرشتگان و پیامبران، داراى منزلتى والا در پیشگاه خداوند

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله

از آن جا که قرآن، فرشتگان و پیامبران را قرین کلمه «اللّه» ذکر کرده و دشمنان آنان را مبغوض درگاه خدا شمرده، منزلت والاى آنان در پیشگاه خدا به دست مى آید.

4 - جبرئیل و میکائیل داراى مقامى برتر از سایر فرشتگان در پیشگاه خدا

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله جبریل و میکل

کلمه «ملائکته» شامل جبرئیل و میکائیل مى شود. بنابراین ذکر بخصوص آنها از میان سایر فرشتگان، مى تواند اشاره به برترى مقام آنان باشد.

5 - برترى رسولان الهى بر فرشتگان حتى بر جبرئیل و میکائیل *

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله و جبریل و میکل

چنانچه گذشت ذکر بخصوص جبرئیل و میکائیل از میان سایر فرشتگان حکایت از برترى این دو فرشته دارد و تقدیم ذکرى «رسله» بر «جبریل و میکال» اشاره به به برترى بر جبرئیل و میکائیل دارد.

6 - دشمنان خدا و پیامبران و فرشتگان، کافرند.

من کان عدواً للّه ... فإن اللّه عدو للکفرین

مقتضاى کلام آن بود که به جاى «الکافرین» ضمیر «هم» آورده شود. این جا به جایى حاوى دونکته است: 1ـ تصریح به اینکه توصیف شدگان کافرند. 2ـ علت دشمنى خدا با آنان، کفر ایشان است. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: کسانى که با خدا و ... دشمنند خدا دشمن آنهاست; زیرا آنان کافرند.

7 - دشمنان جبرئیل و میکائیل کافرند.

من کان عدواً للّه ... و جبریل و میکل فإن اللّه عدو للکفرین

8 - خداوند، دشمن کافران است.

فإن اللّه عدو للکفرین

9 - یهودیان، به دلیل عداوتشان با جبرئیل کافرند و خداوند دشمن آنان است.

من کان عدواً للّه ... و جبریل و میکل فإن اللّه عدو للکفرین

از مصداقهاى «الکافرین» - به دلیل آیات گذشته - یهودیان هستند.

[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر مجمع البیان
98) «من کان عدوّاً للَّه و ملائکته و رسله»

هرکه دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگانش و جبرئیل و میکائیل باشد، کفر ورزیده است

زیرا دشمنى با خدا، نافرمانى از مقررّات و شریعت اوست و جز این نیست.

عدّه اى گفته اند: منظور، دشمنى با بندگان شایسته کردار خدا است؛ که قرآن مى فرماید:

«اِنَ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذابَاً مُهینَاً.»(197)

بى گمان کسانى که خدا و پیامبرش را اذیت مى کنند، خدا آنان را در این جهان و جهان دیگر لعنت کرده و عذابى خفّت بار برایشان فراهم ساخته است.

«و جبریل و میکال»

دلیل آمدن نام این دو فرشته گرانقدر پس از واژه «فرشتگان» در آیه شریفه، این است که این دو فرشته مقام و منزلت خاصّى در میان آنها دارند.

عدّه اى گفته اند: نام این دو فرشته بدان جهت در آیه شریفه ذگر شده که یهود با آنها اظهار دشمنى کردند.

گروهى نیز برآنند که علّت ذکر نام آنان در آیه شریفه، این است که همه بدانند آن دو، از فرشتگان گرانقدر خدا هستند و پندارهاى یهود درمورد آنها بى اساس است.

«فانّ اللَّه عدوٌّ للکافرین»

و راستى که خدا دشمن کافران است

چگونه؟

برخى گفته اند: چگونه ممکن است انسان خردمندى خود را دشمن جبرئیل بداند و این دشمنى را اعلان کند؟

