از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(قالوا یا موسی اما ان تلقی و اما ان نکون نحن الملقین ):(ساحران گفتند: ای موسی ،آیا تو عصایت را می اندازی یا اینکه ما ابزار خود رابیاندازیم )،این اختیار دادن آنها به موسی دلالت بر آمادگی و اعتماد به نفس آنهامی کند،چون به خیال خود کاملا می توانستند با موسی مقابله کنند و لذا گفتند:اگرمی خواهی ابتدا تو عصایت را بیانداز واگر می خواهی ما اول طنابها وچوبدستهایمان را بکار ببریم و این سخن را برای زرنگی و تضعیف روحیه خصم و خوار شمردن او گفتند و با این کلام در واقع خواستند ضمن رعایت ادب به موسی بفهمانند که نسبت به غلبه خود یقین دارند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
پیشنهاد شان یا روی ادب بود یا روی بی ادبی اگر روی ادب بود احترام کردند به موسای کلیم که نظر شما چیست شما اول عصا را می‌اندازید که مار بشود یا ما این عصاها و طنابها را بیاندازیم مار بشود شما چه صلاح می‌دانید اول کی شروع کند یا نه از روی بی ادبی بود خواستند بگویند براین ما بی تفاوت است ما باکی نداریم فرقی نمی‌کند بالأخره ما برنده‌ایم شما می‌خواهی اول بیاندازی یا ما. دو وجه محتمل است ﴿إِمّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ الْمُلْقینَ﴾ اختیار را گذشته پیش او این نشانه ادب است یا نه دارند اعلام بی تفاوتی می‌کنند یعنی برای ما فرقی نمی‌کند یعنی تو هم ساحری ما هم ساحریم -معاذ‌الله- وجود مبارک موسای کلیم هم در برابر پیشنهاد آنها جواب داد فرمود شما این کار را بکند یعنی اگر احترام بود وجود مبارک موسای کلیم احترام متقابل را حفظ کرد و اگر عدم تفاوت و بی مبالاتی بود وجود مبارک موسای کلیم فرمود برای من هم فرقی نمی‌کند شما اول بیاندازید قالوا القی این القا هم در معارف و معانی به کار می‌رود که سخن از ﴿ان لتلقی القرآن﴾ و امثال ذلک است القا کردن از بالا به پایین و هم در مسائل اجزام و اجسام به کار می‌رود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
گفتند سحره بحضرت موسى علیه السّلام آیا شما عصاى خود را میاندازى یا ما بوده باشیم که عصاها و ریسمانهاى خود را بیندازیم

از این آیه میتوان استفاده کرد که سحره نظر به اینکه متحیر بودند و نمیدانستند که آیا موسى بر حق است و این القاء عصا معجزه است یا بر باطل است و این سحر است چون موازین معجزه و سحر را کاملا میدانستند و قواعد سحر را در دست داشتند میخواستند که حضرت موسى ابتداء کند که اگر معجزه است آنها دیگر القاء نکنند و ایمان آورند و اگر سحر است اعمال کنند لذا قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ و از آن طرف هم مجبور بودند از جانب فرعون در القاء گفتند وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ

اشکال در آیه شریفه إِمّٰا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمّٰا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ توبه آیه 107 بدون حرف ان ناصبه است و در این آیه با ان ناصبه ذکر شده

