● رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص: 107
(آیه 166)- در این آیه مجازات آنها را چنین شرح مىدهد: «هنگامى که در برابر آنچه از آن نهى شده بودند، سرکشى کردند به آنها گفتیم به شکل میمونهاى طرد شده درآیید» (فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ).
روشن است که امر «کُونُوا» (بوده باشید) در اینجا یک فرمان تکوینى است، یعنى آنها فورا به شکل میمون در مىآمدند البته طبق روایات مسخ شدگان تنها چند روزى زنده مىماندند و سپس از دنیا مىرفتند و نسلى از آنها به وجود نمىآمد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» سایت تبیان
تفسیر کشاف
(فلما عتوا عما نهوا عنه ) فلما تکبروا عن ترک ما نهوا عنه ، کقوله (و عتوا عن أمر ربهم ) ، (قلنا لهم کونوا قردة) عبارة عن مسخهم قردة ، کقوله (إنما أمره إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون ) و المعنی : أن الله تعالی عذبهم أولا بعذاب شدید ، فعتوا بعد ذلک فمسخهم . و قیل : فلما عتوا ، تکریر لقوله (فلما نسوا) و العذاب البئیس : هو المسخ .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
فَلَمّٰا عَتَوْا عَنْ مٰا نُهُوا عَنْهُ :پس چون سرکشى نمودند از آنچه نهى شده بودند از آن، قُلْنٰا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خٰاسِئِینَ :امر نمودیم مر ایشان را که بوده باشید بوزینگان در حالتى که دورشدگان و ناامیدید از رحمت
در کتاب کافى از حضرت صادق علیه السّلام مروى است: کانوا ثلاثة اصناف: صنف ائتمروا و امروا فنجوا و صنف ائتمروا و لم یأمروا فمسخوا ذرّا و صنف لم یأتمروا و لم یأمروا فهلکوا در این آیه فرمود: اهل سبت سه صنف بودند: صنفى فرمان بردار و آمر، پس نجات یافتند؛ و صنفى مطیع، لکن امر ننمودند، پس مسخ شدند؛ و صنفى نه مطیع و نه آمر، هلاک شدند قتاده نقل کند که جوانانشان بوزینه و پیرانشان خوک شدند، سه روز باقى، روز چهارم همه هلاک و مردند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عاملی
«کُونُوا قِرَدَةً » 167 روح البیان: از مجاهد نقل شده است: دلهاشان مانند دل بوزینه شد، و هم دهانشان مانند دهان بوزینه شد
تفسیر عبده: عموم مفسّرین گفته اند: یعنى بدن آنها تبدیل ببدن میمون شد، مجاهد گفته است: اخلاق آنها در شرّ و فساد مانند بوزینه شد که سخن حقّ در آنها اثر نداشت و توفیق فهم آن نداشتند
فى ظلال: چون نخستین برترى آدمى را که اراده است رها کردند و مسلّط بر خود نبودند و پى هواى نفس رفتند و بعالم حیوانى تنزّل نمودند، به آنها گفتند: همان چه خواهید باشید و چون ادراکات درونى آدمى در نماى ظاهرى او نشانه مى گذارد و چهره را بصورت اندیشه ها نشان مى دهد پس نتیجه ى آنچه بدل خواستند در ظاهر بصورت بوزینه در آمد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
فَلَمّٰا عَتَوْا عَنْ مٰا نُهُوا عَنْهُ قُلْنٰا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خٰاسِئِینَ خلاصه اینکه حق تعالى به رسولش خبر مى دهد که چون جماعت اسرائیلیان از امر پروردگار و آنچه نهى شده بودند از اینکه در روز شنبه صید ماهى نکنند سرکشى و طغیان نمودند مورد غضب واقع گردیدند و به آنها گفتیم بگردید(قردة) یعنى میمون و آنها را بصورت میمون درآوردیم درحالى که از رحمت خدا دورشدگان بودند و گفته اند آنهائى که بصورت میمون گردیدند سه روز بیشتر زنده نماندند و تمامشان مردند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
فَلَمّٰا عَتَوْا عَنْ مٰا نُهُوا عَنْهُ قُلْنٰا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خٰاسِئِینَ خداى سبحان آن گناهکاران را مجازات کرد؛ زیرا آنها را به صورت بوزینگان درآورد در روایتى آمده است: آنها به مدّت سه روز به همین صورت باقى ماندند و آن گاه هلاک شدند؛ زیرا موجودى که مسخ شود بیشتر از این مدّت زندگى نمى کند و چیزى از جنس آن هم به دنیا نمى آید
سؤال: سنّت خدا بر این جارى شده است که گناهکار را به سبب گناهش در دنیا مجازات نکن و افزون بر آشکار بودن این مدّعا، سخن خدا نیز بر اثبات آن گواهى مى دهد: «اگر خدا بخواهد مردم را به سبب کارهایى که کرده اند بازخواست کند، بر روى زمین هیچ جنبنده اى باقى نگذارد » بنابراین، چگونه خدا کسانى را که در
شکار ماهى ها فرمان او را اطاعت نکردند مورد مجازات قرار داد؛ لکن کسانى را که در فلسطین، ویتنام، کنگو، ژاپن و دیگر جاها از خون غیر نظامیان بى گناه جوى هاى خون روان ساختند، رها کرده است ؟
