إِنَّ اَللّٰهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ :به درستى که ذاتى که جامع صفات کمالیه و منزه از نقایص و سزاوار پرستش باشد، پروردگار من و پروردگار شما است، فَاعْبُدُوهُ : پس او را پرستش و ستایش کنید به خلوص نیت، و غیر را شریک او مگردانید، هٰذٰا صِرٰاطٌ مُسْتَقِیمٌ :اینست راه راست و رسانندۀ به نجات
تبصره: قول اول، براى تمهید حجت؛ و قول دوم، براى تقریب حجت است به حکم، و لذا فَاتَّقُوا اَللّٰهَ ،به کلمۀ «فاء» مترتب نمود، یعنى چون آوردم شما را معجزات باهره و آیات ظاهره، پس بترسید خدا را در مخالفت، و پیروى کنید مرا در دعوت بعد شروع در دعوى نموده به اشاره و قول مجمل که: إِنَّ اَللّٰهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ ،تا اشاره باشد به استکمال قوۀ نظریه به اعتقاد صحیح و درست که آن معرفت حق و توحید است پس از تکمیل قوۀ عالمه، در صدد تکمیل قوۀ عامله برآید، چنانچه فرموده: فَاعْبُدُوهُ ،چه آن امر به ملازمت طاعت باشد که اتیان به اوامر و اجتناب از مناهى است و بعد از آن تقریر فرموده به آنکه جمع بین دو امر، طریقى است که ملازم به استقامت و صراط مستقیم است که: هٰذٰا صِرٰاطٌ مُسْتَقِیمٌ
تتمه: طبرسى رحمه الله فرماید: آیه شریفه حجت است بر ابطال قول نصارى که عیسى را پسر خدا دانستند؛ بدین تقریر که: مرا نسبت ندهید به خدا، زیرا من بندۀ او هستم چنانچه شما بندۀ او هستید پس ذات یگانۀ او را عبادت کنید که اینست صراط مستقیم
علامه مجلسى رضوان الله علیه به سندهاى معتبر از حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت نموده که: حضرت عیسى بن مریم علیه السّلام سنگ در زیر سر مى گذاشت در وقت خوابیدن، و جامه هاى کهنه مى پوشید، و نان و خورش او گرسنگى بود، و چراغش در شب مهتاب، و سایه اش در زمستان مشرق و مغرب زمین هرجا که آفتاب مى تابید، و میوه و ریحانش گیاه ها بود که از زمین براى حیوانات مى روئید، و زنى نداشت که مفتون او گردد، و فرزندى نداشت که غم او را بخورد، و مالى نداشت که او را از یاد خدا بازدارد، و طمعى از مردم نداشت که او را ذلیل گرداند چهارپایش، دو پایش، و خدمتکارش دستهایش بود
[ نظرات / امتیازها ]