جواب اما در آیه توبه یکى از دو امر است یا عذاب یا قبولى توبه هر دو نیست هر کدام که اراده حق تعالى تعلق بگیرد موافق حکمت و صلاح و اما در این آیه هر دو واقع میشود سؤال در تقدیم و تأخیر است که کدام یک ابتداء کنیم اول القاء تو باشد یا القاء ما لذا بتأویل مصدر میرود که القائک و القائنا باشد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اثنی عشری
قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ :گفتند اى موسى: یا اینکه تو مى اندازى عصاى خود را، وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ :یا آنکه باشیم ما اندازندگان ریسمانها و عصاهاى خود را در انوار مذکور است که سحره به این کلام موسى را مخیر ساختند به طریق مراعات ادب، یا به طریق جلادت و تمکین، و لکن رغبت و میل داشتند که اول آن ها بیاندازند و به تغییر نظم که ابلغ است و به تعریف خبر و توسط فصل و تأکید ضمیر متصل به منفصل تنبیه نموده بر این ترغیب؛ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر گازر
کعب الاحبار گفت:به شهرهاى عالم فرستادند و دوازده هزار مرد جادو را حاضر کردند،عکرمه گفت:هفتاد هزار بودند فرعون از هفتاد هزار هفت هزار برگزید همه ساحران ماهر آنگه از ایشان هفتصد برگزید و ازین هفتصد هفتاد برگزید ایشان همه پیش فرعون آمدند و گفتند که:ما را هیچ مزدى و خلعتى باشد اگر غالب آئیم بر موسى ؟ فرعون گفت:آرى شما را مزدى و پاداشتى باشد عظیم؛و شما به نزدیک من از جملۀ مقرّبان باشید و درجۀ شما به نزدیک من عالى و رفیع باشد

در آیت دلیل است که فرعون بندۀ ذلیل و محتاج بود چه اگر وى بزعمه خداى بودى وى را بسحر حاجت نبودى و هرچه خواستى بتوانستى کرد،و نیز دلیل است بر آنکه ساحران در آنچه دعوى کردند که:ما چوب و رسن با مار گردانیم؛دروغ گفتند، براى آنکه بر قلب اعیان جز خداى تعالى قادر نباشد،و اگر قادر بودندى کوهها و سنگها را براى خود زر کردندى و از فرعون محقّرى نخواستندى و نگفتندى:أ إنّ لنا لأجرا إن کنّا نحن الغالبین،چون سحره بیامدند و در مقابل موسى باستادند موسى علیه السّلام ایشان را اوّل با خداى تعالى خواند و از خداى تعالى سخن گفت و از مآل و مرجع و ثواب و عقاب،ایشان با یکدیگر گفتند:سخن این مرد با سخن جادوان نمى ماند،و آن روز که موعد ایشان بود روز زینت ایشان بود عیدى بود ایشان را؛ابن عباس گفت: روز اوّل سال بود روز نوروز و روز اوّل هفته بود روز شنبه،ابن زید گفت:این مجمع به اسکندریّه بود خلایق عالم و تمامت لشکر فرعون در آن صحرا جمع شدند موسى علیه السّلام مى آمد تنها و با او جز هارون کسى دیگر نبود در برابر ایشان باستاد و بر عصا تکیه زد و ایشان را وعظ گفت و نصیحت کرد و از عقاب خداى تعالى بترسانید و گفت: ویلکم لا تفتروا على اللّه کذبا فیسحتکم بعذاب،ایشان چون سخن موسى بشنیدند گفتند: این مرد سخن جادوان مى گوید و بدو قول شدند چنانکه گفت:فتنازعوا أمرهم بینهم و أسرّوا النجوى،آنگه موسى را گفتند:اى موسى اوّل تو بیفکنى آنچه با تو است از عصا یا اوّل ما بیفکنیم آنچه با ماست ؟ موسى ایشان را گفت:نه؛اوّل شما بیفکنید،چون ایشان بیفکندند آنچه با ایشان بود چنانکه: در خبرست که چهل اشتروار از رسنها و عصاها مار پیکر و اژدها شکل ساخته بودند چوبها مجوّف کرده و زیبق در میان ریخته و رسنها را بزیبق اندوده و زیر زمین مجوّف کرده بودند و در زیر آتش کرده و چنان ساختند که چون وقت چاشتگاه بود گرماى آفتاب از بالا و تپش آتش از زیر آن زیبقها که در چوبها و رسنها بود در حرکت آمد و چنان نمود که بخواهد رفتن و از حرکتى که در ایشان پدید آمد بعضى بر بعضى مى افتادند موسى علیه السّلام چون چنان دید بترسید نه از آن سبب که پنداشت که آن را اصلى هست بلکه از آنکه کسانى که نظر کنند پندارند که عصاى وى هم از آن جنس است، حقّ تعالى وحى فرستاد و گفت:مترس که آنچه ایشان نمودند شبهت است و آنچه با تو است حقّ است و حجّت است؛و حجّت غالب بود بر شبهت بهر حال،اى موسى عصا بینداز موسى عصا بینداخت حالى اژدهائى شد و هرچه ایشان به یک سال ساخته بودند به یک ساعت فروبرد اژدهائى بود سیاه از اشتر بختى بزرگتر با چهار پاى سطبر و کوتاه و دنبال دراز؛دنبال بر هیچ چیز نزد الّا پست کرد و پاى بر هیچ چیز ننهاد الّا خرد کرد از دهنش آوازى بیرون مى آمد و چشمهایش سرخ بود بر گردن مویها داشت دراز چون نیزه هاى برخاسته،و عصا را دو سر بود آن دو سر دو زفر گشت فراخى آن دوازده گز دندانهاى بزرگ و سطبر؛او را آوازى بود از دهن و دمشى بود از بینى،دهن بر زمین نهاد و آن چهل شتروار چوب و رسن به یک بار فروبرد و زمین ساده کرد و آهنگ قوم فرعون کرد و همه در گریختن افتادند و از ازدحامى که کردند بیست و پنج هزار بمردند فرعون به هزیمت برفت عقل بشده و هوش رمیده و او را آن روز چهارصد نوبت اطلاق افتاد پس از آنکه بچهل روز یک بار عادت داشت،و چنان شد که در شبانروزى چهل بار بنشستى و همچنین بود تا بمردن

