از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و علی الذین هادوا حرمنا کل ذی ظفر و من البقر و الغنم حرمناعلیهم شحومهما الا ما حملت ظهورهما او الحوایا او مااختلط بعظم ذلک جزیناهم ببغیهم و انا لصادقون ):(و بر کسانی که یهودی هستند هر حیوان ناخن داری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند نیز پیه رابه ایشان حرام کرده ایم جز آنچه بر پشت یا بر روده های آن باشد یا به استخوان آمیخته و پیوسته باشد، این بواسطه سرکشی آنها بود که آنها را مجازات نموده ایم و ما راستگویانیم )،(ظفر)یعنی ناخن که همان استخوانی است که بر سر انگشتان می روید و (حوایا)به معنی روده هاست که حامل زواید هضم می باشند . و این در جواب سئوال مقدر است که مشرکین بگویند که اگر چهارپایان حلالند، پس چرا خداوند همین انعام را بر یهود حرام کرده است و در این آیه می فرماید: اگر خداوند طیباتی را بر یهود حرام کرده ، بواسطه ظلم و تعدی است که ایشان در حق فقرا روا داشتند و لذا خداوند به عنوان مجازات مواردی را که ذاتا حلال بودند بر آنها حرام نمود و در آخر می فرماید: ما راستگوئیم و براستی چه کسی از نظر گفتار ازخداوند راستگوتر است (و من اصدق من الله قیلا)(57). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - ابوالفضل بهرام پور(نسیم حیات)
در آیات پیش ،تحریم های جعلی مشرکان دربارۀ گوشت های حلال،مورد توبیخ واقع شد واثبات گردید این احکام، ارتباطی با دین ندارد و در این آیه می گویید:این خرافات علالوه بر این که با دین اسلام سازگار نیست،با دین یهود هم نمی سازد و گوشت هایی که بر یهود تحریم شده بود،جنبه مجازات کیفری داشت.بنابراین،باید از مشرکان پرسید:ای احکام را از کجا آورده اند؟لذا در این آیه فرمود:بر یهودیان هر حیوان ناخن داری را حرام کردیم(وَعَلَی الَّذینَ هادُوا حَرَّمنا کُلَّ ذی ظُفُر). و پیه وچربی موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آن ها حرام کردیم(وَمِنَ البَقَرِ وَالغَنَمِ حَرَّمنا عَلَیهِم شُحُومَهُا)؛آن گاه سه مورد از این چربی ها را از ممنوعیت استثنا می کند:چربی هایی که در پشت این دو«گاو وگوسفند» قرار داد(اِلا ما حَمَلَت ظُهُورُهُما) و چربی هایی که در پهلوها ولا به لای روده ها قرار گرفته (اَوِ الحَوایا)، وچربی هایی که با استخوان آمیخته است(اَو مَا اختَلَطَ بِعَظمٍ) و لیکن درپایان آیه، تصریح می کند که این تحریم ها فقط جنبه مجازات داشته است. آن ها به خاطر جنایاتی که مرتکب شده بودند و بهانه جویی هایی که داشتند و موسی(ع) را آزار می دادند،باید از نعمت ها محروم می شدند،لذا فرمود: این تحریم ها به خاطر ظلم آن ها بود وما بر صدق هستیم و آن چه ما می گوییم صواب است(ذلِکَ جَزَیناهُم بِبَغیِهِم وَاِنّا لَصادِقُونَ).
اِنّا لَصادِقُونَ: بی گمان ما صادقیم.منظور این است که صدق و حقیقت مطلب در مورد تحریم ها آن است که ما گفتیم نه آن است که مشرکان یا یهود به عنوان حکم دینی جعل می کنند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 659
(آیه 146)- محرمات بر یهود. در این آیه اشاره به قسمتى از محرمات بر یهود مى‏کند تا روشن شود، که احکام مجعول و خرافى بت‏پرستان نه با آیین اسلام سازگار است و نه با آیین یهود، (و نه با آیین مسیح که معمولا در احکامش از آیین یهود پیروى مى‏کند). لذا نخست مى‏گوید: «بر یهودیان، هر حیوان ناخن‏دارى را حرام کردیم» (وَ عَلَى الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ).
بنابراین، تمام حیواناتى که «سم چاک» نیستند اعم از چهارپایان یا پرندگان، بر یهود تحریم شده بود.
سپس مى‏فرماید: «پیه و چربى موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آنها حرام کرده بودیم» (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما).
