از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ان ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین ):(بدرستی که سرپرست من خداوندیست که کتاب را نازل کرده و او شایستگان را سرپرستی می کند)،پیامبر(ص )می فرماید: همانا سرپرست و مدبر امر من خداست که قرآن را برای هدایت مردم نازل فرمود و سرپرست صالحان است ، یعنی متولی امورشایستگان از بندگانش می باشد و وعده کرده که آنها را یاری نموده و آنها راوارثان زمین قرار دهد،(ان الارض یرثها عبادی الصالحون )(57). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حمزه خان بيگي - فی ظلال القران = شهید سید قطب
کسی‌ که مردمان را به سوی خدا می‌خواند لازم است بداند که او باید خویشتن را از تکیه‌گاه‌ها و پشتوانه‌های زمین برهاند، و حتّی تکیه‌گاه‌ها و پشتوانه‌های زمین را حـقیر و نـاچیز شـمارد... ایـن چنین تکـیه‌گاه‌ها و پشتوانه‌هائی خود به خود خیالی و پوشالی و سست و زبون هستند، هر چند که نیرومند و توانا جلوه‌گر آیند:

(یا أیها الناس ضرب مثل فاستمعوا له:إن الذین تدعون من دون الله لن یخلقوا ذباباً ولو اجتمعوا له , وإن یسلبهم الذباب شیئاً لا یستنقذوه منه . ضعف الطالب والمطلوب !)

ای مردم مثلی زده شده است (‌به دقّت‌) بدان گوش فـرا دهید. آن کسانی را که پیغمبر از خدا به کمک مـی‌طلبید و پرستش می‌کنید، هرگز نمی‌توانند مگسی را بـیافرینند، اگر هــم همگان (‌بـرای آفرینش آن‌) دست بـه دست یکدیگر دهند. حـتّی اگر هـم مگس چیزی را از آنـان بستاند و برگیرد، نمی‌توانند آن را از او بازپس گیرند و برهانند. هم طالب (‌که مگس ناچیز است‌) و هم مـطلوب (‌کـه بـتان سنگی و یـا مـعبودهای دروغین هسـتند) درمانده و ناتوانند)‌. (‌حج‌/ 73)

(مثل الذین اتخذوا من دون الله أولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتاً , وإن أوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون !).

کار کسانی که جز خدا، (‌اشخاص و اصنام و اشیائی را به دوستی برگرفته‌اند، و از میان آفریدگان، برای خود) سرپرستانی برگزیده‌اند، همچون کار عنکبوت است که (‌برای حفظ خود از تـارهای نـاچیز) خـانه‌ای برگزیده است (‌بدون دیوار و سقف و در و پیکری کـه وی را از گزند باد و باران و حوادث دیگر در امان دارد)‌. بی‏گمان سست‌ترین خانه‌ها خانه و کاشانۀ عنکبوت است‌، اگر (‌آنان از سستی معبودها و پایگاه‌هائی که غیر از خدا برگزیده‌اند با خبر بودند، به خوبی‌) می‌دانستند (‌که در

اصل بر تار عنکبوت تکیه زده‌اند. (عنکبوت/41)

دعوت‌کنندۀ به سوی خدا بر خدا تکیه می‌کند و بس. این اولیاء و تکیه‌گاه‌های دیگر کیستند و چیستند؟ اصلاً چنین چیزهائی در شعور و احساس شخص دعوت‌کننده به سوی خدا ارزش و بهائی ندارند، هر چند هم آنـها بتوانند بدو اذیت و آزار برسانند، خداوندگاری که او بدو پشت بسته است و تکیه‌گاه خود ساخته است‌. اذیت و آزار برسانند. اگر آنـها بتوانند بدو اذیت و آزار برسانند با اجـازۀ خـداونـدگارش مـی‌توانـند اذیت و آزاری‌ که از سوی آنها بدو می‌رسد بدان خاطر نیست که خدا نتوانسته است از او حمایت و حفاظت ‌کـند و یزدان سبحان جلو اذیت و آزارشان را بگیرد. همچنین بدین خاطر هم نیست ‌که ایزد متعال از یاری و کـمک دوستانش دست کشیده است‌... بلکه این‌ کار از یک سو برای آزمایش بندگان صالح و شایسته است تا ایشان را پرورده و سره سازد و آنان را تمرین دهد. و از دیگر سو این‌ کار استدراج بندگان ناصالح و ناشایست بوده و بدیشان مهلت و فرصت داده می‌شود تا پلّه پلّه به سوی دوزخ روند و سرانجام ‌گرفتار دام آن شوند.

