● احمد يوسفي -
تفسیر المیزان
کلمه (کبیر) در اینجا به معناى رئیس است، و بریدن دستها و پاها از خلاف به این معنا است که دست راست و پاى چپ را ببرند، و کلمه (اصلب ) از تصلیب به معناى بسیار دار زدن و به سختى دار زدن است، مانند کلمه (تقطیع ) که به معناى بسیار بریدن و به سختى بریدن است، و کلمه (جذوع ) جمع (جذع ) است، که به معناى تنه درخت خرما است.
جمله (آمنتم له قبل ان آذن لکم ) تهدیدى است از فرعون به ساحران که چرا بدون اجازه من به موسى ایمان آوردید و در حقیقت جمله مزبور استفهامیه است ولى حرف استفهامش حذف شده و استفهام آن انکارى و یا خبرى به منظور تقریر جرم است.
و اینکه گفت : (انه لکبیرکم الذى علمکم السحر) تهمتى است که فرعون به ایشان زده که شما یک توطئه سیاسى علیه مجتمع قبطى در سرزمین مصر کرده اید و قبلا با رئیس خود، موسى قرار گذاشته اید که او ادعاى نبوت کرده و اهل مصر را به سوى خدا دعوت نماید، سپس به منظور اثبات و استقرار دعوتش سحرى بیاورد و مردم مصر مجبور شوند از سحر شما ساحران کمک بگیرند، آنگاه همین که در برابر او اجتماع کردید که سحر او را باطل کنید سحر او سحر شما را باطل کند و شما مغلوب شوید و ایمان بیاورید، تا به دنبال شما عوام مردم هم ایمان آورده، طریقه مثلاى خود را رها کنند، آن وقت هر کس که ایمان نیاورد از مصر بیرونش کنید.
خداى تعالى در همین باره در جاى دیگر فرموده : (ان هذا لمکر مکرتموه فى المدینه لتخرجوا منها اهلها) و منظور او از این تهمت این بوده که عموم مردم را علیه ساحران بشوراند، همانطور که در روز اول علیه موسى شورانید.
و جمله (فلاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف...) خط و نشانى است که فرعون براى آنان کشیده که به عذاب سختى شکنجه شان خواهد کرد، ولى قرآن کریم دیگر بیان نکرده که وى این خط و نشان را عملى هم کرد یا نه ؟.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محسن قرائتی تفسیر نور
در آیهى 61، موسى فرعونیان را به عذاب تهدید کرد، «لاتفتروا على اللّه فیسحتکم بعذاب» در این آیه فرعون مىگوید: به زودى مىدانید که عذاب چه کسى سختتر است.
پیام ها
1- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. «قال آمنتم» فرعون، همه کارشناسان را براى نابودى حقّ جمع کرده بود، ولى همه به دست موسىعلیه السلام هدایت شدند.
2- در نظام طاغوتى، خفقان حاکم است ومردم حتّى از آزادى عقیده نیز محرومند. «آمنتم له قبل ان آذن لکم»
3- تهدید و تهمت، شیوهى کار طاغوتهاست. «انّه لکبیرکم»
4- انبیا با روح انسان کار مىکنند، ولى طاغوتها با ضربه به جسم انتقام مىگیرند. «لاقطّعن...» غافل از آنکه با شکنجه و قتل نمىتوان باور واعتقادات مردم را تغییر داد.
5 - ستمگران مغرور، خود را جاودانه مىپندارند. «ایّنا اشدّ عذاباً وابقى»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اعظم زارع بيدکي -
تفسیر نمونه، ج3، ص: 131
آیه 71)- بدیهى است که این عمل ساحران، ضربه سنگینى بر پیکر فرعون و حکومت جبّار و خود کامه و بیدادگرش وارد ساخت، و تمام ارکان آن را به لرزه در آورد، لذا چارهاى جز این ندید که با داد و فریاد و تهدیدهاى غلیظ و شدید ته مانده حیثیتى را که نداشت، جمع و جور کند، رو به سوى ساحران کرد و «گفت: آیا پیش از آن که به شما اذن دهم به او ایمان آوردید»؟ (قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ).
