آیه فوق مىگوید : لا جناح علیکم ( گناهى بر شما نیست ) و نمىگوید حتما نماز را شکسته بخوانید ، پس چگونه مىتوان گفت نماز قصر واجب عینى است نه واجب تخییرى .
توضیح : عین این سوال از پیشوایان اسلام شده است و در جواب اشاره به دو نکته کردهاند : نخست اینکه : تعبیر به لا جناح ( گناهى بر شما نیست ... ) در خود قرآن مجید در بعضى موارد در معنى وجوب به کار رفته است مانند : ان الصفا و المروة من شعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما
(بقره : 158 ) صفا و مروه از شعائر الهى است بنا بر این هر کس حج یا عمره بجا آورد مانعى ندارد که به این ، دو طواف کند ( سعى صفا و مروه بجا آورد ) در حالیکه میدانیم سعى صفا و مروه هم در حج واجب است و هم در عمره .
و لذا پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و همه مسلمانان آن را بجا مىآورند - عین این مضمون در روایتى از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است
به عبارت دیگر : تعبیر به لا جناح در آیه مورد بحث و هم در آیه حج براى نفى تو هم تحریم است ، زیرا در آغاز اسلام بتهائى روى صفا و مروه قرار داشت و به خاطر آنها بعضى از مسلمانان فکر مىکردند سعى بین صفا و مروه از آداب بتپرستان است ، در حالى که چنین نبود ، لذا براى نفى این توهم مىفرماید : مانعى ندارد که سعى صفا و مروه کنید و همچنین در مورد مسافر جاى این توهم هست که بعضى چنین تصور کنند کوتاه کردن نماز در سفر یک نوع گناه است لذا قرآن با تعبیر لا جناح این توهم را از بین مىبرد .
نکته دیگر اینکه در بعضى از روایات نیز به این موضوع اشاره شده است که کوتاه خواندن نماز در سفر یک نوع تخفیف الهى است ، و ادب ایجاب مىکند که انسان این تخفیف را رد نکند و نسبت به آن بىاعتنائى به خرج ندهد در روایات اهل تسنن از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده که درباره نماز قصر فرمود : صدقة تصدق الله بها علیکم فاقبلوا صدقته این هدیهاى است که خداوند به شما داده است آنرا بپذیرید .
نظیر این حدیث در منابع شیعه نیز وارد شده است ، امام صادق (علیهالسلام) از پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل مىکند که مىفرمود : افطار در سفر و نماز قصر از هدایاى الهى است ، کسى که از این کار صرفنظر کند هدیه الهى را رد کرده است نکته دیگرى که باید به آن توجه داشت این است که بعضى چنین تصور کردهاند که آیه فوق حکم نماز خوف ( نماز در میدان جنگ و مانند آن ) را بیان مىکند و تعبیر به ان خفتم ( اگر بترسید ... ) را گواه بر این مطلب گرفتهاند .
ولى جمله اذا ضربتم فى الارض ( هر گاه مسافرت کنید ) مفهوم عامى دارد که هر گونه مسافرتى را شامل مىشود خواه مسافرت عادى باشد یا مسافرت براى جهاد ، به علاوه حکم نماز خوف به طور جداگانه و مستقل در آیه بعد آمده است ، و تعبیر به ان خفتم همانطور که گفتیم یک نوع قید غالبى است که در غالب مسافرتهاى آن زمان براى مسلمانان وجود داشته است بنا بر این دلالتى بر نماز خوف ندارد ، به علاوه در میدان جنگ همیشه خوف از حملات دشمن وجود دارد و جاى این نیست که گفته شود اگر بترسید که دشمن به شما حمله کند و این خود گواه دیگرى است که آیه اشاره به تمام سفرهائى مىکند که ممکن است که خطراتى در آن وجود داشته باشد .
ضمنا باید توجه داشت که شرائط نماز مسافر ، مانند شرائط و خصوصیات سایر احکام اسلامى در قرآن نیامده است بلکه در سنت به آن اشاره شده است .
از جمله اینکه نماز قصر در سفرهاى کمتر از هشت فرسخ نیست ، زیرا در آن زمان مسافر در یک روز معمولا هشت فرسخ راه را طى مىکرد .
و نیز افرادى که همیشه در سفرند و یا سفر جزء برنامه زندگانى آنها شده است از این حکم مستثنى هستند زیرا مسافرت براى آنها جنبه عادى دارد نه جنبه فوق العاده .
و نیز کسانى که سفرشان سفر معصیت است مشمول این قانون نمىباشند زیرا این حکم یک نوع تخفیف الهى است و کسانى که در راه گناه ، راه مىسپرند نمىتوانند مشمول آن باشند .
و نیز مسافر تا به حد ترخص نرسد ( نقطهاى که صداى اذان شهر را نشنود و یا دیوارهاى شهر را نبیند ) نباید نماز قصر بخواند ، زیرا هنوز از قلمرو شهر بیرون نرفته و عنوان مسافر به خود نگرفته است و همچنین احکام دیگرى که در کتب فقهى مشروحا آمده و احادیث مربوط به آن را محدثان در کتب حدیث ذکر کردهاند .
[ بستن توضیحات ]