● فاطمه نصيري خليلي -
تفسیر احسن الحدیث
فَما لَکُمْ فِی الْمُنافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَ اللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا.
از امام باقر علیه السّلام نقل شده: گروهى به مدینه آمده تظاهر به اسلام کردند، سپس به مکه بر گشته اظهار شرک نمودند، آن گاه به یمامه سفر کردند، مسلمانان در جنگ با آنها اختلاف داشتند گروهى مىگفتند: آنها مسلمانند و عدّهاى مىگفتند: مشرکند. آیه در مقام توبیخ مىگوید: چرا درباره منافقان دو گروه شدهاید بعضى جنگ را صلاح مىدانید و بعضى نه، با آنکه خدا آنها را در اثر عملشان وارونه کرده اصلاح نمىشوند، در جنگ با آنها شک نورزید أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ظاهرا آنها که مایل به جنگ نبودند احتمال مىدادند که منافقان هدایت شوند ولى این احتمال محلّى نداشت، کسى که خدا او را در اثر عملش گمراه کند راهى به هدایت ندارد، منافقان مورد نظر مصداق مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ بودند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر هدایت
** ضرورت التزام در برابر مسئولیت
قرآن بار دیگر به ضرورت التزام در برابر مسئولیت بازگردید. باید نسبت به منافقین چه موضع اجتماعى اتخاذ کرد؟ ما را ملزم مىدارد که در این باره اختلاف به یک سو نهیم و موضع واحدى برگزینیم که مبتنى بر اصولى که پذیرفتهایم باشد. این موضع، عبارت است از قتال با منافقان آن هم با حزم و احتیاط و همکارى نکردن با آنهاست به هر شکلى از اشکال. زیرا اهل نفاق در درگاه خداوند لعنتشدگان و راندگانند و به سبب اعمالشان در لجنزار کفر غرقه شدهاند.
«فَما لَکُمْ فِی الْمُنافِقِینَ فِئَتَیْنِ- چیست شما را که درباره منافقان دو گروه شدهاید.»
یعنى چرا دو موضع انتخاب کردهاید؟
«وَ اللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا- و حال آنکه خدا آنان را به سبب کردارشان مردود ساخته است.»
یعنى اعمالى که سابقا از آنها سرزده ایشان را به وادى ضلالت افکنده است.
از سفاهت است اگر تصور شود که نزدیکى با اهل نفاق سبب هدایتشان مىشود. زیرا از آن زمان که از پیامبر فاصله گرفتند خداوند آنان را گمراه ساخت بنا بر این راهى براى اصلاحشان موجود نیست.
«أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا- آیا مىخواهید کسى را که خدا گمراه کرده است، هدایت کنید؟ تو راهى پیش پاى کسى که خداوند گمراه کرده است نتوانى نهاد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مخزن العرفان بانو امین
در مجمع البیان گفته کلام را عود داده بذکر منافقین و فرموده (فَما لَکُمْ) چیست بر شما اى مؤمنین که در امر جماعت منافقین دو فرقه مختلف گردیدهاید و بعضى از شما آنان را تکفیر میکنید و بعضى تکفیر نمیکنید (وَ اللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا) یعنى خدا آنها را بسوى کفار رد کرد زیرا که اظهار کفر نمودند.
[ابن عباس] و بقولى آنها را براى کفرشان هلاک گردانید. [قتاده] (أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا) آیا میخواهید حکم کنید بهدایت کسیکه خدا او را گمراه نامیده.
خلاصه آیه اعتراض بآنهائى است که میگفتند کافر نیستند و میخواهند از کشتن آنها دفاع کنید با اینکه خدا بضلالت آنها حکم نموده. تا آنجا که گفته (وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا) کسى را که خدا نسبت ضلالت باو داد حکم غیر خدا بهدایت او نفع نمىبخشد.
در شأن نزول آیه گفته شده که آیه در باره جماعتى فرود آمده که از مکه بمدینه آمدند و اظهار اسلام نمودند نزد مسلمین پس از آن بمکه رجوع کردند براى اینکه هواى مدینه را وخیم دانستند پس در مکه اظهار شرک کردند و با مال التجاره بیمامه مسافرت نمودند پس مسلمانها اراده کردند با آنها جنگ کنند پس از آن با هم اختلاف کردند بعضى گفتند با آنها جنگ نمیکنیم براى اینکه ایمان آوردهاند و بعضى دیگر گفتند اینها مشرکند این بود که در باره آنان آیه نازل گردید. [مجاهد و حسن] و همین طور از ابى جعفر علیه السّلام روایت شده.
