شأن نزول:
در مورد این آیه دو شأن نزول نقل شده که هر کدام مربوط به یک قسمت از آیه است.
نخست این که: جمعى از یهود و منافقان در میان خودشان جدا از مؤمنان نجوا مىکردند و گاه با چشمهاى خود اشارههاى ناراحت کنندهاى به مؤمنان داشتند، و همین باعث غم و اندوه مؤمنان مىشد، هنگامى که این کار را تکرار کردند مؤمنان شکایت به رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نمودند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد که هیچ کس در برابر مسلمانان با دیگرى نجوا نکند، اما آنها گوش ندادند، باز هم تکرار کردند، آیه نازل شد (و آنها را سخت بر این کار تهدید کرد).
همچنین نقل شده که: گروهى از یهود خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آمدند و به جاى «السّلام علیک» گفتند: «السّام علیک یا ابا القاسم» (که مفهومش مرگ بر تو یا ملالت و خستگى بر تو باد، است).
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در جواب آنها فرمود: «و علیکم همین بر شما باد».
عایشه مىگوید: من متوجه این مطلب شدم و گفتم: «علیکم السّام و لعنکم اللّه و غضب علیکم مرگ بر شما، خدا لعنت کند شما را، و غضب کند»! پیامبر به من فرمود: مدارا کن و از خشونت و بدگوئى بپرهیز.
گفتم: مگر نمىشنوى مىگویند: «مرگ بر تو»! فرمود: مگر تو هم نشنیدى که من در جواب «علیکم» گفتم! اینجا بود که خداوند آیه نازل کرد که هنگامى که این گروه نزد شما مىآیند تحیتى مىگویند که خدا چنان تحیتى به شما نگفته است.
[ نظرات / امتیازها ]
«نجوا» از شیطان است!
در اینجا همچنان ادامه بحثهاى نجواست.
نخست مىفرماید: «آیا ندیدى کسانى را که از نجوا [- سخنان در گوشى] نهى
شدند سپس به کارى که از آن نهى شده بودند باز مىگردند، و براى انجام گناه و تعدى و نافرمانى رسول خدا به نجوا مىپردازند» (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ).
از این تعبیر به خوبى استفاده مىشود که قبلا به آنها هشدار داده شده بود که از نجوا بپرهیزند کارى که ذاتا تولید نگرانى و بدگمانى در دیگران مىکند.
در ادامه این سخن به یکى دیگر از اعمال خلاف منافقان و یهود اشاره کرده، مىفرماید: «و هنگامى که نزد تو مىآیند تو را تحیّتى (و خوشامدى) مىگویند که خدا به تو نگفته است» (وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ).
منظور از «تحیت الهى» در این آیه همان جمله «السّلام علیک»، یا «سلام اللّه علیک» مىباشد که شبیه آن در آیات قرآن در مورد پیامبران و بهشتیان و غیر آنها کرارا آمده است: از جمله در آیه 181 سوره صافات مىخوانیم: «و سلام على المرسلین سلام بر تمام رسولان پروردگار».
سپس مىافزاید: آنها نه فقط مرتکب این گناهان بزرگ مىشوند، بلکه آن چنان از باده غرور سرمست هستند که «در دل مىگویند: (اگر اعمال ما بد است پس) چرا خداوند ما را به خاطر گفتههایمان عذاب نمىکند»؟! (وَ یَقُولُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ).
به این ترتیب هم عدم ایمان خود را به نبوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ثابت کردند و هم عدم ایمان به احاطه علمى خداوند.
ولى قرآن در یک جمله کوتاه به آنها چنین پاسخ مىگوید: «جهنم براى آنان کافى است (و نیازى به مجازات دیگر نیست، همان جهنمى که به زودى) وارد آن مىشوند و چه بد فرجامى است» (حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصِیرُ).
البته این تعبیر نفى عذاب دنیوى را در باره آنها نمىکند.
[ نظرات / امتیازها ]