و به دنبال آن، سه مورد را استثناء مى‏کند، نخست «چربیهایى که در پشت این دو حیوان قرار دارد» (إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما). «و چربیهایى که در پهلوها و لابلاى امعاء قرار گرفته» (أَوِ الْحَوایا). «و چربیهایى که با استخوان آمیخته شده است» (أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ).
ولى در پایان آیه تصریح مى‏کند که اینها در حقیقت بر یهود حرام نبود، «اما به خاطر ظلم و ستمى که مى‏کردند، از این گونه گوشتها و چربیها که مورد علاقه آنها بود به حکم خدا محروم شدند» (ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ).
و براى تأکید اضافه مى‏کند: «این یک حقیقت است و ما راست مى‏گوییم» (وَ إِنَّا لَصادِقُونَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
" ذو الظفر " ما له أصبع من دابة أو طائر ، و کان بعض ذات الظفر حلالا لهم ، فلما ظلموا حرم ذلک علیهم فعم التحریم کل ذی ظفر بدلیل قوله (فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات أحلت لهم ) و قوله (و من البقر و الغنم حرمنا علیهم شحومهما) کقولک : من زید أخذت ماله ، ترید بالإضافة زیادة الربط . و المعنی أنه حرم علیهم لحم کل ذی ظفر و شحمه و کل شی ء منه ، و ترک البقر و الغنم علی التحلیل لم یحرم منهما إلا الشحوم الخالصة ، و هی الثروب و شحوم الکلی . و قوله (إلا ما حملت ظهورهما) یعنی إلا ما اشتمل علی الظهور و الجنوب من السحقة (أو الحوایا) أو اشتمل علی الأمعاء (أو ما اختلط بعظم ) و هو شحم الإلیة . و قیل (الحوایا) عطف علی شحومهما . و " أو " بمنزلتها فی قولهم : جالس الحسن أو ابن سیرین . (ذلک ) الجزاء (جزیناهم ) و هو تحریم الطیبات (ببغیهم ) بسبب ظلمهم (و إنا لصادقون ) فیما أوعدنا به العصاة لا نخلفه ، کما لا نخلف ما وعدناه أهل الطاعة . فلما عصوا و بغوا ألحقنابهم الوعید و أحللنابهم العقاب . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
در آیه‏ى قبل، محرّمات در اسلام و در این آیه، محرمات یهود بیان شده، تا معلوم گردد که عقائد خرافى مشرکین، با هیچ یک از ادیان آسمانى سازگار نیست. <498> «ظُفُر» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حیوانات که شکاف ندارد (مثل سمّ اسب یا نوک پاى شتر) نیز اطلاق شده است، از این رو شتر و حیواناتى که سُم‏چاک نیستند، چه چهار پایان چه پرندگان، بر یهود حرام است. <499> «حوایا» جمع «حاویه»، به محتویات شکم گفته مى‏شود. <500> در آیه‏ى 160 سوره نساء هم مى‏خوانیم: «فبظلم من الّذین هادوا حَرّمنا علیهم طیّبات اُحلّت لهم» حرام شدن برخى طیّبات بر یهود، به خاطر ظلم‏هاى آنان بوده است، بگذریم که یهود نیز مانند مشرکین پاره‏اى از چیزها را بر خود حرام کرده بودند. قرآن مى‏فرماید: «کلّ الطّعام کان حلاًّ لبنى‏اسرائیل الاّ ما حَرّم اسرائیل على نفسه» <501> تحریم بعضى خوردنى‏ها بر یهود، موقّت بود و توسّط حضرت عیسى‏علیه السلام بر طرف شد. چنانکه در جاى دیگر مى‏خوانیم: «لاحلّ لکم بعض الّذى حرّم علیکم» <502> احکام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت یا مفسده‏ى واقعى است. مثل اکثر احکام. ب: داراى جنبه آزمایشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعیل. ج: داراى جنبه‏ى کیفرى است، مثل همین آیه. آرى، یکى از عذاب‏هاى خدا، تنگناهاى معیشتى است. 1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا... ببغیهم» 2- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 146)- محرمات بر یهود. در این آیه اشاره به قسمتى از محرمات بر یهود مى‏کند تا روشن شود، که احکام مجعول و خرافى بت‏پرستان نه با آیین اسلام سازگار است و نه با آیین یهود، (و نه با آیین مسیح که معمولا در احکامش از آیین یهود پیروى مى‏کند). لذا نخست مى‏گوید: «بر یهودیان، هر حیوان ناخن‏دارى را حرام کردیم» (وَ عَلَى الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ).

