از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیوه الدنیا و ذکر به ان تبسل نفس بما کسبت لیس لها من دون الله ولی و لا شفیع و ان تعدل کل عدل لا یؤخذ منها اولئک الذین ابسلوا بما کسبوا لهم شراب من حمیم و عذاب الیم بما کانوا یکفرون ):(و کسانی که دین خود را به بازیچه و بیهوده گرفته اند وزندگی دنیا فریبشان داده به حال خود واگذار و آنان را با قرآن موعظه کن که مبادانفسی بواسطه عملش گرفتار شود و حال آنکه غیر از خدا، دوست و شفیعی نیست و اگر فرضا بخواهد به عنوان رشوه و عوض هرچیزی بدهد تا رها گردد ازاو پذیرفته نمی شود، اینها کسانی هستند که بواسطه آنچه کسب نموده اند گرفتارشدند و بواسطه این که کفر ورزیدند،شرابی از آب جوشان و عذابی دردناک برای آنان خواهد بود)،(بسل )به معنای ضمیمه کردن یا منع کردن است و در اینجابه معنای منع شدن از ثواب و خیر است و در این آ یه می فرماید: با کسانی که دین خود را بیهوده و بازیچه گرفته اند متارکه کن ، در اینجا گرویدن آنها به خواسته های نفسانی خودشان را لهو و لعب به دین شمرده است . و این یعنی اینکه اینها براساس فطرت دین حق و صحیحی دارند ،ولیکن متأسفانه دین را بازیچه پنداشته اند و آن را به هر طرف که هوای نفسشان بخواهدمی گردانند و لازمه این امر هم فریب خوردن آنها از دنیاست ، وقتی انسان نسبت به کامجوئی از لذات مادی افسار گسیخته شود، همه هم و غم خود را صرف آن نموده ، نتیجتا از کوشش در راه دین اعراض کرده و دچار سهل انگاری و لاابالی می گردد، یعنی دین را بازیچه خود قرار می دهد و آن را جدی نمی گیرد و لذا به پیامبر(ص ) می فرماید: آنها را به وسیله قرآن تذکر و پند بده و از اینکه در اثر گناه و اعمال زشت محروم از ثواب شوند و یا سزاوار عقاب گردند، بر حذر بدار وآنها را خبر دار کن که جز خدا هیچ یار و یاوری ندارند و برای خلاصی از عقاب ،هر فدیه و عوضی هم که بدهند از آنها پذیرفته نمی شود، چون قیامت روز پاداش و عقاب است نه معامله و داد و ستد . آری اینچنین کسانی هستند که از ثواب الهی ممنوع و محروم شده اند و خودرا دچار عقاب خداوند ساخته اند و به جرم دین کفر و لاابالی گریشان در قیامت از آبی جوشان سیراب می شوند که درونشان به جوشش می افتد و این عذاب الیم شایسته آنهاست و هیچ گریزی از آن نخواهند داشت . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 611
(آیه 70)- آنها که دین حق را به بازى گرفته‏اند! این آیه در حقیقت بحث آیه قبل را تکمیل مى‏کند و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد «از کسانى که دین و آیین خود را به شوخى گرفته‏اند و یک مشت بازى و سرگرمى را به حساب دین مى‏گذارند و زندگى دنیا و امکانات مادى آنها را مغرور ساخته، اعراض کن و آنها را به حال خود واگذار» (وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).
در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که آیین آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دین را بر یک مشت اعمالى که به کارهاى کودکان و سرگرمیهاى بزرگسالان شبیه‏تر است گذارده‏اند، این چنین افراد قابل بحث و گفتگو نیستند و لذا دستور مى‏دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخالیشان اعتنا مکن.
سپس به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که «به آنها در برابر این اعمال هشدار بده که روزى فرا مى‏رسد که هر کس تسلیم اعمال خویش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد» (وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ). «و در آن روز جز خدا نه حامى و یاورى دارد و نه شفاعت کننده‏اى» (لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ).
