سؤال: نباید کسى خیال کند که اطاعت تنها حق خدا است، و رسول بشرى و فردى که خداى تعالى او را خلق کرده، و تنها در جایى مىتوان اطاعتش کرد که اطاعت او سودى و مصلحتى عاید ما سازد، در نتیجه اگر همان سود و آن مصلحت بدون اطاعت رسول دست بدهد دیگر چه احتیاجى به اطاعت او است؟ و چرا نتوانیم مستقلا آن را احراز کنیم؟ و رسول را کنارى زده او را ترک کنیم؟ و آیا در چنین فرضى اگر باز هم رجوع به رسول را لازم بدانیم شرک به خدا نورزیدهایم؟ و رسول را دوشادوش خدا نپرستیدهایم؟ و اگر این اطاعت شرک به خدا نیست، پس چرا بعضى از مسلمانان صدر اسلام وقتى رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) امرى را بر آنان واجب مىکرد از آن جناب مىپرسیدند، آیا این تکلیف دستور خود تو است؟ و یا از ناحیه خدا است؟ معلوم مىشود همان طور که به نظر ما رسیده اطاعت رسول کردن شرک به خدا است، و چیزى است در مقابل اطاعت خدا، و گرنه سؤال اصحاب معنا نمىداشت.
جواب: وجه بطلان این خیال همان است که گفتیم خداى تعالى رسول(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را نفرستاده مگر براى همین که اطاعت بشود، و خودش فرموده: (هیچ رسولى را نفرستادیم مگر براى همین که به اذن خدا اطاعت شود) و در این وجوب اطاعت هیچ قید و شرطى نیاورده، پس معلوم مىشود اطاعت از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کردن، آن هم بطور مطلق همان اطاعت خدا کردن است چون خود خدا دستور داده رسول را اطاعت کنید، و در جاى دیگر فرموده: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» (نساء/80).
[ پاسخ ها / امتیازها ]