از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(انما جزاؤا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم ):(همانا سزای کسانی که باخدا و رسول او می ستیزند و در راه گستردن فساد در زمین تلاش می کنند،این است که یا کشته شوند یا به دار آویخته گردند و یا دست چپ و پای راستشان یابه عکس بریده شود ویا به سرزمینی دیگر تبعید شوند، تازه این امر عذاب وخواری دنیوی آنهاست و در آخرت برای آنان عذابی بزرگ می باشد)، محاربه به معنای لفظی اش در مورد خداوند محال است و ناگزیر باید بگوئیم معنای مجازی آن منظور بوده که شامل مخالفت با احکام شرعی و ظلم و اسراف می باشد و منظور از محاربه با رسول ، عملی است که به ابطال اثر ولایت رسول خدا منجر می شود، مانند جنگیدن کفار با پیامبر و مسلمانان و راهزنی راهزنان که امنیت عمومی را خدشه دار می سازند، امنیتی را که گسترش دامنه ولایت پیامبرآن امنیت را گسترانده است و مراد از افساد در زمین استفاده از سلاح و تعدی به حرمات و اخلال در امنیت عمومی است . در نهایت خداوند می فرماید: سزای چنین کسی یا قتل است یا دارزدن و یاقطع دست و پا از جانب مخالف و یا تبعید، و هر کدام از این مجازاتها اعمالش بستگی به نوع درجه افساد و محاربه آن فرد دارد که مثلا فقط از سلاح استفاده کند یا دزدی کند و یا مرتکب قتل هم بشود، ومراد از تبعید و نفی بلد آنست که اورا از شهری که در آنجا مرتکب فساد شده است به شهر دیگر تبعید کنند و برمردم آن شهر دوم هم آشکار کنند که او شخص منفی و مفسدی است ، پس با اومجالست و خرید و فروش و ازدواج نکنند و حتی او را شریک در طعام و شراب خود نیز نسازند و اگر به شهر دیگر رفت به آنها هم همین مسأله را بگویندتازمانی که عمر او به اتمام برسد ،پس اگر گفته شود، حکم او در صورتی که متوجه بلاد کفر و شرک بشود، چگونه است ؟ در جواب می گوئیم ، اگر به آنجابرود یا بدست اهل آنجا کشته می شود و یا او آنها را می کشد و (خزی )به معنای فضیحت و رسوائی است وآیه شریفه می فرماید: این عذابها که گفتیم خواری مفسد و ظالم در این دنیاست ، اما عذاب اخروی او بسی بزرگتر است و اینهاباعث نمیشود که عذاب اخروی او برطرف گردد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر نمونه
کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله میبرند این آیه در حقیقت بحثى را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل میکند و جزاى افراد متجاوزى را که اسلحه بروى مسلمانان میکشند و با تهدید به مرگ و حتى کشتن ، اموالشان را به غارت میبرند، با شدت هر چه تمامتر بیان میکند، و میگوید: کیفر کسانى که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روى زمین دست به فساد میزنند این است که یکى از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پاى آنها به طور مخالف (دست راست با پاى چپ ) بریده شود چهارم اینکه از زمینى که در آن زندگى دارند تبعید گردند. (انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فى الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ). در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: 1 - منظور از محاربه با خدا و پیامبر آنچنان که در احادیث اهل بیت وارد شده و شان نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهى میدهد این است که : کسى با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کارى کند و یا در داخل شهر، بنا بر این افراد چاقوکشى که حمله به جان و مال و نوامیس مردم میکنند نیز مشمول آن هستند. ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت مى کند. 2 - منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهى اشاره شده همان مقدارى است که در مورد سرقت بیان گردیده یعنى تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا مى باشد. 3 - آیا مجازاتهاى چهارگانه فوق جنبه تخییرى دارد یعنى حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسى صلاح ببیند اجراء میکند، و یا متناسب با چگونگى جرم و جنایتى است که از آنها انجام گرفته ! یعنى اگر افراد محارب دست به کشتن انسانهاى بیگناهى زده اند مجازات قتل براى آنها انتخاب میشود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پاى آنها قطع میشود و اگر هم دست به آدمکشى و هم سرقت اموال زده باشند اعدام میشوند و جسد آنها براى عبرت مردم مقدارى به دار آویخته میشود و اگر تنها اسلحه به روى مردم کشیده اند بدون اینکه خونى ریخته شود و یا سرقتى انجام گیرد به شهر دیگرى تبعید خواهند شد، شک نیست که معنى دوم به حقیقت نزدیکتر است ، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام ) نقل شده وارد گردیده است . درست است که در پاره اى از احادیث اشاره به مخیر بودن حکومت اسلامى در این زمینه شده است ولى با توجه به احادیث سابق منظور از تخییر این نیست که حکومت اسلامى پیش خود یکى از این چهار مجازات را انتخاب نماید و چگونگى جنایت را در نظر نگیرد زیرا بسیار بعید به نظر میرسد که مسئله کشتن و به دار آویختن همردیف تبعید بوده باشد، و همه در یک سطح . اتفاقا در بسیارى از قوانین جنائى و جزائى دنیاى امروز نیز این مطلب به وضوح دیده میشود که براى یک نوع جنایت چند مجازات را در نظر مى گیرند، مثلا در پاره اى از جرائم ، در قانون مجازات مجرم ، حبس از سه سال تا 10 سال تعیین شده و دست قاضى را در این باره باز گذاشته اند مفهوم آن این نیست که قاضى مطابق میل خود سالهاى زندان را تعیین نماید بلکه منظور این است چگونگى وقوع مجازات را که گاهى با جهات مخففه و گاهى با جهات تشدید همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبى انتخاب نماید. در این قانون مهم اسلامى که درباره محاربان وارد شده ، چون نحوه این جرم و جنایت بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلما یکسان نیستند طرز مجازات آنها نیز متفاوت ذکر شده است . ناگفته پیدا است شدت عمل فوقالعاده اى که اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حفظ خونهاى بیگناهان و جلوگیرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نوامیس مردم بیگناه است . در پایان آیه میفرماید: این مجازات و رسوائى آنها در دنیا است و تنها به این مجازات قناعت نخواهد شد بلکه در آخرت نیز کیفر سخت و عظیمى خواهند داشت . (ذلک لهم خزى فى الدنیا و لهم فى الاخرة عذاب عظیم ). از این جمله استفاده میشود که حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از کیفرهاى آخرت نخواهد گردید. سپس براى اینکه راه بازگشت را حتى به روى اینگونه جانیان خطرناک نبندد و در صورتى که در صدد اصلاح بر آیند راه جبران و تجدید نظر به روى آنها گشوده باشد میگوید: مگر کسانى که پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانید خداوند غفور و رحیم است . (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفور رحیم ). از این جمله استفاده میشود که تنها در صورتى مجازات و حد از آنها برداشته میشود که پیش از دستگیر شدن به میل و اراده خود از این جنایت صرفنظر کنند و پشیمان گردند - البته نیاز به تذکر ندارد که توبه آنها سبب نمیشود که اگر قتلى از آنها صادر شده یا مالى را به سرقت برده اند مجازات آن را نبینند، تنها مجازات تهدید مردم با اسلحه برداشته خواهد شد. و به عبارت دیگر توبه او تنها تاثیر در ساقط شدن حق الله دارد و اما حق الناس بدون رضایت صاحبان حق ، ساقط نخواهد شد (دقت کنید). و نیز به تعبیر دیگر: مجازات محارب از مجازات قاتل یا سارق معمولى شدیدتر است و با توبه کردن مجازات محارب از او برداشته میشود اما مجازات سارق و غاصب یا قاتل معمولى را خواهد داشت . ممکن است سؤ ال شود: توبه یک امر باطنى است از کجا میتوان آن را اثبات کرد؟ در پاسخ مى گوئیم : طریق اثبات براى این موضوع فراوان است از جمله اینکه دو شاهد عادل گواهى بدهند که در مجلسى توبه او را شنیده اند و بدون اینکه کسى آنها را اجبار کند به میل خود توبه نموده اند و یا اینکه برنامه و روش زندگى خود را چنان تغییر دهند که آثار توبه از آن آشکار باشد. در شأن نزول این آیه چنین نقل کرده‏اند که: جمعی از مشرکان خدمت پیامبر آمدند و مسلمان شدند امّا آب و هوای مدینه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) برای بهبودی آنها دستور داد به خارج مدینه در نقطه خوش آب و هوائی از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چرا می‏بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبودی یافتند امّا به جای تشکر از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) چوپانهای مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و شتران زکوة را غارت کرده و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر (صلّی الله علیه و آله) دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام یافت، یعنی چشم آنها را کور کردند و دست و پای آنها را بریدند و کشتند تا دیگران عبرت بگیرند و مرتکب این اعمال ضد انسانی نشوند، آیه فوق درباره این گونه اشخاص نازل گردید و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( یحاربون الله و رسوله ) یحاربون رسول الله صلی الله علیه و سلم ، و محاربة المسلمین فی حکم محاربته ( و یسعون فی الأرض فسادا ) مفسدین ، أو لأن سعیهم فی الأرض لما کان علی طریق الفساد نزل منزلة و یفسدون فی الأرض فانتصب فسادا علی المعنی ، و یجوز أن یکون مفعولا له ، أی للفساد . نزلت فی قوم هلال بن عویمر و کان بینه و بین رسول الله صلی الله علیه و سلم عهد و قد مر بهم قوم یریدون رسول الله فقطعوا علیهم . و قیل : فی العرنیین ، فأوحی إلیه أن جمع بین القتل و أخذ المال قتل و صلب و من أفرد القتل قتل ، و من أفرد أخذ المال قطعت یده لأخذ المال ، و رجله لإخافة السبیل . و من أفرد الإخافه نفی من الأرض . و قیل : هذا حکم کل قاطع طریق کافرا کان أو مسلما . و معناه ( أن یقتلوا ) من غیر صلب ، إن أفردوا القتل ( أو یصلبوا ) مع القتل إن جمعوا بین القتل و الأخذ . قال أبو حنیفة و محمد رحمهما الله ، یصلب حیا ، و یطعن حتی یموت ( أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف ) إن أخذوا المال ( أو ینفوا من الأرض ) إذا لم یزیدوا علی الإخافة . و عن جماعة منهم الحسن و النخعی : أن الإمام مخیر بین هذه العقوبات فی کل قاطع طریق من غیر تفصیل . و النفی : الحبس عند أبی حنیفة ، و عند الشافعی : النفی من بلد إلی بلد ، لا یزال یطلب و هو هارب فزعا، و قیل : ینفی من بلده ، و کانوا ینفونهم إلی " دهلک " و هو بلد فی أقصی تهامة ، و " ناصح " و هو بلد من بلاد الحبشة ( خزی ) ذل و فضیحة . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
در شأن نزول آیه آمده است که جمعى از مشرکانِ مکّه به مدینه آمده، مسلمان شدند. ولى چون بیمار بودند به فرمان پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به منطقه‏ى خوش آب و هوایى در بیرون مدینه رفته و اجازه یافتند از شیر شترهاى زکات بهره ببرند. امّا چون سالم شدند، چوپان‏هاى مسلمان را گرفته، دست و پایشان را بریدند و چشمانشان را کور کرده، شتران را به غارت بردند و از اسلام هم دست کشیدند. رسول خداصلى الله علیه وآله دستور داد آنان را دستگیر کنند و همان کارى را که با چوپانان کرده بودند، بر سر خودشان آوردند. آیه‏ى فوق نازل شد. کیفرهایى که در آیه آمده، «حقّ اللّه» است و از جانب حکومت یا مردم قابل عفو و تبدیل نیست. <79> ودر تفسیر المیزان آمده است که انتخاب یکى از چهار کیفر، با امام مسلمین است و اگر اولیاى مقتول هم عفو کنند، باید یکى از کیفرها اجرا شود. کلمه‏ى «جزاء» به معناى کیفر وپاداش کافى است یعنى حدود و مجازات‏هاى چهارگانه براى مجرم عادلانه وکافى است. <80> براى اصلاح جامعه، هم موعظه و ارشاد لازم است، هم شمشیر و برخورد قاطع و انقلابى. (آیه‏ى قبل، پیام وهشدار به قاتل بود، واین آیه عقوبت افراد محارب ومفسِد را بیان مى‏کند) عقوبت باید همراه با عدالت باشد. چون فسادها و خصوصیّات مفسدان متفاوت است، کیفرها هم یکسان نیست. مثلا اگر فساد، فجیعانه بود، کیفرش قتل است ولى اگر سطحى بود، کیفر آن تبعید است. این معنا از روایات فهمیده مى‏شود، از جمله آنکه: کیفر قتل، اعدام است، کیفر ارعاب، تبعید است، کیفر راهزنى و سرقت، قطع دست و پا است و کیفر قتل و راهزنى وسرقت مسلحانه، قطع دست و پا و به دار آویختن است. <81> اجراى احکام و حدود الهى، در سایه‏ى برپایى نظام و حکومت اسلامى میسّر است، پس دین از سیاست جدا نیست. آنان که بر امام و رهبر مسلمین یا حکومت اسلامى خروج کنند، مشمول «یحاربون اللّه» مى‏شوند. <82> طبق آیه 279 سوره‏ى بقره، رباخوار، «محارب» خدا و پیامبر است، «فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله» چون امنیّت اقتصادى را به هم مى‏زند. همچنین در روایات، توهین به مسلمان، محاربه‏ى با خدا به حساب آمده است: «من أهان لى ولیاً فقد بارزنى بالمحاربة». <83> 1- وظیفه‏ى نظام و حکومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جاده‏ها و برخورد با متخلّفان است. «انّما جزاء...» 2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنکه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است. «یحاربون اللّه» 3- نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «یحاربون اللّه و رسوله» 4- براى آنان که امنیّت جامعه را بر هم مى‏زنند، چند نوع کیفر مقرر شده است: اعدام، تبعید، قطع دست و پا، به دار آویختن. «یقتّلوا او یصلّبوا...» 5 - عقوبت سخت براى ستم‏پیشگان است، نه آنان که به ندرت مرتکب مى‏شوند. «یحاربون، یسعون» (فعل مضارع، نشان استمرار کار است) 6- مخالفان ولایت رسول اللّه که قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، باید به سخت‏ترین کیفر مجازات شوند.«یحاربون اللَّه و رسوله... ان یقتّلوا» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نمونه
(آیه 33)-

