وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِیناً (36)
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ: و نباشد و سزاوار نیست و شایسته نباشد و نرسد هیچ مردى مؤمنى را، وَ لا مُؤْمِنَةٍ: و نه هیچ زن ایمان آورندهاى را، إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً: وقتى حکم فرماید خدا و رسول او امرى را، أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ:
آنکه باشد مر، ایشان را اختیارى، مِنْ أَمْرِهِمْ: از کار خود چیزى را از فرمان خدا و رسول، بلکه واجب باشد بر ایشان که اختیار خود را تابع خدا و رسول سازند و ابدااظهارى نکنند.
بعد از آن تهدید فرماید از مخالفت خدا و رسول: وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ: و هر که نافرمانى و مخالفت نماید خدا و رسول او را در اوامر و نواهى، فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِیناً: پس به تحقیق گمراه شود از حق و حقانیت، گمراهى هویدا و آشکارا، زیرا امر از دو حال خارج نیست: 1- آنکه مخالفت فرمان خدا و رسول نماید و آن را حلال داند، در این صورت کافر و بدون توبه معذّب به عذاب الیم است. 2- آنکه مخالفت فرمان خدا و رسول نماید به شهوت و غفلت، در این صورت عاصى و فاسق خواهد بود.
تبصره: در آیه شریفه اشاراتى است: 1- اعلان از حضرت سبحان به لسان قرآن به عموم مؤمنین و مؤمنات در هر عصر و زمان، که سزاوار و شایسته و حقى نیست براى هیچ فردى و اختیارى در مقابل فرمان خدا و رسول، بلکه باید منقاد و مطیع شوند چنانچه لازمه ایمان حقیقى همین است. 2- معطوف بودن رسول با ذات احدیت، دال است بر آنکه متلازم است امر رسول به امر خدا، و مخالفت پیغمبر عین مخالفت خدا، و انفکاک و جدائى از هم نخواهد داشت.
3- تهدید و وعید عظیمى است نسبت به مخالفین فرامین الهى و اوامر حضرت رسالت پناهى که در دنیا از صراط مستقیم گمراه و در آخرت از بهشت و نعیم ابدى محروم مىباشند.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ ما کانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ إِذا قَضَی اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الخِیَرَةُ مِن أَمرِهِم وَ مَن یَعصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً مُبِیناً (36)
و نیست از برای مؤمن و مؤمنه زمانی که خداوند حکم فرماید و رسول او امری را اینکه بوده باشد از برای آنها اختیاری از امر خود که بتوانند مخالفت کنند و کسی که مخالفت کرد و معصیت خدا و رسول نمود پس به تحقیق گمراه شده است گمراهی آشکاری.
مسئله: اوامر الهیه و احکام شرعیه و دستورات اسلامیه و فرامین رسول اللّه (ص) و حکم رسول و امام و مجتهد جامع الشرائط واجب الاطاعه بر تمام افراد مؤمنین است چه در نفوس باشد و چه در اموال حتی اگر بفرماید بروید به جهاد و کشته شوید باید رفت یا بفرماید اینکه زن را باید بگیری یا رها کنی یا اولاد یا پدر و مادر خود را بقتل رسانی واجب است اطاعة کردن. مفسرین اینکه آیه شریفه را گفتند وارد شده در مورد زید بن حارثه و زینب بنت جحش که دختر عمه رسول اللّه بود دختر امیة بنت عبد المطلب و اینکه زینب بسیار جمیله بود و چون زید غلام پیغمبر بود و پسر خوانده پیغمبر حضرت تشریف برد که زینب را خواستگاری کند برای زید زینب اولا خیال کرد که آمده حضرت برای خود خواستگاری کند چون فهمید برای زید آمده اباء و امتناع نمود که برای غلامش و پسر خوانده او میخواهد و برادر زینب عبد اللّه بن جحش هم امتناع کرد و زینب عرض کرد یا رسول اللّه من دختر عمه شما هستم مرا برای زید خواستگاری میفرمایی اینکه آیه نازل شد.
وَ ما کانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ إِذا قَضَی اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الخِیَرَةُ مِن أَمرِهِم زینب عرض کرد اختیار من بدست شما است حضرت او را برای زید تزویج کرد و لکن ما مکرر گفتهایم که مورد مخصص نیست و آیه عام است
[ نظرات / امتیازها ]