بنابراین، تمام حیواناتى که «سم چاک» نیستند اعم از چهارپایان یا پرندگان، بر یهود تحریم شده بود. برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 659

سپس مى‏فرماید: «پیه و چربى موجود در بدن گاو و گوسفند را نیز بر آنها حرام کرده بودیم» (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما).

و به دنبال آن، سه مورد را استثناء مى‏کند، نخست «چربیهایى که در پشت این دو حیوان قرار دارد» (إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما). «و چربیهایى که در پهلوها و لابلاى امعاء قرار گرفته» (أَوِ الْحَوایا). «و چربیهایى که با استخوان آمیخته شده است» (أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ).

ولى در پایان آیه تصریح مى‏کند که اینها در حقیقت بر یهود حرام نبود، «اما به خاطر ظلم و ستمى که مى‏کردند، از این گونه گوشتها و چربیها که مورد علاقه آنها بود به حکم خدا محروم شدند» (ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ).

و براى تأکید اضافه مى‏کند: «این یک حقیقت است و ما راست مى‏گوییم» (وَ إِنَّا لَصادِقُونَ).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا... ببغیهم»
2- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - تفسیر المیزان (خلاصه)
و على الذین هادوا حرمنا کل ذى ظفر...
کلمه (ظفر) مفرد (اظفار) است که به معناى ناخن است که بر سر انگشتها میروید. و (حوایا) به معناى روده ها است. در مجمع البیان گفته است : احتمال دارد کلمه (حوایا) عطف به (ظهور) و در تقدیر مرفوع بوده باشد، و احتمال دارد عطف بر کلمه (ما) در (ما حملت ) بوده و در تقدیر منصوب بوده باشد. و اما کلمه ما که در جمله (ما اختلط بعظم ) است معطوف است به (ما)ى اول.

و از این دو احتمال که وى داده احتمال اول به نظر ما قویتر است.

صاحب مجمع البیان سپس فرموده : کلمه (ذلک ) در جمله (ذلک جزیناهم ) ممکن است در تقدیر منصوب و مفعول دوم (جزیناهم ) بوده و تقدیر کلام (جزیناهم ذلک ببغیهم ) باشد، و لیکن ممکن نیست تقدیر آنرا مرفوع و آنرا در تقدیر مبتدا بگیریم، زیرا در چنین صورت تقدیر کلام : ذلک (جزیناهموه ) مى شود، نظیر: (زید ضربت ) که تقدیرش : (زید ضربته ) است، و این تنها در شعر آنهم در مواقع ضرورت جایز است نه در همه جا.

و این آیه به نظر مى رسد که در مقام جواب از سؤ ال مقدرى است، و آن سؤ ال این است که اگر چارپایان حلالند، و ما مشرکین را این همه توبیخ و ملامت میکنى که چرا انعام و حرث را بر خود تحریم کرده ایم پس چرا خداوند همین انعام را بر یهود حرام کرد؟ در این آیه جواب مى دهد که اگر خداوند طیباتى را بر یهود حرام فرمود به خاطر ظلمى بود که ایشان روا داشتند، و این در حقیقت یک نوع گوشمالى بود، که منافات با حلیت ذاتى ندارد، همچنانکه آیه (کل الطعام کان حلا لبنى اسرائیل الا ما حرم اسرائیل على نفسه من قبل ان تنزل التوریة و آیه فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل الله کثیرا) نیز به این جواب اشاره دارند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محسن قرائتی تفسیر نور
در آیه‏ى قبل، محرّمات در اسلام و در این آیه، محرمات یهود بیان شده، تا معلوم گردد که عقائد خرافى مشرکین، با هیچ یک از ادیان آسمانى سازگار نیست. [498]
«ظُفُر» به معناى ناخن است، امّا به سُمّ برخى حیوانات که شکاف ندارد (مثل سمّ اسب یا نوک پاى شتر) نیز اطلاق شده است، از این رو شتر و حیواناتى که سُم‏چاک نیستند، چه چهار پایان چه پرندگان، بر یهود حرام است. [499]
«حوایا» جمع «حاویه»، به محتویات شکم گفته مى‏شود. [500]
در آیه‏ى 160 سوره نساء هم مى‏خوانیم: «فبظلم من الّذین هادوا حَرّمنا علیهم طیّبات اُحلّت لهم» حرام شدن برخى طیّبات بر یهود، به خاطر ظلم‏هاى آنان بوده است، بگذریم که یهود نیز مانند مشرکین پاره‏اى از چیزها را بر خود حرام کرده بودند. قرآن مى‏فرماید: «کلّ الطّعام کان حلاًّ لبنى‏اسرائیل الاّ ما حَرّم اسرائیل على نفسه» [501]
تحریم بعضى خوردنى‏ها بر یهود، موقّت بود و توسّط حضرت عیسى‏علیه السلام بر طرف شد. چنانکه در جاى دیگر مى‏خوانیم: «لاحلّ لکم بعض الّذى حرّم علیکم» [502]
احکام الهى سه نوع است: الف: داراى مصلحت یا مفسده‏ى واقعى است. مثل اکثر احکام. ب: داراى جنبه آزمایشى است مثل فرمان ذبح حضرت اسماعیل. ج: داراى جنبه‏ى کیفرى است، مثل همین آیه. آرى، یکى از عذاب‏هاى خدا، تنگناهاى معیشتى است.