شأن نزول:

نقل شده که: جمعى از مشرکان خدمت پیامبر آمدند و مسلمان شدند اما آب و هواى مدینه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله براى بهبودى آنها دستور داد به خارج مدینه، در نقطه خوش آب و هوایى از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چرا مى‏بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آنجا از شیر تازه شتران به حد کافى استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبود یافتند اما به جاى تشکر از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چوپانهاى مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کارى که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات در باره آنها انجام یافت، آیه در باره این گونه اشخاص نازل گردید و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد.

تفسیر:

کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله مى‏برند- این آیه در حقیقت بحثى را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل مى‏کند و جزاى افراد متجاوزى را که اسلحه به روى مسلمانان مى‏کشند و با تهدید به مرگ و حتى کشتن، اموالشان را به غارت مى‏برند، با شدت هر چه تمامتر بیان مى‏کند، و مى‏گوید: «کیفر برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 512

کسانى که با خدا و پیامبر به جنگ برمى‏خیزند و در روى زمین دست به فساد مى‏زنند این است که (یکى از چهار مجازات در مورد آنها اجرا شود. نخست:) این که کشته شوند، (دیگر) این که به دار آویخته شوند، (سوم) این که دست و پاى آنها بطور مخالف (دست راست با پاى چپ) بریده شود (چهارم) این که از زمینى که در آن زندگى مى‏کنند تبعید گردند» (إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ).

در پایان آیه مى‏فرماید: «این مجازات و رسوایى آنها در دنیا است و (تنها به این مجازات قناعت نخواهد شد بلکه) در آخرت نیز کیفر سخت و عظیمى خواهند داشت» (ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ).

