علل و عوامل فراوانی رهزنان عالمان دیناند که آنها را به کتمان علوم وحیانی یا تبیین به رأی وادار میکنند. یکی از مهمترین آنها وابستگی اقتصادی و حقوقبگیری علمای دین از سلاطین و امرای نامتدیّن است، زیرا جیرهخواران چنین حکومت، یا کتاب خدا را کلاً از صحنه زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم جدا میکنند؛ یا در صورت ورود آن به عرصه حیات اجتماعی بخشهای مهم آن را کتمان میکنند؛ یا اگر مطرح شدند، آنها را تأویل و تفسیر به رأی میکنند و به تعبیر بعضی: حقوق، مزایا، درجات و مراتب علمیای که به وسیله سلاطین به علما داده میشود اَغلالِ اَعناقِ اینان است که حاکمان با آنها جیرهخواران خود را به هر سوی بخواهند میکشانند
خلاصه، عنصر محوری دین خدا، کتاب او و عدیل کتاب وی، اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام)اند و اینها کوثرند و تشنگان بشری با پرهیز از هر تکاثری باید به این کوثر مراجعه کنند و سیراب شوند.
[ نظرات / امتیازها ] 1 مقصود از پیمان خدا با اهل کتاب، دستورهاى خداوند به دانشمندان یهودى و مسیحى است که از طریق پیامبران براى آنان بیان شده است؛ یعنى خدا به وسیله ى پیامبران پیشین مؤکدترین پیمان را براى بیان حقایق گرفته است البته ممکن است مقصود پیمان فطرى دانشمندان باشد چون لازمه ى حیاتِ علم آن است که دانشمندان علوم و حقایق را به دیگران منتقل کنند، همان طور که دیگران به آنان آموختند، وگرنه علم مى میرد
2 واژه ى «تبیین» نشان مى دهد که منظور تنها خواندن آیات خدا یا نشر کتاب هاى آسمانى نیست، بلکه آن است که در توضیح و تفسیر و روشن ساختن آیات براى مردم بکوشند
3 در حدیثى از امام باقر علیه السلام حکایت شده که پیمان مؤکد در آیه ى فوق، در مورد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بوده است که بشارت هایى را که در مورد ایشان در تورات و انجیل آمده است براى مردم بیان کنند و کتمان نکنند
البته روشن است که مخفى کردن بشارت نبوت پیامبر صلى الله علیه و آله، یکى از بارزترین مصادیق کتمان آیات خداست، اما آیه ى فوق شامل هر نوع حق پوشى مى شود
4 تعبیر «کتاب خدا را پشت سر انداختند »، کنایۀ جالبى از عمل نکردن به کتاب خدا و فراموش کردن آن است؛ زیرا انسان هر برنامه اى را که مى خواهد ملاک عمل قرار دهد، پیش روى خود مى گذارد تا پى درپى به آن نگاه کند و هرگاه نخواهد بدان عمل کند، آن را پشت سر مى افکند
5 از آیه ى فوق برمى آید که انگیزه ى پنهان کارى و دین فروشى دانشمندان اهل کتاب، رسیدن به مال و مقام یا حفظ آنها بوده است آرى، علم به تنهایى براى سعادت انسان ها کافى نیست، پارسایى و عدم وابستگى به مقام و ثروت هم لازم است تا حقایق به دست مردم برسد
عالمى که گفت باشد و بس هرچه گوید نگیرد اندر کس
[ نظرات / امتیازها ]