از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «فئه»
کلمه «فئه» به معنای طائفه است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 5، ص : 44 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «ارکاس»
کلمه «ارکاس» که مصدر باب افعال است به معنای رد است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 5، ص : 44 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  واسطه نشدن در کارهای منافقین
این آیه با مضمونی که دارد متفرع بر زمینه چینی قبل یعنی جمله: «من یشفع شفاعة ...»(النساء/85) است و این نکته به دست می آید که شفیع در اعمال بد کسی که شفاعت او را می‌کند سهیم است پس چرا مومنین دو گروه شده و گروهی از آنان خواستار شفاعت منافقین می‌شوند؟ [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 5، ص : 44 قالب : تفسیری موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعراض خداوند از مؤمنینی که در کارهای منافقین واسطه می‌شوند
در جمله «وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا» از مومنین روی بر می‌گرداند و مخاطب خود را پیامبر(ص) قرار می‌دهد و با این التفات اشاره می‌کند به اینکه آن مؤمنین که برای منافقان شفاعت می‏کنند حقیقت را نمی‏فهمند چون اگر آنها فهم حقیقت این کلام را داشتند، در حق منافقین شفاعت نمی‏کردند، به همین جهت از گفتگوى با آنان اعراض کردم و روى سخن به کسى نمودم که مطلب نزد او واضح است و آن پیامبر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 5، ص : 45 قالب : تفسیری موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سوء اختیار - سيد علي بهبهاني
فرمود: ﴿وَاللّهُ أَرْکَسَهُم﴾، چرا ﴿بِمَا کَسَبُوا﴾ نه اینکه ذات اقدس الهی که اساس وحی‌‌اش برای تطهیر است فرمود خداوند وحی نازل کرده و احکام صادر کرده ﴿لِیُطَهِّرَکُمْ﴾ می‌خواست تطهیر بکند حالا اگر کسی به سوء اختیار خودش رَجیع شد این دیگر عمداً خود را آلوده کرد، پس ﴿وَاللّهُ أَرْکَسَهُم﴾، اما ﴿بِمَا کَسَبُوا﴾ این یک، پس اینها آلوده‌اند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : تفسیری موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : آیت الله جوادی آملی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شما چطور می‌خواهید اینها را هدایت کنید؟ - سيد علي بهبهاني
اگر کسی با سوء اختیار خود راه را بَست و خدا او را به حال خود رها کرد نه راه دارد، نه راهنما گاهی خدا می‌فرماید که این اصلاً راه ندارد که وقتی راه ندارد شما چطور هدایتش بکنید؟ کسی که افتاده در چاه راه ندارد تا شما راهنمایی بکنید که از طرف راست بیا یا از طرف چپ برو کسی که در راه است توانِ رفتن دارد آن راه‌بلد راهنمایی می‌کند که از طرف راست برو یا از طرف جلو برو حالا اگر کسی بیراهه بود اصلاً راه نبود اینجا جا برای راهنمایی نیست که لذا فرمود: ﴿فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً﴾ این یک.
گاهی هم می‌فرماید که ﴿فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیّاً مُرْشِداً﴾ آنکه می‌تواند والی باشد، ارشاد کند چون به اذن خدا ولایت و ارشاد را به عهده دارد چون و خدا اجازه ندهد این کار را نمی‌کند چنین آدم بیراههٴ افتادهٴ در رِکس جاهلی ولیّ و راهنما ندارد، خب اگر کسی راهنما نداشته باشد پس چطور به مقصد می‌رسد؟ این دوتا. چون ﴿لِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ شما چطور می‌خواهید کسی که نه راهنما دارد، نه راه دارد شما چطور می‌خواهید اینها را هدایت کنید؟ این برهان عقلی از شما برمی‌آید کسی را که خدا به حال خود رها کرده بر‌خلاف خواستهٴ خود شما بروید دستش را بگیرید خدا او را مهلت داد سالیان متمادی سیزده سال به او مهلت داد در مکه، بعد هم که مدینه نظام اسلامی مستقرّ شد چند سال به آنها مهلت داد تقریباً پانزده سال به او مهلت داد این همه مصائب را شما تحمّل کردید این مرموزانه به سود مشرکین و علیه مسلمین تلاش و کوشش می‌کرد، خب همهٴ کارها را کرده خدا هم او را به حال خود رها کرده اگر کسی را خدا به حال خود رها کند نه راه دارد، نه راهنما آن وقت از شما چه کار برمی‌آید؟ ﴿أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللّهُ﴾ در حالی که ﴿وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً﴾ این می‌شود تبیین ﴿کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیَاتِ﴾ نه ﴿یُبَیِّنُ﴾ یعنی «یتلوا»، «یتلوا» را خود خدا تلاوت می‌کند بعد پیغمبر تلاوت می‌کند این می‌شود مسئلهٴ قرائت قرآن اینکه تبیین نیست بعد از اینکه مسئله مثل دو، دوتا چهارتا روشن شد و برای تبیین روشن‌تر و بازتر یک حُکم دیگری را ذکر می‌کند که آن هم عرض می‌کنیم آن وقت آن حُکم تشریعی می‌آید می‌فرماید الآن هم که شما بیجا برای اینها دلسوزی می‌کنید اینها درصدد تکفیر شما هستند یعنی شما را کافر بکنند، نه به کفر نسبت بدهند ﴿وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً﴾ آنها نتوانستند مثل شما بشوند ولی می‌کوشند شما را مثل خود بکنند هم‌اکنون، آن وقت شما برای اینها دلسوزی می‌کنید ﴿وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً﴾ بشود مساوی هم.