این جبّار مستکبر، نه تنها مدعى بود که بر جسم و جان مردم، حکومت دارد بلکه مىخواست بگوید قلب شما هم در اختیار من و متعلق به من است، و باید با اجازه من تصمیم بگیرد.
فرعون به این قناعت نکرد، فورا وصلهاى به دامان ساحران چسبانید و آنها را متهم کرد و گفت: «او بزرگ شماست، او کسى است که سحر به شما آموخته»، و تمام اینها توطئه است با نقشه قبلى! (إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ).
بدون شک فرعون مىدانست و یقین داشت این سخن دروغ است. ولى مىدانیم قلدرها و زور گویان، وقتى موقعیت نامشروع خود را در خطر ببینند از هیچ دروغ و تهمتى باک ندارند.
تازه به این نیز قناعت نکرد و ساحران را با شدیدترین لحنى، تهدید به مرگ نمود و گفت: «پس سوگند یاد مىکنم که دست و پاهاى شما را بطور مخالف قطع مىکنم، و بر فراز شاخههاى بلند نخل به دار مىآویزم و خواهید دانست مجازات من دردناکتر و پایدارتر است» (فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى (71)
چون سحره ایمان آوردند به خدا و تصدیق موسى علیه السلام نمودند از روى حقیقت:
قالَ آمَنْتُمْ لَهُ: گفت فرعون به جادوگران بر وجه تقریع: ایمان آوردید به موسى. قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ: پیش از آنکه اجازه دهم مر شما را. ابن کثیر وحفص، امنتم به لفظ خبر و کوفیان غیر از حفص به دو همزه بنابر استفهام و باقى قراء به همزه بعد از آن مدى. إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ:
بدرستى که موسى هر آینه بزرگ شما است که یاد داده شما راى سحر.
تبصره: فرعون به این کلام دو شبهه القا نمود:
1- آنکه در معتقدات، اعتماد به نظره اولیه نباشد، بلکه باید مباحثه و مناظره شود تا مطلب مسلم گردد. و شما چون بدون درنگ در اولین مرحله ایمان آوردید، دال است بر آنکه ایمان شما از روى بینائى نیست بلکه منوط به سبب دیگر است.
2- آنکه شما شاگردان موسى هستید در سحر، و اینکه ترک معارضه و عمدا اظهار عجز نمودید، به جهت ترویج امر او و تعظیم شأن او است، نه آنکه در معارضه و مقاومت با او عاجز باشید. خواست تا در و هم عوام بیاندازد که اولا ایمان سحره پایه درستى ندارد، و ثانیا معارضه نکردن آنها به جهت توافق و بناگذارى بوده که استاد خود راى بزرگ شمرند و مردمان راى به خود متوجه سازند.
بعد از آن تهدید نمود سحره راى که: فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ: پس هر آینه البته البته مىبرم دستها و پاهاى شما را از خلاف یکدیگر، یعنى دست راست و پاى چپ. وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ: و هر آینه البته البته مىآویزم شما را در شاخههاى درخت خرما. چنین نقل نمودهاند اول کسى که به دار کشید مردم را، فرعون بود. وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى: و هر آینه البته البته اینطور مىکنم تا بدانید کدام از ما سختتر است از حیث عذاب و پایندهتر از جهت عقاب.
فرعون بعد از ایراد شبهه، مشغول شد به تهدید تا نفرت دهد ایشان را از ایمان و متنفر نماید سایرین را از اقتداى به ایشان در ایمان و استهزاء به موسى و عذاب سبحانى، و لکن فایدهاى پیدا نکرد، زیرا جادوگران در ایمان ثابت و راسخ، و بسیارى هم ایمان آوردند چنانچه ابن عباس نقل نموده که آن روز ششصد هزار نفر بنى اسرائیل به موسى ایمان آوردند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
قالَ آمَنتُم لَهُ قَبلَ أَن آذَنَ لَکُم إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیدِیَکُم وَ أَرجُلَکُم مِن خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُم فِی جُذُوعِ النَّخلِ وَ لَتَعلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبقی (71)
گفت فرعون خطاب بسحره که شما ایمان آوردید از برای موسی و او را تصدیق کردید پیش از اینکه بیائید از من اذن بگیرید و استجازه کنید محققا موسی هر آینه بزرگ شما سحره است که بشما سحر آموخته پس هر آینه شما را دست و پا بر خلاف یکدیگر قطع میکنم و هر آینه شما را بدار میزنم بجذع نخلههای خرما که بسیار بلند است و هر آینه خواهید فهمید و بر شما معلوم میشود که کدام یک از ما و خدای موسی و هارون شدیدتر است از حیث عذاب و دوامش بیشتر است.
