وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ (82)
وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ: و چون واقع شود گفتار که آن وعده عذاب است بر ایشان، یعنى چون واقع شود آنچه وعده داده مىشدند از بعث و عذاب بر آدمیان؛ یا چون حکم الهى صادر شود به وقوع عذاب بر آدمیان. ابو سعید خدرى گفته: چون آدمیان دست از امر به معروف و نهى از منکر باز دارند و به هیچکدام عمل نکنند، واجب شود بر ایشان سخط و غضب الهى؛ و اول مؤاخذه شوند به مبادى عذاب که از جمله آن اینست: أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ: بیرون آوریم براى ایشان جنبندهاى از زمین، تُکَلِّمُهُمْ: سخن گوید ایشان را به زبان عربى فصیح و بلیغ.
أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا: بدرستى که مردمان بودند به آیات ما از وعد و وعید و حشر و نشر، و یا به دلایل قدرت و شواهد وحدانیت الهى، لا یُوقِنُونَ: یقین نمىنمایند و از روى تیقّن تصدیق آن نکنند. نزد بعضى خارج شود میان صفا و مروه پس خبر دهد مؤمن را به اینکه او مؤمن است و کافر را به اینکه او کافر است؛ و نزد این حال، مرتفع گردد تکلیف، و قبول نشود توبه، و آن یکى از علامات قیامت باشد.
تنبیه: آنچه از تفاسیر عامه مستفاد مىشود مراد از «دابّة الارض» را حیوانى مىدانند عظیم الجثه که مجروح مىنماید انسان را، زیرا به قرائت آنها «تکلمهم» را بىتشدید خوانند که به معنى مجروح نمودن مىباشد؛ و لکن آنچ از احادیث اهل البیت معصومین معلوم شود با تشدید مىخوانند که به معنى تکلم کردن باشد و آن «دابّة» را انسان مىدانند و احادیث بسیار در آن وارد شده از جمله:
1- على بن ابراهیم قمى از حضرت صادق علیه السّلام روایت نموده که حضرت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله رسید به امیر المؤمنین علیه السّلام در حالتى که خوابیده بود در مسجد و ریگها را جمع و سر به روى آن گذارده. حضرت پیغمبر به پاى خود او را حرکت داد فرمود: برخیز اى دابة الارض. پس مردى از اصحاب عرض نمود: آیا بعضى از ما بعضى دیگر را به این اسم بخوانیم؟ فرمود: قسم به خدا نیست این اسم مگر مختص به او، و او است آن دابه که خدا ذکر فرموده در کتاب خود: (وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ ...) پس فرمود: اى على، وقتى که آخر الزمان شود بیرون آورد تو را خداوند با نیکو صورتى و با تو است چیزى
که به آن داغ و نشان مىکنى دشمنان خود را. پس مردى به حضرت صادق علیه السّلام عرض کرد: عامه گویند آن دابه جرح مىکند مردم را؟ حضرت فرمود:
خدا آنها را جرح نماید به آتش جهنم، بدرستى که آن دابّه تکلم مىنماید «1».
2- کافى شریف از حضرت باقر علیه السّلام مروى است که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: عطا شده به من شش چیز: علم منایا و بلایا و وصایا و فصل الخطاب. منم صاحب کرّات و دولت دول و منم صاحب عصا و میسم و دابه که تکلم مىکند با مردم «2».
3- علامه مجلسى (رحمه اللّه) از کتاب «ما نزل من القرآن فى الائمّة» ماهیار از اصبغ روایت نموده که معاویه با من مخاطبه نموده گفت: شما معاشر شیعه گمان مىکنید دابّة الارض حضرت على علیه السّلام است. اصبغ گفت: ما به تنهائى نگوئیم، بلکه یهود هم گویند. معاویه فرستاد اعلم علماء یهود را آوردند، پرسید: شما در کتب خود یافتهاید دابة الارض را؟ یهودى گفت: بلى. معاویه گفت: کیست؟ گفت: مردى است به نام (الیا) معاویه به جهت تلبیس حاضرین گفت: چه نزدیک است (الیا) به اسم على علیه السّلام. و (الیا) به زبان عبرى على علیه السّلام است «3».