پاسخ: بله، سنت الهى بر این جارى شده که گناهکار را در این دنیا، هرچند گناهش بزرگ باشد، مجازات نکند و اگر چنین کند، پاک از ناپاک تشخیص داده نمى شود و فردى که کار بد را ترک مى کند هیچ گونه برترى نخواهد داشت؛ زیرا این ترک با انگیزۀ ترس از مجازات صورت مى گیرد نه به سبب دوست داشتن کار نیک و نفرت از کار بد لکن حکمت خدا اقتضا کرد معجزات پیامبران را از این سنّت استثنا کند تا دعاى آنان در حقّ گناهکاران و مفسدان مستجاب شود؛ چه، آنها در پیشگاه خدا احترام دارند و نیز به سبب اینکه نبوّت آنان به اثبات برسد
مفسران در تفسیر آیۀ 78 از سورۀ مائده: «لُعِنَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرٰائِیلَ عَلىٰ لِسٰانِ دٰاوُدَ وَ عِیسَى اِبْنِ مَرْیَمَ ذٰلِکَ بِمٰا عَصَوْا وَ کٰانُوا یَعْتَدُونَ » گفته اند: داود ساکنان ایله از قوم بنى اسرائیل را نفرین کرد؛ زیرا آنان فرمان خدا را زیر پا گذاردند و در روز شنبه دست به صید ماهى زدند و چنین گفت: خدایا! نفرینت را همچون جامه اى بر اندام آنان بپوشان و خداوند آنها به صورت بوزینگان مسخ کرد بنابراین، سبب مسخ ماهى گیران نیرنگ باز، نفرین داود پیامبر بوده است امّا در عصر ما پیامبرى وجود ندارد که علیه خونخواران و غارت کنندگان ملّت ها نفرین کند در هر حال، ما به عدالت خدا ایمان داریم و نیز ایمان داریم که حق در نزد خدا هدر نمى رود و انسان کیفر کردارش را خواهد دید هرچند زمان به درازا بکشد و کسى شتاب مى کند که بیم تلف شدن را داشته باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
اهالى قریه کنار دریاى مذکوره که نام آن ایله بوده سه دسته بودند جمعى صید ماهى به کیفیّت مذکوره در آیه سابقه مى نمودند و بعضى نمى نمودند و ساکت بودند و برخى نمى نمودند و دسته اول را نهى مى کردند و دسته دوم به دسته سوم مى گفتند چرا اینها را موعظه مى کنید وعظ بحال آنها ثمر ندارد چون متّعظ نمى شوند و شرط نهى از منکر که احتمال تأثیر است موجود نیست خدا مى خواهد آنها را در دنیا هلاک کند یا در آخرت معذّب بعذاب شدید فرماید ایشان جواب مى دادند که موعظه مى نمائیم آنها را براى آنکه عذر باشد از ما نزد خدا که در اداء تکلیف خودمان که نهى از منکر است کوتاهى نکردیم علاوه بر آنکه نباید مأیوس شد از تأثیر شاید آنها از خدا بترسند و از این امر نامشروع پرهیز نمایند و چون مواعظ و نصایح مشفقانه دسته سوم در آنها مؤثر نشد بلکه در طاق نسیان گذاردند و معامله فراموش شده با آن مواعظ حقّه نمودند ایشان از آنها کناره گیرى کرده در قریه دیگرى ساکن شدند و خداوند آنها را مسخ فرمود بصورت میمون به طورى که اهل قراء اطراف یک یک آنها را مى شناختند و سه روز زنده بودند و بعد از سه روز باد سام و باران شدیدى آمد و آنها را سوزاند و بدریا ریخت و از آنها و نسلشان کسى و چیزى باقى نماند و دسته دوم هم با دسته اول در عذاب شریک بودند براى ترک نهى از منکر و عدّه هالکین جمعا هفتاد هزار نفر وعده ناجین ده هزار و کسرى بوده چنانچه در تفسیر امام (ع) از حضرت سجاد (ع) نقل شده است و در مجمع از حضرت صادق (ع) نقل نموده که دو فرقه هلاک شدند و فرقه سوم نجات یافتند و در کافى از آن حضرت و عیاشى ره از امام باقر (ع) قریب به این مضمون را نقل نموده که آنها سه صنف بودند یک صنف که تارک معصیت و آمر به اطاعت بودند نجات یافتند و دو صنف دیگر که تارک هر دو و تارک امربه معروف بودند هلاک و مسخ شدند و بنابراین دسته اول دو معصیت نمودند یکى صید و دیگر ترک نهى از منکر و دسته دوم یک معصیت که همان ترک نهى از منکر بوده و شاید فلمّا عتوا اشاره بهمان تکبّر و سرکشى از نهى باشد و شاید مراد تکبر و سرکشى از ترک منهىّ عنه باشد و اینکه در آیه سوم تغییر عنوان داده شده شاید براى اشاره باستحقاق دو عذاب و تمهید مقدمه براى عذاب دوم باشد که در ذکر مؤخر شده اگرچه در خارج مقدم بوده چنانچه اشاره شد که اول مسخ شدند و بعد از آن سوختند در هر حال سیره الهیّه بر این جارى شده که وقتى قومى معصیت نمودند و قومى ساکت ماندند و عذاب نازل شد همه را به یک نهج فرامى گیرد و خطاب خداوند به کلمه کن و کونوا امر تکوینى او است که امر باش به چیزى با بودنش در خارج متّحد است و بعضى معذرة برفع قرائت نموده اند یعنى این موعظه ما عذرى است براى ما نزد پروردگار و خاسئین یعنى مطرودین و محرومین از هر خیرى مأخوذ از است خساء الکلب یعنى راند سگ را
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.