● ابراهيم چراغي -
تفسیر نمونه
(آیه 16)- «همان نورى که خداوند بوسیله آن کسانى را که در پى کسب خشنودى او باشند به طرق سلامت هدایت مىکند» (یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ).
و علاوه بر این «آنها را از انواع ظلمتها و تاریکیها (ظلمت شرک، ظلمت جهل، ظلمت پراکندگى و نفاق و ...) به سوى نور توحید، علم و اتحاد رهبرى مىکند» (وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ).
و از همه گذشته «آنها را به جاده مستقیم که هیچ گونه کجى در آن از نظر اعتقاد و برنامه عملى نیست هدایت مىنماید» (وَ یَهْدِیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
1- کسانى قابل هدایتند که در پى تحصیل رضاى حقّ باشند، نه دنبال مقام و مال و هواى نفس و انتقام. «یهدى به اللّه مَن اتّبع رضوانه»
2- انسان، خود زمینهساز هدایت خویش است. «یهدى به اللّه من اتّبع رضوانه»
3- هدایت به راههاى سلامت و سعادت، در گرو کسب رضاى خداست و هر کس در پى راضى کردن غیر او باشد، در انحراف است. «یهدى به اللّه من اتّبع رضوانه سبل السلام»
4- راه حقّ یکى و راههاى باطل (شرک، کفر، نفاق و تفرقه و...) متعدّد است. (کلمهى «نور»، مفرد ولى «ظلمات» جمع است. آرى، همهى نیکىها و پاکىها در پرتو نور توحید، یک حالت وحدت و یگانگى به خود مىگیرد، امّا ظلمت همیشه مایهى تفرقه و پراکندگى صفوف است.)
5 - هدف، یکى است ولى راههاى رسیدن به آن متعدّد است. «سبل السلام»
6- مکتب وحى، سلامت و سعادت فرد و جامعه و روح و جسم را تضمین کرده است. «سبل السلام»
7- بشر در سایه قرآن، به همزیستى و صفا در زندگى مىرسد. «سبل السلام»
8 - «سبل السلام» به «صراط مستقیم» منتهى مىشود، و همهى کسانى که با انجام تکالیف گوناگون در شرایط مختلف، در پى کسب رضاى خداوند مىباشند، به صراط مستقیم مىرسند. «یهدى... سبل السّلام... یهدیهم الى صراط مستقیم»
9- براى رسیدن به صراط مستقیم، تنها پیامبر و کتاب کافى نیست، لطف و ارادهى خدا هم لازم است. «باذنه»
10- نه جبر، نه تفویض بلکه امر بین الامرین. انسان انتخابگر است؛ «اتّبع رضوانه» امّا رسیدن به هدف بدون اراده خدا نمىشود. «باذنه»
11- قرآن، داروى شفابخش همه ظلمات است. تاریکىهاى جهل، شرک، تفرقه، توحّش، شبهات، شهوات، خرافات، جنایات واضطرابها را به نور علم، توحید، وحدت، تمدن، یقین، حقّ، صفا وآرامش تبدیل مىکند. «یخرجهم من الظلمات الى النور»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
أطیب البیان
هدایت میفرماید خداوند بواسطه او کسانى را که در مقام تحصیل رضاى خداوند هستند براههاى سلام و بیرون میکند آنها را از تاریکیها بطرف نور و روشنایى طبق مشیّت و اراده خود و راه نمایى میکند آنها را براه راست دیانت
یَهْدِی بِهِ اَللّٰهُ مرجع ضمیر به ممکن است بلکه ظاهر همین است که حضرت رسالت باشد که در آیه قبل فرمود قَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولُنٰا بقرینه کلمه یبیّن و یعفو و ممکن است قرآن باشد بواسطه اقربیت در جمله و کتاب مبین
مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ کسانى را که از روى حقیقت و واقعیت متابعت میکنند آن دینى را که مرضى خدا باشد و این خاص بمذهب شیعه اثنى عشریه است که اهل بدعت نباشند و انکار ضروریات دین و مذهب را نکنند و مرتکب عملى نشوند که موجب ارتداد شود و دلیل بر این مدّعى آیه شریفه است که قبلا بیان شد اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ اَلْإِسْلاٰمَ دِیناً که دین مرضى الهى اسلامیست که مقرون بولایت باشد و اما سایر فرق اسلامى متابعت کردند دینى را که موجب غضب الهى است
