از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و اذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوه ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا):(و زمانی که به سفر می روید و بیم آن دارید که کفار شما را گرفتار سازند گناهی بر شمانیست ، اگر نماز را شکسته می خوانید ،چون کفار دشمن آشکار شمایند)یعنی هرگاه به سفر رفتید ،مانعی از حرج و گناه نیست که چیزی را از نماز کم کنید و این عبارت ظاهر در جواز است اما این گفتار منافاتی با حکم وجوب شکستن نمازندارد، چون آیه در مقام تشریع حکم به طور بالجمله است نه توضیح همه خصوصیات آن و مراد از (خوف فتنه ) ترس از شکنجه و کشتن و زدن است واین عبارت افاده می کند که ابتداء شکستن نماز برای خوف فتنه و ترس از دشمن تشریع شد و این خصوصی بودن مورد با عمومیت تشریع در جمیع صورسفرهای مشروع منافاتی ندارد و در آخر می فرماید: کافران همواره در جستجوی فرصت برای سرکوب شما هستند و دشمنی آشکار برای شما می باشند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : بنده نظرم این است که این آیه برای مسافران درخطرنازل شده نه برای مسافران دررفاه برای مسافری که ترس از حمله راهزن وکفاردارد وشامل مسافر عادی ودرامان نمیشود
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
وجه اوّل این است که منظور از قصر نماز همان کم کردن رکعات نماز است، وجه دوّم آن است که منظور از این قصر صلاة کم کردن کیفیت و تغییر هیئت و کیفیت نماز است مثل اینکه به جای رکوع ایما کند اشاره کند و به جای سجده هم اشاره کند، وجه سوّم آن است که منظور از قصر صلاة جمع بین صلاتین است چون بسیاری از اهل‌سنّت جمع بین دو نماز را جایز نمی‌دانستند مگر در روز عرفه و در شب مشعر، یکی جمع تقدیم است و دیگری جمع تأخیر وگرنه جمع بین دو نماز را در حال عادی جایز نمی‌دانستند بر خلاف مذهب اهل‌بیت(علیهم السلام) که جمع بین دو نماز را در تمام حالات جایز می‌دانستند ولی منظور از این قصر همان کم کردن رکعات نماز است نه تغییر کیفیت و نه جمع.
تغییر کیفیت در مسئلهٴ نماز خوف مطرح است ولی در مسئلهٴ نماز مسافر مطرح نیست چه اینکه منظور از کم کردن رکعات فقط همین است که نمازهای چهار رکعتی در سفر به دو رکعت تقلیل می‌یابد و نماز مغرب که سه رکعت است فرق بین سفر و حضر نیست چه اینکه نماز مسافر که دو رکعت است همیشه دو رکعت است این‌‌چنین نیست که اگر مسافر در حال امن بود نماز او دو رکعت است و در حال خوف بود نماز او یک رکعت، این‌‌چنین نیست پس منظور از این قصر، قصر رکعات نماز است آن‌هم رکعات نمازهای چهار رکعتی به دو رکعت تنزّل می‌کند و نماز سه رکعتی همچنان محفوظ است البته نافله‌های نمازهای چهار رکعتی حذف می‌شود که آن دیگر قصر نیست آن حکم فقهی جدایی دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : بنام خدا.
با سلام. بنظر خداوند امر بر موضوع نماز شکسته (کوتاه) نکرده و به اختیار گذاشته که وقتی میفرماید باکی نیست... یعنی میتوانی و اگر این کار را کردی نگران نباش.. یعنی اختیار داری در شرایط سخت شکسته بخوانی ونمازت درست است. حال اگر ضرورت نداشت کامل بخوان.
در تایید این مطلب ادامه ایه شریفه که علت کوتاه شدن ان هلاکت و رنج در سفر است. مثلا بنده در یک سفر تفریحی هستم و ضرورتی برای کوتاه خواندن وجود ندارد.بلکه باید با پرودگار بیشتر به راز و نیایش و شکر و ستایش بپردازم. بنابراین بنظر اینجانب و استنباط از ایه شریف این است که نماز مسافر هم کامل و هم شکسته درست است و به اختیار گذاشته شده است.
