● رد ادعای برتری یهودیان
این آیه شریفه ، کلام یهود را رد نموده و آنچه را که با کلام خود«لَیْس عَلَیْنَا فی الأُمِّیِّینَ سبِیلٌ» نفی میکردند را اثبات میکند، آنها میگفتند: امیین تسلطی بر ما ندارند، آیه مورد بحث میفرماید خیر، شما امتیازی بر امیین ندارید و تقدم و تسلط حق هر کسی است که تقوا داشته باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 416 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : یهودی |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «َأوْفی»
کلمه «َأوْفی» فعل ماضی از مصدر باب افعال یعنی ایفاء است و ایفای عهد به معنای تتمیم آن و حفظ آن از بهانه و نقص است و توفیه که مصدر باب تفعیل است به معنای بذل و بخشش بطور کامل و وافی است و استیفاء که مصدر باب استفعال است به معنای گرفتن بطور کامل و وافی است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 416 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از کلمه «عهد»
مراد از عهد خدا - بطوری که آیه بعدی میفرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یَشترُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ...»(آل عمران/77) آن پیمانی است که خدای عزوجل از بندگان خود گرفته است که عبارت است از: تنها او را بپرستند و به او ایمان آورند و یا مراد از آن، مطلق عهد است که عهد خدا هم یکی از مصادیق آن است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 416 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : وفای به عهد |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شروط حصول کرامت و تقرب الهی
کرامت الهیه و محترم بودن در درگاه خدا آنقدر مبتذل و آسان نیست که هر کس خود را به صرف خیال منتسب به خدا کند، و یا به آن برسد و یا هر متکبر و فریبکاری انتساب خود را کرامت پنداشته و نژاد خود و یا دودمانش را به ملاک همین انتساب خیالی تافته جدا بافته بداند، بلکه رسیدن به کرامت الهی شرایطی دارد و آن وفای به عهد و پیمان خدا و داشتن تقوا در دین خدا است، اگر این شرائط تمام شد کرامت حاصل میشود، یعنی آدمی مورد محبت و ولایت الهی قرار میگیرد، ولایتی که جز بندگان با تقوای خدا کسی به آن نمیرسد و اثر آن نصرت الهیه و حیات سعیدهای است که باعث آبادی دنیا و صلاح باطن اهل دنیا و رفعت درجات آخرتشان میشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : جمله : « فَإِنَّ اللَّهَ یُحِب الْمُتَّقِینَ» از قبیل بکار بردن کبری در جای صغری، به منظور کوتاه گوئی است.
(موسوی همدانی(مترجم): خواننده عزیز توجه داشته باشد که این دو کلمه از اصطلاحات علم منطق است ، علمی که در تعریفش گفتهاند : آلتی است قانونی که مراعات آن ذهن را از خطای در فکر حفظ میکند و دو کلمه مذکور دو رکن برهان است ، در اولی اثبات میشود که فلان چیز مصداق فلان عنوان است ، مثلا عالم متغیر است و در دومی اثبات میشود که بطور کلی هر متغیری حادث و مسبوق به عدم است و از آن صغری و این کبری نتیجه گرفته میشود که عالم حادث است).
و تقدیر کلام چنین است ، بلی من اوفی بعهده و اتقی ، فان الله یحبه ، لانه متق و الله یحب المتقین ( بلی کسی که به عهد خود وفا کند و پرهیزکار باشد ، خدا دوستش میدارد ، برای اینکه چنین کسی مصداق عنوان متقی است و خدا بطور کلی متقیان را دوست میدارد ، پس آن شخص وفادار را دوست میدارد ) و منظور این است که به یهودیان بفهماند کرامت و احترام آدمی در درگاه خدا به ادعا نیست و شما با گفتن :« لَیْس عَلَیْنَا فی الأُمِّیِّینَ سبِیلٌ »(آل عمران/75) صاحب کرامت نمیشوید بلکه تنها کسی در نزد خدا کرامت دارد که خدا دوستش بدارد .
