● لشگریان شیطان
از آیه «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ» (ناس/6) هم بر مىآید که لشکریانش همه از جنس خود او یعنى از طایفه جن نیستند، و بعضى از آنان از جنس بشرند،
ترجمه المیزان، ج8، ص: 51
هم چنان که از آیه «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ» (کهف/50) استفاده مىشود که وى نیز مانند سایر جانداران، ذریه و فرزند دارد، و اما اینکه کیفیت پیدایش فرزندان او چگونه است؟ معلوم نیست، و آیه مزبور از آن ساکت است.
از آیات کریمه قرآن در باره ابلیس و خصوصیات کارهاى او و لشکریانش دو نکته دیگر استفاده مىشود: یکى این است که لشکریان او در کندى و تندى در عمل همه مثل هم و برابر هم نیستند، بعضى تند و بعضى کند هستند، به شهادت اینکه در جمله «وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ» بعضى از لشکریان او را سواره و بعضى را پیاده معرفى کرده است.
نکته دیگر اینکه لشکریان او از جهت اجتماع و انفراد در عمل نیز مختلفند، بعضى تنها کار مىکنند و بعضى به کمک یکدیگر کارى را از پیش مىبرند، به دلیل آیه «وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ، وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ» (مومنون/98) و احتمالا آیه «هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیاطِینُ تَنَزَّلُ عَلى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَکْثَرُهُمْ کاذِبُونَ» (شعراء/223).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 50 و 51 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «اغواء»
«اغواء» به معناى انداختن در غوایت و گمراهى است، البته گمراهى ای که توأم با هلاک و خسران باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مفسرین گر چه جمله «اغویتنى» را بر حسب اختلاف نظریات و سلیقههایى که داشتهاند به همه این معانى یعنى «غوایت»، «ضلالت»، «هلاک» و «خسران» تفسیر کردهاند، و لیکن از عبارتى که خداى تعالى در سوره «حجر» از ابلیس حکایت کرده و فرموده: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» استفاده مىشود که مراد او همان معنایى بوده که ما ذکر کردیم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 35 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت گمراه کردن انسان توسط شیطان
حرف «باء» در کلمه «بما» براى سببیت و یا مقابله است، از این جهت معناى آیه چنین است که: «من به سبب اینکه گمراهم کردى و یا در مقابل اینکه گمراهم ساختى ».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : اینکه بعضىها گفتهاند حرف مزبور براى قسم، و نظیر قسمى است که در آیه «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» (ص/82) است، اشتباه مىباشد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 35 |
قالب : قواعد عربی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تلاش شیطان برای دورکردن اسنان از راه الهی
جمله «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» به این معنا است که من بر سر راه راست تو که آنان را به درگاهت مىرساند و منتهى به سعادت آنان مىگردد مىنشینم. و «نشستن بر سر راه مستقیم» کنایه است از اینکه مراقب آنان هستم، هر که را در این راه ببینم آن قدر وسوسه مىکنم تا از راه تو خارج نمایم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 35 و 36 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ولایت شیطان
معنى فریب شیطان خوردن و در تحت ولایت او در آمدن این است که انسان گمراه شود و نداند چه کسى او را گمراه کرده است «إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ» (اعراف/27).