4- اکمال الدین از آن حضرت مروى است که در حدیث دجال فرمود: آگاه باشید بعد از آن امر بزرگى خواهد شد. عرض شد: کدام است آن یا امیر المؤمنین؟
فرمود: خروج دابة الارض در نزد صفا، و با او است خاتم سلیمان علیه السّلام و عصاى موسى علیه السّلام، مىگذارد خاتم را بر پیشانى مؤمن، پس نقش مىبندد که این مؤمن است حقا و مىگذارد بر پیشانى کافر، نوشته مىشود این کافر است حقا. پس مؤمن ندا مىکند واى بر تو اى کافر، و کافر ندا مىکند خوشا بحال تو اى مؤمن، دوست مىداشتم که بوده باشم مثل تو، پس به فیض عظیم مىرسیدم. ودابه بلند نماید خود را به اذن خدا بین آسمان و زمین؛ و بعد از طلوع آفتاب است از مغرب، پس در آن وقت توبه رفع مىشود و عمل قبول نمىشود و ایمان فایده ندارد.
پس فرمود: دیگر سؤال نکنید از من که بعد از آن چه خواهد شد، زیرا حبیب من رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از من عهد گرفته، که خبر ندهند به وقایع بعد مگر عترت خود را
[ نظرات / امتیازها ]
وَ إِذا وَقَعَ القَولُ عَلَیهِم أَخرَجنا لَهُم دَابَّةً مِنَ الأَرضِ تُکَلِّمُهُم أَنَّ النّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ (82)
و زمانی که واقع شد قول بر آنها بیرون میکنیم از برای آنها جنبده از زمین با آنها تکلم میکند محققا ناس بآیات ما یقین ندارند.
اینکه آیه شریفه فی نفسه از متشابهات قرآن است لذا تفسیر مفسرین عامه تفسیر برأی است مگر از ائمه اطهار و مصادر عصمت و طهارت تفسیر بیاید باید بوسید و بر چشم گذارد و اخبار در تفسیر اینکه آیه که در برهان 17 حدیث مفصل و مبسوط از کتب معتمده شیعه مثل کلینی و نعمانی و علی بن ابراهیم و غیر آنها روایت کرده که دابة الارض وجود مبارک امیر المؤمنین است در دوره رجعت در کرة اخیره چون برای امیر المؤمنین در رجعت سه کره است و با او است عصای موسی و خاتم سلیمان و با عصا بصورت مؤمن میزند نقش ایمان در صورتش نمایان میشود و به خاتم بصورت کافر سواد کفر در صورتش ظاهر میشود و در بسیاری از اخبار آیه بعد را شاهد گرفتهاند که شرحش و اخبارش بیان میشود انشاء اللّه تعالی و در بعض اخبار مخصوصا در کافی کلینی دارد از حضرت باقر (ع) از امیر المؤمنین که فرمود
«انا قسیم اللّه بین الجنة و النار لا یدخلهما داخل الا علی حد قسمتی و انا الفاروق الاکبر و انا الامام لمن بعدی و المؤدی عن من کان قبلی لا تتقدمنی احد الا احمد (ص) و انی و ایاه علی سبیل واحد الا انه المدعو باسمه و لقد اعطیت الست علم المنایا و البلایا و الوصایا و فصل الخطاب و انی لصاحب الکرات و دولة الدول و انی لصاحب العصا و المیسم و الدابة الّتی تکلم النّاس».
وَ إِذا وَقَعَ القَولُ عَلَیهِم مراد از قول مقول است یعنی آنچه گفته شده که هذا مؤمن
و هذا کافر.
أَخرَجنا لَهُم دَابَّةً مِنَ الأَرضِ از مرقد منور خود نجف اشرف بیرون میآید و رجعت بدنیا میکند.
تُکَلِّمُهُم هر که را بزبان خود.
أَنَّ النّاسَ مراد کسانی که منکر رجعت هستند.
کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ آیات الهی ائمة اطهار و ظهور حضرت بقیة اللّه و رجعت ائمة طاهرین و مؤمنین خاص و کفار محض برای انتقام.
[ نظرات / امتیازها ]