پاسخ

این حکم درمورد یهود بسیار طبیعى است؛ زیرا هم آنان بودند که پس از نظاره بر شکافته شدن دریا و تماشاى دیگر نشانه ها و معجزات موسى (ع)، احمقانه از او تقاضا کردند که براى آنان خدایى نظیر خداى بت پرستان برگزیند، و یا خواستند خداى یکتا را بطور آشکار برآنان بنمایاند، و نیز گوساله پرستى و جنایات شرم آور دیگرى را مرتکب شدند؛ پس، دور از ذهن نیست که با جبرئیل دشمنى کنند و آن را اعلام دارند. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
97) هنگامى که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به مدینه آمد روزى ابن صوریا (یکى از علماى یهود) با جمعى از یهود فدک نزد پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) آمدند، و سؤ الات گوناگونى از حضرتش کردند، و نشانه هائى را که گواه نبوت و رسالت او بود جستجو نمودند، از جمله گفتند: اى محمد خواب تو چگونه است ؟ زیرا به ما اطلاعاتى درباره خواب پیامبر موعود داده شده است ، فرمود: تنام عیناى و قلبى یقظان !: ((چشم من به خواب مى رود اما قلبم بیدار است )) گفتند راست گفتى اى محمد! و پس از سؤ الات متعدد
دیگر، ابن صوریا گفت : یک سؤ ال باقى مانده که اگر آن را صحیح جواب دهى به تو ایمان مى آوریم و از تو پیروى خواهیم کرد، نام آن فرشتهاى که بر تو نازل مى شود چیست ؟ فرمود: جبرئیل است .
((ابن صوریا)) گفت : او دشمن ما است ، دستورهاى مشکل درباره جهاد و جنگ مى آورد، اما میکائیل همیشه دستورهاى ساده و راحت آورده ، اگر فرشته وحى تو میکائیل بود به تو ایمان مى آوردیم !. <161>
ملت بهانه جو!
بررسى شاءن نزول آیه فوق انسان را بار دیگر به یاد بهانه جوئیهاى ملت یهود مى اندازد که از زمان پیامبر بزرگوار موسى (علیه السلام ) تا کنون این برنامه را دنبال کرده اند، و براى شانه خالى کردن از زیر بار حق هر زمان به سراغ بهانه اى مى روند.
در اینجا چنانکه مشاهده مى کنیم : تنها بهانه این است که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ مى کند ما ایمان نمى آوریم ، ما دشمن او هستیم اگر فرشته وحى میکائیل بود، بسیار خوب بود، ایمان مى آوردیم ؟.
از اینان باید پرسید مگر فرشتگان الهى با یکدیگر از نظر انجام وظیفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل مى کنند یا از پیش خود چیزى مى گویند؟ آنها همانگونه اند که قرآن معرفى کرده لا یعصون الله ما امرهم : ((هر چه خداوند دستور دهد همان را انجام مى دهند)) (تحریم 6).
به هر حال قرآن در پاسخ این بهانه جوئیها چنین مى گوید: ((به آنها بگو
هر کس دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خدا است ) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است )) (قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله على قلبک باذن الله ).
((قرآنى که کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى کند)) (و هماهنگ با نشانه هاى آنها است ) (مصدقا لما بین یدیه ).
((قرآنى که مایه هدایت و بشارت براى مؤ منان است )) (و هدى و بشرى للمؤ منین ).
در حقیقت در این آیه سه پاسخ به این گروه داده شده است :
نخست اینکه جبرئیل چیزى از نزد خود نمى آورد هر چه هست ((باذن الله )) است .
دیگر اینکه نشانه صدق از کتب پیشین در آن وجود دارد چرا که مطابق نشانه هاى آنها است .
سوم اینکه محتواى آن خود دلیل بر اصالت و حقانیت آن مى باشد. <162> [ نظرات / امتیازها ]