قرآن کریم نظیر این ولایتى را که شیطان در گناه و ظلم بر آدمیان دارد براى ملائکه در اطاعت و عبادت اثبات نموده، مىفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا» (سجده/31) البته این دو نوع ولایت منافاتى با ولایت مطلق پروردگار که آیه «ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ» (سجده/4) آن را اثبات مىکند ندارد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بارى، این ولایت همان احتناک و لگام زدنى است که شیطان وعده داده، و قرآن از او چنین حکایت مىکند: «قالَ أَ رَأَیْتَکَ هذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا، قالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُکُمْ جَزاءً مَوْفُوراً، وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً» (اسراء/64) و بطورى که از آیات قرآن بر مىآید براى او لشکرى است که او را در هر کارى که بخواهد مدد مىکنند، از آن جمله آیه شریفه «إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» (اعراف/26) است. و اگر در آیه «وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» گمراهى همه را به خود او نسبت داده براى این است که هر قدر هم لشکریانش زیاد و نقشه اعمال آنها مختلف باشد نتیجه اعمالشان که همان وسوسه در دلها و گمراه ساختن مردم است یکى است، هم چنان که مساله توفى و گرفتن جانها را هم به ملک الموت نسبت داده و فرموده: «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ» (سجده/11) و هم به اعوانش مستند کرده و فرموده: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ» (انعام/61).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 49 و 50 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● احاطه شدن مومن توسط شیاطین
در تفسیر عیاشى (ج 2 ص 301 ح 111) از امام صادق (علیه السّلام) نقل کرده که فرمود: به آن خدایى که محمد (صلّی الله علیه و آله) را مبعوث کرد عفریتها و شیطانها در اطراف مؤمن بیشتر است از زنبورهایى که در پیرامون گوشت آمد و شد دارند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 73 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● راههای نفوذ شیطان در انسان
در تفسیر قمى (ج 1 ص 34 ط تهران) از امام صادق (علیه السّلام) حدیثى روایت شده که آن جناب در ضمن آن حدیث این داستان را چنین نقل کردهاند: سپس ابلیس گفت: پروردگارا آیا با اینکه تو خداوند عادلى و هرگز ستم روا نمىدارى ثواب اعمال گذشته مرا نمىدهى؟ فرمود: از مثوبات آخرت نمىدهم و لیکن از لذایذ دنیا هر آنچه بخواهى بگو تا در پاداش عبادتهایت بتو بدهم، ابلیس اولین چیزى را که از خدا درخواست کرد این بود که خدایا مرا تا روز قیامت زنده بدار. خداى تعالى نیز درخواستش را پذیرفت. آن گاه درخواست کرد مرا بر فرزندان آدم مسلط کن، این را نیز پذیرفت. باز هم درخواست کرد که مرا مانند خون در سراسر وجود آنان راه ده. فرمود: راهت دادم. سپس درخواست کرد براى بشر هیچ فرزندى به وجود نیاید مگر اینکه براى من دو فرزند به وجود آید، و من آدمیان را ببینم و آنان مرا نبینند، و من به هر صورتى که بخواهم بتوانم در برابر آنان به آن صورت در آیم. خداى تعالى اینها را نیز پذیرفت. ابلیس قانع نشد، و گفت خدایا بیشتر از این به من بده. فرمود: من براى تو و ذریه تو در سینههاى بشر جایى و قرارگاهى دادم. اینجا ابلیس قانع شد و گفت: مرا بس است، «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: بحث گذشته ما معناى این حدیث را به خوبى روشن مىسازد، و حاجت به توضیح دیگرى نیست، و آنچه گفته: «و من به هر صورتى که بخواهم بتوانم در برابر آنان به آن صورت درآیم» معنایش این نیست که من ذات خود را به هر طورى که بخواهم تغییر دهم، و بیش از این دلالت ندارد که من به هر نحوى که بخواهم در حواس انسان تصرف کنم.
بنا بر این، اینکه بعضى از علما (بحار ج 63 ص 283 ط بیروت) گفتهاند: «اجماع علما بر این است که ابلیس و ذریه او از طایفه جن و مانند سایر اجنه اجسامى هوایى و لطیفند و به هر شکلى که بخواهند در مىآیند حتى شکل سگ و خوک ولى ملائکه اجسام لطیفى هستند که به هر شکلى در مىآیند جز به شکل سگ و خوک» سخنى نادرست است، زیرا ظاهر این کلام این است که ملائکه و شیطانها قدرت بر تغییر ذات خود دارند و این حرفى است که نه از عقل دلیلى بر آن هست و نه از نقل، اجماعى هم که ادعا کردهاند در حقیقت اتفاق در فهم است، و چنین اجماعى را اگر خود ما بدست بیاوریم حجت نیست تا چه رسد به اینکه دیگران آن را نقل کنند، وقتى اجماعى در کار نبود باقى مىماند کتاب و سنت، و ماخذ قرآنى و روایتى این داستان همان بود که ما ذکر کردیم، و دیدید که از آن چنین چیزى استفاده نمىشد.