میرسعید
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
اینکه فرمود: ﴿إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاَةِ إِنْ خِفْتُمْ﴾ خوف را شرط کرد ظاهرش این است که اگر مسافر در حال امن بود و خوف نداشت نمازش تمام است قصر نیست برای اینکه شرط مفهوم دارد ولی باید گفت شرط گرچه مفهوم دارد لکن در جایی برای جملهٴ شرطیه مفهوم منعقد می‌شود که ذکر شرط برای نکته‌ای نباشد و اما اگر معلوم شد که ذکر آن شرط برای نکتهٴ خاصی است چنین جملهٴ شرطیه‌ای مفهوم ندارد چون اینکه فرمود: ﴿إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ﴾ که ظاهرش دلالت خوف و شرطیت خوف است چون هم به قرینهٴ سیاق که بحث در جهاد بود و هم به شهادت قرینهٴ داخلی که فرمود: ﴿إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکَافِرِینَ کَانُوا لَکُمْ عَدُوا مُبِیناً﴾ چون آن روز بسیاری از این سفرها با خوف همراه بود لذا این قید وارد مورد غالب است اگر این قید وارد مورد غالب بود چنین قیدی به چنین شرطی مفهوم ندارد نظیر آنچه که در سورهٴ مبارکهٴ «نور» بیان شد. در سورهٴ «نور» آیهٴ ٣٣ این است که ﴿وَلاَ تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَی الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً﴾ یکی از مثالهای معروفی که در کتابهای اصول ملاحظه فرمودید همین است آنجایی که برای شرط نکتهٴ دیگری است مثل ذکر غالب و مانند آن چنین شرطی مفهوم ندارد مضمون آیهٴ ٣٣ سورهٴ «نور» این نیست که اگر این کنیزها ارادهٴ عفّت نداشتند شما می‌توانید آنها را به ناپاکی امر کنید و اگر ارادهٴ عفّت کردند نمی‌توانید این‌‌چنین نیست بلکه وادار کردن به ناپاکی حرام است چه آنها بخواهند چه آنها نخواهند حالا چگونه اگر آنها مایل بودند وادار کردند متمشّی می‌شود بحث دیگری است.
غرض آن است که آن جملهٴ شرطیه در آیهٴ ٣٣ سورهٴ «نور» مفهوم ندارد که ﴿إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً﴾ اکراه حرام باشد و اگر ارادهٴ تحصّن و عفّت نکردند اکراه حرام نباشد بلکه اکراه و وادار کردن به ناپاکی مطلقا حرام است چون آن قید وارد مورد غالب است این جملهٴ شرطیه مفهوم ندارد در محلّ بحث هم این‌‌چنین است اینکه فرمود: ﴿إِنْ خِفْتُمْ أَن یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا﴾ چون غالباً آ‌ن روز مسلمین در سفر مبتلا به خوف بودند این غیب براساس آن غالب ذکر شده است نه اینکه دخیل در قصر نماز است که اگر مسافر خوف نداشت نماز تمام باشد و اگر خوف داشت نمازش شکسته باشد این‌‌چنین نیست پس این غیب وارد مورد غالب است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ضراره و محمد بن مسلم هر دو گفتند که «ما بابی جعفر(علیهم السلام) از حضرت سؤال کردیم «قاقلنا لابی جفعر(علیهم السلام) ما تقول فی الصلاة فی السفر کیف هی و کم هی؟» از امام باقر(سلام الله علیه) سؤال کردیم که نماز مسافر چگونه است کمّاً و کیفاً چطور است «فقال علیهم السلام ان الله عزوجل یقول و اذا ضربتم فی الارض و لیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاة» حضرت با یک استدلال فرمود نماز مسافر شکسته است به دلیل