أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (37)
بعد از آن شواهد قدرت و توحید را بیان فرماید:
أَ وَ لَمْ یَرَوْا: آیا ندیدهاند و ندانستهاند، أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ: بدرستى که خداى تعالى فراخ مىگرداند و وسعت مىدهد روزى را، لِمَنْ یَشاءُ: براى هر که مىخواهد به حکمت و مصلحت، وَ یَقْدِرُ: و تنگ مىسازد نسبت به هر که مىخواهد و حکمت و مصلحت مقتضى باشد. إِنَّ فِی ذلِکَ: بدرستى که در این قبض و بسط و فراخى و تنگى و زیادى و کمى، لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ: هر آینه دلایل عبرت است براى گروهى که ایمان آرند و تصدیق کنند حکم الهى را در قبض و بسط، و شکر کنند در سرّاء و صبر نمایند در ضرّاء، چه بناى کار مؤمن و اساس امر ایمان بر این دو صفت است تا استدلال کنند به آن بر کمال قدرت و حکمت الهى.
تبصره: یکى از اصول معتقدات ایمانى آنست که ذات احدیت خداوند
متعال، حکیم على الاطلاق است، یعنى افعال صادره سبحانى بر وفق حکمت و مصلحت مىباشد؛ بنابراین قبض و بسط روزى نسبت به تمام ذى روح، مطابق است با مصلحت واقعیه نفس الامریه؛ بنابراین شخص مؤمن مقام تسلیم و رضا را داراست نسبت به آنچه خداى تعالى در باره او مقدر ساخته، و البته به او خواهد رسید.
در مواعظ لقمان حکیم به فرزند خود فرماید: ملازم باش با قناعت و رضا به آنچه خدا قسمت تو ساخته. بدرستى که دزد هرگاه دزدى کند، خدا حبس فرماید روزى او را، و باشد بر او گناه آن دزدى، و اگر صبر مىکرد هر آینه نائل مىشد آن را و مىآمد او را روزى از وجهى که مقرر و مقدر شده است براى او در نزد خداوند سبحان «
[ نظرات / امتیازها ]
أَ وَ لَم یَرَوا أَنَّ اللّهَ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدِرُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یُؤمِنُونَ (37)
آیا نمیبینند اینکه خداوند بسط میدهد روزی را از برای هر که بخواهد و تنگ میگیرد برای دیگری بدرستی که در اینکه بسط و تقدیر آیاتیست برای قومی که ایمان میآورند.
نظر به اینکه افعال الهی تمام موافق حکمت و مصلحت است و آنچه میکند عین صلاح است و حال بندگان خود را میداند که زید مثلا صلاح او در بسط است و غنا و عمر و در تضییق و فقر، چنانچه در حدیث قدسی است میفرماید
«ان من عبادی من لا یصلحه الا الغنی فان افقرته لافسده ذلک و ان من عبادی من لا یصلحه الا الفقر فان اغنیته لافسده ذلک فمن لم یصبر علی بلائی و لم یرض بقضایی فلیطلب ربا سوای و لیخرج من ارضی و سمائی»
و حکم و مصالح آن را جز خدا نمیداند و آنچه که بتوان از آیات شریفه و اخبار آل اطهار استفاده نمود چند چیز است:
1- اینکه بعض بندهگان ضعیف الایمان تا مادامی که در توسعه است بعبادت و بندهگی قیام دارد و اگر بر او تضییق شد کلمات کفرآمیز از او صادر میشود و از دین خارج میشود و بسا بعض دیگر بعکس که اگر روی غنا و ثروت را دید طاغی و باغی میشود و از دین بیرون میرود.
2- امتحان بندهگان است که در غنی شکر گذاری میکند یا نمیکند و در فقر صبر و تحمل دارد یا ندارد.
3- ادعیه و اعمال صالحه و احسان به بندهگان بسا مورث توسعه میشود و معاصی و بخل
و بعض صفات خبیثه بسا باعث فقر میگردد.
4- بسا نسبت به کفار و ظلمه، توسعه و غنی، بلا و عقوبت آنها است چنانچه میفرماید وَ لا یَحسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُملِی لَهُم خَیرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِی لَهُم لِیَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِینٌ (سوره ال عمران آیه 178) و فقر و ضیق نسبت به مؤمن لطف و عنایت او است برای اینکه آلوده به زخارف دنیوی نشود و اجرش در قیامت زیاد شود و حکم دیگر، لذا میفرماید:
أَ وَ لَم یَرَوا أَنَّ اللّهَ یَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن یَشاءُ وَ یَقدِرُ چه بسیار غنای یک نفر امتحان چندین نفر است و فقر دیگری امتحان جماعتی میگردد ولی درک اینکه حکم و مصالح را نمی کنند مگر مؤمنین که میفرماید: إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَومٍ یُؤمِنُونَ.
[ نظرات / امتیازها ]