خطاب در این آیه از قبیل خطابهاى تهدیدآمیزى است که ما به دشمن خود مىکنیم و مىگوییم هر چه دلت مىخواهد بکن، و یا هر چه از دستت بر مىآید کوتاهى مکن، که معنایش این است که هر کارى بکنى سودى به حالت ندارد، و این نوع خطابها مخاطب را از اینکه از حیلههاى خود سود ببرد و در نتیجه به هدف خود برسد مایوس مىکند، و نظیر آن در چند جاى قرآن آمده، مىفرماید: «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِی هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا» (طه/72) و نیز میفرماید: «اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصیر» (سجده/40).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پس اینکه فرمود: «کلوا و تمتعوا قلیلا- بخورید، و در اندک زمانی تمتع ببرید، و یا تمتعی اندک ببرید»، در حقیقت میخواهد ایشان را مایوس کند از اینکه با خوردن و تمتع بردن بتوانند عذاب را از خود دفع کنند، وقتی نمیتوانند جلو عذاب را بگیرند، هر چه دلشان میخواهد از متاع قلیل دنیا بخورند.
و اگر در این زمینه خصوص خوردن و تمتع را یادآور شد، برای این بود که منکرین معاد برای سعادت معنایی جز سعادت دنیا قائل نیستند، و برای سعادت دنیا هم معنایی جز خوردن و شهوترانی کردن نمیفهمند، عینا مانند یک حیوان بیزبان، که قرآن کریم ایشان را به آن تشبیه نموده میفرماید: «و الذین کفروا یتمتعون و یاکلون کما تاکل الأنعام و النار مثوی لهم» (محمد/12).
و جمله «انکم مجرمون»، علت مطالب ما قبل را بیان میکند، که در آن امر مىکرد به اینکه بخورید و تمتع ببرید که از آن سودى نخواهید برد، براى اینکه شما با تکذیب یوم الفصل، و تکذیب کیفر تکذیبگران، مجرم شدید، و جزاى مجرم خواه ناخواه آتش است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
فضای سخن
سیاق چهارم، آیات ۴۶ تا ۵۰
فضای مشترکی که در همه سیاقهای سوره پیگیری شده است، در این سیاق نیز ادامه می یابد، اما امر توبیخی «کلوا و تمتعوا قلیلاً» و آیه «إذا قیل لهم ارکعوا لا یرکعون» این فضا را خاص تر کرده است، این دو آیه نشان می دهد که علاقه به بهرمندی از لذایذ دنیا سبب شده که بیان انذاری قرآن در حتمیت وقوع وعده های الهی را نپذیرند و نشانه این عدم پذیرش نیز عدم تعظیم و خضوع در برابر خدای متعالی است.
• فضای تکذیب و جرم و دنیاگرایی ادامه دارد
• مکذبان در برابر هیچ بیانی از پیام روشن قرآن خضوع نمی کنند
[ نظرات / امتیازها ]
جهت هدایتی
این آیات بار دیگر به انذار مکذبین پرداخته و ایشان را بخاطر جرم بزرگ عدم خضوع در برابر خدا توبیخ می کند ، این وضعیت در ایشان بعد از انذار و احتجاج کافی خدا در این سوره هرگونه امیدی را نسبت به ایمان این افراد از بین برده است، بنابراین جهت هدایتی این سیاق به این بیان قابل ذکر است:
جهت هدایتی آیات ۴۶ تا ۵۰
انذار مکذبان و اظهار ناامیدی از ایمان ایشان پس از بیتوجهی به هدایت قرآن.
سخنان قرآن برای هدایتشان ثمری نداشته و مشغول متاع دنیای خویشند، در حالی که جز مدت اندکی از این دنیا بهرمند نخواهند شد و پس از آن عذاب یوم الفصل را خواهند چشید.
[ نظرات / امتیازها ]
پزشک در دو حالت به بیمار اجازه مىدهد که هر غذایى را بخورد: یکى آنجا که بیمار درمان گشته و سالم است و دیگر آنجا که بیمارى فرد لاعلاج و بدون درمان است و پزشک از بهبود او مأیوس شده است. در قرآن نیز فرمان «کُلُوا» گاهى نشانه امید و سلامتى است و گاهى نشانه قهر الهى، چنانکه در آیات خداوند خطاب به مجرمان مىفرماید: «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلًا إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ» و نظیر آیه «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» «1» هر کارى مىخواهید، بکنید.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به قبیله ثقیف دستور نماز داد، آنها گفتند: ما در برابر کسى خم و راست نمىشویم. حضرت فرمود: دینى که رکوع و سجود در آن نباشد، خیرى نیست. «لا خیر فى دین لیس فیه رکوع و لا سجود» «2»
بعد از فتح مکّه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از همسر ابوسفیان (مادر معاویه) پرسید: اسلام را چگونه مىبینى؟ گفت: اسلام خوب است مگر سه چیز آن: حجاب، اذان بلال، رکوع و سجود.
پیامبر در پاسخ فرمود: امّا حجاب بهترین پوشش است و نماز بدون رکوع و سجود نماز نیست و بلال نیز بهترین بنده است. «3»
«حَدِیثٍ» به معناى سخن جدید و تازه است که از دیگران سابقه ندارد.
حضرت ابراهیم پس از تجدید بناى کعبه از خداوند خواست تا فقط به اهل ایمان روزى دهد. «وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ» امّا خداوند فرمود: من در دنیا به کفّار نیز روزى مىدهم و حساب قیامت از دنیا جداست. وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ ... «4»
رکوع از ارکان نماز و مشخصه و نشانه ویژه نماز است، زیرا سجده به خودى خود و خارج از نماز نیز محقق مىشود، مانند سجده شکر. ولى رکوع جایگاهى جز نماز ندارد و لذا درباره نماز کلمه رکعت به کار مىرود. «إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ»
______________________________
[ نظرات / امتیازها ]