98) آیه بعد همین موضوع را با تاءکید بیشتر تواءم با تهدید بیان مى کند و مى گوید: ((هر کس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل باشد خداوند دشمن او است ، خدا دشمن کافران است )) (من کان عدوا لله و ملائکته و رسله و جبریل و میکال فان الله عدو للکافرین ).
اشاره به اینکه اینها قابل تفکیک نیستند الله ، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئیل ، میکائیل و هر فرشته دیگر، و در حقیقت دشمنى با یکى دشمنى با بقیه است .
به تعبیر دیگر دستورات الهى که تکامل بخش انسانهاست از سوى خداوند
بوسیله فرشتگان بر پیامبران نازل مى شود و اگر تفاوتى بین ماءموریتهاى آنها باشد از قبیل تقسیم مسئولیت است نه تضاد در ماءموریت ، آنها همه در مسیر یک هدف قرار دارند، بنابراین دشمنى با یکى از آنها، دشمنى با خدا است .
((جبریل )) و ((میکال ))
نام ((جبریل )) سه بار، و نام ((میکال )) یکبار در قرآن مجید، در همین مورد آمده است <163> و از همین آیات استفاده مى شود که هر دو از فرشتگان بزرگ و مقرب خدایند (در تلفظات معمولى مسلمین جبرئیل و میکائیل هر دو با همزه و یاء تلفظ مى شود، ولى در متن قرآن تنها به صورت جبریل و میکال آمده است ) جمعى عقیده دارند که ((جبریل )) لفظى است عبرانى و اصل آن ((جبرئیل )) به معنى ((مرد خدا)) یا ((قوت خدا)) است ( ((جبر)) به معنى ((قوت یا مرد)) و ((ئیل )) به معنى ((خدا)) است ).
به موجب آیات مورد بحث جبرئیل پیک وحى خدا بر پیامبر، و نازل کننده قرآن بر قلب پاک او بوده است ، در حالى که در سوره نحل آیه 102 واسطه وحى ((روح القدس )) معرفى شده .
و در سوره ((شعراء آیه 191)) مى خوانیم قرآن را روح الامین براى آن حضرت آورده ، ولى همانگونه که مفسران تصریح کرده اند: منظور از روح القدس و روح الامین همان جبرئیل است .
ضمنا احادیثى در دست داریم که به موجب آنها جبرئیل به صورتهاى گوناگون بر پیامبر نازل مى شد و در مدینه جبرئیل غالبا به صورت دحیه کلبى که مردى بسیار زیبا بود بر آن حضرت نمایان مى گشت .
از سوره نجم استفاده مى شود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) جبرئیل را دو بار
(به صورت اصلیش ) مشاهده کرد. <164>
در کتب اسلامى معمولا چهار فرشته مقرب خدا را جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل شمرده اند که از میان اینها جبرئیل از همه برتر است .
در منابع یهود نیز سخن از جبریل و میکال آمده است ، از جمله در کتاب دانیال جبرئیل به عنوان مغلوب کننده رئیس شیاطین و میکائیل به عنوان حامى قوم اسرائیل معرفى شده . <165>
بعضى از محققان مى گویند در منابع یهود چیزى که دلالت بر خصومت جبریل با آنها داشته باشد دیده نشده ، و این خود مؤ ید آن است که اظهار عداوت یهودیان معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نسبت به جبریل یک بهانه بیش نبوده ، تا بوسیله آن از پذیرش اسلام سر باز زنند، چرا که در منابع مذهبى خودشان ریشه اى نداشته است .
[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر کشاف