سبل السلام مراد از سلام بعید نیست که بهشت باشد بقرینه لَهُمْ دٰارُ اَلسَّلاٰمِ عِنْدَ رَبِّهِمْ انعام آیه 127، و آیه وَ اَللّٰهُ یَدْعُوا إِلىٰ دٰارِ اَلسَّلاٰمِ یونس آیه 25، و محتمل است مراد خداوند متعال باشد زیرا یکى از اسماء مقدّسه سلام است چنانچه میفرماید هُوَ اَللّٰهُ اَلَّذِی لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْمَلِکُ اَلْقُدُّوسُ اَلسَّلاٰمُ الایه حشر آیه 23، و محتمل است مراد سلامتى دنیا و آخرت باشد و بر هر تقدیر راههاى بهشت و خدا و سلامتى دنیا و آخرت یکى است
وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ شرحش در ذیل آیه شریفه اَللّٰهُ وَلِیُّ اَلَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ گذشت در مجلد دوم
باذنه مکرر گذشت که افعال اختیاریه بنده مستقل در آنها نیست تا مشیت حق تعلّق نگیرد فعل صادر نشود و این معنى نه بنحو اجبار است که اختیار عبد بى اثر صرف باشد و نه بنحو شرکت است که اختیار عبد با مشیت حق علت صدور باشد زیرا ثواب و عقاب در صورتى موافق عدل است که عبد اختیار تام داشته باشد لکن بنحو طولیتست باین معنى که فعل باختیار عبد است و منشأ ثواب و عقاب است و فعل و اختیار عبد و قدرت او تماما در تحت اراده و مشیت حق است و الفعل فعل اللّٰه و هو فعلنا پس استناد بعبد و استناد بحق هر دو صحیح است طولا مٰا قَطَعْتُمْ مِنْ لِینَةٍ أَوْ تَرَکْتُمُوهٰا قٰائِمَةً عَلىٰ أُصُولِهٰا فَبِإِذْنِ اَللّٰهِ حشر آیه 5
وَ یَهْدِیهِمْ إِلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ هدایت بمعنى ارائه طریق باعطاء عقل و قدرت و اختیار عبد و ارسال رسل و انزال کتب و بیان احکام نسبت بتمام مکلّفین از جن و انس است و اما بمعنى قبولى ایمان و اطاعت و ترک مخالفت و سلوک در صراط مستقیم خاص این طائفه است که متابعة رضوان الهى کنند و در صدد تحصیل حق و حقیقت باشند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» انوار درخشان در تفسیر قرآن
«یَهْدِی بِهِ اَللّٰهُ مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ سُبُلَ اَلسَّلاٰمِ »
آیه مبنى بر مژده به پیروان مکتب قرآن است هرکه برطبق این برنامه رفتار کند پروردگار او را به سعادت مى رساند
هدایت ضد گمراهى و رذالت خلقى است و داراى مراتبى است از جمله رهبرى و ارائه طریق و یا هرگونه وسیله براى رسیدن بمقصد است و هدایت حقیقى عبارت از موهبت وجودى سعادت و صفاى روح است که صفت فعل پروردگار مى باشد و برحسب آیه «إِنَّکَ لاٰ تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لٰکِنَّ اَللّٰهَ یَهْدِی مَنْ یَشٰاءُ 57 قصص» آن را از شئون تدبیر پروردگار معرفى نموده و از پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله سلب نموده در این آیه «یَهْدِی بِهِ اَللّٰهُ مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ » نیز قرآن کریم را برنامه و رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله را استاد مکتب و رهبر کاروان سعادت معرفى نموده است که هرکه برطبق این برنامه و از پیامبر اسلام پیروى کند پروردگار از او خشنود گشته و به وى سعادت دهد و صفاى روح به وى بخشد و از شرک اعتقادى و رذالت خلقى او را پاک و پاکیزه نماید
«وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ بِإِذْنِهِ »
از جهل و رذالت طبع تعبیر بظلمات به هیئت جمع شده از نظر اینکه از جمله آثار شوم جهل شرک است ولى رفع تیرگى جهل که عبارت از نورانیت ایمان و صفاى روح مى باشد حقیقت روانى و فضیلت نفسانى است و داراى مراتب بیشمار است و بدین مناسبت نیز تعبیر بسبل السلام فرموده زیرا صفاى روح و اسلام حقیقى نتیجه التزام و پیروى از برنامه قرآن است که پروردگار از او خشنود گردد و وسائل سعادت را در اختیار او گذارد و درهاى نیک بختى را بر روى او بگشاید
«وَ یَهْدِیهِمْ إِلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِیمٍ »
در اثر سعى و کوشش طاقت فرسا کمال انسانیتى را که پروردگار در نهاد بشر سپرده است بصورت صفاى روح و نیروى استقامت درآورد و از سلامت عقیده و صفاى خوى بهره مند فرماید و بصراط مستقیم آن که غرض از آفرینش و یگانه هدف بشر است نائل گرداند و از زندگى گوارا در دوجهان بهره اى نصیب او فرماید هم چنانکه برحسب آیه «صِرٰاطَ اَلَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ 1 6» صفاى کامل و درجه عالى از صراط مستقیم اختصاص به پیامبران و اوصیاء علیهم السّلام دارد و در اثر این موهبت آنان را استاد مکتب و رهبران کاروان توحید قرار داده است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عاملی
«مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ » 17 فخر: یعنى آن کس پى دین مى رود براى بدست آوردن آنچه خدا براى او پسندیده است، ولى آن که از دین، تقلید گذشتگان را مى خواهد، و دقت و استدلال در عقاید خود ندارد: مشمول این جمله نیست و پیرو غیر رضوان خدا است
مجمع البیان: یعنى رضاى خدا را بخواهد به وسیله ى ایمان و قبول قرآن و تصدیق پیغمبر و پیروى از ادیان
«سُبُلَ اَلسَّلاٰمِ » ابو الفتوح: در معنى این جمله چند قول است: 1 سدّى و حسن بصرى گفتند: سلام نام خدا است، و مقصود این است که مى نمایاند راه دین خدا را که اسلام باشد، و یا راه ثواب خدا که بهشت باشد، 2 زجاج گفته است، یعنى راهنمائى مى کند به راه سلامتى و آسایش از هر شر، و بسوى وصول بهر مرغوب و خوب
«یُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ بِإِذْنِهِ » 17 مفسّرین کلمه ى «باذنه» را معنى کرده اند بلطف و توفیق و فرمان و اراده و خواست خداوند
فخر: مقصود از ظلمات کفر است، چون شخص کافر مانند آن که در تاریکى حیران و سرگردان است، او هم حیران است و بلاتکلیف، و نور یعنى ایمان و همان طور که روشنائى وسیله ى راهیابى است، ایمان هم آدمى را بخیر و سعادت و به بهشت راهنمائى مى نماید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
یَهْدِی بِهِ اَللّٰهُ مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ سُبُلَ اَلسَّلاٰمِ یعنى هدایت مى کند خدا به آن نور و قرآن کسى را که پیروى کند رضایت خدا را بایمان آوردن و خدا راههاى سلامت را به او مى نماید که آن طریق قرب بجوار رب العالمین است و موجب سلامتى از جمیع آفات است (وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ اَلظُّلُمٰاتِ إِلَى اَلنُّورِ بِإِذْنِهِ ) و نیز او را از تاریکیهاى کفر و جهل بتوفیق و خواست او بسوى راه مستقیم که نزدیک ترین راهها است بقرب حق تعالى او را راهنمایى مى نماید و آن راهى است که هیچ کجى و اعوجاجى در آن یافت نمى گردد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