آیه، «فصارت تقصیروا فی السفر واجباً» که «وجوب التمام فی الحضر» همان طوری که تمام در حال حضر بر حاضر واجب است قصر هم در حال سفر بر مسافر واجب است «قالا» ضراره و محمد بن مسلم گفتند که «قلنا انما قال الله عزوجل فلیس علیکم جناح و لم یقل افعلوا» ضراره و محمد بن مسلم به حضرت عرض کردند که شما که به قرآن استدلال می‌فرمایید ظاهر آیه این است که جناحی بر شما نیست نه اینکه این کار را بکنید اگر می‌فرمودید «افعلوا» ظاهر امر به وجوب بود ولی نفی جناح غیر از امر به وجوب است امر به شیء است «ولم یقل افعلوا فکیف اوجب ذلک کما اوجب تمام فی الحضر» چگونه خداوند با این جمله قصر را در سفر واجب کرده است آن طوری که تمام را در حضر واجب فرمود: «فقال علیه السلام اولیس قد قال الله عزوجل فی الصفا و المروه فمن حج البیت اوعتمره فلا جناح علیه ان یطوف بهما» چطور همین تعبیر درباره سعی بین صفا و مروه در حج و عمره آمده است و شما آنجا حرفی ندارید آنجا سعی بین صفا و مروه واجب است نه اینکه فقط جایز باشد «علی ترون» دنبالهٴ فرمایشات حضرت فرمود: «علی ترون ان الطواف بهما واجب مفروض» برای اینکه «لأن الله عزوجل ذکره فی کتابه» این اصل کلّی، «وصنعه نبیّه» پیامبر(صلوات الله و سلامه علیه و علی اهل بیته) هم این کار را انجام داد و به عنوان فرض به امّت تعلیم کرد، «و کذلک التقصیر فی السفر شیء کصنعه نبی(صلی الله علیه وآله وسلم) ذکره الله تعالی ذکره فی کتابه» «قالا» ضراره و محمد بن مسلم عرض کردند «قلنا له فمن صلّی فی السفر اربعاً ان یعید ام لا» حالا اگر کسی نماز را در سفر چهار رکعت خواند تمام خواند باید اعاده کند این نمازش واجب است یا نه؟ «قال علیه السلام إن کان قد قرعت علیه آیة التقصیر و فصرت له فصلّی اربعاً اعاده و إن لم یکن قرعت علیه و لم یعلمها فلا إعادة علیه» آن روزها محور تعلیم احکام همین قرآن بود فرمود اگر کسی این آیهٴ قصر نماز بر او قرائت شد برای او تفسیر شد معنا شد او طبق این آیه فهمید که نماز مسافر شکسته است بعد عمداً نماز را تمام خواند این نمازش باطل است باید إعاده کند ولی اگر این آیهٴ تقصیر بر او خوانده نشد و این حکم به او تعلیم نشد و نمی‌دانست که نماز مسافر شکسته است جهلاً تمام خواند اینجا إعاده لازم نیست این از آن مواردی است که در حال جهل به حکم هم معفو است و خیلی کم است مواردی که با جهل به حکم جاهل معفو باشد جهل به موضوع مطلبی است جدا اما جهل به حکم همان مسئلهٴ جهر و اخفاط و قصر و اتمام و این‌گونه از موارد استثناء کرد آ‌ن‌هم اتمام در موضع قصر فرمود: «ان کان قد قرعت علیه آیة التقصیر و فصرت له فصلّی اربعاً اعاده و إن لم یکن قرعت علیه و لم یعلمها فلا إعادة علیه» پس عالم و ناصی إعاده می‌کنند و جاهل إعاده نمی‌کند بعد فرمود: «و الصلوات کلها فی السفر الفریضة رفعتان» تمام نمازها نماز واجب در سفر دو رکعت است مگر نماز مغرب «کل الصلاة الا المغرب فإنها ثلاث لیس فیها تقصیر» نماز مغرب قصر بردار نیست «ترکها رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) فی السفر و الحضر ثلاث رکعات» نماز مغرب در هر حال سه رکعت است بعد برای اینکه معلوم بشود فعل پیغمبر هم برای بیان وجوب است