از این جمله استفاده مى‏شود که حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از کیفرهاى آخرت نخواهد گردید.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- وظیفه‏ى نظام و حکومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جاده‏ها و برخورد با متخلّفان است. «انّما جزاء...»
2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنکه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است. «یحاربون اللّه»
3- نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «یحاربون اللّه و رسوله»
4- براى آنان که امنیّت جامعه را بر هم مى‏زنند، چند نوع کیفر مقرر شده است: اعدام، تبعید، قطع دست و پا، به دار آویختن. «یقتّلوا او یصلّبوا...»
5 - عقوبت سخت براى ستم‏پیشگان است، نه آنان که به ندرت مرتکب مى‏شوند. «یحاربون، یسعون» (فعل مضارع، نشان استمرار کار است)
6- مخالفان ولایت رسول اللّه که قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، باید به سخت‏ترین کیفر مجازات شوند.«یحاربون اللَّه و رسوله... ان یقتّلوا»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر کشاف
( یحاربون الله و رسوله ) یحاربون رسول الله صلی الله علیه و سلم ، و محاربة المسلمین فی حکم محاربته ( و یسعون فی الأرض فسادا ) مفسدین ، أو لأن سعیهم فی الأرض لما کان علی طریق الفساد نزل منزلة و یفسدون فی الأرض فانتصب فسادا علی المعنی ، و یجوز أن یکون مفعولا له ، أی للفساد . نزلت فی قوم هلال بن عویمر و کان بینه و بین رسول الله صلی الله علیه و سلم عهد و قد مر بهم قوم یریدون رسول الله فقطعوا علیهم . و قیل : فی العرنیین ، فأوحی إلیه أن جمع بین القتل و أخذ المال قتل و صلب و من أفرد القتل قتل ، و من أفرد أخذ المال قطعت یده لأخذ المال ، و رجله لإخافة السبیل . و من أفرد الإخافه نفی من الأرض . و قیل : هذا حکم کل قاطع طریق کافرا کان أو مسلما . و معناه ( أن یقتلوا ) من غیر صلب ، إن أفردوا القتل ( أو یصلبوا ) مع القتل إن جمعوا بین القتل و الأخذ . قال أبو حنیفة و محمد رحمهما الله ، یصلب حیا ، و یطعن حتی یموت ( أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف ) إن أخذوا المال ( أو ینفوا من الأرض ) إذا لم یزیدوا علی الإخافة . و عن جماعة منهم الحسن و النخعی : أن الإمام مخیر بین هذه العقوبات فی کل قاطع طریق من غیر تفصیل . و النفی : الحبس عند أبی حنیفة ، و عند الشافعی : النفی من بلد إلی بلد ، لا یزال یطلب و هو هارب فزعا، و قیل : ینفی من بلده ، و کانوا ینفونهم إلی " دهلک " و هو بلد فی أقصی تهامة ، و " ناصح " و هو بلد من بلاد الحبشة ( خزی ) ذل و فضیحة [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
در شأن نزول آیه آمده است که جمعى از مشرکانِ مکّه به مدینه آمده، مسلمان شدند. ولى چون بیمار بودند به فرمان پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به منطقه‏ى خوش آب و هوایى در بیرون مدینه رفته و اجازه یافتند از شیر شترهاى زکات بهره ببرند. امّا چون سالم شدند، چوپان‏هاى مسلمان را گرفته، دست و پایشان را بریدند و چشمانشان را کور کرده، شتران را به غارت بردند و از اسلام هم دست کشیدند. رسول خداصلى الله علیه وآله دستور داد آنان را دستگیر کنند و همان کارى را که با چوپانان کرده بودند، بر سر خودشان آوردند. آیه‏ى فوق نازل شد. کیفرهایى که در آیه آمده، «حقّ اللّه» است و از جانب حکومت یا مردم قابل عفو و تبدیل نیست. <79> ودر تفسیر المیزان آمده است که انتخاب یکى از چهار کیفر، با امام مسلمین است و اگر اولیاى مقتول هم عفو کنند، باید یکى از کیفرها اجرا شود. کلمه‏ى «جزاء» به معناى کیفر وپاداش کافى است یعنى حدود و مجازات‏هاى چهارگانه براى مجرم عادلانه وکافى است. <80> براى اصلاح جامعه، هم موعظه و ارشاد لازم است، هم شمشیر و برخورد قاطع و انقلابى. (آیه‏ى قبل، پیام وهشدار به قاتل بود، واین آیه عقوبت افراد محارب ومفسِد را بیان مى‏کند) عقوبت باید همراه با عدالت باشد. چون فسادها و خصوصیّات مفسدان متفاوت است، کیفرها هم یکسان نیست. مثلا اگر فساد، فجیعانه بود، کیفرش قتل است ولى اگر سطحى بود، کیفر آن تبعید است. این معنا از روایات فهمیده مى‏شود، از جمله آنکه: کیفر قتل، اعدام است، کیفر ارعاب، تبعید است، کیفر راهزنى و سرقت، قطع دست و پا است و کیفر قتل و راهزنى وسرقت مسلحانه، قطع دست و پا و به دار آویختن است. <81> اجراى احکام و حدود الهى، در سایه‏ى برپایى نظام و حکومت اسلامى میسّر است، پس دین از سیاست جدا نیست. آنان که بر امام و رهبر مسلمین یا حکومت اسلامى خروج کنند، مشمول «یحاربون اللّه» مى‏شوند. <82> طبق آیه 279 سوره‏ى بقره، رباخوار، «محارب» خدا و پیامبر است، «فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله» چون امنیّت اقتصادى را به هم مى‏زند. همچنین در روایات، توهین به مسلمان، محاربه‏ى با خدا به حساب آمده است: «من أهان لى ولیاً فقد بارزنى بالمحاربة». <83> 1- وظیفه‏ى نظام و حکومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جاده‏ها و برخورد با متخلّفان است. «انّما جزاء...» 2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنکه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است. «یحاربون اللّه» 3- نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «یحاربون اللّه و رسوله» 4- براى آنان که امنیّت جامعه را بر هم مى‏زنند، چند نوع کیفر مقرر شده است: اعدام، تبعید، قطع دست و پا، به دار آویختن. «یقتّلوا او یصلّبوا...» 5 - عقوبت سخت براى ستم‏پیشگان است، نه آنان که به ندرت مرتکب مى‏شوند. «یحاربون، یسعون» (فعل مضارع، نشان استمرار کار است) 6- مخالفان ولایت رسول اللّه که قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، باید به سخت‏ترین کیفر مجازات شوند.«یحاربون اللَّه و رسوله... ان یقتّلوا [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - مجمع البیان
اِنَّمَا جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ

کیفر کسانى که با بندگان واقعى و دوستداران راستین خدا پیکار مى کنند و با پیامبرش به کارزار مى پردازند...

نظیر این آیه شریفه در سوره دیگر هم آمده است که مى فرماید:

انّ الّذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدّنیا و الآخرة...»(3)

بى تردید کسانى که خدا و پیام آور او را اذیّت و آزار مى کنند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و عذابى خفت بار برایشان آماده ساخته است.

وَ یَسْعَوْنَ فىِ الْاَرْضِ فَساداً

و در روى زمین به تباهى و فساد مى کوشند

«محارب» کیست؟

1 - از امامان اهل بیت روایت است که «محارب» آن کسى است که سلاح کشد و در شهر و یا در راه ها و بیرون از شهر ناامنى پدید آورد؛ چراکه دزد مسلّح چه در شهر دست به این کار زند و یا خارج از شهر یکسان است. در این مورد دیدگاه «شافعى» و «مالک» نیز همین است.

2 - امّا «ابو حنیفه» و یارانش مى گویند: «محارب» کسى است که در خارج از شهر به سرقت و راهزنى بپردازد؛ و از «عطاء خراسانى» نیز همین دیدگاه رسیده است.

«زجاج» در این مورد مى گوید: منظور از «انّما» در آغاز آیه شریفه این است که کیفر کسانى که با خدا و پیام آور او به کارزار برخیزند فقط این است که... چراکه اگر فردى به شما بگوید پاداش شما دینارى خواهد بود، ممکن است افزون بر آن، چیز دیگرى باشد؛ امّا هرگاه بگوید پاداش تو تنها دینارى خواهد بود، روشن است جز آن چیزى نخواهد بود.

اَنْ یُقَتَّلُوا اَوْ یُصَلَبُّوا اَوْ تُقَطَّعَ اَیْدِیْهِمْ وَ اَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ

کیفر آنان تنها این است که کشته شوند یا بردار گردند و یا دست و پایشان به عکس یکدیگر بریده شود. از دو امام راستین حضرت باقر و صادق آورده اند که: «انّما جزاء المحارب على قدر استحقاقه، فان قتل فجزائه ان یقتل، و ان قتل و اخذ المال فجزائه ان یقتل و یصلب، و ان اخذ المال و لم یقتل فجزائه ان تقطع یدیه و رجله من خلاف، و ان اخاف السّبیل فقط فانّما علیه النّفى لا غیره.»(4)

کیفر «محارب» به اندازه جنایتى است که بدان دست یازیده است؛ از این رو اگر کسى را کشته، باید کشته شود. و اگر افزون بر کشتار، مال مردم را نیز برده است باید به دار آویخته شود. و اگر تنها به مال مردم تجاوز نموده و برده است، باید دست و پایش به عکس یکدیگر بریده شود. و اگر تنها راه ها را ناامن ساخته و در میان مردم ترس و دلهره به وجود آورده است، باید تبعید گردد.