مشرکان ابوبکر رضی الله عنهُ را مـی‌گرفتند و اذیت و آزارش می‌کردند. بر رخسار مبارک او با کفشهای بافته چروکیده می‌زدند. گاهی به رخسار بسنده نمی‌کردند و گفتها را بر چشمانش می‌کوبیدند، تـا بـدا‌نجا کـتک می‌خورد که دهان او از چشمان او شـناخته نـمی‌شد! ابوبکر - ‌آن‌ کسی ‌که زمین پس از پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم گرامی‌تر از او را به خود ندیده است - در طـول ایـن تـعدّی زشت بـزهکارانه‌، ایـن را مـی‌گفت و تکرار می‌کرد: ‌پروردگارا، چه شکیبائی‌! پـروردگارا، چه شکیبائی‌! پرو‌ردگارا، چه شکیبائی‌!). او می‌دانست کـه شکیبائی پروردگارش در فـراسـوی ایـن اذیت و آزار است‌. مطمئن بود که پروردگارش نـاتوان از نابودی دشــمنان خـود نـیست‌. هـمچنین یـقین دا‌شت‌ کـه پروردگارش دوستان خود را رها نـمی‌سازد و آنـان را برای همیشه اسیر دشمنان نمی‌گرداند.

عبدالله پسر مسعود رضی الله عنهُ در آن هنگام ‌که مشرکان او را می‌ازردند و کتک می‌زدند، بدان خاطر که قرآن را در باشگاه ایشان نزدیک کعبه بر ایشان خوانده بود و به گوش آنان رسانده بود، و آن اندازه‌ کتک خورده بود و شکنجه دیده بود که می‌نالید و نمی‌توانست‌ کمر خود را راست‌ کند، در این اوضاع و احوال‌ که مشرکان به ترک او گفته بودند، می‌گفت‌: (‌به خدا سوگند بدان هنگام از آنان خوارتر و ناچیزتر برای من نبوده است‌)‌. عبدالله پسر مسعود می‌دانست‌ که آنان با یزدان سبحان دشمنی می‌ورزند. مطمئن بود کسی‌ که با خدا دشـمنی ورزد شکست می‌خورد و در نزد خدا خوار و پست است‌. بس باید در نزد دوستان خدا نیز خوار و پست بشمار آید‌.

عبدالله پسر مظعون رضی الله عنهُ از پناه عتبه پسر ربیعه مشرک به ‌در آمد، چون به خود نپسندید که به پناه مشرکی رود تا اذیت و آ‌زار را از او دفع کند، در حالی که برادران دینی او در راه خدا شکنجه داده می‌شوند. در آن هنگام که مشرکان پیرامون او گرد آمده بودند و او را می‌زدند و شکنجه می‌کردند، تا بدانجا که یک چشم او را کور نمودند، و عتبه او را می‌دید و فریاد می‌زد که به پـناه من در آی تا در امان بمانی، می‌گفت‌: (‌من در پناه ‌کسی هستم که از تو نیرومتدتر است‌)... هنگامی‌ که عتبه خطاب بدو گفت‌: (‌برادر من چشم تو بی‏نیاز از ایـن چیزی بود که بدان رسید)‌. در پاسخ به عتبه گفت‌: (‌نه به خدا سوگند به پناه تو برنمی‌گردم‌. چشم دوم نیز سزاوار چیزی است‌ که آن را در راه یـزدان خوب و روبراه کند)‌... او می‌دانست که پـناه پروردگارش گرامی‌تر و والاتر از پناه بندگان است‌. یقین داشت ‌که خداوندگارش او را به دیگران نمی‌سپارد و دست از او برنمی‌دارد. اگر هم خدا او را رها کند تا در راه او اذیّت و آزار شود، نفس او بدین افق شگفت می‌رسد که فریاد برآورد: (‌نه به خدا سوگند به پناه تو برنمی‌گردم‌. چشم دوم نیز سـزاوار چیزی است‌ که ان را در راه یـزدان خوب و روبراه کند)‌.