کار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناک است و چنان در زنجیر اعمال خود گرفتارند که «هر گونه غرامت و جریمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند که خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد» (وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها). چرا که «آنها گرفتار اعمال خویش شده‏اند» (أُولئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا). نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان، زمان توبه است. به همین دلیل راه نجاتى براى آنها تصور نمى‏شود.
سپس به گوشه‏اى از مجازاتهاى دردناک آنها اشاره کرده، مى‏گوید: «نوشابه‏اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقیقت» (لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).
آنها از درون به وسیله آب سوزان مى‏سوزند و از برون به وسیله آتش! [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(اتخذوا دینهم لعبا و لهوا) أی دینهم الذی کان یجب أن یأخذوا به لعبا و لهوا . و ذلک ان عبدة الأصنام و ما کانوا علیه من تحریم البحائر و السوائب و غیر ذلک ، من باب اللعب و اللهو و اتباع هوی النفس و العمل بالشهوة ، و من جنس الهزل دون الجد . و اتخذوا ما هو لعب و لهو من عبادة الأصنام و غیرها دینا لهم . أو اتخذوا دینهم الذی کلفوه و دعوا إلیه و هو دین الإسلام لعبا و لهوا ، حیت سخروا به و استهزؤا . و قیل : جعل الله لکل قوم عیدا یعظمونه و یصلون فیه و یعمرونه بذکر الله و الناس کلهم من المشرکین و أهل الکتاب اتخذوا عیدهم لعبا و لهوا ، غیر المسلمین فإنهم اتخذوا عیدهم کما شرعه الله . و معنی " ذرهم " اعرض عنهم ، و لا تبال بتکذیبهم و استهزائهم و لا تشغل قبلک بهم (و ذکر به ) أی بالقرآن (أن تبسل نفس ) مخافة أن تسلم ألی الهلکة و العذاب و ترتهن بسوء کسبها . و أصل الابسال المنع ، لأن المسلم إلیه یمنع المسلم ، قال : و إبسالی بنی بغیر جرم بعوناه و لا بدم مراق و منه : هذا علیک بسل ، أی حرام محظور . و الباسل : الشجاع لامتناعه من قرنه ، أو لأنه شدید البسور . یقال بسر الرجل إذا اشتد عبوسه ، فإذا زاد قالوا : بسل . و العابس : منقبض الوجه (و إن تعدل کل عدل لا یؤخذ منها) و إن تفد کل فداء ، و العدل الفدیة لأن الفادی یعدل المفدی بمثله . و کل عدل : نصب علی المصدر . و فاعل (یؤخذ) قوله (منها) لا ضمیر العدل لأن العدل ههنا مصدر فلا یسند إلیه الأخذ . و أما فی قوله تعالی (و لا یؤخذ منها عدل ) فبمعنی المفدی به ، فصح إسناده إلیه (أولئک ) إشارة إلی المتخذین دینهم لعبا و لهوا . قیل : نزلت فی أبی بکر الصدیق رضی الله عنه حین دعاه ابنه عبد الرحمن إلی عبادة الأوثان . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر المیزان ( خلاصه )
(70)(وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیوه الدنیا و ذکر به ان تبسل نفس بما کسبت لیس لها من دون الله ولی و لا شفیع و ان تعدل کل عدل لا یؤخذ منها اولئک الذین ابسلوا بما کسبوا لهم شراب من حمیم و عذاب الیم بما کانوا یکفرون ):(و کسانی که دین خود را به بازیچه و بیهوده گرفته اند وزندگی دنیا فریبشان داده به حال خود واگذار و آنان را با قرآن موعظه کن که مبادانفسی بواسطه عملش گرفتار شود و حال آنکه غیر از خدا، دوست و شفیعی نیست و اگر فرضا بخواهد به عنوان رشوه و عوض هرچیزی بدهد تا رها گردد ازاو پذیرفته نمی شود، اینها کسانی هستند که بواسطه