[قٰالَ :أَلْقُوا] چون ایشان شرط ادب نگاه داشتند و از موسى اجازت خواستند بر سبیل اختیار در انداختن جادویها،موسى علیه السّلام ایشان را اجازت داد و گفت:شما بیندازید ایشان جادوئیهاى خود بینداختند،چشمهاى مردمان را جادوئى کردند به آن حیلت و شعبده که به ایشان نمودند مردم از آن بترسیدند از آنکه رسنهاى دراز و چوب هاى دراز بود بر شکل ماران به حرکت در آمده و ایشان درین باب سحر و جادوئى عظیم آوردند که چنان در خیال مردم نمود که بیابان را پر از مار و اژدها گردانیده اند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
سرانجام موعد معینى براى مقابله موسى ع با ساحران تعیین شد و چنان که در دو سوره طه و شعراء آمده است،از همه مردم به عنوان یک دعوت عمومى براى مشاهده این ماجرا دعوت به عمل آمد،و اینها نشان مى دهد که فرعون به پیروزى نهایى خود ایمان داشت روز موعود فرا رسید و ساحران همه مقدمات کار خود را فراهم ساخته بودند، یک مشت ریسمان و عصا که درون آنها گویا مواد شیمیایى مخصوصى قرار داده شده بود تهیه کردند که در برابر تابش آفتاب به صورت گازهاى سبکى در مى آمد و آن طنابها و عصاهاى توخالى را به حرکت در مى آورد صحنه عجیبى بود،موسى ع تک و تنها(فقط برادرش با او بود)در برابر انبوه جمعیت ساحران و مردم زیادى که غالبا طرفدار و پشتیبان آنها بودند،قرار گرفت ساحران با غرور مخصوصى رو به سوى موسى ع کردند و گفتند: یا تو شروع به کار کن و عصا را بیفکن و یا ما آغاز مى کنیم و وسائل خود را مى افکنیم ( قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ ) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ جادوگران موسى را مخیر گذاشتند که او آغاز کند و یا آنان شروع کنند؛ زیرا به جادو و پیروزى خود اطمینان داشتند و براى موسى علیه السّلام اهمیتى قائل نبودند در اینجا سخن رازى بسیار شگفت آور است که مى گوید: جادوگران به سبب رعایت ادب و احترام، موسى علیه السّلام را مخیّر گذاردند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کوثر
آیات( 115 122) قٰالُوا یٰا مُوسىٰ إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ در آیات پیش داستان به اینجا رسید که فرعون جادوگران را جمع کرد و به آنها قول داد که اگر بر موسى پیروز شوند به آنها پاداش خواهد داد و آنها را از مقربان خود قرار خواهد داد در این آیات گفتگوى جادوگران با موسى را نقل مى کند آنها به موسى گفتند: یا تو اول عصاى خود را بیفکن و یا ما آنچه را آماده کرده ایم بیفکنیم