همچنین مساله ذریه ابلیس و کثرت آنها چیزى جز این در دست نیست که ذریه ابلیس بسیارند و همه از خود او منشعب شدهاند، اما این انشعاب از راه تناسلى است که ما داریم و یا راه تخمگذارى و جوجهکشى است و یا به نحوى دیگر است براى ما معلوم نیست، و مانند بسیارى از چیزها راهى براى فهم آن نداریم.
بله، در بین روایات (بحار ج 63 ص 306) چند روایت دیده مىشود که دلالت دارند بر اینکه «ابلیس با خودش ازدواج مىکند و یا تخم مىگذارد و جوجه در مىآورد، و یا براى ابلیس دو ران و یک عضو تناسلى نر و ماده است، که خودش با خود جفت شده و در هر روز ده بچه مىزاید، و بچههایش همه نرند و در بین آنان ازدواج و توالد و تناسل نیست». و لیکن هیچیک از این روایات قابل اعتماد نیست، زیرا یا مرسل است و یا مقطوع است و یا موقوف، آنهم در مثل این مطالبى که در آن جز به آیه محکمه و یا حدیث متواتر و یا حدیث همراه با قرینه قطعى نمىتوان اعتماد نمود. حتى اگر این روایات با ظاهر قرآن هم منطبق مىشد ممکن بود به این وسیله تصحیح شود، و لیکن مفاد هیچیک از آنها با قرآن منطبق نیست.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 74- 76 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● همراهی انسان توسط دو ملک
در کافى (ج 2 ص 266) از على بن ابراهیم از پدرش از ابن ابى عمیر از حماد از ابى عبد اللَّه (علیه السّلام) روایت کرده که فرمود: هیچ دلى نیست مگر اینکه داراى دو گوش است، بر در یکى از آن دو گوش ملکى است که آدمى را ارشاد مىنماید، و بر در دیگرى شیطانى است که او را گمراه مىسازد، این یکى مىگوید: بکن آن دیگرى مىگوید: زنهار! مکن. شیطان مىگوید معصیت کن و ملک مىگوید مکن. و این گفته خداى تعالى است که مىفرماید: «عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» (ق/18).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 76 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : عمل انسان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجود یک شیطان برای هر انسان
در صحیح مسلم (ج 17 ص 157) از ابن مسعود از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده که فرمود: هیچ کسى نیست مگر اینکه خداوند قرین جنیش را بر او موکل نموده. حضار عرض کردند: یا رسول اللَّه! آیا تو هم قرین جنى دارى؟ فرمود: آرى، بر من هم موکل فرموده، الا اینکه خداوند مرا کمک کرده و او را تسلیم من ساخته به طورى که دیگر مرا جز به خیر دعوت نمىکند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: بعضىها کلمه «أسلم» را که در روایت است به ضم میم خوانده و بعضى دیگر به فتح میم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج8، ص: 76 و 77 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : انسان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شیطان در کمین است! -
مسعود مستعلي
در کلمه لَأَقْعُدَنَّ دو تاکید دارد لام در ابتدا و نون در آخر. و به معنای نشستن است. و شیطان با تاکید زیاد چنان در کمین انسان مینشیند تا فرد آماده عمل شود. واین کلمه در این آیه دلالت میکند به آمادگی و انتظار شیطان تاموقع شروع عمل.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : خلاصه ای از تفسیر روشن |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : مسعود مستعلی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.