این جمله استفهامى است انکارى که مى فهماند تعجب آنان از ادعاى رسالت و دعوت به دین حق بى جا و بى مورد بوده، و مقصود از (ذکر) همان معارف حق او است که بشر را به یاد خدا مى اندازد. و کلمه (من ربکم ) متعلق است به (کائن ) تقدیرى.
(لینذرکم و لتتقوا و لعلکم ترحمون ) - این سه جمله متعلق است به جمله (جاءکم ) و معناى آن این است که : این ذکر (دین ) به این جهت براى شما فرستاده شده تا رسول، شما را انذار نموده، به این وسیله وظیفه خود را ادا نماید، و شما نیز از خدا بترسید، تا در نتیجه رحمت الهى شامل حالتان شود، چون تنها تقوا و ترس از خدا آدمى را نجات نمى دهد، بلکه باید رحمت الهى هم دستگیر بشود.
این سه جمله از کلام نوح (علیه السلام )، مشتمل است بر اجمالى از معارف عالى الهى.
[ نظرات / امتیازها ]
1- گاهى حجاب معاصرت و همدوره بودن، مانع پذیرش حقّ و منطق صحیح اوست. «أو عجبتم» قوم نوح مىگفتند: چرا او پیامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او که همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد!
2- هدف از وحى، تربیت بشر است. «جائکم ذکر من ربّکم»
3- معارف الهى را باید همواره به خاطر داشت. «ذکر من ربّکم»
4- پیامبران، برخاسته از مردم و در مردمند. «رجل منکم»
5 - فلسفهى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مىتوان چنین بیان کرد:
الف: هشدار و توجّه دادن. «لینذرکم»
ب: ایجاد مصونیّت و تقوا. «لتتّقوا»
ج: دریافت الطاف و رحمت الهى. «لعلّکم ترحمون»
6- تقوا، زمینهساز نزول رحمت الهى است. «لتتّقوا و لعلّکم ترحمون»
[ نظرات / امتیازها ]