(قالَ آمَنتُم لَهُ قَبلَ أَن آذَنَ لَکُم) حماقت و جهالت و کبر و نخوت تا چه اندازه است که گمان میکند تصدیق و ایمان قلبی منوط باذن و اجازه او است و اینکه از دو جهت حماقت است یکی آنکه ایمان و تصدیق بامری پس از اقامه دلیل امر قهریست اختیاری نیست و چون سحره معجزه موسی را دیدند از قواعد سحری خارج است قهرا یقین پیدا کردند و ایمان آوردند و دیگر آنکه ایمان شخصی مربوط باذن و اجازه دیگری نیست (سؤال) چرا فرعون نگفت: قبل أن آمرکم به و گفت: قبل ان آذنکم له! (جواب) فرق است بین امر و اذن امر در مخالفتشاستحقاق عقوبت دارد مثل (أَقِیمُوا الصَّلاةَ) ولی اذن مجرّد ترخیص است یعنی منع برداشته شده مثل (إِذا حَلَلتُم فَاصطادُوا) که پس از تقصیر محرّمات احرام حلال میشود بتفصیل مذکور در محل خود.
(إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحرَ) اینکه کلام برای اغفال قوم بود که ترسید آنها هم متابعت سحره کنند و ایمان بموسی آوردند و الّا موسی با سحره تماسی نداشته زمانی که در مصر بود در دستگاه فرعون بود چنانچه خود فرعون اعتراف باین امر کرد (قالَ أَ لَم نُرَبِّکَ فِینا وَلِیداً وَ لَبِثتَ فِینا مِن عُمُرِکَ سِنِینَ) شعراء آیه 17 و پس از آنکه اراده کشتن او را کردند خائفا یترقب فرار کرد و مدّت ده سال در مدین بود نزد شعیب که تفصیل آن را در سوره قصص از آیه 20 (فَخَرَجَ مِنها خائِفاً یَتَرَقَّبُ) تا آیه 29 (فَلَمّا قَضی مُوسَی الأَجَلَ) ده آیه بیان میفرماید و سحره در اطراف مصر بودند هیچگونه ملاقاتی با موسی نکرده بودند و اصلا او را نشناخته بودند که تعلیم سحر بآنها کند و آنها از شاگردان او باشند بعلاوه اگر علم سحر احتیاج بتعلیم و تعلّم داشت معلّم موسی که بوده!
(فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیدِیَکُم وَ أَرجُلَکُم مِن خِلافٍ) دست راست و پای چپ شما سحره را قطع میکنم.
(وَ لَأُصَلِّبَنَّکُم فِی جُذُوعِ النَّخلِ) یعنی بر بالای جذوع که بسیار مرتفع است و اختلاف شد در اینکه اینکه معامله نسبت بآنها واقع شد یا نتوانست و ظاهرا واقع نشده و سحره با جماعتی از بنی اسرائیل ملحق بموسی شدند و از دریا عبور کردند که شرح آن میآید.
(وَ لَتَعلَمُنَّ أَیُّنا) من و خدای موسی (أَشَدُّ عَذاباً) من برای ایمان بموسی و خدای موسی بر ترک ایمان باو.