97) روی أن عبدالله بن صوریا من أحبار فدک حاج رسول الله صلی الله علیه و سلم ، و سأله عمن یهبط علیه بالوحی ، فقال : جبریل ، فقال : ذاک عدونا، ولو کان غیره لامنا بک ، و قد عادانا مرارا، و أشدها أنه أنزل علی نبینا أن بیت المقدس سیخربه بختنصر، فبعثنا من یقتله فلقیه ببابل غلاما مسکینا، فدفع عنه جبریل و قال : إن کان ربکم أمره بهلاککم فأنه لایسلطکم علیه ، و إن لم یکن إیاه فعلی أی حق تقتلونه . و قیل : أمره الله تعالی أن یجعل النبوة فینا فجعلها فی غیرنا. وروی أنه کان لعمر رضی الله عنه أرض بأعلی المدینة، و کان ممره علی مدارس الیهود، فکان یجلس إلیهم و یسمع کلامهم ، فقالوا یا عمر، قد أحببناک ، و إنا لنطمع فیک فقال : و الله ما أجیئکم لحبکم ، و لا أسألکم لانی شاک فی دینی ، و إنما أدخل علیکم لازداد بصیرة فی أمر محمد صلی الله علیه و سلم ، و أری آثاره فی کتابکم ، ثم سألهم عن جبریل فقالوا: ذاک عدونا یطلع محمدا علی أسرارنا، و هو صاحب کل خسف و عذاب ، و إن میکائیل یجی ء بالخصب و السلام . فقال لهم : و ما منزلتهما من الله تعالی قالوا: أقرب منزلة، جبریل عن یمینه ، و میکائیل عن یساره . و میکائیل عدو لجبریل . فقال عمر: لئن کانا کما تقولون فما هما بعدوین ، و لانتم أکفر من الحمیر، و من کان عدوا لاحدهما کان عدوا للاخر، و من کان عدوا لهما کان عدو الله . ثم رجع عمر فوجد جبریل قد سبقه بالوحی ، فقال النبی صلی الله علیه و سلم : لقد وافقک ربک یا عمر. فقال عمر: لقد رأیتنی فی دین الله بعد ذلک أصلب من الحجر. و قرئ: جبرئیل ، بوزن قفشلیل و جبرئل بحذف الیاء، و جبریل بحذف الهمزة، و جبریل بوزن قندیل ، و جبرال بلام شدیدة. و جبرائیل بوزن جبراعیل ، و جبرائل بوزن جبراعل . و منع الصرف فیه للتعریف و العجمة. قیل معناه : عبدالله . الضمیر (نزله ) للقرآن . و نحو هذا الاضمار أعنی إضمار ما لم یسبق ذکره فیه فخامة لشأن صاحبه ، حیث یجعل لفرط شهرته کأنه یدل علی نفسه ، و یکتفی عن اسمه الصریح بذکر شی ء من صفاته (علی قلبک ) أی حفظه إیاک و فهمکه (بإذن الله ) بتیسیره و تسهیله . فإن قلت : کان حق الکلام أن یقال : علی قلبی . قلت : جاءت علی حکایة کلام الله تعالی کما تکلم به ، کأنه قیل : قل ما تکلمت به من قولی : من کان عدوا لجبریل فإنه نزله علی قلبک . فإن قلت : کیف استقام قوله (فإنه نزله ) جزاء للشرط؟ قلت : فیه و جهان : أحدهما إن عادی جبریل أحد من أهل الکتاب فلا وجه لمعاداته حیث نزل کتابا مصدقا للکتب بین یدیه ، فلو أنصفوا لاحبوه و شکروا له صنیعه فی إنزاله ما ینفعهم و یصحح المنزل علیهم . و الثانی : إن عاداه أحد فالسبب فی عداوته أنه نزل علیک القرآن مصدقا لکتابهم و موافقا له ، و هم کارهون للقرآن و لموافقته لکتابهم ، و لذلک کانوا یحرفونه و یجحدون موافقته له ، کقولک : إن عاداک فلان فقد أذیته و أسأت إلیه [ نظرات / امتیازها ]
98) أفرد الملکان بالذکر لفضلهما کأنهما من جنس آخر، و هو مما ذکر أن التغایر فی الوصف ینزل منزلة التغایر فی الذات . و قرئ: میکال ، بوزن قنطار. و میکائیل کمیکاعیل . و میکائل کمیکاعل . و میکئل کمیکعل . و میکئیل کمیکعیل . قال ابن جنی : العرب إذا نطقت بالاعجمی خلطت فیه . (عدو للکافرین ) أراد عدو لهم فجاء بالظاهر، لیدل علی أن الله إنما عاداهم لکفرهم ، و أن عداوة الملائکة کفر، و إذا کانت عداوة الانبیاء کفرا فما بال الملائکة و هم أشرف و المعنی من عاداهم عاداه الله و عاقبه أشد العقاب . [ نظرات / امتیازها ]
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
97) قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‌ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ (97)

