بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ (37)
بَلْ جاءَ بِالْحَقِ: بلکه آمد بسوى ایشان حق و حقانیت، یا آورد به ایشان دین حق و کتاب حق را، وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ: و تصدیق کرد پیغمبرانى که
پیش از او بودند به این معنى که به ایشان آورد آنچه انبیاء به آن مبعوث شدند از کلمه توحید، یا آنچه بشارت داده بودند از ظهور دین اسلام.
[ نظرات / امتیازها ]
بَل جاءَ بِالحَقِّ وَ صَدَّقَ المُرسَلِینَ (37)
بلکه اینکه پیغمبر اکرم از جانب خداوند عالم آمده بحق و واقعیت و تصدیق فرموده پیغمبران را که قبل از آن آمده بودند.
(توضیح کلام) اینکه اگر اینکه قرآن مجید و تصدیق اینکه پیغمبر اکرم نبود هیچ دلیلی بر نبوت احدی از انبیاء سلف نداشتیم و ما اینکه مطلب را در مجلد اول کلم الطیب از صفحه 260 الی صفحه 300 در چهل صفحه مفصلا بیان کردهایم البته لطفا مراجعه فرمائید و خلاصه آن اینست که اما انبیاء قبل موسی نه امتی از آنها هست و نه کتابی در دست هست و نه سندی بر دعوی نبوت آنها داریم و اما موسی و توریة او و دعاوی یهود از جهاتی باطل است که از کتب عهد قدیم که یهود تمام آنها را معتقد هستند ثابت کردهایم یکی از جهت قطع تواتر آنها سه مرتبه و سر آنها در شرک و خرابی بیت المقدس و اورشلیم و غارت سلاطین مشرکین تمام آنچه در آنها بود که دیگر اسمی از توریة و موسی باقی نماند که در مرتبه اول سند توریة منتهی میشود بالقیاء کاهن که گفت من توریة را در کثافات بیت المقدس یافتم سپس باب شرک رواج پیدا کرد و در دفعه دوم سند منتهی میشود بعزرای کاهن و در دفعه سوم باز از بین رفت یک نفر قسی القلبی گفت توریة نزد من است بعلاوه تناقضاتی که در اینکه توریة دست یهود هست و اموری که بر خلاف عقل دارد که نمیتواند انکار کنند و اما انجیل اولا چهار انجیل دارند که بین آنها تناقضات و کفریات بسیاری هست و هر یک آنها مستند بیک نفر از حواریون عیسی میشود آنهم در عهد جدیدخود نصاری آن قدر مذمت از اینها شده که اینکه صاحبان اناجیل از قابلیت تصدیق افتاده فقط قرآن مجید و تصدیق اینکه پیغمبر است بر انبیاء سلف که میفرماید بَل جاءَ بِالحَقِّ وَ صَدَّقَ المُرسَلِینَ و مشرکین و یهود و نصاری که اینکه قرآن را قبول ندارند و اینکه پیغمبر را معتقد نیستند هیچگونه مدرکی برای انبیاء سلف ندارند.
[ نظرات / امتیازها ]