و بقول دیگر آیه در باره جماعتى وارد شده که در جنگ احد تخلف کردند و گفتند (لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعْناکُمْ) پس بین اصحاب رسول اختلاف واقع گردید که جماعتى گفتند آنها را میکشیم و جماعتى گفتند آنها را نمىکشیم پس آیه بالا نازل گردید. [بیان طبرسى اجمالا بپایان رسید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رضا رضائي -
تفسیر نمونه
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس ، عده اى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، و عملا هوادار و پشتیبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و تا نزدیکى مدینه بیایند و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه اى که داشتند براى هدف جاسوسى این عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند که مسلمانان آنها را از خود مى دانند و ورود به مدینه طبعا براى آنها مشکلى ایجاد نخواهد کرد. مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد، عده اى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهر بین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) داده اند بجنگیم ! و تنها به جرم اینکه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمریم ! آیه فوق نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمائى کرد. <133> با توجه به شان نزول بالا پیوند این آیه و آیات بعد از آن با آیاتى که قبلا درباره منافقان بود کاملا روشن است . در آغاز آیه مى فرماید: چرا در مورد منافقان دو دسته شده اید و هر کدام طورى قضاوت مى کنید (فما لکم فى المنافقین فئتین ). <134> یعنى این افراد که با ترک مهاجرت و همکارى عملى با مشرکان و عدم شرکت در صف مجاهدان اسلام نفاق خود را آشکار ساخته اند نباید درباره سرنوشت آنها کسى تردید کند، اینها به طور مسلم از منافقان دست اولند، و عملشان گواه زنده عدم ایمانشان است ، پس چرا بعضى فریب اظهار توحید و ایمان آنها را مى خورند! و در مقام شفاعت از آنها بر مى آیند با اینکه در آیات قبل اشاره شد که من یشفع شفاعة سیئة یکن له کفل منها و به این ترتیب خود را در سرنوشت شوم آنها سهیم مى نمایند. سپس مى فرماید: این عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگینى که انجام داده اند خداوند توفیق و حمایت خویش را از آنها برداشته و افکارشان را به کلى واژگونه کرده ، همانند کسى که به جاى ایستادن به روى پا، با سر بایستد (و الله ارکسهم بما کسبوا). ضمنا از جمله بما کسبوا استفاده مى شود که بازگشتها از جاده هدایت و سعادت و نجات معلول اعمال خود انسان است و اگر این عمل به خداوند نسبت داده مى شود به خاطر آن است که خداوند حکیم و هر کس را مطابق اعمال خویش کیفر مى دهد و به مقدار لیاقت و شایستگى پاداش خواهد داد. و در پایان آیه خطاب به افراد ساده دلى که حمایت از این دسته منافقان مى نمودند کرده ، مى فرماید: آیا شما مى خواهید کسانى را که خدا بر اثر اعمال زشتشان از هدایت محروم ساخته هدایت کنید در حالى که چنین افراد هیچ راهى به سوى هدایت ندارند. (اتریدون ان تهدوا من اضل الله و من یضلل الله فلن تجد له سبیلا) زیرا این یک سنت فناناپذیر الهى است که اثر اعمال هیچکس از او جدا نمى شود چگونه مى توانید انتظار داشته باشید افرادى که فکرشان آلوده و قلبشان مملو از نفاق و عملشان حمایت از دشمنان خدا است مشمول هدایت شوند این یک انتظار بى دلیل و نابجا است . <135>
پاورقی :
133-درباره این آیه و آیات بعد شان نزولهای دیگری گفته شده از جمله اینکه بعضی آن را مربوط به جریان غزوه احد دانسته اند در حالیکه آیات بعد که اشاره به مسئله مهاجرت می کند با آن سازگار نیست و مناسب شان نزولی است که در بالا ذکر کردیم.
134-جمله فوق در واقع جمله محذوفی دارد که با توجه به بقیه جمله روشن می شود و اصل جمله در واقع چنین بوده : فما لکم تفرقتم فی المنافقین فئتین.