خب، الآن هم این طورند آن وقت شما دربارهٴ اینها اختلاف دارید بعضی می‌گویند که ما کاری به اینها نداریم اینها آدمهایی خوبی‌اند بلکه هدایت بشوند این‌‌چنین نیست این می‌شود تبیین پس ﴿وَاللّهُ أَرْکَسَهُم﴾ معلّل است به ﴿بِمَا کَسَبُوا﴾، ﴿أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللّهُ﴾ این معلّل است به ﴿وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً﴾ هر کدام مدّعاست دلیلش هم در کنار اوست ﴿أَتُرِیدُونَ﴾ قضیهٴ سالبه است نه قضیهٴ موجبه چون استفهام، استفهام انکاری است ﴿أَتُرِیدُونَ﴾ یعنی «لا تقدرون أن تهدوا من أضل الله»، چرا؟ چون ﴿وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً﴾ و اگر سبیل نبود راهنما چطور راهنمایی می‌کند؟ چون راهنما سالک را به راه آشنا می‌کند حالا اگر راه نبود هدایت مقدور نیست.
ذات اقدس الهی فرمود چرا دربارهٴ منافقین دو نظر دارید آن وقت سؤال مطرح است که پس کدام یک از دو نظر حق است چه کنیم؟ جوابش این است که حق با کسانی است که می‌گویند ما با منافقین سازش نمی‌کنیم، به چه دلیل؟ برای اینکه ﴿وَاللّهُ أَرْکَسَهُم﴾ یعنی «أنقسهم و أرجعهم الی الذُلّ» چرا ﴿وَاللّهُ أَرْکَسَهُم﴾ برای اینکه ﴿بِمَا کَسَبُوا﴾ تمام این جمله‌ها به هم منسجم است و بسته است چرا «والله أرکسهم وأنقسهم و ردّهم» برای اینکه ﴿بِمَا کَسَبُوا﴾.
خب، بعد شما در قبال این نقصی که دامنگیر اینها شد می‌خواهید اینها را از نقص برهانید به کمال برسانید این ممکن نیست ﴿أَتُرِیدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللّهُ﴾ که این استفهام، استفهام انکار است یعنی نمی‌توانید، چرا نمی‌توانید؟ برای اینکه ﴿وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً﴾ کسی را که خدا گمراه کرد شما راهی برای هدایت او ندارید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم قالب : اعتقادی موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : آیت الله جوادی آملی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شأن نزول - سيد علي بهبهاني
در چند آیه‏ى قبل براى واسطه شدن و شفاعت در کار خیر و شر آیه‏اى خواندیم. این آیه نمونه‏اى از شفاعت براى منافقان را بیان مى‏کند.
گروهى در مکّه به ظاهر مسلمان شدند، ولى هجرت نکردند و در عمل با مشرکان بودند. بعدها که هجرت کردند، (شاید هم براى جاسوسى) مؤمنان درباره‏ى آنان دو نظر داشتند. بعضى مى‏گفتند: چون به توحید و معاد شهادت مى‏دهند، رفتار برادرانه با آنان داشته باشیم، وبعضى به خاطر ترک هجرت وهمکارى آنان با کفّار، طرفدار برخورد منفى با آنان بودند، که این آیه نازل شد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : شأن نزول موضوع اصلی : منافق- منافقین- منافقان گوینده : حجت الاسلام قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شان نزول - ابوذر مالکي
عده‏اى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، و عملا هوادار و پشتیبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و تا نزدیکى مدینه بیایند و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه‏اى که داشتند، به قصد جاسوسى این عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند که مسلمانان آنها را از خود مى‏دانند و ورود به مدینه طبعا براى آنها مشکلى ایجاد نخواهد کرد. مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد؛ عده‏اى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهر بین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) داده‏اند بجنگیم و تنها به جرم اینکه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمریم؟ این آیه نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایى کرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : اخلاق بد گوینده : ابوذر مالکی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شأن نزول - فاطمه نصيري خليلي
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس، عده‏اى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، اما سر انجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه‏اى که داشتند براى هدف جاسوسى این عمل را انجام دادند).
مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى به زودى در باره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد، عده‏اى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهربین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله داده‏اند بجنگیم؟ آیه نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایى کرد [ نظرات / امتیازها ]
منبع : برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1 قالب : شأن نزول موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعمال نارواى منافقان، عامل واژگونه شدن فهم و درک آنان - فاطمه نصيري خليلي
و اللّه ارکسهم بما کسبوا
«ارکاس» به معناى برگرداندن و وارونه کردن است که به قرینه «اتریدون ... »، مراد از آن وارونه شدن درک آنان براى هدایت یافتن است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  طرد و اضلال منافقان از سوى خدا، دلیل لزوم طرد آنان از سوى تمامى مؤمنان - فاطمه نصيري خليلي
فما لکم فى المنافقین فئتین و اللّه ارکسهم بما کسبوا

جمله «و اللّه ارکسهم بما کسبوا»، حالیه است ; یعنى در حالى که خداوند آنها را وارونه و طرد کرده، چرا از آنان طرفدارى مى کنید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : انتخاب مدیر گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شان نزول - . پوربافراني
شان نزول آیهعده‏اى از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همین دلیل حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند، و عملا هوادار و پشتیبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مکه خارج شوند (و تا نزدیکى مدینه بیایند و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه‏اى که داشتند، به قصد جاسوسى این عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند که مسلمانان آنها را از خود مى‏دانند و ورود به مدینه طبعا براى آنها مشکلى ایجاد نخواهد کرد. مسلمانان از جریان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با این جمع در میان مسلمین اختلاف افتاد؛ عده‏اى معتقد بودند که باید این عده را طرد کرد، زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد ظاهر بین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانى که گواهى به توحید و نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) داده‏اند بجنگیم و تنها به جرم اینکه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمریم؟ این آیه نازل شد و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایى کرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان قالب : شأن نزول موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علی بافرانی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.