شان نزول: در مجمع طبرسى از ابن عباس نقل نموده که «ابن صوریا» با جماعتى از یهود اهل فدک خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به مدینه آمدند، سؤالاتى چند نمودند:

1- پرسیدند: خواب پیغمبر آخر الزمان چه قسم است؟ فرمود:

چشمهاى من خواب و قلب من بیدار است، گفتند: راست گفتى.

2- پرسیدند: بچه از مرد است یا از زن؟ فرمود: استخوان و عصب و رگها از مرد است، اما گوشت و خون و ناخن و مو از زن باشد، گفتند:

راست فرمودى.

3- پرسیدند چیست که بچه شبیه عموهایش گردد که هیچ شباهتى به خالوهاى خود ندارد، یا شبیه به خالوهاى خود باشد که هیچ شباهت به عموها ندارد؟ فرمود: هر کدام از آب‌هاى آن دو غلبه کند، شبیه به او گردد، گفتند: راست گفتى.

4- پرسیدند: خبر ده ما را از پروردگار خود؟ خداى تعالى سوره مبارکه‌ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را تا آخر نازل فرمود.

5- ابن صوریا گفت: یک سؤال است اگر بگوئى هر آینه ایمان آوریم به تو و پیروى کنیم تو را، کدام ملک وحى را بر تو نازل نماید؟ فرمود:

جبرئیل. گفت دشمن ما باشد، نازل مى‌شود به قتال و شدت و حرب، و
میکائیل نازل شود بى‌یسر و وسعت؛ پس اگر ملک وحى میکائیل بود، هر آینه ایمان مى‌آوردیم؛ آیه شریفه نازل شد «1»:

قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ‌: بگو اى پیغمبر در جواب آنها هر که باشد دشمن جبرئیل، پس او دشمن خدا است. فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‌ قَلْبِکَ‌: پس بدرستى که جبرئیل نازل مى‌کند قرآن را بر قلب تو، بِإِذْنِ اللَّهِ‌: به فرمان خدا، مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ‌: در حالتى که تصدیق کننده است این قرآن مر کتاب‌هائى که قبل نازل شده و اکنون در دست آنها است مانند تورات و انجیل و زبور. وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌: و این قرآن راهنماى بنده است به حق و سعادت، و مژده دهنده است مر مؤمنان را به نجات از درکات مهلکه و رسیدن به درجات عالیه.

نکته: اختصاص هدایت به مؤمنین، به جهت آنست که چون ایشان قبول کنند هدایت را و آثار هدایت از آنها ظاهر گردد، لذا هدایت، خصوصیت یافته؛ و الّا قرآن در اولین مرحله باعث هدایت، و حق تعالى از راه لطف براى راهنمائى عموم بندگان در هر عصر و زمان نازل فرموده است، منتها گروهى به سوء اختیار از آن اعراض کنند و مهتدى نشوند و بشارت ندارند.

در انوار گفته: ظاهر آنست که «فانه» تا آخر جواب شرط باشد و معنى آنکه هر که دشمنى کند به جبرئیل، پس انصاف نداده و کافر شده به آنچه با او مى‌باشد از کتاب به جهت نزول او بر توبه وحى، زیرا ترک کتابى نموده که مصدق کتب متقدمه است، پس جواب محذوف و اقامه علت شده در مقام آن. [ نظرات / امتیازها ]
98) مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرِینَ (98)

مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ‌: هر که باشد دشمن مر خداى تعالى را، وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیکالَ‌: و ملائکه او و جبرئیل و میکائیل دو ملک مقرب الهى را، فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرِینَ‌: پس بدرستى که خدا دشمن است مر کافران را که دشمن ملائکه و انبیاى او هستند.

بیان: چون یهود ادعا نمودند که دوست میکائیل‌اند و دشمن جبرئیل، حق تعالى ردّ قول آنها فرمود: نه چنان است آنچه مى‌گویند، زیرا هر که دوست میکائیل باشد، البته دوست جبرئیل خواهد بود؛ هر که دشمن جبرئیل است، البته دشمن میکائیل خواهد بود؛ و هر که دشمن ایشان است، دشمن همه پیغمبران است؛ و هر که دشمن انبیاء باشد، البته او دشمن خدا خواهد بود؛ و هر که دشمن خدا باشد، خدا دشمن او است، و دشمن خدا البته کافر خواهد بود.