نه بیان ترخیص تتمّه‌ای دارد چون خود فعل بیش از وجوب یا رجحان را نمی‌رساند دلیل بر وجوب نخواهد بیش از وجوب جواز و رجحان را نمی‌رساند هرگز صرف فعل دلیل بر وجوب نیست بر تتمیم این مسئله می‌فرماید: «وقد سافر رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) الی و هی مسیرة یوم من المدینه» چون مسافت حالا یا هشت فرسخ است یا سیر یک روز که سیر یک روز تقریباً معادل بود با هشت فرسخ، سابق معادل بود با هشت فرسخ «إی ضیخشب و هی مسیرة یوم من المدینه» که «یکون إلیها بریدان» بریدان هم ٢٤ میل است «اربع و عشرون میلاً» بعد «فقصّر» نماز را شکسته خواند «و افطر» روزه را هم افطار کرد «فصارت سنّتاً» این «سنّتاً» نه یعنی مستحب یعنی «مافرضه النبی بإذن الله» شد یعنی واجب شد به چه دلیل سنّت به معنای فریضه است برای اینکه فرمود: «وقد سمّی رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) قوماً صاموا حین افطر العصات» در یک مسافرت خود پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) روزه را افطار می‌کن عده‌ای روزه را نگه می‌دارند خب این همان مفرط است در مسائل دینی چه اینکه بعضی مفرّط‌اند این در برابر پیغمبر(صلوات الله و سلامه علیه) دارد اظهار می‌کند روزه را که نمی‌شود خورد رسول خدا می‌فرماید این روزه‌ای که من افطار کردم حکمش همین است و در همین روز که شما مسافر بودید و روزه گرفتید نه تنها روزه‌تان صحیح نیست بلکه معصیت هم کردید بعد هشدار داد فرمود: «وقد سمّی رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) قوماً صاموا حین افطر سمّی» آنها را «العصات» فرمود اینها معصیت‌کار هستند «قال فهم العصاتوا الی یوم القیامة» اینها تا روز قیامت معصیت‌کار هستند خب چطور تا روز قیامت معصیت‌کار هستند حضرت عنایت کرد دید این گروه بدعت گذاشتند بعد ترمیم آن بدعت هم کار سنگینی است تا روز قیامت هر کسی در مسافرت روزه بگیرد در اثر بدعتی است که آن بدعت‌گذارها انجام دادند و براساس «من سنّ سنّتاً أن سیّئه» وزر دیگران هم روی دوش اوست گذشته از اینکه خود دیگران هم گرفتار وزر‌اند لذا فرمود: «فهم العصات الی یوم القیامة و إن ناد نعرف ابنائهم و ابناء ابنائهم الی یوم هذا» این دیگر بیان امام صادق(سلام الله علیه) است وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود اینها تا روز قیامت معصیت‌کار هستند سرّش آن است که بدعتی گذاشته‌اند که دیگران از آن تبعیت می‌کنند ذیلش بیان خود امام صادق(علیه السلام) است فرمود ما افراد و خانوادهٴ آنها را می‌شناسیم چه کسانی تابع بدعت نیاکان خودشان هستند را هم کاملاً می‌شناسیم اینها همانهایی هستند که الآن می‌گویند روزه در حال سفر هم صحیح است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
