در آیات متعددى از قرآن مجید، این تعبیر به چشم مى خورد که : قرآن مفاد کتب پیشین را تصدیق مى کند).
از جمله در آیات مورد بحث خواندیم : (مصدقا لما معکم ) و در آیات 89 و 101 سوره بقره مى خوانیم (مصدق لما) معهم .
و در آیه 48 مائده مى فرماید: و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب : (ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم در حالى این کتاب کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى کند).
همین امر سبب شده که جمعى از مبلغان یهود و مسیحى ، این آیات را سندى بر عدم تحریف تورات و انجیل بگیرند، و بگویند: تورات و انجیل در عصر پیامبر اسلام مسلما با تورات و انجیل امروز تفاوتى پیدا نکرده ، و اگر تحریفى در تورات و انجیلها رخ داده باشد، مسلما مربوط به قبل از آن است ، و چون قرآن صحت تورات و انجیل موجود عصر پیامبر اسلام را تصدیق نموده پس مسلمانان باید این کتب را به عنوان کتب آسمانى دست نخورده به رسمیت بشناسند.
پاسخ
آیات مختلفى از قرآن گواهى مى دهد که نشانه هاى پیامبر اسلام و آئین او در همان کتابهاى محرف که در دست یهود و نصارى در آن زمان بوده وجود داشته است ، زیرا مسلم است که منظور از تحریف این کتب آسمانى این نیست که تمام کتابهاى موجود باطل و بر خلاف واقع مى باشد، بلکه قسمتى از تورات و انجیل واقعى در لابلاى همین کتب وجود داشته و دارد، و نشانه هاى پیامبر اسلام ، در همین کتب و یا سائر کتابهاى مذهبى که در دست یهود و نصارى بوده ، وجود داشته است
(و الان هم بشاراتى در آنها هست ).
به این ترتیب ظهور پیغمبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و کتاب آسمانى او عملا تمام آن نشانه ها را تصدیق مى نموده زیرا با آن مطابقت داشته است .
بنابراین معنى تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل این است که صفات و ویژگیهاى پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و قرآن با نشانه هائى که در تورات و انجیل آمده مطابقت کامل دارد.
استعمال واژه تصدیق در معنى مطابقت در آیات دیگر قرآن نیز مشاهده مى شود، از جمله در آیه 105 سوره صافات به ابراهیم (علیه السلام ) مى گوید: قد صدقت الرویا (تو تصدیق خواب خود نمودى ) یعنى عمل تو مطابق خوابى است که دیده اى ، و در آیه 157 سوره اعراف چنین مى خوانیم .
الذین یتبعون الرسول النبى الامى الذى یجدونه مکتوبا عندهم فى التوراة و الانجیل ... این معنى صریحا بیان شده ، یعنى اوصافى که در او مى بینند مطابق است با آنچه در تورات یافته اند.
در هر حال آیات فوق چیزى جز تصدیق کردن عملى قرآن و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نسبت به نشانه هاى حقانیت او که در کتب گذشته بوده است نیست ، و دلالتى بر تصدیق تمام مندرجات تورات و انجیل ندارد بعلاوه آیات متعددى از قرآن حکایت از این مى کند که آنها آیات تورات و انجیل را تحریف نمودند، این خود شاهد زنده اى است بر گفتار بالا.
[ نظرات / امتیازها ]
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت علی علیهالسّلام فرمودهاند:
«اخترت من التوراة اثنی عشر آیة فنقلتها الی العربیة و انا انظر الیها فی کل یوم ثلاث مرات»؛
دوازده آیه از تورات انتخاب کردم و به عربی ترجمه کردم و هر روز سه مرتبه در آنها مینگرم:
«الاولی یابن آدم لا تخافن سلطاناً ما دام سلطانی علیک باق و سلطانی علیک باق ابدا»؛
1-ای فرزند آدم! از سلطانی بیم نکن تا زمانی که سلطنت من بر تو پایدار است و سلطنت من بر تو ابدی است.
«الثانیة یابن آدم لاتانس باحد ماوجدتنی فمتی اردتنی (1)مملوة و خزائنی مملوة ابدا»؛
2 -ای فرزند آدم! تا مرا مییابی با دیگری انس مگیر که خزانههای من همیشه مملو است.
«الثالثة یابن آدم لا تانس باحد ماوجدتنی فمتی اردتنی وجدتنی بارّا قریبا»؛
3-ای فرزند آدم! تا مرا مییابی با کسی طرح الفت نینداز که هر وقت مرا بخواهی به تو نزدیک و با تو مهربانم.