135-«ارکسهم» از ماده «رکس» (بر وزن مکث) به معنی وارونه کردن چیزی و آن را با سر بر زمین گذاردن است و به معنی باز گرداندن نیز آمده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( فئتین ) نصب علی الحال ، کقولک : ما لک قائما ؟ روی أن قوما من المنافقین استأذنوا رسول الله صلی الله علیه و سلم فی الخروج إلی البدو معتلین باجتواء المدینة، فلما خرجوا لم یزالوا راحلین مرحلة مرحلة حتی لحقوا بالمشرکین ، فاختلف المسلمون فیهم ، فقال بعضهم : هم کفار . و قال بعضهم : هم مسلمون . و قیل : کانوا قوما هاجروا من مکة ، ثم بدا لهم فرجعوا و کتبوا إلی رسول الله صلی الله علیه و سلم : إنا علی دینک و ما أخرجنا إلا اجتواء المدینة و الاشتیاق إلی بلدنا . و قیل : هم قوم خرجوا مع رسول الله صلی الله علیه و سلم یوم أحد ثم رجعوا . و قیل : هم العرنیون الذین أغاروا علی السرح و قتلوا بسارا . و قیل هم قوم أظهروا الإسلام و قعدوا عن الهجرة . و معناه : مالکم اختلفتم فی شأن قوم نافقوا نفاقا ظاهرا و تفرقتم فیه فرقتین و ما لکم لم تبتوا القول بکفرهم ( و الله أرکسهم ) أی ردهم فی حکم المشرکین کما کانوا ( بما کسبوا ) من ارتدادهم و لحوقهم بالمشرکین و احتیالهم علی رسول الله صلی الله علیه و سلم . أو أرکسهم فی الکفر بأن خذلهم حتی أرکسوا فیه ، لما علم من مرض قلوبهم ( أتریدون أن تهدوا ) أن تجعلوا من جملة المهتدین ( من أضل الله ) من جعله من جملة الضلال ، و حکم علیه بذلک أو خذله حتی ضل . و قرئ : رکسهم . و رکسوا فیها .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابراهيم چراغي -
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 88)
شأن نزول-
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس، عدهاى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، اما سر انجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و شاید هم به خاطر موقعیت ویژهاى که داشتند براى هدف جاسوسى این عمل را انجام دادند).
مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى به زودى در باره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد، عدهاى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهربین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دادهاند بجنگیم؟ آیه نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایى کرد.
تفسیر:
با توجه به شأن نزول بالا پیوند این آیه و آیات بعد از آن با آیاتى که قبلا در باره منافقان بود کاملا روشن است.
در آغاز آیه مىفرماید: «چرا در مورد منافقان دو دسته شدهاید و هر کدام طورى قضاوت مىکنید» (فَما لَکُمْ فِی الْمُنافِقِینَ فِئَتَیْنِ).
سپس مىفرماید: «این عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگینى که انجام دادهاند خداوند توفیق و حمایت خویش را از آنها برداشته و افکارشان را به کلى واژگونه کرده، همانند کسى که به جاى ایستادن به روى پا، با سر بایستد» (وَ اللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِما کَسَبُوا).
و در پایان آیه خطاب به افراد سادهدلى که حمایت از این دسته منافقان مىنمودند کرده، مىفرماید: «آیا شما مىخواهید کسانى را که خدا بر اثر اعمال زشتشان از هدایت محروم ساخته هدایت کنید در حالى که هر کس را خداوند گمراه کند راهى براى او نخواهى یافت» (أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا).
زیرا، این یک سنت فناناپذیر الهى است که اثر اعمال هیچ کس از او جدا نمىشود چگونه مىتوانید انتظار داشته باشید افرادى که فکرشان آلوده و قلبشان مملوّ از نفاق و عملشان حمایت از دشمنان خداست مشمول هدایت شوند؟ این یک انتظار بىدلیل و نابجاست!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شهرام سليمان زاده -
تفسیر نور
کلمه «اِرکاس» به معناى واژگون کردن است، و مراد از «ارکسهم» در آیه واژگونى فکرى منافقان است.