اگر ناظر به حکم مسافر باشد که سفر تمام الموضوع باشد برای قصر خوف نقشی ندارد به قید ﴿إِنْ خِفْتُمْ﴾ وارد مورد غالب است مفهوم ندارد محور اصلی این آیه را و حکم را سفر تشکیل می‌دهد و اگر مربوط به صلات خوف باشد که ﴿إِنْ خِفْتُمْ﴾ محور قرار بگیرد آن ﴿إِذا ضَرَبْتُمْ فِی اْلأَرْضِ﴾ وارد مورد مورد غالب خواهد بود چون برای سفر یک حکم مستقلی است برای خوف یک حکم مستقل دیگر این‌چنین نیست که در خوف همه شرایط سفر جمع باشد حالا آن بحث جدایی دارد به خواست خدا خواهد آمد این‌چنین نیست که تمام احکامی که برای نماز خوف هست این مشروط به حال سفر باشد قهراً اگر محور اصلی را خوف تشکیل داد و این آیه در صدد بیان حکم نماز خوف است ﴿إِذا ضَرَبْتُمْ فِی اْلأَرْضِ﴾ وارد مورد غالب است چون غالباً در سفر این خوف پدید می‌آید و اگر محور اصلی آیه را سفر تشکیل داد یعنی آیه در صدد بیان حکم سفر و مسافر است آن قید ﴿إِنْ خِفْتُمْ﴾ وارد مورد غالب است و از اینکه گاهی قید وارد مورد غالب می‌شود و مفهوم ندارد در قرآن مجید کم نیست یک نمونه در بحث دیروز گذشت حالا نمونه دیگری در همین سورهٴ مبارکهٴ «نساء» قبلاً بحث شد آیه 25 همین سوره «نساء» این بود که ﴿وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ فَتَیاتِکُمُ الْمُؤْمِناتِ﴾ یعنی اگر کسی نتوانست با زن آزاد که حره است و امه نیست ازدواج بند آن‌گاه با امه ازدواج بکند ظاهرش مفهوم داشتن است در حالی که این‌چنین نیست شرط صحت ازدواج با امه این نیست که انسان نتواند با حره ازدواج بکند می‌تواند با او ولی چون غالباً آنها که مقدورشان هست با حرائر ازدواج می‌کنند نه با اماء از این جهت این قید یاد شده است مشابه این باز در سورهٴ مبارکهٴ «بقره» درباره خوف آمده است آیه 229 سورهٴ مبارکهٴ «بقره» این بود که ﴿الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئًا إِلاّ أَنْ یَخافا أَلاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ یُقیما حُدُودَ اللّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فیمَا افْتَدَتْ بِهِ﴾ این ﴿إِنْ خِفْتُمْ﴾ وارد مورد غالب است این‌چنین نیست که در غیر مورد خوف نتوانند طلاق خلع و مانند آن جاری بکنند آن بذل بکند و طلاق خود را نگیرد ولی چون غالباً در مورد خوف است که نتوانند حدود الهی را رعایت بکنند از این جهت فرمود: ﴿فَإِنْ خِفْتُمْ﴾ مقام ما از همین قبیل است که فرمود: ﴿إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذینَ کَفَرُوا﴾ چون غالباً در سفر آن هم آن روز خوف اینها را تهدید می‌کرد پس این مفهوم ندارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - تفسیر نمونه
نماز مسافر
در تعقیب آیات گذشته که درباره جهاد و هجرت بحث مى کرد در این آیه به مسئله ((نماز مسافر)) اشاره کرده ، مى فرماید: ((هنگامى که مسافرت کنید مانعى ندارد که نماز را کوتاه کنید اگر از خطرات کافران بترسید، زیرا کافران دشمن آشکار شما هستند.))
(و اذا ضربتم فى الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا ان الکافرین کانوا لکم عدوا مبینا).
در این آیه از سفر تعبیر به ضرب فى الارض شده است ، زیرا مسافر
زمین را به هنگام سفر با پاى خود مى کوبد.
در اینجا سوالى پیش مى آید و آن اینکه در آیه فوق مسئله نماز قصر، مشروط به ترس از خطر دشمن شده است ، در حالى که در مباحث فقهى مى خوانیم نماز قصر یک حکم عمومى است و تفاوتى در آن میان سفرهاى خوفناک یا امن و امان نمى باشد، روایات متعددى که از طرق شیعه و اهل تسنن در زمینه نماز قصر وارد شده است نیز این عمومیت را تایید مى کند.