گروهى از مفسّران و دانشوران، از جمله «سعید بن جبیر»، «ربیع»، «ابن عباس» و دیگران نیز همین دیدگاه را انتخاب کرده اند.

با این بیان، در آیه شریفه، «اَوْ» براى تخییر و یا اباحه نیست، بلکه بیانگر مراحل چندگانه قانون خدا و تفاوت آن با تفاوت جنایت است.

«شافعى» در این مورد مى گوید: کسى که مال مردم را برباید، امام مى تواند او را به دار کشد و یا او را بکشد.

و مى افزاید: آیه نشان مى دهد که هر جنایتکارى کیفرى در خور جنایت خود باید بچشد؛ از این رو کسى که هم به کشته شدن محکوم شده و هم به آویخته شدن بردار، نخست کشته مى شود و آن گاه پیکرش را سه بار بر سر دار مى برند و فرود مى آورند.

«ابو عبید» مى گوید: از «محمد بن حسن» در مورد به دار آویختن «محارب» پرسیدم، که گفت: منظور این است که او را زنده بر دار مى آویزند و آن گاه با شمشیر و یا نیزه مى کشند.

«ابو حنیفه» نیز در این مورد همین دیدگاه را دارد. از او پرسیدند: آیا این کار «مثله» نیست؟

پاسخ داد: منظور این است که چنین کسانى اعضاى بدنشان بریده مى شود.

و گروهى، از جمله «مجاهد» بر آنند که «اَوْ» در آیه شریفه براى تخییر و اباحه است و منظور این است که پیشواى عدالت پیشه مى تواند چنین جنایتکارانى را بکشد، و یا به دار آویزد و یا تبعید نماید.

این دیدگاه از ششمین امام نور نیز روایت شده است.

اَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْاَرْضِ

در تفسیر این فراز دو نظر آمده است:

1 - دانشمندان مذهب اهل بیت برآنند که باید آنان را از شهرى به شهرى دیگر تبعید نمایند تا از کار زشت و ظالمانه خویش توبه نموده و به راه آیند.

بسیارى از دانشمندان همچون: «ابن عباس»، «سعید بن جبیر»، «سدى» «حسن»، «شافعى» و دیگران نیز همین دیدگاه را پسندیده اند.

2 - «ابو حنیفه» و یارانش، بر این باورند که باید آنان را به زندان فرستاد، چراکه منظور از آن، زندان است.

ذلِکَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْیا وَ لَهُمْ فىِ الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ

این رسوایى آنان در این جهان است و در سراى آخرت نیز عذابى سهمگین خواهند داشت.

آیه شریفه، دیدگاه کسانى را که «حدود» را کیفر گناهان مى پندارند و مى گویند کسى که به خاطر دست یازیدن به جنایتى، بر او اجراى حد شد، دیگر گناهش بخشیده شده است، نادرست مى شمارد، چراکه مى فرماید: چنین کسانى افزون بر کیفر این جهان در آخرت نیز عذابى سهمگین خواهند داشت. با این بیان، پندار مورد اشاره درست نیست، گرچه ممکن است چنین گناهکارانى مورد لطف خدا قرار گرفته و بخشوده شوند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » یوسفعلی
738. For the double crime of treason against the State, combined with treason against Allah, as shown by overt crimes, four alternative punishments are mentioned, any one of which is to be applied according to circumstances, viz., execution (cutting off of the head), crucifixion, maiming, or exile. These were features of the Criminal Law then and for centuries afterwards, except that tortures such as "hanging, drawing, and quartering" in English Law, and piercing of eyes and leaving the unfortunate victim exposed to a tropical sun, which was practised in Arabia, and all such tortures were abolished. In any case sincere repentance before it was too late was recognised as a round for mercy.
739. Understood to mean the right hand and the left foot. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.