--------------------------------------------------------------------------------
498) تفسیر نمونه.
499) تورات، سِفر لاویان، فصل 11.
500) تفسیر نمونه.
501) آل‏عمران، 93.
502) آل‏عمران، 50.



پیام ها

1- گاهى محدود ساختن غذاى متخلّفان و یاغیان، بلامانع است. «حرّمنا... ببغیهم»
2- کیفر الهى منحصر در آخرت نیست، در دنیا هم هست. «جزیناهم ببغیهم»

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود مستعلي - تفسیر آسان از جامع تفاسیر نور2
ُ(کلَّ ذِی ظُفُرٍ)
یعنى هر حیوان و پرنده‏اى که ناخن داشته باشد. مفسرین راجع به کلمه: ذى ظفر یعنى ناخن‏دار اختلاف دارند که آیا این کلمه شامل حیوان‏هائى که سم دارند میشود، یا نه- مؤلف.
ولى اولى و سزاوار این است که کلمه: ذى ظفر از نظر لغت عرب فقط شامل حیوانهاى ناخن‏دار میگردد. زیرا کلمه: (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ) که در ذیل است با این تعمیم سازش ندارد. چه آنکه اگر کلمه: (ذِی ظُفُرٍ) شامل حیوانهاى سم‏دار میشد احتیاجى به ذکر آنها نبود- فتح، (ولى) از سفر (بکسر سین و سکون فاء) لاویان در تورات کنونى، فصل- 11- ... مى‏گوید: از میان بهائم هر سم چاکدارى که تمام شکاف و نشخوارکننده باشد بخورید. اما از نشخوار کنندگان سم چاکان اینها را نخورید! شتر را با وجودى که نشخوار میکند اما تمام سم چاک نیست آن براى شما ناپاک است- نمونه.
2- (وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُما)
پیه و چربى بدن گاو و گوسفند را غیر از سه قسمت آنها بر یهود حرام کردیم.
قسمت یکم: (إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما) یعنى از آن پیه و چربى‏هائى که بر پشت این دو نوع حیوان است. قسمت دوم: (أَوِ الْحَوایا) یعنى آن چربى‏هائى که در لابلاى روده‏ها قرار دارند «1» قسمت سوم: (أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ) یعنى آن چربى- هائى که با استخوان‏ها مخلوط باشند.
چرا خدا این نوع خوراکى‏ها را بر ملت یهود حرام کرد!؟:
یکى از عللى که خداى علیم اینگونه خوراکى‏ها را بر ملت یهود حرام نمود جمله ذیل است: (ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ) یعنى ما این کیفر را بعلت ظلم‏هائى که ملت یهود مرتکب میشدند به آنان دادیم. چون یهودیان مدعى بودند: ما اولین کسى نیستیم که اینگونه خوراکى‏ها بر آنان حرام شده باشد.
بلکه این خوراکى‏ها بحضرت ابراهیم و نوح و پیامبران بعد از آنان نیز حرام شده بودند. لذا خداى علیم میفرماید: این سخنان یهود دروغ مى‏باشد، بلکه سخن ما صحیح است که مى‏گوئیم: این خوراکى را فقط به یهودیان حرام نمودیم.
چنانکه مى‏فرماید: (وَ إِنَّا لَصادِقُونَ)- فتوحات. آیه 160 161- سوره:
نساء قسمتى از ظلم و ستم یهودیان را که جمله اخیر آیه مورد بحث به آن اشاره نمود اینطور شرح میدهد:
فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل اللّه کثیرا- و اخذهم الربا و قد نهوا عنه و اکلهم اموال الناس بالباطل یعنى ما اشیاء طیب و طاهر را که براى یهود حلال بودند به (چند علت) حرام نمودیم (بدین شرح:) 1- بعلت ظلم و ستم 2- کار شکنى و جلوگیرى فراوانى که در باره پیشرفت راه خدا میکردند 3- پول منفعتى که میگرفتند در صورتى که از گرفتن آن نهى شده بودند 4- اموال مردم را بناحق مى- خوردند- مؤلف.
5- چون پادشاهان بنى اسرائیل فقراء و بى‏نوایان را از خوردن گوشت پرندگان و پیه و چربى ممنوع میکردند لذا خداى علیم بعلت این ظلمى که آنان در حق بى‏نوایان میکردند اشیائى را که آیه مورد بحث شرح مى‏دهد بر آنان حرام کرده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
بعد از آن محرمات بر یهود را مى فرماید: وَ عَلَى اَلَّذِینَ هٰادُوا :و بر کسانى که یهودند حَرَّمْنٰا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ :حرام فرمودیم هر جانورى که ناخن دارد مانند سباع و طیور در مجمع فرماید: در معنى ظفر اختلاف است 1 نزد ابن عباس هر حیوانى که منفرج الاصابع باشد مانند شتر و شترمرغ 2 جمیع درندگان و سگها و آنچه هر ظفر صید کند 3 هر صاحب چنگال است از طیر و هر صاحب سم از چهارپا و جنبنده ها وَ مِنَ اَلْبَقَرِ وَ اَلْغَنَمِ :و از گاو و گوسفند حَرَّمْنٰا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمٰا :حرام فرمودیم ما بر ایشان پیه هائى که در درون آنها بود (اضافه به جهت زیادتى ربط است)

