وَ دَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلى حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِیعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَیْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ «15»
وَ دَخَلَ الْمَدِینَةَ: و داخل شد موسى به شهر مصر یا بلده جامین، دو فرسخى مصر. عَلى حِینِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها: بر هنگام غفلتى که واقع بود از اهل مصر، یعنى در وقتى که متعارف و معتاد مردمان نبود کسى به شهر ایشان داخل شود. فَوَجَدَ فِیها رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلانِ: پس یافت در آن شهر دو مرد که خصومت و منازعه مىکردند،
هذا مِنْ شِیعَتِهِ: آن یکى از شیعیان و پیروان موسى، نام او سامرى یا میخا، وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ: و آن دیگر از دشمنان او یعنى قبطى، و نام او فاتوت یا فلیقون از امراء فرعون بود که مردم را تکلیف مىکرد به هیزم کشیدن براى مطبخ فرعون و آن فرد بنى اسرائیلى را نیز وادار مىنمود. فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ: پس فریادرسى خواست به موسى آنکه از پیروان او بود، عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ: بر آنکه از دشمنان او بود، یعنى سبطى اعانت طلبید از موسى بر دفع ظلم قبطى.
در مجمع- از حضرت صادق علیه السّلام ابا بصیر روایت نموده فرمود: هر آینه باید اسم نامى، شما را خوشحال و مبارک گرداند. عرض کردم: کدام نام است؟
فرمود: «الشیعه»، آن نام نامى و اسم سامى شیعه است، نشنیدهاى خداى تعالى فرماید که: (فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ) «1» فَوَکَزَهُ مُوسى: پس دست به زانو زد موسى بر سبیل مدافعه، فَقَضى عَلَیْهِ: پس حکم فرمود خدا بر او به مرگ که مرد آن قبطى مانند کشته شده، قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ: گفت موسى این نزاع و خصومت که به سبب آن قتل حاصل شد از کردار شیطان بود، یعنى به وسوسه او ایجاد نزاع شد. إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ: بدرستى که شیطان دشمنى است گمراه کننده آشکارا.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ دَخَلَ المَدِینَةَ عَلی حِینِ غَفلَةٍ مِن أَهلِها فَوَجَدَ فِیها رَجُلَینِ یَقتَتِلانِ هذا مِن شِیعَتِهِ وَ هذا مِن عَدُوِّهِ فَاستَغاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَی الَّذِی مِن عَدُوِّهِ فَوَکَزَهُ مُوسی فَقَضی عَلَیهِ قالَ هذا مِن عَمَلِ الشَّیطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ «15»
و داخل شد موسی در یکی از مدائن فرعون در موقعی که اهل آن مدینه غافل بودند متوجه نبودند پس یافت در آن مدینه دو نفر را که در مقام قتل یکدیگر برآمده بودند یکی از آنها از بنی اسرائیل و دارای ایمان بود و دیگری کافر و از قبطیان بود پس استغاثه کرد آنکه از شیعیان موسی بود از موسی که بفریادم برس بر آنکه عدو موسی و کافر بود
پس زد آن را موسی پس کارش تمام شد یعنی مرد موسی گفت اینکه عمل شیطان است.
محققا او دشمن گمراه کننده آشکار است.
وَ دَخَلَ المَدِینَةَ بعضی گفتند خارج مصر بود در نزدیکی مصر بعضی گفتند مصر بود- موسی بیرون رفته بود داخل مصر شد.
عَلی حِینِ غَفلَةٍ مِن أَهلِها یا در بین مغرب و عشاء بوده یا ظهر بوده که مردم در منازل رفته بودند برای استراحت و تغذی و تعشی.
فَوَجَدَ فِیها رَجُلَینِ یَقتَتِلانِ بهم آویخته بودند که یکدیگر را بکشند.
هذا مِن شِیعَتِهِ اسرائیلی بود آنهم از مؤمنین بنی اسرائیل یعنی بر مسلک و طریقه موسی بود در حدیث است که حضرت صادق (ع) بابی بصیر فرمود
«لیهنکم الاسم»
یعنی خداوند برای شما مؤمنین اسمی تفضل فرموده عرض کرد
«قال قلت و ما الاسم قال الشیعة اما سمعت اللّه سبحانه یقول فَاستَغاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ
».
وَ هذا مِن عَدُوِّهِ قبطی و کافر بود.
فَاستَغاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ از اینکه جمله استفاده میشود که قبطی اراده قتل اسرائیلی را داشته و اسرائیلی در مقام دفاع بوده و بیچاره شده لذا استغاثه کرده که موسی بفریادم برس اینکه قبطی مرا میکشد.
عَلَی الَّذِی مِن عَدُوِّهِ رفع شر اینکه را از من بنما.
فَوَکَزَهُ مُوسی بعضی گفتند یک مشت بسینه او زد که از اسرائیلی دور شو افتاد و مرد بعضی گفتند بعصا زد لکن اینکه موقع موقعی نبود که موسی عصا دست گیرد.
فَقَضی عَلَیهِ افتاد و بدرک واصل شد.
قالَ هذا مِن عَمَلِ الشَّیطانِ در مشار الیه هذا مفسرین اختلاف کردند و دو وجه از سید مرتضی نقل کردند و لکن ظاهر اینست که مقاتله قبطی و اسرائیلی از وسوسه شیطان است اما قبطی که معلوم است کافر و ظالم و قاصد قتل مؤمن بود اما اسرائیلی اینکه با اینکه تسلط قبطیان و ضعف
اسرائیلی مورد معارضه و طرفیت نداشت و اما موسی و لو قتل کافر مباح است بخصوص در مقام دفاع از مؤمن و حفظ نفس مؤمن واجب است لکن اولی اینکه بود که قبطی را بگیرد و باسرائیلی بفرماید دور شو و فرار کن تا رفع شر قبطی بشود فقط یک ترک اولی بود.
إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِینٌ إِنَّ الشَّیطانَ لَکُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا (فاطر آیه 6).
[ نظرات / امتیازها ]