تنبیه: در آیه شریفه اشاراتى است: 1- مصدر شدن کلام به ذکر حق تعالى، به جهت تعظیم شأن مقربین باشد. 2- افراد جبرئیل و میکائیل به ذکر، به سبب مزیت فضل ایشان است. 3- تنبیه بر آنکه معادات کل و واحد، مساوى است در کفر، و موجب عداوت با حق تعالى است. 4- اشعار بر آنکه هر که به یکى از ملائکه دشمنى نماید، گویا به جمیع آنها دشمنى نموده، زیرا سبب عداوت و محبت ایشان یکى است. 5- دلالت دارد بر آنکه عداوت با ملائکه و انبیاء کفر خواهد بود. [ نظرات / امتیازها ]
 » روان جاوید
97) لْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‌ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ هُدىً وَ بُشْرى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ (97)

ترجمه‌

بگو هر کس بوده باشد دشمن جبرئیل پس همانا او فرود آورده است آنرا بر قلب تو باذن خدا که تصدیق کننده است مر آنچه را که در برابر او است و هدایت و بشارت است مر مؤمنان را.

تفسیر

جبریل بفتح جیم و کسر راء بدون همزه و بفتح هر دو با همزه نیز قرائت شده است و نازل شده قرآن است بر مقام قلب مقدس نبوى (ص) که یکى از مقامات شامخه نفس است و مصدق کتب سماویه است که بر انبیاء سلف نازل شده و راه‌نماى خلق است از جاده ضلالت بشاه را هدایت و مبشر به نبوت محمد (ص) و ولایت على (ع) و ائمه اطهار است که ایشانند اولیاء خدا نه غیر آنها و این بشارت براى اهل ایمانست که شیعیان محمد (ص) و على (ع) هستند و تابعان و پیروان ایشان و ظاهرا چون کفار جبرئیل را واسطه ابلاغ اوامر و نواهى الهى میدانستند که مخالف با هواى نفس آنها بود اظهار عداوت و جسارت باو مینمودند و خداوند آنها را ردع فرموده است باین بیان که او تقصیرى ندارد مأمور معذور است شما با خدا طرفید و در منهج جبرئیل را بعبد اللّه ترجمه نموده است. [ نظرات / امتیازها ]
98) کسیکه دشمن خدا باشد براى آنکه انعام فرموده است بر مقربان از بندگانش و مخالفت نماید و دشمن ملائکه باشد که مأمور شدند بیارى ایشان و پیغمبرانى که خبر دادند از فضل و شرف ایشان و خواندند خلق را به متابعت و پیروى ایشان على الخصوص جبرئیل و میکائیل همانا خداوند دشمن آنها است و این راجع به دشمنان اهل بیت است چون وقتى پیغمبر (ص) در حق امیر المؤمنین (ع) فرمود که جبرئیل در دست راست او است و میکائیل در دست چپ او و اسرافیل در پشت سر او و عزرائیل پیش روى او و خداوند از فوق عرش بخوشنودى نظر میفرماید باو و ناصر او است یکى از آن دشمنان گفت من بیزارم از خدا و جبرئیل و میکائیل و ملائکه ایکه حال آنها با على (ع) اینطور باشد که محمد میگوید پس خداوند فرمود کسانى که دشمن آنها باشند از راه تعصب و عناد با على (ع) همانا خداوند هم معامله دشمن با دشمن را در باره آنها میفرماید و قمى فرموده این آیه نازل شده است در باره یهودى که گفتند به پیغمبر (ص) اگر میکائیل نازل میشد بر تو ما ایمان مى‌آوردیم زیرا او ملک رحمت است و دوست ما است ولى جبرئیل ملک عذاب است و او دشمن ما است و در احتجاج امام عسکرى (ع) از جابر بن عبد اللّه روایت مفصلى نقل فرموده است که خلاصه‌اش آنستکه چون پیغمبر (ص) وارد مدینه شد عبد اللّه بن صوریا که یکى از بزرگان علماء یهود بود خدمت آنحضرت رسید و سؤالات چندى نمود و جوابهائى که نمیتوانست منکر شود شنید بعد از آن پرسید که از طرف خداوند بتوسط که بتو وحى میرسد حضرت فرمود بتوسط جبرئیل او گفت جبرئیل دشمن ما است و واسطه شدت و قتل و جنگ است رسول ما میکائیل است که واسطه سرور و رفاهیت است اگر او براى تو وحى مى‌آورد ما بتو ایمان مى‌آوردیم پیغمبر فرمود واى بر تو جبرئیل و میکائیل دو ملک مأمور بامر الهى هستند اگر امرى را خداوند مقدر فرموده باشد تقصیر جبرئیل چیست اگر پدر و مادر دواى تلخ در گلوى اولاد بریزند باید اولاد با آنها دشمن شوند هر کس با جبرئیل دشمن باشد با میکائیل هم دشمن است مانند آنکه هر کس با على (ع) دشمن باشد با منهم دشمن است و اگر کسى بگوید من با یکى از آندو دشمنم و با دیگرى دوست دروغ گفته و ما دو برادریم دوست ما دوست‌