جادوگران به کار خود اطمینان داشتند و کار موسى را دست کم مى گرفتند و ازاین رو با غرور تمام موسى را میان دو کار مخیّر کردند؛ ولى موسى نیز به کار خود اطمینان داشت و لذا در سورۀ طه آمده که وقتى فرعون از موسى خواست که زمانى را براى این کار تعیین کند، او زمانى را تعیین کرد که مردم بیشترى در صحنۀ نمایش حاضر شوند:

قٰالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ اَلزِّینَةِ وَ أَنْ یُحْشَرَ اَلنّٰاسُ ضُحًى (طه 59)

موسى گفت: وعدۀ شما روز زینت(روز عید) باشد و مردم در نیمروز حاضر شوند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
چون سحره بیامدند و در مقابله موسى بایستادند،موسى علیه السّلام ایشان را دعوت کرد و با خداى خواند،و از خداى سخن گفت و از مآل و مرجع و ثواب و عقاب ایشان با یکدیگر نگریدند و گفتند:سخن این مرد به سخن ساحران نماند و آن روز زینت بود که موعد ایشان بود،و آن عیدى و موسمى بود ایشان را عبد اللّه عبّاس گفت:اوّل روز بود از سال روز نوروز و اوّل هفته روز شنبه ابن زید گفت:این مجمع ایشان را به اسکندریّه بود چون موسى عصا بینداخت اژدها شد،دنبال او تا سحره برسید و از میان این دو جاى مسافتى بعید است چون سحره آن عدد که بودند جمع شدند و فرعون و لشکر به صحرا آمدند و خلایق عالم از جوانب برآن میعاد جمع شدند موسى علیه السّلام مى آمد تنها،با او جز هارون علیه السّلام نبود در برابر ایشان بایستاد و بر عصا تکیه کرد موسى علیه السّلام ایشان را در وعظ گرفت و گفت: وَیْلَکُمْ لاٰ تَفْتَرُوا عَلَى اَللّٰهِ کَذِباً ،بر خداى دروغ فرامبافى که پس بیخ شما بکند به عذاب،و دروغزن خایب و نومید بود

ایشان گفتند:این نه سخن جادوان است و از آنگه دو قول شدند،و ذلک [181 پ]قوله: فَتَنٰازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا اَلنَّجْوىٰ آنگه آنچه داشتند از حبال و عصا در خبر چنان است که:بر چهل شتر نهاده بودند،رسنها بود و عصاهاى مار پیکر بکرده و اژدها پیکر،چوبها مجوّف کرده و زیبق در میان آن کرده و رسنها به زیبق اندوده،و آنگه زیر زمین مجوّف کرده بودند و در زیر آن آتش بر کرده،و چنان ساختند که وقت چاشتگاه بود عند ارتفاع النّهار،تا آفتاب از بالا تابش و آتش از زیر قوّت کرد،آنگه موسى را گفتند: إِمّٰا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّٰا أَنْ نَکُونَ نَحْنُ اَلْمُلْقِینَ ،اوّل تو بیفگنى عصاى خود یا ما آنچه داریم ؟
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.