یَهْدِی بِهِ اَللّٰهُ مَنِ اِتَّبَعَ رِضْوٰانَهُ ؛ یعنى هرکس که تنها خشنودى خداوند را بخواهد و حق را براى حق طالب باشد، هدفش را در اسلام مى یابد؛ زیرا در اسلام سه فایده است:
1 «راه هاى سلامت» منظور از واژۀ «سلام» که در آیه آمده، تنها تأمین امنیت جان و مال ملّت ها، که طرفداران صلح آن را تبلیغ مى کنند، نیست، بلکه مراد از آن، صلح و سلامت کامل است که تمامى ملّت ها و افراد را دربر گیرد و نیز سلامت خانه و خانواده از تربیت فاسد، سلامت عقل از نادانى و ایمان به خرافات و افسانه ها و سلامت نفس از آز، کینه، دروغ و مکر را شامل گردد
2 «و به فرمان خود از تاریکى به روشنایى شان ببرد» خداوند به فرمان خود، آنان را از تاریکى بت پرستى به روشنایى توحید مى برد؛ توحیدى که آنها را از هر قیدى، جز بندگى خدا آزاد مى کند
3 «آنان را به راه راست هدایت کند» منظور از راه راست در نزد خدا، راهى است که زندگى، یعنى همین زندگى را گوارا و پربهره سازد، نه اینکه آن را به رنج و بدبختى مبدّل کند
پس از بیان مطالب فوق، اینک مى پرسیم: آیا طرفداران صلح و یا کسان دیگرى که نداى افزایش تولید و تأمین رفاه براى همگان را سر مى دهند، راهى بهتر و مفیدتر [براى بشر] از اسلام سراغ دارند؟ آیا محبّت آنان به بندگان خدا بیش از محبّت او به بندگانش است ؟ و یا اینکه آنها مصالح و مفاسد بندگان خدا را بیش از او مى دانند؟ و در نتیجه، آیا در عقیدۀ اسلام، در شریعت اسلام، در اخلاق اسلام و یا در حکمى از احکام اسلام، چیزى وجود دارد که با افزایش تولید و توزیع عادلانۀ آن در تضادّ باشد؟ قرآن نخستین دعوت کننده به سوى زندگى برتر است خداوند در آیۀ 9 از سورۀ اسراء مى گوید: «إِنَّ هٰذَا اَلْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ » مفسّران گفته اند: منظور آن است که قرآن به سوى وضعیّت برتر هدایت مى کند اگر چنانچه در این حرف ها تردید دارى همانا من یقین دارم هیچ کس را نمى توان یافت که اسلام را به طور صحیح آموخته و آن را، چنان که هست، فهمیده باشد مگر اینکه خواه ناخواه به آن ایمان بیاورد و به حقانیت آن اقرار نماید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
نور و کتاب در آیه قبل چه مراد بهر دو قرآن باشد چه یکى پیغمبر و امام چون آنها هم کتاب ناطق خدایند در معنى اتحاد دارند لذا ضمیر مفرد آورده شده است و کسى که طالب خوشنودى خدا باشد بسبب قرآن و عترت هدایت مى شود بطرق سلامت از عذاب الهى و کسى که در این مقام نباشد از هر دو یا یکى از آن دو اعراض مى کند و در ظلمات جهل باقى مى ماند و بعذاب ابدى گرفتار مى شود و بنور اسلام و تشیّع منور نمى گردد پس شرط بیرون آمدن از ظلمات کفر اذن و اراده و توفیق و هدایت الهى است با قرب طرق بخدا و بهشت و شرط اینها طلب خود آدمى است که با خدا راه داشته باشد و بالفطره طالب رضاى او باشد و سرپیچى از احکام او ننماید خلاصه آنکه وسائل موجود است اگر کوتاهى شود از طرف خود ما است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.