جلد 1 صفحه 148

خدا و دشمن ما دشمن خدا است و ما بیزاریم از کسیکه دشمن باشد با یکى از ما و گمان کند دوست است با دیگرى و خدا و ملائکه و برگزیدگان خلق خدا از او بیزارند پس از آن سلمان فارسى از ابن صوریا پرسید چگونه بوده است دشمنى جبرئیل با شما گفت مکرر بوده یکى از آن موارد وقتى بود که دانیال پیغمبر به زحمت زیاد بخت نصر را در بابل پیدا کرد و خواست او را بکشد براى آنکه انبیا خبر داده بودند که او مى‌آید و بیت المقدس را خراب میکند جبرئیل نگذارد و گفت اگر خداوند او را مأمور باین امر نموده باشد تو نمیتوانى او را بکشى و اگر جز اینست چرا شخص بیگناهى را کشتن دانیال هم او را تصدیق کرد و نکشت و او باقى ماند و قوى شد و کرد آنچه کرد و میکائیل دشمن جبرئیل است پس دوست ما است سلمان گفت با این فکر گمراه شدید چگونه میتوانست دانیال بخت نصر را بکشد با آنکه انبیا خبر داده بودند با آنکه او مى‌آید و بیت المقدس را خراب و قتل عام میکند ابن صوریا گفت خداوند هر چه را بخواهد محو میکند و هر چه را بخواهد اثبات میفرماید سلمان گفت بنابراین تمام مواعید انبیاء و آنچه از ثواب و عقاب بر اعمال در کتب سماویه وعده داده شده است ممکن تخلف شود شهادت میدهم بر آنکه هر کس دشمن جبرئیل است دشمن میکائیل است و آندو دشمن دشمنان خودشانند و دوست دوستانشان و شما معنى محو و اثبات خدا را نفهمیدید و براى اینستکه منکر اخبار غیبیه سماویه شدید و خدا و پیغمبر را تکذیب نمودید حقیر عرض مى‌کنم معنى محو و اثبات خداوند آنستکه در بعضى از مقدرات غیر حتمیه خداوند باراده خود براى علل و اسبابیکه آنها را هم خودش تعیین فرموده تصرفى فرماید مانند آن که بلائیرا که مقدر شده است براى کسى بصدقه یا دعا یا توسل بخاندان نبوت و طهارت رفع فرماید و این معنى مربوط نیست بآنکه بنده باراده خود بتواند تصرف نماید در مقدرات حتمیه خداوند و امریرا که یهود مدعى بودند که ما میخواستیم به توسط دانیال پیغمبر انجام دهیم از این قبیل بود و این محال است زیرا اگر از طرف خداوند خبرى برسد از وقوع واقعه و واقع نشود لازمه‌اش آنستکه مخبر جاهل یا کاذب باشد العیاذ باللّه با آنکه خداوند عالم و صادق است و همچنین است مواعیدى که راجع بثواب و عقاب در کتب سماویه رسیده است قابل تخلف نیست اگر بصورت‏ اخبار باشد چنانچه در ذیل آیه شریفه بلى من کسب سیئة در رد منکرین خلود اشاره شد و اگر نه چنین باشد موجب سلب وثوق از آیات الهى و اخبار انبیاء عظام از طرف خودشان فراهم شده است و آنهم نقض غرض و محال است و نکته تخصیص جبرئیل و میکائیل بذکر از بین ملائکه از بیان امام (ع) معلوم شد که آنستکه مکالمه با یهود راجع بآندو بوده است و اللّه اعلم. [ نظرات / امتیازها ]