اینها نمونه‌هائی از آن نسل والای گزیده‌ای است ‌که به وسـیلۀ قـرآن در آغـوش مـحمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم ‌در پـرتو رهنمودهای ارزشمند ربّانی پرورده شدند:

(قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ (١٩٥)إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ) (١٩٦)

بگو: این بتهائی را که شریک خدا می‌دانید فرا خوانید و سپس شما و آنها همراه یکدیگر در بـارۀ مـن نیرنگ و چـاره‌جوئی کنید و اصــلاً مـرا مـهلت نـدهید (‌و اگر می‌توانید غضبم کنید و نابودم گردانید... امّا بدانید که اینها موجودات غیرمؤثّری هستند و کمترین تأثیری در وضع من و شما ندارند)‌. بیگمان سرپرست من خدائـی است که این کتاب (‌قرآن را بر من‌) نازل کرده است‌، و او است که بندگان شایسته را یاری و سرپرستی می‌کند. آن گاه پس از ایـن اذیّت و آزاری ‌که مسـلمانان از نیرنگ مشرکان تحمّل‌ کردند، و این پشت بستن و توکّل نمودن آنان به خدائی‌ که قرآن را به تـدریج نـازل فرموده و صالحان و خوبان را سرپرستی می‌کند و یاری می‌نماید، چه شد؟

همان چیزی شد که تاریخ بدان آشنا است‌! غلبه و عزّت و استقرار از آن دوستان یـزدان‌ گردید، و شکست و خواری و نابودی از آن طاغوتهائی شد که صالحان‌، ایشان را کشتند، و فرجام ‌کار بهرۀ کسانی از بازماندگان ایشان گردید که خدا دریچه‌های سینه‌های آنـان را بر روی اسلام‌ گشود، یعنی فرزندان پیشتازانی ‌که اذیّت و آزار را در راه خدا به جان خریدند، و آن را با ایـمان خلل‌ناپذیر به یزدان سبحان و ارادۀ اسـتوار در راه خداوند منّان پذیرفتند.

قطعاً کسی ‌که مردمان را به سوی یزدان - ‌در هر زمانی و در هر مکانی - ‌دعوت می‌کند، به چیزی دسترسی پیدا نمی‌کند مگر با داشتن چنین ایمان محکمی و اطـمینان استواری‌، و با چنین ارادۀ آهنینی‌، و با چنین یـقین پابرجائی‌ که قرآن آن را فریاد می‌دارد:

(إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ) (١٩٦)

بی‏گمان سرپرست من خدائی است که این کتاب (‌قرآن را بـر مـن‌) نــازل کرده است‌، و او است کـه بندگان شایسته را یاری و سرپرستی می‌کند.

به رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم دستور داده می‌شود که مشرکان را به تحدّی و مبارزه بخوانـد، او آنـان را به تـحدّی و مبارزه خواند. و بدو دسـتور داده می‌شود که برای مشرکان عجز و درماندگی بتها و خداگونه‌هایشان را و بیهودگی و بی‌ارزشی انباز نمودن آنها را بیان و روشن کند، او چنین کرد:

(وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَلا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ) (١٩٧)

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عصمت زارع بيدکي - برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
معبودهاى بى‏ارزش: در تعقیب آیه گذشت که به مشرکان مى‏گفت: شما و بتهایتان نمى‏توانید کوچکترین زیانى به من برسانید، در این آیه به دلیل آن اشاره کرده، مى‏گوید: «ولىّ و سرپرست و تکیه گاه من خدایى است که این کتاب آسمانى را بر من نازل کرده است» (إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ).