در چند آیهى قبل براى واسطه شدن و شفاعت در کار خیر و شر آیهاى خواندیم. این آیه نمونهاى از شفاعت براى منافقان را بیان مىکند.
گروهى در مکّه به ظاهر مسلمان شدند، ولى هجرت نکردند و در عمل با مشرکان بودند. بعدها که هجرت کردند، (شاید هم براى جاسوسى) مؤمنان دربارهى آنان دو نظر داشتند. بعضى مىگفتند: چون به توحید و معاد شهادت مىدهند، رفتار برادرانه با آنان داشته باشیم، وبعضى به خاطر ترک هجرت وهمکارى آنان با کفّار، طرفدار برخورد منفى با آنان بودند، که این آیه نازل شد.
جملات قرآن را در کنار هم معنا کنیم. در این آیه هم «اضل اللّه» داریم و هم «یضللاللّه»، ولى جمله «بما کسبوا» نیز هست. یعنى گمراه کردن الهى به خاطر عملکرد خود ماست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
تفسیر عاملی
«فَمٰا لَکُمْ فِی اَلْمُنٰافِقِینَ » 88 طبرى: ابن عبّاس گفت: عده اى در مکه اظهار اسلام کردند و با مشرکین کمک و دوستى مى کردند، وقتى براى کارى از مکه خارج شدند و گفتند: ما از یاران محمّد در امان هستیم، چون مسلمین خبردار شدند که آنها در مسافرت هستند بعضى گفتند: اینها با دشمنان ما کومک مى کنند باید آنها را بکشیم عدّه اى گفتند: چرا کسانى که به عقیده ما و دین ما هستند فقطّ براى اینکه، خانه و وطن خود را ترک نکرده اند و نزد شما نیامده اند مى خواهید آنها را بکشید، پیغمبر (ص) شاهد این گفتگو بود و چیزى نمى فرمود، در آن موقع این آیه نازل شد «وَ اَللّٰهُ أَرْکَسَهُمْ » 88 مجمع: ابن عبّاس گفته است: یعنى خدا آنها را در حکم کفّار قرار داده است چون اظهار کفر و بى دینى مى کنند، قتاده گفته است: یعنى: خدا آنها را بواسطه ى کفرشان هلاک مى کند، ابو مسلم گفته است: یعنى آنها را خوار و زبون کرد بواسطه ى کفر و تردید در اسلام
فخر: ابىّ بن کعب و عبد اللّه مسعود قرائت کرده اند «رکسهم» بدون همزه و (رکس و ارکس) هر دو لغت عرب است
آلوسى: بعضى گفته اند: یعنى آنها را وارونه انداخت و هم بمعنى حبس در جهنّم و تفرقه و هلاک به آتش گفته اند
«مَنْ أَضَلَّ اَللّٰهُ » 88 ابو الفتوح: چند معنى شده است: 1 خدا آنها را گمراه نامیده است، و حکم به گمراهیشان کرده است، 2 خدا آنها را گمراه یافته است
3 بواسطه ى کفر خوار و زبونشان کرده است 4 خدا از راه بهشت و آمرزش گمراه و محرومشان کرده است
«وَ مَنْ یُضْلِلِ اَللّٰهُ » 88 مجمع: یعنى آنکه را خداوند منسوب و وابسته ى به گمراهى کرد سودى ندارد که کسى او را محکوم بهدایت بکند، مانند اینکه مى گویند: کسى را که حاکم جرح کرد و بدکار دانست تعدیل و خوب شمردن دیگران او را صالح نمى کند
آلوسى: یعنى آن را که خدا گمراهى در دلش آفریده است
«فَلَنْ تَجِدَ لَهُ » 88 آلوسى: این جمله خطاب بعموم است و شخص معیّن مقصود نیست براى اینکه همه بدانند این طور مردم وسیله ى هدایت ندارند و کسى قادر بر هدایتشان نیست
المیزان: چون مردم نفهمیدند که آنها منافق هستند و با یکدیگر نزاع کردند از خطاب به مردم روگردان شده و روى سخن با پیغمبر شده است که تو مى توانى بفهمى براى منافقین راه هدایت نیست
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
فَمٰا لَکُمْ فِی اَلْمُنٰافِقِینَ فِئَتَیْنِ وَ اَللّٰهُ أَرْکَسَهُمْ بِمٰا کَسَبُوا در مجمع البیان گفته کلام را عود داده بذکر منافقین و فرموده (فَمٰا لَکُمْ ) چیست بر شما اى مؤمنین که در امر جماعت منافقین دو فرقه مختلف گردیده اید و بعضى از شما آنان را تکفیر مى کنید و بعضى تکفیر نمى کنید (وَ اَللّٰهُ أَرْکَسَهُمْ بِمٰا کَسَبُوا) یعنى خدا آنها را بسوى کفار رد کرد زیراکه اظهار کفر نمودند
