وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ «10»
چون حق تعالى ذکر منیبین نمود قصه حضرت داود و سلیمان علیهما السّلام را که در کمال انابه بودند، در عقب آن ذکر فرماید:
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا: و هر آینه بتحقیق عطا فرمودیم داود علیه السّلام را
از نزد ما زیادتى نعمت نسبت به سایر مردمان که آن نبوت بود، یا اعطاى زبور، یا حسن خلق با رعیت، یا توفیق عدل در حکم و فصل خطاب، یا بخشایش بر عاجزان و مساکین، یا حلاوت مناجات، یا علم به آنکه جز به بارگاه الهى پناهى نیست.
در عین المعالى- مراد حسن صوت است که هرگاه حضرت داود علیه السّلام زبور مىخواند، سباع و وحوش از منازل بیرون آمده استماع مىنمودند و طیور از نغمات جان فزایش مضطرب گشته خود را از هول بر زمین افکندى.
و اکثر مفسران برآنند که مراد، اعطاى مزیت نعمت است به او نسبت به انبیاى دیگر و آن اینست که: یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ: (بدل «اتینا» بتقدیر «قلنا») یعنى گفتیم اى کوهها بازگردانید آواز خود را با داود در وقت تسبیح او، یعنى موافقت کنید در تسبیح با او. وَ الطَّیْرَ: و همچنین گفتیم مرغان را که بازگردانید تسبیح او را. در این موافقت تسبیح کوهها و مرغان با حضرت داود علیه السّلام چند قول است:
1- حق تعالى صدائى در کوهها و مرغان خلق مىکرد در وقت ذکر نمودن آن حضرت، مانند ایجاد صوت در شجره طور سینا.
2- خداى تعالى ایشان را در آن وقت شعور و زبان عطا مىفرمود که با آن حضرت ذکر مىکردند.
3- مسخرات او بودند، هر اراده در کوه کند از بیرون آوردن معادن و کندن چاهها و غیر آن به آسانى میسر شود، و هرحکم که مرغان را فرماید اطاعت کنند.
4- حامل داود باشند بر تسبیح وقتى که تأمل در آن نماید از غرائب حکمت و ت؛ و اصح و اشهر قول اول است.
تبصره: اصل نظم چنین است: (وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا بتأویب الجبال و الطّیر) و تغییر آن به این نظم به جهت دلالت بر فخامت عظم شأن و کبریاء سلطانیه او سبحانه و عزت ربوبیت و جلال ابهت او است که کوهها و طیور را مانند عقلا گردانیده که منقاد امر اویند در نفوذ مشیت او در آنها، و اشعار به آنکه هیچ حیوان و جماد و ناطق و صامت نیست مگر که منقاد مشیت او غیر ممتنع از اراده او جلّت عظمته و برهانه است.
جلد 10 - صفحه 512
نقل شده که چون حضرت داود علیه السّلام تسبیح گفتى، کوهها به صدا او را امداد نمودى و مرغان بر زیر او صف کشیده به الحان دلاویز امداد او نمودى، «1» و بسیار کس از مستمعان از نغمات آنها بیهوش شدى.
و مروى است که حضرت داود در شب تغییر لباس نمودى و در کوچهها گردیدى و به هر کس رسیدى پرسیدى سلوک داود با رعیت چگونه است، همه او را به وصف جمیل ستایش مىکردند؛ و این به جهت آن بود که چون سلطنت داشت مىخواست اگر از حکّام او تعدى به کسى رسیده باشد در تلافى آن کوشد. شبى به این دستور در کوچهها تردّد مىکرد، حق تعالى ملکى را به صورت مردى نزد او فرستاد و بنا به عادت از او پرسید که والى شما چگونه است، گفت: بسیار نیکو شخصى بود اگر در او یک خصلت نبودى. گفت آن چیست؟ گفت آنکه از بیت المال نخورد و از کسب دست خود خوردى «2».
و از حضرت صادق علیه السّلام نیز مروى است که: انّ اللّه اوحى الى داود نعم العبد انت لو لا انّک تأکل من بیت المال: یعنى حق تعالى وحى فرمود به داود که نیکو بندهاى مىبودى اگر از بیت المال نمىخوردى «3».
حضرت داود علیه السّلام چهل شبانه روز گریه و زارى کرد و از او سبحانه طلب کسبى مىنمود تا معیشت او از آن بگذرد، حق تعالى آهن را بر دست او نرم گردانید و زره ساختن را به او تعلیم فرمود. وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ: و نرم گردانیدیم براى او آهن را بىآتش و مطرقه، چنانچه آهن را در دست او به مثابه موم بودى که در آن هر تصرف که خواستى نمودى. نزد بعضى این به جهت شدت قوت و فرط قبض او نه آنکه آهن نرم شده بود.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ لَقَد آتَینا داوُدَ مِنّا فَضلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیرَ وَ أَلَنّا لَهُ الحَدِیدَ «10»
و هر آینه به تحقیق ما دادیم داود را از جانب خود فضلی ای کوهها متابعت کنید و همراهی کنید با داود و پرندهها و رام کردیم از برای داود آهن را ...
حضرت داود خداوند به او نبوت و سلطنت و علم افاضه فرمود که در قضیه جنگ طالوت حضرت داود جالوت را کشت که میفرماید: وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللّهُ المُلکَ وَ الحِکمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا یَشاءُ (بقره آیه 251). و خداوند زبور را بر او فرستاد چنانچه میفرماید:
وَ آتَینا داوُدَ زَبُوراً (نساء آیه 163، اسری آیه 57). گفتند زبور داود مشتمل بر صد و پنجاه
سوره بود و نبود در او حکمی از احکام چون بر شریعت موسی بودند تا زمان عیسی (ع) و مشتمل بود بر حکم و مصالح و مواعظ و تحمید و تمجید و ثناء. و در قرآن خبر میدهد که در زبور بشارت به وجود پیغمبر اسلام و ظهور حضرت بقیة اللّه و رجعت ائمه اطهار نوشته شده که میفرماید:
وَ لَقَد کَتَبنا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ أَنَّ الأَرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ. ذکر قرآن مجید است و عباد اللّه الصالحین ائمه طاهرین، لذا میفرماید:
وَ لَقَد آتَینا داوُدَ مِنّا فَضلًا که نبوت و سلطنت و علم و زبور است.
یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ موقعی که داود تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر میگفت کوهها و سنگ ریزهها هم با او میگفتند و اینکه دلیل است بر اینکه که جمادات هم تسبیح میکنند، چنان چه در بسیاری از آیات دارد و مکرر بیان کردهایم و احتیاج به تأویلات مفسرین نداریم.
وَ الطَّیرَ طیور هم با او ذکر میگفتند و اینکه هم از باب مثال است و الا تمام نباتات و حیوانات هم اشتغال به ذکر دارند: وَ إِن مِن شَیءٍ إِلّا یُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لکِن لا تَفقَهُونَ تَسبِیحَهُم (اسراء آیه 44).
وَ أَلَنّا لَهُ الحَدِیدَ لین نرمی است آهن در دست او نرم میشد، دارد مثل موم.
[ نظرات / امتیازها ]