بخل و امساک مدّعی اسلام از پرداخت حق واجب، با نفاق وی رابطه مرموزی دارد، زیرا اصول و مبانی اسلامْ وصف نکوهیده بخل را نفی میکند. بر این اساس، بخل از مدّعی مسلمانی میتواند نشانه نفاق او باشد و با عدم معالجه آن توسعه مییابد و فرد با بیماری نفاق خواهد مرد.
خدای سبحان از پیوند مرموز بخل و نفاق چنین پرده برداشته است: گروهی از آنان با خدا پیمان بستند که اگر خدا از فضل خویش به آنان عطا فرماید، صدقه بدهند و از صالحان باشند، پس چون از فضل خویش به آنان داد، به آن بخل ورزیدند و از آن اعراض کردند و روی برتافتند. خدای سبحان در پی این خلف عهد و پیمانشکنی که منشأ آن بخل بود، عقوبت آنان را نفاق قرار داد: ﴿ومِنهُم مَن عهَدَ اللهَ لَئِن ءاتنا مِن فَضلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ ولَنَکونَنَّ مِنَ الصّلِحین ٭ فَلَمّا ءاتهُم مِن فَضلِهِ بَخِلوا بِهِ وتَوَلَّوا وهُم مُعرِضون ٭ فَاَعقَبَهُم نِفاقًا فی قُلوبِهِم اِلی یَومِ یَلقَونَهُ بِما اَخلَفُوا اللهَ ما وَعَدوهُ وبِما کانوا یَکذِبون ٭ اَلَم یَعلَموا اَنَّ اللهَ یَعلَمُ سِرَّهُم ونَجوهُم واَنَّ اللهَ عَلّمُ الغُیوب) 1
بررسی آیات مزبور نشان میدهد که اوصاف نکوهیده متعددی که مطرح شدند، مُصدّر به بخل هستند؛ یعنی سرفصل تولّی، اعراض، خلف وعده و کذب، وصف قبیح بخل قراردارد، بنابراین کیفر تلخ نفاق محصول بخل است که آغاز سیّئات مذکور است. در بحث روایی نیز خواهد آمد که بخلْ زمامدار بسیاری از زشتیهاست.
آری در نظام تکوین، هر گناهی اثری خاص دارد. در دعای شریف کمیل این حقیقت با صراحت آمده است: اللهمّ اغفر لی الذنوبَ الّتی تهتک العصم! اللهمّ اغفر لی الذنوبَ الّتی تنزل النقم! اللهمّ اغفر لی الذنوبَ الّتی تغیّر النّعم! اللهمّ اغفر لی الذنوب الّتی تحبس الدعاء! اللهمّ اغفر لی الذنوبَ الّتی تنزل البلاء ! 1. محقق و محدث بزرگوار، فیض کاشانی(قدسسره) در وافی برخی از گناهان مشخص را که پیامدهای معیّن دارد، گردآورده است 2.
پیامد گناه بخل در مسائل مالی و غیر مالی، نفاق است. بخل عالمانه و عمدی درباره نعمت الهی، سرانجام به نفاق میانجامد و آیه شریفه ﴿واَنفِقوا مِن ما رَزَقنکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِی اَحَدَکُمُ المَوتُ فَیَقولَ رَبِّ لَولا اَخَّرتَنی اِلی اَجَلٍ قَریبٍ فَاَصَّدَّقَ واَکُن مِنَ الصّلِحین) 3 میتواند شاهدی بر این مدّعا باشد، زیرا سیاق آیات ناظر به اوصاف پلید اهل نفاق است، هرچند نمیتواند دلیلی برای اثبات این مهم به شمار آید. طبق این آیه، بخیلان هنگام مرگ میگویند که اگر خداوند مرگشان را تأخیر اندازد، تصدّق خواهند کرد و در زمره صالحان درخواهند آمد و چون این آرزوی خام با چگونگی زندگی آنان در تضاد است، نشان بیماری جانکاه نفاق در آنهاست که در اعماق وجودشان ریشه دوانده است.
تذکّر: بعضی از مراحل ضعیف نفاق در افراد سستایمان مشهود است، چنانکه برخی از مراتب ضعیف شرک در آنها یافت میشود: ﴿وما یُؤمِنُ اَکثَرُهُم بِاللهِ اِلاّوهُم مُشرِکون) 1 بنابراین نباید مرتبه شدید نفاق را در بخیل جستوجو کرد.
[ نظرات / امتیازها ]
1- واقع بین باشید واز خیال و گمان انحرافى دورى کنید. (لایحسبنّ)
2- مال که از آنِ تو نیست ، پس بخل چرا؟ (اتاهم اللّه من فضله )
3- سرچشمه ى بخل ، ناآگاهى و تحلیل غلط از خیر و شرّ است . (لایحسبنّ الّذین یبخلون ... خیرا لهم بل هو شرّ لهم )
4- یکى از وظایف انبیا، اصلاح بینش و تفکّر انسان هاست . (لایحسبنّ...هو خیرا لهم بل هو شرّ لهم )
5- حبّ دنیا، شرور را نزد انسان خیر جلوه مى دهد. (لا یحسبنّ... هو خیر)
6- در قیامت ، برخى جمادات نیز محشور مى شوند. (سیطوقون ما بخلوا)
7- معاد، جسمانى است . (سیطوقون ما بخلوا)
8- قیامت ، صحنه ى ظهور خیر و شرّ واقعى است . (هو شرّ لهم سیطوّقون ما بخلوا)
9- انسان ، در تصرّف اموال خود آزاد مطلق نیست . (سیطوقون ما بخلوا)
10- قیامت ، صحنه ى تجسّم عمل است . (سیطوقون ما بخلوا) در حدیث آمده است : هر کس زکات مال خود را ندهد، در قیامت اموالش به صورت مار و طوقى بر گردنش نهاده مى شود.(200)
11- زمان برپایى قیامت ، دور نیست . (سیطوقوّن )
12- اسیر مال شدن در دنیا، موجب اسارت در آخرت است . (سیطوّقون )
13- بدترین نوع شکنجه ، شلاق خوردن از دست محبوب هاست . آنچه را در دنیا بخل ورزیده ایم ، همان مایه ى عذاب ما مى شود. (سیطوّقون ما بخلوا)
14- خداوند هم صاحب میراث ماندگار دنیاست و هم نیازمند انفاق ما نیست . پس دستور انفاق ، براى سعادت خود ماست . (و للّه میراث السموات والارض )
15- وارث واقعى همه چیز و همه کس خداست . ما با دست خالى آمده ایم و با دست خالى مى رویم ، پس بخل چرا؟ (و للّه میراث السموات والارض )
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
خود مال شر است برای کسی که بخل میورزد
در واقع نوع عمل ما در مقابل اموالمان تعیین کننده شر و یا خیر شدن آن است
اگر بد عمل کنیم شر و اگر خوب عمل کنیم خیر است
در سایر شر ها هم به همین صورت است اگر ما یک حلال گوشتی را ذبح اسلامی کنیم برایمان خیر است ولی اگر به جز دستور خدا آن موجود را بکشیم و گوشتش را مصرف کنیم شرش گریبانمان را خواهد گرفت
در اصل این ارتباط انسان با دنیایش اگر خدا محور باشد سبب خیرات است و اگر خود محور شود چیزی جز شر از آن بدو نمیرسد
[ نظرات / امتیازها ]