(وَ أَبقی) دوام عذاب و مدّت آن بیشتر است چون صلب در سابق اینکه نحوه بوده که کمر او را میبستند بدار و از گرسنگی و تشنگی مدّتی بالای دار بود تا از دنیا برود بخصوص کسی که یک دست و یک پای او را قطع کرده باشند و لکنغافل از اینکه عذاب او منتهای طولش سه روز بیش نیست و عذاب خدای موسی ابد الآباد است چنانچه میفرماید (وَ حاقَ بِآلِ فِرعَونَ سُوءُ العَذابِ النّارُ یُعرَضُونَ عَلَیها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَومَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدخِلُوا آلَ فِرعَونَ أَشَدَّ العَذابِ) مؤمن آیه 49.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» ترجمه تفسیر جوامع الجامع
آمَنْتُمْ لَهُ ، قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ ؛ فرعون به ساحران گفت: آیا بدون اجازۀ من به موسى ایمان آوردید؟ «إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ » : او رئیس شما یا ساحر ترین شما یا استاد و معلم شما است «من خلاف»: به این معناست که دست راست و پاى چپ قطع شود، زیرا هر کدام از دو عضو، دو شیء مخالف یکدیگرند: این دست راست و آن پا است و این راست است و آن چپ و «من» براى ابتداى غایت است، زیرا قطع، از عضو مخالف عضو دیگر شروع شده است جارّ و مجرور در محلّ حال است، یعنى آنها را به حالت مختلف قطع مى کنم فِی جُذُوعِ اَلنَّخْلِ ؛ در این عبارت بدار آویخته شدن شخص، بر شاخۀ درخت خرما، به قرار گرفتن هر چیز در جاى خودش تشبیه شده است و این معناى فى مى باشد وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنٰا ؛ و آن گاه اى ساحران خواهید دانست که کدام یک از ما کیفرکننده تریم در این که مقصود فرعون از عبارت چه کسانى است، دو قول است: 1 مراد خودش و موسى است به دلیل جملۀ «آمَنْتُمْ لَهُ » آیا به موسى ایمان آوردید؟ زیرا معمولا هر گاه ایمان به لام متعدى شود براى غیر خدا است مثل: یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ ، مى گرود به خدا و مى گرود به گروندگان (توبه 61) 2 خودش و خدا را اراده کرده، یعنى اى ساحران خواهید دانست که کیفر من شدیدتر است یا خدا
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
قٰالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ ، إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ اَلَّذِی عَلَّمَکُمُ اَلسِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلاٰفٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ اَلنَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنٰا أَشَدُّ عَذٰاباً وَ أَبْقىٰ در این آیه فرعون ساحران را متهم مى کند که با موسى توطئه کرده اید تا اهل شهر را از دیارشان بیرون کنید، این ظاهرا براى شورانیدن مردم بر علیه آنها بود، إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ حاکى است که فرعون مى گفت خود دانسته در مقابل موسى مغلوب شدید و استاد شاگردى نگذاشت با او مقابله کنید، فعل تقطیع و تصلیب هر دو براى کثرت و مبالغه است، طبرسى رحمه اللّٰه «اینا» را راجع به خدا و فرعون دانسته است یعنى: به زودى مى دانید کدام یک از من و خداى موسى در عذاب کردن سختیم و عذاب کدام یک دائمى است ؟
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
قٰالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ گویند جمله(آمنتم)دو وجه قرائت شده:ابن کثیر و حفص و ورش (امنتم)بلفظ خبر قرائت کرده اند و کوفیان(آمنتم)بطور استفهام خوانده اند یعنى بدون دستور من ایمان آوردید إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ اَلَّذِی عَلَّمَکُمُ اَلسِّحْرَ ،الى آخر آیه فرعون خواست امر را بر حاضرین مشتبه گرداند که کار موسى نیز سحر است منتهى سحر او ما فوق سحر این ساحرین است این بود که گفت موسى(ع) رئیس شما است در سحر یا استاد و معلم شما است و ساحرین را تهدید مى کند که شما را بر این عمل مجازات مى کنم و دست و پاى شما را بر خلاف یکدیگر مى برم به این طور که دست راست و پاى چپ شما را مى برم و شما را در تنه درخت خرما مصلوب مى گردانم تا اینکه بدانید که کدام یک از ما و موسى(ع)که شما به او ایمان آوردید عذابمان شدیدتر و باقى تر است،و نصب(عذابا)تمیز است و بقولى مراد فرعون از(ایّنا)در آیه عذاب خودش و خدایى که به او ایمان آورده اند بوده لکن بقرینه(له)در آیه مقصودش خودش و موسى بوده و در قرآن ایمان که بعدش(لام)باشد براى غیر خدا نیز آمده مثل قوله تعالى در سوره توبه آیه 61 یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ و قوله تعالى فى سورة یوسف وَ مٰا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنٰا
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.