در پاسخ باید گفت : ممکن است مقید ساختن حکم قصر به مسئله خوف به خاطر یکى از چند جهت باشد:
الف - این قید ناظر به وضع مسلمانان آغاز اسلام است و به اصطلاح قید غالبى است ، یعنى غالبا سفرهاى آنها توام با خوف بوده و همانطور که در علم اصول گفته شده قیود غالبى مفهوم ندارند، چنانکه در آیه و ربائبکم اللاتى فى حجورکم (دختران همسرانتان که در دامانتان بزرگ مى شوند بر شما حرامند).
نیز با همین مسئله روبرو مى شویم زیرا ((دختران همسر)) مطلقا جزء محارمند، خواه در دامان انسان بزرگ شده باشند یا نه ، ولى چون غالبا زنان مطلقه اى که شوهر مى کنند جوانند و فرزندان خرد سالى دارند که در دامان شوهر دوم بزرگ مى شوند قید فى حجورکم (در دامانتان ) در آیه مزبور ذکر شده است .
ب - بعضى از مفسران معتقدند که مسئله نماز قصر نخست به هنگام خوف (طبق آیه فوق ) تشریع شده است ، سپس این حکم توسعه پیدا کرده و به همه موارد عمومیت یافته است .
ج - ممکن است این قید، جنبه تاکید داشته باشد یعنى نماز قصر براى مسافر همه جا لازم است اما به هنگام خوف از دشمن تاکید بیشترى دارد.
و در هر حال شک نیست که با توجه به تفسیر آیه در روایات فراوان اسلامى نماز مسافر اختصاصى به حالت ترس ندارد و به همین دلیل پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز در مسافرتهاى خود و حتى در مراسم حج (در سرزمین منى ) نماز شکسته مى خواند.
سوال دیگرى که پیش مى آید این است که آیه فوق مى گوید: لا جناح علیکم (گناهى بر شما نیست ) و نمى گوید حتما نماز را شکسته بخوانید، پس چگونه مى توان گفت نماز قصر واجب عینى است نه واجب تخییرى .
در پاسخ باید گفت :عین این سوال از پیشوایان اسلام شده است و در جواب اشاره به دو نکته کرده اند:
نخست اینکه : تعبیر به لا جناح (گناهى بر شما نیست …) در خود قرآن مجید در بعضى موارد در معنى وجوب به کار رفته است مانند:
ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما. (بقره : 158)
صفا و مروه از شعائر الهى است بنابراین هر کس حج یا عمره بجا آورد مانعى ندارد که به این ، دو طواف کند (سعى صفا و مروه بجا آورد) در حالیکه مى دانیم سعى صفا و مروه هم در حج واجب است و هم در عمره .
و لذا پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و همه مسلمانان آن را بجا مى آورند - عین این مضمون در روایتى از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده است .
به عبارت دیگر: تعبیر به لا جناح در آیه مورد بحث و هم در آیه حج براى نفى تو هم تحریم است ، زیرا در آغاز اسلام بتهائى روى صفا و مروه قرار داشت و به خاطر آنها بعضى از مسلمانان فکر مى کردند سعى بین صفا و مروه از آداب بتپرستان است ، در حالى که چنین نبود، لذا براى نفى این توهم مى فرماید: مانعى ندارد که سعى صفا و مروه کنید و همچنین در مورد مسافر جاى این توهم هست که بعضى چنین تصور کنند کوتاه کردن نماز در سفر یک نوع گناه است لذا قرآن با تعبیر لا جناح این توهم را از بین مى برد.
نکته دیگر اینکه در بعضى از روایات نیز به این موضوع اشاره شده است که کوتاه خواندن نماز در سفر یک نوع تخفیف الهى است ، و ادب ایجاب مى کند که انسان این تخفیف را رد نکند و نسبت به آن بى اعتنائى به خرج ندهد در روایات اهل تسنن از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که درباره نماز قصر فرمود:
صدقة تصدق الله بها علیکم فاقبلوا صدقته
((این هدیه اى است که خداوند به شما داده است آنرا بپذیرید.))
نظیر این حدیث در منابع شیعه نیز وارد شده است ، امام صادق (علیه السلام ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل مى کند که مى فرمود: افطار در سفر و نماز قصر از هدایاى الهى است ، کسى که از این کار صرفنظر کند هدیه الهى را رد کرده است .