نه تنها من، «او همه صالحان و شایستگان را حمایت و سرپرستى مى‏کند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
إِنَّ وَلِیِّیَ اَللّٰهُ اَلَّذِی نَزَّلَ اَلْکِتٰابَ :بتحقیق یار و ناصر و متولى کار من، ذات الهى است، آن خدائى که نازل فرمود قرآن را که حامى بندگان حق است

وَ هُوَ یَتَوَلَّى اَلصّٰالِحِینَ :و خداى تعالى دوست دار و کارساز بندگان شایسته و حافظ ایشان است از ضرر دشمنان به نمودن حجج غالبه، دفع آنها به معونت ملائکه، و عادت اللّه جارى است که متولى بندگان صالح خود باشد، چه جاى پیغمبران خود؛ پس چگونه او را واگذارد و از دشمنان محافظت نفرماید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
و آیت 197 «إِنَّ وَلِیِّیَ اَللّٰهُ » تا آخر دنباله ى همین مطلب است که به جاى امید از بتها و صاحبان قدرت باید تکیه به خدا داشته باشند که او دوست صالحان است یعنى سعى و کوشش آنها را که از راه مناسب و براى هدف مناسب به کار مى افتند به نتیجه خواهد رساند و مزد کارشان را خواهند گرفت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
إِنَّ وَلِیِّیَ اَللّٰهُ اَلَّذِی نَزَّلَ اَلْکِتٰابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى اَلصّٰالِحِینَ ،الى دو آیه بعد چون ترجمه آیات شده و واضح است محتاج بتوضیح نیست،خلاصه این دو آیه و دو آیه بعد مربوط به آیه بالا است که در مقام الزام بمشرکین خطاب نموده که شما هر نوع مکر و خدعه اى که خواهید درباره من بکنید و چیزى فروگذار ننمائید زیراکه ولىّ و دوست من خدا است آن کسانى که بر من کتاب یعنى قرآن را فروفرستاده ،اشاره به اینکه من رسول و فرستاده خدایم و کفایت کار من بدست قدرت او است و خدا دوستدار و کفایت کننده بندگان صالح و شایسته خود است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
نکته ها:
در آیات قبل، ناتوانى معبودهاى باطل بیان شد این آیه به معرّفى خداوند مى پردازد

صالح بودن، از جایگاه والایى نزد خداوند برخوردار است، تمام انبیا از صالحان بوده اند، «کُلٌّ مِنَ اَلصّٰالِحِینَ » و آرزوى ملحق شدن به آنان را داشته اند، چنانکه حضرت یوسف فرمود: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصّٰالِحِینَ » و ما نیز در پایان هر نماز، به آنان سلام مى فرستیم «السلام علینا و على عباد اللّه الصالحین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
إِنَّ وَلِیِّیَ اَللّٰهُ اَلَّذِی نَزَّلَ اَلْکِتٰابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى اَلصّٰالِحِینَ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پس ازآن که مشرکان و خدایانشان را به مبارزه طلبید، به آنها گفت: شما این بتان را دوست مى دارید و من خداوندى را دوست دارم که قرآن را بر من فروفرستاد و در این قرآن هر چیزى بیان شده است و نیز همین خدا حفظ و نگه دارى مرا به عهده دارد آیا بت هاى شما کتابى دارند؟ و آیا آنها از شما محافظت و نگه دارى مى کنند؟

نتیجۀ این گفتگوى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با مشرکان چنان که همه مى دانند ذلیل و خوار شدن شرک و مشرکان و اقتدار اسلام و مسلمانان بود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.