آنچه کسب نموده اند گرفتارشدند و بواسطه این که کفر ورزیدند،شرابی از آب جوشان و عذابی دردناک برای آنان خواهد بود)،(بسل )به معنای ضمیمه کردن یا منع کردن است و در اینجابه معنای منع شدن از ثواب و خیر است و در این آ یه می فرماید: با کسانی که دین خود را بیهوده و بازیچه گرفته اند متارکه کن ، در اینجا گرویدن آنها به خواسته های نفسانی خودشان را لهو و لعب به دین شمرده است . و این یعنی اینکه اینها براساس فطرت دین حق و صحیحی دارند ،ولیکن متأسفانه دین را بازیچه پنداشته اند و آن را به هر طرف که هوای نفسشان بخواهدمی گردانند و لازمه این امر هم فریب خوردن آنها از دنیاست ، وقتی انسان نسبت به کامجوئی از لذات مادی افسار گسیخته شود، همه هم و غم خود را صرف آن نموده ، نتیجتا از کوشش در راه دین اعراض کرده و دچار سهل انگاری و لاابالی می گردد، یعنی دین را بازیچه خود قرار می دهد و آن را جدی نمی گیرد و لذا به پیامبر(ص ) می فرماید: آنها را به وسیله قرآن تذکر و پند بده و از اینکه در اثر گناه و اعمال زشت محروم از ثواب شوند و یا سزاوار عقاب گردند، بر حذر بدار وآنها را خبر دار کن که جز خدا هیچ یار و یاوری ندارند و برای خلاصی از عقاب ،هر فدیه و عوضی هم که بدهند از آنها پذیرفته نمی شود، چون قیامت روز پاداش و عقاب است نه معامله و داد و ستد . آری اینچنین کسانی هستند که از ثواب الهی ممنوع و محروم شده اند و خودرا دچار عقاب خداوند ساخته اند و به جرم دین کفر و لاابالی گریشان در قیامت از آبی جوشان سیراب می شوند که درونشان به جوشش می افتد و این عذاب الیم شایسته آنهاست و هیچ گریزی از آن نخواهند داشت . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
مراد از رها کردن منحرفان در جمله‏ى «ذر الّذین اتّخذوا دینهم...»، اظهار تنفّر و قطع رابطه کردن با آنان است، که گاهى هم به نبرد با آنها مى‏انجامد، نه اینکه تنها به معناى ترک جهاد با آنان باشد. کلمه‏ى «تُبسَل» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاکت رسیدن است. به بازى گرفتن دین، هر زمانى به شکلى خود را نشان مى‏دهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احکام، گاهى با توجیه گناهان و گاهى با بدعت وتفسیر به رأى وپیروى از متشابهات و... است. 1- غیرت دینى، سبب طرد افراد بى‏دین و بایکوت کردن مخالفان مکتب در جامعه است. «ذر الّذین ...» چنانکه در آیات دیگرى نیز مى‏خوانیم: «فاعرض عنهم» <383> ، «ذرهم یأکلوا ویتمتّعوا» <384> و «لا تحزن علیهم» <385> 2- دلبستگى و فریفته شدن به دنیا، زمینه‏ى به بازى گرفتن دین است. «الّذین اتّخذوا دینهم لعبا... غرّتهم الحیاة الدّنیا» 3- تذکّر و موعظه، سبب نجات از قهر و عذاب الهى است. «و ذَکِّر به» 4- در تذکّر و هشدار باید از قرآن بهره‏گرفت. «و ذَکِّر به» 5 - به دنیا مغرور نشویم که در قیامت جز خداوند چیزى به کمک ما نمى‏آید. «لیس لها من دون اللَّه ولىّ و لا شفیع» 6- عامل بدبختى‏هاى انسان، خود او و عملکرد اوست. «بما کسبت... بما کسبوا... عذاب الیم بما کانوا یکفرون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 70)- آنها که دین حق را به بازى گرفته‏اند! این آیه در حقیقت بحث آیه قبل را تکمیل مى‏کند و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد «از کسانى که دین و آیین خود را به شوخى گرفته‏اند و یک مشت بازى و سرگرمى را به حساب دین مى‏گذارند و زندگى دنیا و امکانات مادى آنها را مغرور ساخته، اعراض کن و آنها را به حال خود واگذار» (وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).