نکته دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که بعضى چنین تصور کرده اند که آیه فوق حکم نماز خوف (نماز در مى دان جنگ و مانند آن ) را بیان مى کند و تعبیر به ان خفتم (اگر بترسید...) را گواه بر این مطلب گرفته اند.
ولى جمله اذا ضربتم فى الارض (هر گاه مسافرت کنید) مفهوم
عامى دارد که هر گونه مسافرتى را شامل مى شود خواه مسافرت عادى باشد یا مسافرت براى جهاد، به علاوه حکم نماز خوف به طور جداگانه و مستقل در آیه بعد آمده است ، و تعبیر به ان خفتم همانطور که گفتیم یک نوع قید غالبى است که در غالب مسافرتهاى آن زمان براى مسلمانان وجود داشته است بنا بر این دلالتى بر نماز خوف ندارد، به علاوه در میدان جنگ همیشه خوف از حملات دشمن وجود دارد و جاى این نیست که گفته شود اگر بترسید که دشمن به شما حمله کند و این خود گواه دیگرى است که آیه اشاره به تمام سفرهائى مى کند که ممکن است که خطراتى در آن وجود داشته باشد. ضمنا باید توجه داشت که شرائط نماز مسافر، مانند شرائط و خصوصیات سایر احکام اسلامى در قرآن نیامده است بلکه در سنت به آن اشاره شده است .
از جمله اینکه نماز قصر در سفرهاى کمتر از هشت فرسخ نیست ، زیرا در آن زمان مسافر در یک روز معمولا هشت فرسخ راه را طى مى کرد.
و نیز افرادى که همیشه در سفرند و یا سفر جزء برنامه زندگانى آنها شده است از این حکم مستثنى هستند زیرا مسافرت براى آنها جنبه عادى دارد نه جنبه فوق العاده .
و نیز کسانى که سفرشان سفر معصیت است مشمول این قانون نمى باشند زیرا این حکم یک نوع تخفیف الهى است و کسانى که در راه گناه ، راه مى سپرند نمى توانند مشمول آن باشند.
و نیز مسافر تا به حد ترخص نرسد (نقطه اى که صداى اذان شهر را نشنود و یا دیوارهاى شهر را نبیند) نباید نماز قصر بخواند، زیرا هنوز از قلمرو شهر بیرون نرفته و عنوان مسافر به خود نگرفته است و همچنین احکام دیگرى که در کتب فقهى مشروحا آمده و احادیث مربوط به آن را محدثان در کتب حدیث ذکر کرده اند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - تفسیر نور
پس از سخن درباره‏ى جهاد وهجرت، این آیه حکم نماز مسافر را بیان مى‏کند. «ضرب فى الارض» کنایه از سفر است، چون مسافر هنگام سفر، زمین را زیر پاى خود مى‏کوبد. <355> در قرآن، گاهى به جاى «وجوب» تعبیر «مانعى ندارد» به کار رفته، که این آیه نیز یکى از آن موارد است. گویا مسلمانان صدر اسلام به قدرى به نماز علاقمند بودند که کوتاه کردن آن را گناه مى‏پنداشتند. نماز قصر، مخصوص موارد ترس از دشمن نیست. ولى چون معمولاً در سفرها، بیم و نگرانى هست، یا اینکه چون قانون نماز قصر، ابتدا در موارد ترس بوده و بعدها نسبت به هر سفر تعمیم یافته، قید «ان خفتم» آمده است. در روایات مقدار سفرى که در آن نماز کوتاه و شکسته مى‏شود، مسیر یک روز (هشت فرسخ) مشخّص شده است. <356> تمام نمازهاى مسافر جز نماز مغرب دو رکعتى است. <357> و مراد از کوتاه کردن نماز، دو رکعتى شدن نمازهاى چهار رکعتى است. 1- واقع بینى و انعطاف‏پذیرى، یک اصل در قوانین الهى است. «تَقصروا من الصّلوة ان خفتم...» 2- در حال نماز هم از دشمن غافل نباشید. سیاست و دیانت، عبادت و فطانت از هم جدا نیست. «إن خفتم أن یفتنکم» 3- در مواردى یقین لازم نیست. احتمال توطئه و فتنه براى تصمیم و تغییر برنامه کافى است. «إن خفتم أن یفتنکم» 4- حتّى به هنگام احتمال خطر، اقامه نماز واجب است. «إن خفتم أن یفتنکم...» 