إِلاّٰ مٰا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمٰا :مگر آنچه چسبیده بر پشت و پهلوى گاو و گوسفند از درون و بیرون أَوِ اَلْحَوٰایٰا :و آنچه مشتمل است بر امعاء یعنى چربى که ملصق است به روده هاى آنها أَوْ مَا اِخْتَلَطَ بِعَظْمٍ :و آنچه آمیخته شده به استخوان مثل دنبه و بناگوش و مغز استخوان ذٰلِکَ جَزَیْنٰاهُمْ بِبَغْیِهِمْ :این محرمات را جزا دادیم بسبب ظلم ایشان على بن ابراهیم قمى فرماید: ملوک بنى اسرائیل منع فقرا مى کردند از خوردن گوشت طیر و چربیها، حق تعالى اشیاء مذکوره را برایشان حرام نمود وَ إِنّٰا لَصٰادِقُونَ :و به درستى که ما صادقیم و راستگو در خبر دادن از همۀ اشیاء یا در وعد و وعید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ عَلَى اَلَّذِینَ هٰادُوا حَرَّمْنٰا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ اَلْبَقَرِ وَ اَلْغَنَمِ حَرَّمْنٰا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمٰا إِلاّٰ مٰا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمٰا أَوِ اَلْحَوٰایٰا أَوْ مَا اِخْتَلَطَ بِعَظْمٍ حق تعالى در این آیه خبر مى دهد که بر یهودیها حرام گردانیدیم هر حیوان ناخن دارى را و گفته اند که مقصود از ظفر چنگال است،و جماعتى مثل عبد اللّه بن عباس و سعید بن جبیر و مجاهد و قتاده و سدى گفته اند که هر حیوانى که سم وى شکافته نباشد مثل شتر و شتر مرغ و بطّه و مرغابى و غیر آن و ابو على جبائى گفته انواع حیوانات از شیر،گرگ،پلنگ،روباه،سگ،گربه و امثال اینها خلاصه هر حیوانى که به چنگال صید مى کند تحت این آیه داخل است ابو القاسم بلخى گفته مقصود هر صاحب حافرى است از چهارپایان و هر صاحب مخلبى است از مرغان،و بنابراین قول اسب و استر و خر داخل مى گردند،و گفته در اخبار ما این هر دو مکروه است

[ابو الفتوح] و نیز فرموده که بر یهودیها حرام نمودیم از گاو و گوسفند آنچه را که در شکم آنها است از پیه مگر آنچه را که در پشت آنها و پهلوى آنها چسبیده (او الحوایا)حوایا یعنى روده ها یا آنچه که مشتمل است بر امعاء یعنى چربى که ملصق به روده هاى آنها است یا چسبیده به استخوان آنها است