در نتیجه مفاد کلام چنین است : کرامت الهیه و محترم بودن در درگاه خدا آنقدر مبتذل و آسان نیست که هر کس خود را به صرف خیال منتسب به خدا کند ، و یا به آن برسد و یا هر متکبر و فریبکاری انتساب خود را کرامت پنداشته و نژاد خود و یا دودمانش را به ملاک همین انتساب خیالی تافته جدا بافته بداند ، بلکه رسیدن به کرامت الهی شرایطی دارد و آن وفای به عهد و پیمان خدا و داشتن تقوا در دین خدا است ، اگر این شرائط تمام شد کرامت حاصل میشود ، یعنی آدمی مورد محبت و ولایت الهی قرار میگیرد ، ولایتی که جز بندگان با تقوای خدا کسی به آن نمیرسد و اثر آن نصرت الهیه و حیات سعیدهای است که باعث آبادی دنیا و صلاح باطن اهل دنیا و رفعت درجات آخرتشان میشود .
پس کرامت الهیه این است نه اینکه خدای تعالی مردمی را بدون هیچ مزیتی بر گردن همه بندگان خود - چه صالح و چه طالح ، سوار نموده و اختیار تام به آنان بدهد تا هر رفتاری دلشان خواست با بندگان او بکنند ، یک روز بگویند - هیچ امی و غیر اسرائیلی حق چون و چرا در کار ما اسرائیلیان که اهل کتابیم ندارد ، روز دیگر بگویند : تنها اولیای خدا مائیم و نه هیچکس دیگر و روزی دیگر بگویند : ما فرزندان خدا و دوستان اوئیم و با مطلق العنان گذاشتنشان به سوی افساد در زمین و هلاک ساختن حرث و نسل هدایتشان کند .
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج3، ص: 416 و 417 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : کرامت |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکته ها-هدایت انسان -
محمد فردين دوست
نکته ها
وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است:
الف: عهدى که خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسانها بسته است.[76]
ب: عهدى که انسان با خدا مىبندد.[77]
ج: عهدى که انسان با مردم مىبندد.[78]
د: عهد رهبر با امّت و بالعکس.[79]
--------------------------------------------------------------------------------
76) ألم أعهد الیکم یا بنى آدم...» یس، 60.
77) و منهم من عاهد اللّه لئن آتانا من فضله...» توبه، 75.
78) و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا...» بقره، 177.
79) الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم» انفال، 56.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : ویژگی های قرآن |
گوینده : محمد فردین دوست |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● کلمه ((بلى )) -
مسعود ورزيده
کلمه ((بلى )) در لغت عرب براى اثبات مطلبى است ولى معمولا در مواردى ذکر مى گردد که سؤ ال به صورت منفى طرح شود، مانند اینکه خداوندمى فرماید: ا لست بربکم ((آیا من پروردگار شما نیستم )) قالوا بلى ((گفتند: آرى )).
همچنانکه کلمه ((نعم )) در جواب سؤ ال اثباتى ذکر مى گردد مانند: فهل وجدتم ما وعد ربکم حقا قالوا نعم ((آیا آنچه را پروردگار شما وعده داده بوده به حقیقت یافتید؟ گفتند: آرى )).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : کلمه |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● انواع پیمان و وفای به عهد -
عبدالله عبداللهي
1 وفاى به عهد و امانت دارى در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است
در حدیثى از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که
اداى امانت بر همه ى شما لازم است سوگند به خدایى که محمد صلى الله علیه و آله را به حق برانگیخت، اگر قاتل پدرم حسین بن على بن ابى طالب علیهما السلام همان شمشیرى را که با آن مرتکب قتل او شد، به صورت امانت به من مى سپرد [و من از او مى پذیرفتم]، امانت او را بازپس مى دادم
2 پیمان داراى اقسامى است و وفاى به عهد نیز مراحلى دارد:
الف) عهد خدا از طریق فطرت یا از طریق پیامبران با انسان؛
ب) عهد انسان با خدا؛
ج) عهد مردم با یکدیگر؛
د) عهد رهبر با امت و بالعکس
وفاى به عهد در تمام اقسام و مراحل فوق لازم است
آدمى گر خون بگرید از گران بارى رواست کانچه نتوانست بردن آسمان، بر دوش اوست
(صائب)
3 این آیه تقوا و پارسایى را معیار دوستى با خدا مى داند، البته زمینه ى محبت و لطف الهى نسبت به انسان و مقیاس ارزش و شخصیت انسان نزد خداست
4 وفادارى نسبت به پیمان و امانت دارى از مصادیق تقوا و پارسایى است که به خاطر اهمیتش، جداگانه در کنار تقوا ذکر شده است
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : وفای به عهد |
گوینده : عبدالله عبداللهی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.