5 - کفر و ایمان با هم در تضادّند. «ان الکافرین کانوا لکم عدوّا» 6- کفّار، در دشمنى با شما متّحدند. «عدوّ» بجاى «اعداء» 7- دشمنى کفّار با شما ریشه‏دار و پرسابقه و دائمى است. «کانوا لکم عدوا» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
الضرب فی الأرض : هو السفر . و أدنی مدة السفر الذی یجوز فیه القصر عند أبی حنیفة : مسیرة ثلاثة أیام و لیالیهن سیرالإبل و مشی الأقدام علی القصد ، و لا اعتبار بإبطاء الضارب و إسراعه . فلو سار مسیرة ثلاثة أیام و لیالیهن فی یوم ، قصر . و لو سار مسیرة یوم فی ثلاثة أیام . لم یقصر . و عند الشافعی أدنی مدة السفر أربعة برد مسیرة یومین . و قوله ( فلیس علیکم جناح أن تقصروا من الصلاة ) ظاهره التخییر بین القصر و الإتمام ، و أن الإتمام أفضل . و إلی التخییر ذهب الشافعی . و روی عن النبی صلی الله علیه و سلم أنه أتم فی السفر . و عن عائشة رضی الله عنها : اعتمرت مع رسول الله صلی الله علیه وسلم من المدینة إلی مکة حتی إذا قدمت مکة قلت یا رسول الله ، بأبی أنت و أمی ، قصرت و أتممت ، و صمت و أفطرت . فقال : أحسنت یا عائشة و ما عاب علی . و کان عثمان رضی الله عنه یتم و یقصر . و عند أبی حنیفة رحمه الله : القصر فی السفر عزیمة غیر رخصة لا یجوز غیره . و عن عمر رضی الله عنه : صلاة السفر رکعتان تمام غیر قصر علی لسان نبیکم . و عن عائشة رضی الله عنها : أول ما فرضت الصلاة فرضت رکعتین رکعتین ، فأقرت فی السفر ، و زیدت فی الحضر . فإن قلت : فما تصنع بقوله ( فلیس علیکم جناح أن تقصروا ) ؟ قلت : کأنهم ألفوا الإتمام فکانوا مظنة لأن یخطر ببالهم أن علیهم نقصانا فی القصر فنفی عنهم الجناح لتطیب أنفسهم بالقصر و یطمئنوا إلیه . و قرئ : تقصروا من أقصر . و جاء فی الحدیث إقصار الخطبة بمعنی تقصیرها . و قرأ الزهری ( تقصروا ) بالتشدید . و القصر ثابت بنص الکتاب فی حال الخوف خاصة ، و هو قوله ( إن خفتم أن یفتنکم الذین کفروا ) و أما فی حال الأمن فبالسنة ، و فی قراءة عبد الله : من الصلاة أن یفتنکم لیس فیها ( إن خفتم ) علی أنه مفعول له ، بمعنی : کراهة أن یفتنکم . و المراد بالفتنة : القتال و التعرض بما یکره . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 101)- نماز مسافر. در تعقیب آیات گذشته که در باره «جهاد» و «هجرت» بحث مى‏کرد در این آیه به مسأله «نماز مسافر» اشاره کرده، مى‏فرماید: «هنگامى که مسافرت کنید مانعى ندارد که نماز را کوتاه کنید اگر از خطرات کافران بترسید، زیرا کافران دشمن آشکار شما هستند» (وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرِینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبِیناً).
البته جاى شک نیست که نماز مسافر اختصاصى به حالت ترس ندارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.