در مجمع البیان گفته احتمال دارد کلمه(حوایا)عطف باشد به(ظهورهما) و در تقدیر مرفوع باشد،و احتمال دارد عطف باشد بکلمه(ما)در(ما حملت) و در تقدیر منصوب باشد،و امّا کلمه(ما)که در جمله (مَا اِخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ) است معطوف باشد به(ما)اول،سپس فرموده کلمه(ذلک)در جمله (ذٰلِکَ جَزَیْنٰاهُمْ ) ممکن است در تقدیر منصوب و مفعول دوم(جزیناهم)باشد و معنى کلام(جزیناهم ذلک ببغیهم)

[پایان] ذٰلِکَ جَزَیْنٰاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ إِنّٰا لَصٰادِقُونَ ) شاید آیه در علّت حرام کردن(طیبات)است بر یهودیها قوله تعالى در سوره نساء آیه 158 (فَبِظُلْمٍ مِنَ اَلَّذِینَ هٰادُوا حَرَّمْنٰا عَلَیْهِمْ طَیِّبٰاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ کَثِیراً) یعنى به پاداش ظلم و طغیان آنها طیبات را بر آنان حرام گردانیدیم
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ عَلَى اَلَّذِینَ هٰادُوا حَرَّمْنٰا مقصود از «اَلَّذِینَ هٰادُوا»، یهود مى باشد خداى سبحان انواع خوراکى هایى را که در آیۀ پیشین آمده بود بر تمام مردم، چه یهود و چه غیر یهود، حرام کرده است؛ امّا خوراکى هاى حرامى که در این آیه آمده اند، تنها به یهود اختصاص دارد؛ زیرا خدا مى گوید: «وَ عَلَى اَلَّذِینَ هٰادُوا حَرَّمْنٰا» این خوراکى هاى حرام عبارتند از:

1 کُلَّ ذِی ظُفُرٍ؛ هر حیوان صاحب ناخن، با تمام اعضایش و بدون استثنا طبرى در تفسیر خود مى گوید: از میان چهارپایان و پرندگان به حیوانى، ذى ظفر (صاحب ناخن) گفته مى شود که میان انگشتانش باز نباشد؛ نظیر شتر، شترمرغ، غاز و اردک

2 وَ مِنَ اَلْبَقَرِ وَ اَلْغَنَمِ حَرَّمْنٰا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمٰا خدا تمام اعضاى گاو و گوسفند را بر یهود حرام نکرد، بلکه تنها گوشت سفید [ پیه] آن را حرام کرد و نه گوشت قرمز آن را و حتّى از پیه گاو و گوسفند، سه نوع آن را استثنا کرده که اوّل آنها عبارت است از:
إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما؛ یعنى پیهى که چسبیده به پشت آنهاست.
دوم: أَوِ الْحَوایا؛ روده‏ها و امعاء. مقصود این است که پیهى که چسبیده به آنهاست حرام نیست. سوم: أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ. بنابر گفته رازى، تمام مفسران اتفاق نظر دارند بر این‏که مراد، پیه کفل است امّا استخوانى که پیه کفل به آن چسبیده باشد، عبارت است از: استخوان دم.

ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ. این آیه سبب محرومیّت یهود از این خوراکى‏هاى پاکیزه را بیان مى‏‌کند و این‏که این حرمت کیفر جنایت بى‏‌شمار آنهاست که برخى از آنها عبارتند از: کشتن پیامبران، خوردن اموال مردم به باطل و این سخنشان که، خدا نیازمند و دستش بسته است. در تفسیر آیه 93 از سوره آل عمران، ج 2 مطالبى است که با آیه: «وَ عَلَى الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا» ارتباط دارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
خداوند بر یهود حرام فرمود هر حیوان ناخن دارى را از دوابّ و طیور و از گاو و گوسفند حرام فرمود بر آنها پیه آن دو را مگر آنچه معلّق باشد بر پشت آنها یا مشتمل باشد بر روده ها یا ملتئم باشد با استخوان مانند دنبه و این مجازات دنیوى خدا بود از آنها براى ظلم و عصیانشان در قتل انبیاء و اکل مال مردم بباطل و سایر معاصى که مرتکب مى شدند و الّا قبلا حلال بوده و کسانى که مدعى هستند که اینها همیشه حرام بوده دروغ گویند و خداوند راستگو است در اخبار و وعد و وعید خود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.