در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که آیین آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دین را بر یک مشت اعمالى که به کارهاى کودکان و سرگرمیهاى بزرگسالان شبیه‏تر است گذارده‏اند، این چنین افراد قابل بحث و گفتگو نیستند و لذا دستور مى‏دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخالیشان اعتنا مکن.

سپس به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که «به آنها در برابر این اعمال هشدار بده که روزى فرا مى‏رسد که هر کس تسلیم اعمال خویش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد» (وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ). «و در آن روز جز خدا نه برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 611

حامى و یاورى دارد و نه شفاعت کننده‏اى» (لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ).

کار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناک است و چنان در زنجیر اعمال خود گرفتارند که «هر گونه غرامت و جریمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند که خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد» (وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها). چرا که «آنها گرفتار اعمال خویش شده‏اند» (أُولئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا). نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان، زمان توبه است. به همین دلیل راه نجاتى براى آنها تصور نمى‏شود.

سپس به گوشه‏اى از مجازاتهاى دردناک آنها اشاره کرده، مى‏گوید: «نوشابه‏اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقیقت» (لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).

آنها از درون به وسیله آب سوزان مى‏سوزند و از برون به وسیله آتش!

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : با سلام آنچه که حقیر فکر میکنم این است که انسان ممکن نیست بدون عقیده زندگی کند, نیاز به عقیده مثل نیاز به غذاست, پس در دل اگر عقیده صحیح جای نگیرد هرچه که جای گیرد عین کفر است, چرا که در پایان آیه خدا به آن اشاره میکند, (بِما کانوا یکفرون) حالا خبر میدهد کسانی که عقیده شان ترجیح دادن لعب, و لهو, است. ....
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- غیرت دینى، سبب طرد افراد بى‏دین و بایکوت کردن مخالفان مکتب در جامعه است. «ذر الّذین ...» چنانکه در آیات دیگرى نیز مى‏خوانیم: «فاعرض عنهم» [383] ، «ذرهم یأکلوا ویتمتّعوا» [384] و «لا تحزن علیهم» [385]
2- دلبستگى و فریفته شدن به دنیا، زمینه‏ى به بازى گرفتن دین است. «الّذین اتّخذوا دینهم لعبا... غرّتهم الحیاة الدّنیا»
3- تذکّر و موعظه، سبب نجات از قهر و عذاب الهى است. «و ذَکِّر به»
4- در تذکّر و هشدار باید از قرآن بهره‏گرفت. «و ذَکِّر به»
5 - به دنیا مغرور نشویم که در قیامت جز خداوند چیزى به کمک ما نمى‏آید. «لیس لها من دون اللَّه ولىّ و لا شفیع»
6- عامل بدبختى‏هاى انسان، خود او و عملکرد اوست. «بما کسبت... بما کسبوا... عذاب الیم بما کانوا یکفرون»

--------------------------------------------------------------------------------
383) سجده، 30.
384) حجر، 3.
385) نحل، 127.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - محسن قرائتی تفسیر نور
مراد از رها کردن منحرفان در جمله‏ى «ذر الّذین اتّخذوا دینهم...»، اظهار تنفّر و قطع رابطه کردن با آنان است، که گاهى هم به نبرد با آنها مى‏انجامد، نه اینکه تنها به معناى ترک جهاد با آنان باشد.
کلمه‏ى «تُبسَل» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاکت رسیدن است.
به بازى گرفتن دین، هر زمانى به شکلى خود را نشان مى‏دهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احکام، گاهى با توجیه گناهان و گاهى با بدعت وتفسیر به رأى وپیروى از متشابهات و... است.




پیام ها

1- غیرت دینى، سبب طرد افراد بى‏دین و بایکوت کردن مخالفان مکتب در جامعه است. «ذر الّذین ...» چنانکه در آیات دیگرى نیز مى‏خوانیم: «فاعرض عنهم» [383] ، «ذرهم یأکلوا ویتمتّعوا» [384] و «لا تحزن علیهم» [385]
2- دلبستگى و فریفته شدن به دنیا، زمینه‏ى به بازى گرفتن دین است. «الّذین اتّخذوا دینهم لعبا... غرّتهم الحیاة الدّنیا»
3- تذکّر و موعظه، سبب نجات از قهر و عذاب الهى است. «و ذَکِّر به»
4- در تذکّر و هشدار باید از قرآن بهره‏گرفت. «و ذَکِّر به»
5 - به دنیا مغرور نشویم که در قیامت جز خداوند چیزى به کمک ما نمى‏آید. «لیس لها من دون اللَّه ولىّ و لا شفیع»
6- عامل بدبختى‏هاى انسان، خود او و عملکرد اوست. «بما کسبت... بما کسبوا... عذاب الیم بما کانوا یکفرون»

--------------------------------------------------------------------------------
383) سجده، 30.
384) حجر، 3.
385) نحل، 127.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  امير سعيد محسني - تفسیر نور
« ذَرْ » : ترک کن . رها کن . از ماده ( وذر ) . « غَرَّتْهُمْ » : گولشان زده است . فریبشان داده است . « ذَکِّرْ بِهِ » : بدان پند ده . مردمان را به قرآن راهنمائی و ارشاد کن . « أَن تُبْسَلَ » : تا دچار هلاکت نشود . تا هلاک نگردد . این که مرهون و محبوس شود . جمله مفعول لَهُ است و تقدیر چنین است : لِئَلاّ تُبْسَلَ ؛ مَخَافَةَ أَن تُبْسَلَ ؛ یا این که مفعولٌ‌بِهِ فعل ( ذَکِّرْ ) است . واژه ( تُبْسَلَ ) از ماده ( بَسْل ) به معنی حبس ، و هلاک است . « تَعْدِلْ » : فدیه دهد . تاوان و عوض دهد . « عَدْل‌ » : فدیه . عوض . قیمت . « أُبْسِلُوا بِمَا » : در گروِ چیزی هستند که . گرفتار چیزی هستند که . هلاک می‌گردند به سبب چیزی که . به زندان دوزخ گرفتار می‌آیند به سبب چیزی که . « شَرَابٌ » : نوشیدنی . نوشابه . « حَمِیمٍ » : آب داغ . آب بسیار گرم .‏ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف

(اتخذوا دینهم لعبا و لهوا) أی دینهم الذی کان یجب أن یأخذوا به لعبا و لهوا . و ذلک ان عبدة الأصنام و ما کانوا علیه من تحریم البحائر و السوائب و غیر ذلک ، من باب اللعب و اللهو و اتباع هوی النفس و العمل بالشهوة ، و من جنس الهزل دون الجد . و اتخذوا ما هو لعب و لهو من عبادة الأصنام و غیرها دینا لهم . أو اتخذوا دینهم الذی کلفوه و دعوا إلیه و هو دین الإسلام لعبا و لهوا ، حیت سخروا به و استهزؤا . و قیل : جعل الله لکل قوم عیدا یعظمونه و یصلون فیه و یعمرونه بذکر الله و الناس کلهم من المشرکین و أهل الکتاب اتخذوا عیدهم لعبا و لهوا ، غیر المسلمین فإنهم اتخذوا عیدهم کما شرعه الله . و معنی " ذرهم " اعرض عنهم ، و لا تبال بتکذیبهم و استهزائهم و لا تشغل قبلک بهم (و ذکر به ) أی بالقرآن (أن تبسل نفس ) مخافة أن تسلم ألی الهلکة و العذاب و ترتهن بسوء کسبها . و أصل الابسال المنع ، لأن المسلم إلیه یمنع المسلم ، قال : و إبسالی بنی بغیر جرم بعوناه و لا بدم مراق و منه : هذا علیک بسل ، أی حرام محظور . و الباسل : الشجاع لامتناعه من قرنه ، أو لأنه شدید البسور . یقال بسر الرجل إذا اشتد عبوسه ، فإذا زاد قالوا : بسل . و العابس : منقبض الوجه (و إن تعدل کل عدل لا یؤخذ منها) و إن تفد کل فداء ، و العدل الفدیة لأن الفادی یعدل المفدی بمثله . و کل عدل : نصب علی المصدر . و فاعل (یؤخذ) قوله (منها) لا ضمیر العدل لأن العدل ههنا مصدر فلا یسند إلیه الأخذ . و أما فی قوله تعالی (و لا یؤخذ منها عدل ) فبمعنی المفدی به ، فصح إسناده إلیه (أولئک ) إشارة إلی المتخذین دینهم لعبا و لهوا . قیل : نزلت فی أبی بکر الصدیق رضی الله عنه حین دعاه ابنه عبد الرحمن إلی عبادة الأوثان .
پاورقی : [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم السادات خطيبي - محسن قرائتی تفسیر نور
مراد از رها کردن منحرفان در جمله‏ى «ذر الّذین اتّخذوا دینهم...»، اظهار تنفّر و قطع رابطه کردن با آنان است، که گاهى هم به نبرد با آنها مى‏انجامد، نه اینکه تنها به معناى ترک جهاد با آنان باشد.
کلمه‏ى «تُبسَل» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاکت رسیدن است.
به بازى گرفتن دین، هر زمانى به شکلى خود را نشان مى‏دهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احکام، گاهى با توجیه گناهان و گاهى با بدعت وتفسیر به رأى وپیروى از متشابهات و... است.




پیام ها

1- غیرت دینى، سبب طرد افراد بى‏دین و بایکوت کردن مخالفان مکتب در جامعه است. «ذر الّذین ...» چنانکه در آیات دیگرى نیز مى‏خوانیم: «فاعرض عنهم» [383] ، «ذرهم یأکلوا ویتمتّعوا» [384] و «لا تحزن علیهم» [385]
2- دلبستگى و فریفته شدن به دنیا، زمینه‏ى به بازى گرفتن دین است. «الّذین اتّخذوا دینهم لعبا... غرّتهم الحیاة الدّنیا»
3- تذکّر و موعظه، سبب نجات از قهر و عذاب الهى است. «و ذَکِّر به»
4- در تذکّر و هشدار باید از قرآن بهره‏گرفت. «و ذَکِّر به»
5 - به دنیا مغرور نشویم که در قیامت جز خداوند چیزى به کمک ما نمى‏آید. «لیس لها من دون اللَّه ولىّ و لا شفیع»
6- عامل بدبختى‏هاى انسان، خود او و عملکرد اوست. «بما کسبت... بما کسبوا... عذاب الیم بما کانوا یکفرون»

--------------------------------------------------------------------------------
383) سجده، 30.
384) حجر، 3.
385) نحل، 127.