[ابن عباس] و بقولى آنها را براى کفرشان هلاک گردانید [قتاده] (أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا) آیا مى خواهید حکم کنید بهدایت کسى که خدا او را گمراه نامیده
خلاصه آیه اعتراض به آنهائى است که مى گفتند کافر نیستند و مى خواهند از کشتن آنها دفاع کنید بااینکه خدا به ضلالت آنها حکم نموده تا آنجا که گفته (وَ مَنْ یُضْلِلِ اَللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً) کسى را که خدا نسبت ضلالت به او داد حکم غیر خدا بهدایت او نفع نمى بخشد
در شأن نزول آیه گفته شده که آیه درباره جماعتى فرود آمده که از مکه به مدینه آمدند و اظهار اسلام نمودند نزد مسلمین پس از آن به مکه رجوع کردند براى اینکه هواى مدینه را وخیم دانستند پس در مکه اظهار شرک کردند و با مال التجاره به یمامه مسافرت نمودند پس مسلمانها اراده کردند با آنها جنگ کنند پس از آن باهم اختلاف کردند بعضى گفتند با آنها جنگ نمى کنیم براى اینکه ایمان آورده اند و بعضى دیگر گفتند اینها مشرکند این بود که درباره آنان آیه نازل گردید [مجاهد و حسن] و همین طور از ابى جعفر علیه السّلام روایت شده
و بقول دیگر آیه درباره جماعتى وارد شده که در جنگ احد تخلف کردند و گفتند (لَوْ نَعْلَمُ قِتٰالاً لاَتَّبَعْنٰاکُمْ ) پس بین اصحاب رسول اختلاف واقع گردید که جماعتى گفتند آنها را مى کشیم و جماعتى گفتند آنها را نمى کشیم پس آیه بالا نازل گردید [بیان طبرسى اجمالا به پایان رسید]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
ملامت بر اختلاف و دو دسته شدن مسلمانان است درباره منافقان چنانچه در مجمع از حضرت باقر (ع) روایت نموده که نازل شده است درباره قومى که از مکه آمدند و اظهار اسلام نمودند پس برگشتند به مکه و اظهار شرک کردند پس مسافرت بیمامه نمودند و مسلمانان اختلاف کردند در جنگ با آنها براى آنکه اختلاف داشتند در اسلام و شرک آنها و برگردانیدن خدا آنها را بکفر عبارت از خذلان و ترک هدایت آنها است براى عدم قابلیتشان و اختیارشان ارتداد را و نباید مسلمین امیدوار بهدایت کسانى باشند که خداوند آنها را بحال خودشان واگذاشته و هدایت نفرموده و چنین اشخاصى راه هدایت ندارند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» متن و ترجمه فارسی تفسیر شریف بیان السعادة فی مقامات العبادة
تفسیر: فَمٰا لَکُمْ فِی اَلْمُنٰافِقِینَ فِئَتَیْنِ حال است از ضمیر مجرور یعنى شایسته نیست که شما به دو گروه متفرّق شوید دربارۀ کسانى که خداوند حکم به کفر آنان کرده است از امام باقر(ع)است که آیه دربارۀ گروهى نازل شده است که از مکّه آمدند و اظهار اسلام کردند،سپس به مکّه برگشتند و اظهار شرک نمودند،سپس به یمامه سفر کردند،و مسلمانان در جنگ با آنها اختلاف کردند زیرا در اسلام و شرک آنان،اختلاف داشتند
وَ اَللّٰهُ أَرْکَسَهُمْ خدا آنها را به کفر و کیفر اعمال زشتشان بازگردانید
بِمٰا کَسَبُوا أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اَللّٰهُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اَللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً و آن به دلیل دستاورد خودشان است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.