«الرابعة یابن آدم احبکَ فانت ایضا احببنی»؛
4-ای آدمی زاده! همانا من تو را دوست دارم پس تو هم مرا دوست بدار.
«الخامسة یابن آدم لاتامن من قهری حتی تجوز علی الصراط»؛
5-ای آدمی زاده تا از پل صراط نگذری از قهر من ایمن مباش.
«السادسة یابن آدم خلقتُ الاشیاء کلها لاجلک و خلقتکَ لاجلی و انت تغرمنی»؛
6-همه چیزها را برای تو آفریدم و تو را برای خودم در حالی که تو از من میگریزی؟
«السابعة یابن آدم خلقتک من تراب ثم من نطفة ثم من مضغة و لم اعی بخلقک ایعیینی رغیف اسوقة الیک»؛
7-تو را از خاک، سپس از نطفه آنگاه از مضغه آفریدم و در خلقت تو در نماندم. آیا از گرده نانی که میخوری در میمانم؟
«الثامنة یابن آدم اتغضب علی من اجل نفسک و لا تغضب علی نفسک لاجلی»؛
8-ای فرزند آدم! به خاطر خود بر من غضب میکنی، و به خاطر من بر خود خشم نمیگیری؟
«التاسعة یابن آدم علیک فریضتی و علیَّ رزقک فان خالفتنی فی فریضتی فانی لااخالفک فی رزقک»؛
9-ای فرزند آدم! تکلیفهای من بر عهدهی تو است و رزق تو بر عهدهی من، اگر تو در تکالیف من با من مخالفت کنی من در روزی تو با تو مخالفت نمیکنم.
«العاشرة یابن آدم کلٌّ یریدک لاجله و انا اریدک لاجلک فلا تغرمنی»؛
10-ای فرزند آدم! همه تو را برای خودشان میخواهند، و من تو را برای خودت، از من مگریز.
«الحادیة عشرة یابن آدم لاتطالبنی برزق غدٍ کما لا اطالبک بعمل غد»؛
11-ای فرزند آدم! روزی فردا را از من مطالبه نکن، همان طور که من عمل فردا را از تو مطالبه نمیکنم.
«الثانیة عشر یابن آدم ان رضیت بما قسمّت لک ارحت قلبک و بدنک و انت محمود. و ان لم ترض بما قسمت لک سلطت علیک الدنیا ترکض فیها کرکض الوحش فی البریة و لا تنال الا ما قدرت لک و انت مذموم»؛
12- ای فرزند آدم! اگر به آنچه قسمت تو کردم راضی شوی قلب و بدنت را آسوده میکنم و ستوده باشی و اگر ناراضی شوی دنیا را بر سرت مسلط میکنم تا چون آهوی بیابان به دنبالش بدوی و جز به مقدار روزی نیابی و دچار نکوهش گردی.
منبع: المواعظ العددیة، الباب الثانی عشر، الفصل الثانی، ص 255؛ به نقل از کتاب گنج حکمت.
[ نظرات / امتیازها ]
1- آمدن کتب آسمانى ، جلوه اى از قیّومیّت خداست . (القیّوم نزّل علیک الکتاب )
2- نزول قرآن بر پیامبر، مربوط به شخصیّت او و تکریم خداوند از اوست . (نزل علیک الکتاب ) کلمه ((علیک )) مقدّم بر کلمه ((الکتاب )) است .
3- قرآن از هرگونه باطلى مصونیّت داشته و منطبق با حقیقت است . (بالحقّ)
4- کتاب هاى آسمانى انبیا، مؤ یّد یکدیگرند. (مصدّقا لما بین یدیه )
5- تصدیق کتب آسمانى پیشین ، عاملى براى وحدت خداپرستان و یکى از شیوه هاى دعوت دیگران است . (مصدّقاً)
6- تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل ، حقّى بزرگ بر ادیان سابق است ، و گرنه با خرافاتى که وارد تورات و انجیل شده ، آسمانى بودن آنها به کلّى فراموش مى شد. (مصدّقاً)
7- با آنکه مراحل تربیت الهى ، ابزار و دستورالعمل هاى آن در هر زمان و شرایط متفاوت بوده اند، ولى از آهنگ تکاملى ووحدت در هدف برخوردارند. (مصدقاً)
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]