[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر جامع
قوله تعالى: وَ ذَرِ اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً این آیه خطاب به پیغمبر اکرم است میفرماید ایرسول ما واگذار کسانى که دین خود سپس بسوى خدا که مولاى حق است بازمى گردند همانا از براى اوست حکم فرمایى و زودتر از هر حسابگرى بحساب خلق رسیدگى کند (62) بگو کیست که شما را از تاریکى هاى بیابان و دریا نجات دهد؟ بخوانید او را با تضرع و زارى و در پنهانى و بگویید اگر ما را از این مهلکه نجات داد پیوسته از سپاسگزاران مى باشیم (63) بگو خداست که شما را از این مهلکه نجات مى دهد و از هر غم مى رهاند باز هم به او شرک مى آورید!! (64) بگو خدا تواناست که بر شما از آسمان و یا زمین عذاب بفرستد و یا شما را باختلاف کلمه و پراکندگى در افکند و بعضى را بعذاب بعض دیگر گرفتار کند بنگر چگونه ما آیات خود را بیان مى کنیم شاید مردم بفهمند (65)

را ملعبه و مایه هوسرانى ساخته اند و دنیا آن ها را فریب داده است و دورى بجو از چنین اشخاصى و مراد از دورى و اعراض در اینجا دورى انکارى است یعنى ملاطفت و مهربانى و مجالست با کفار نکن و فرصت نده بآن ها که دعوت کنند و مردمان را بعقیده و مذهب خود وارد نمایند بقرینۀ ذیل آیه که میفرماید وَ ذَکِّرْ بِهِ و پند و اندرز ده ایشانرا بوسیلۀ قرآن تا آنکه نفسى در معرض هلاکت واقع نشود در اثر انجام کارهاى زشت، زیرا نجات دهنده اى بجز خدا نمى باشد اگر تمام امور از دنیا را فدیه دهد تا او را خلاص کنند از آتش دوزخ هرگز نتوانند و آن اشخاصیکه خود را در معرض هلاکت در آوردند و دین خدا را استهزاء و ملعبه گرفته اند براى آنان شرابى از حمیم جهنم باشد و بعذاب سخت و دردناکى گرفتار میشوند بکیفر آن استهزائى که کرده بودند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
کفار مکّه کارشان استهزاء و یاوه سرائى در اطراف آیات الهى بود چنانچه در دو آیه قبل بیان شد و دینشان بت پرستى بود که مانند بازى کودکان و سرگرمى شهوت را نان فائده نداشت و ضرر داشت و عیدشان که وقت عبادتشان بود مشغول بلهو و لعب مى شدند و پیغمبر (ص) مأمور شد که آنها را بحال خودشان واگذارد تا اسلام شوکت و قدرت بر دفاع از اعمال ناشایسته آنها پیدا کند و زخارف دنیا آنها را فریب داد و مشغول نمود به خود به طورى که از آخرت بازماندند و نیز مأمور شد پیغمبر اکرم که پند دهد و موعظه فرماید آنها را بقرآن مبادا گرفتار هلاک و رهین سوء اعمال خودشان شوند در روز که از براى احدى جز خداوند ناصرى نیست که به قوه خود بتواند عذاب را از کسى دفع نماید و شفیعى نیست که بدون اذن خداوند بتواند از کسى شفاعت کند و هر فدائى که براى خودشان بخواهند در آن روز بدهند که از عذاب خلاص شوند قبول نمى شود چون عدل بمعنى فدیه است باعتبار آنکه معادل با مفدى است و ضمیر در تعدل راجع بنفس است و آن گروه کسانى هستند که گرفتار عذاب شدند براى اعمال قبیحه و عقائد فاسده و اصل بسل بمعنى منع است و در این مقامات استعمال مى شود بمناسبت ممنوعیّت از خلاص و مشروب آنها حمیم است و عذاب آنها الیم و میان آب و آتش معذبند در باطنشان آب جوشان است و از ظاهرشان آتش شعله ور و اوصاف حمیم در آیات سابقه بیان شده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.