● رضا رضائي -
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 32)- در این آیه منطق عجیب دیگرى را بازگو مىکند، مىگوید:
به خاطر بیاور «هنگامى را که (دست به دعا برمىداشتند و) مىگفتند: خداوندا! اگر این (آیین و این قرآن) حق و از ناحیه توست بارانى از سنگ از آسمان بر سر ما فرود آورد»! (وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ).
«یا به عذاب دردناک (دیگرى) ما را گرفتار کن» (أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِیمٍ).
این سخن را به خاطر آن مىگفتند که بر اثر شدت تعصّب و لجاجت چنان مىپنداشتند که آیین اسلام صد در صد بىاساس است و گر نه کسى که احتمال حقّانیت آن را مىدهد چنین نفرینى به خود نمىکند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
(إن کان هذا هوالحق ) وهذا أسلوب من الجحود بلیغ ، یعنی إن کان القرآن هو الحق فعاقبنا علی إنکاره بالسجیل ، کما فعلت بأصحاب الفیل ، أو بعذاب آخر . و مراده نفی کونه حقا ، و إذا انتفی کونه حقا لم یستوجب منکره عذابا فکان تعلیق العذاب بکونه حقا مع اعتقاد أنه لیس بحق ، کتعلیقه بالمحال فی قولک : إن کان الباطل حقا ، فأمطر علینا حجارة . و قوله : (هو الحق ) تهکم بمن یقول علی سبیل التخصیص والتعیین : هذا هو الحق . وقرأ الاعمش (هو الحق ) بالرفع ، علی أن هو مبتدأ غیر فصل . و هو فی القراءة الاولی فصل . و یقال : أمطرت السماء ، کقولک أنجمت وأسبلت ومطرت ، کقولک : هتنت وهتلت . وقد کثر الامطار فی معنی العذاب . فإن قلت : ما فائدة قوله (من السماء) ؟ والامطار لاتکون إلا منها . قلت : کأنه یرید أن یقال : فأمطر علینا السجیل و هی الحجارة المسومة للعذاب ، فوضع (حجارة من السماء) موضع السجیل ، کما تقول : صب علیه مسرودة من حدید ، ترید درعا ( بعذاب ألیم ) أی بنوع آخر من جنس العذاب الالیم ، یعنی أن أمطار السجیل بعض العذاب الالیم ، فعذبنا به أو بنوع آخر من أنواعه . وعن معاویة أنه قال لرجل من سبإ ما أجهل قومک حین ملکوا علیهم امرأة ؟ قال : أجهل من قومی قومک قالوا لرسول الله صلی الله علیه و سلم حین دعاهم إلی الحق (إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجارة) ولم یقولوا : إن کان هذا هو الحق فاهدنا له .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
وَ إِذْ قٰالُوا اَللّٰهُمَّ إِنْ کٰانَ هٰذٰا هُوَ اَلْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ :و یاد کن زمانى را که نضر و تابعان او گفتند: خدایا اگر هست این قرآن حق و منزل از جانب تو، غیر آنچه ما بر او هستیم، فَأَمْطِرْ عَلَیْنٰا حِجٰارَةً مِنَ اَلسَّمٰاءِ :پس بباران بر ما سنگ از آسمان، چنانچه بر قوم لوط و اصحاب فیل نازل نمودى، أَوِ اِئْتِنٰا بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ :یا بیار ما را به عذابى مولم مهلک چون نضر این دعا نمود، آیۀ شریفه نازل شد: سَأَلَ سٰائِلٌ بِعَذٰابٍ وٰاقِعٍ
تبصره: ثعلبى از سفیان بن عیینه روایت نموده که گفت: از حضرت صادق شنیدم از پدرانش روایت فرمود که: چون حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به غدیر خم رسیدند، امر فرمود مردم جمع شدند، و دست على علیه السّلام را گرفت، فرمود: من کنت مولاه فعلىّ مولاه و این امر شایع شد، خبر به شهرها رسید حارث بن نعمان فهرى آمد خدمت حضرت، در میان صحابه و از ناقه فرود آمد به حضرت عرض کرد: یا محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ما را امر نمودى از جانب خدا که شهادت دهیم به وحدانیت خدا و رسالت تو، پس قبول کردیم آن را؛ و امر نمودى به پنج نماز، قبول کردیم و امر به روزۀ ماه رمضان نمودى و حج خانۀ کعبه، قبول نمودیم به اینها راضى نشدى تا دست پسر عم خود گرفتى و بر ما زیادتى دادى و گفتى: هرکه من مولاى او هستم على مولاى او است این از جانب تو باشد یا از جانب خدا؟ حضرت فرمود: سوگند یاد مى کنم به حق خدائى که غیر او خدائى نیست که تفضیل او بر شما از جانب خدا باشد حارث روانه شد و گفت: اَللّٰهُمَّ إِنْ کٰانَ هٰذٰا هُوَ اَلْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنٰا حِجٰارَةً مِنَ اَلسَّمٰاءِ أَوِ اِئْتِنٰا بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ پس هنوز به راحلۀ خود نرسیده بود که سنگى از آسمان بر سرش فرود آمد و از دبرش خارج شد در منهج سعید بن جبیر روایت کند که: سه نفر را حضرت در حبس، امر به قتل نمود: مطعم بن عدى و عقبة بن ابى معیط و نضر بن حرث نضر اسیر مقداد بود چون پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم امر به قتل او نمود، مقداد گفت: یا رسول اللّه اسیر من است حضرت فرمود: دانى در حق کتاب الهى چه گفته ؟ مقداد ثانیا شفاعت و همان جواب شنید مرتبۀ سوم حضرت فرمود: خدایا مقداد را از فضل خود اعانت فرما مقداد گفت: مقصود من یا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم همین دعا بود، پس او را در حبس کشت
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ إِذْ قٰالُوا اَللّٰهُمَّ إِنْ کٰانَ هٰذٰا هُوَ اَلْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنٰا حِجٰارَةً مِنَ اَلسَّمٰاءِ أَوِ اِئْتِنٰا بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ مفسرین گفته اند که آیه مقول قول همان نضر بن حارث است که در مقام دعاء گفته خدایا اگر قرآن حق است و از نزد تو است بباران بر ما سنگ از آسمان یا بفرست بر ما عذاب دردناک یعنى همان طورى که بر اصحاب فیل سنگ باراندى یا بعذاب دیگر ما را هلاک گردان،و مقصودش به(ان)شرطیه که کلام را معلّق بر آن گردانیده این بود که حق نیست که اگر حق باشد باید بر ما عذاب نازل شود مثل امّت پیمبران گذشته و وقتى عذاب بر ما نازل نشده ما در انکار او مستحق عذاب نیستیم
در تفسیر ابو الفتوح رازى از عثمان بن مطعون چنین نقل مى کند که بنضر بن حارث گفت از خدا بترس محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم حق مى گوید گفت من هم حق مى گویم گفت محمد[ص]مى گوید(لا اله الاّ اللّه)گفت من نیز مى گویم(لا اله الاّ اللّه) و لکن مى گویم(هؤلاء بنات اللّه)یعنى بتها دخترهاى خدایند،و(الحق)منصوب است بخبر مقدر بمعنى(عمّا قال اللّه تعالى)آن کافر گفت بارخدایا اگر این کلام از نزد تو است از آسمان بر ما سنگ بباران ابو عبیده گفته در رحمت مطر گویند و در عذاب امطر
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
نکته ها:
این گونه نفرین ها، یا از شدّت تعصّب و لجاجت است و یا براى عوام فریبى بر خود نفرین مى کنند تا مردم ساده دل احساس کنند که آنان حقّ هستند و اسلام، باطل است
پس از تعیین حضرت على علیه السلام به امامت از سوى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله که به فرمان خداوند در غدیر خم انجام شد و حضرت فرمودند: «مَن کنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، نعمان بن حارث که از منافقان بود، نزد پیامبر آمده، گفت: ما را به توحید، نبوّت، جهاد، حج، روزه، نماز و زکات، دستور دادى پذیرفتیم، حالا هم این جوان را امام ما قرار داده اى ؟! پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «به فرمان خدا بود»
او از شدّت ناراحتى به خود نفرین کرد و در نفرین، همین آیه را خواند امّا هنوز چند قدمى برنداشته بود که سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را به هلاکت رساند و آیات اوّل سوره ى معارج نازل گردید «سَأَلَ سٰائِلٌ بِعَذٰابٍ وٰاقِعٍ »
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
وَ إِذْ قٰالُوا اَللّٰهُمَّ إِنْ کٰانَ هٰذٰا هُوَ اَلْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنٰا حِجٰارَةً مِنَ اَلسَّمٰاءِ أَوِ اِئْتِنٰا بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ برخى از مردم به سبب تعصبى که به خودخواهى خود دارند؛ نظیر تعصّبى که به دینشان دارند و یا شدیدتر از آن، کشته شدن را بر تسلیم شدن در برابر دشمن هرچند حق به جانب باشد ترجیح مى دهند این قبیل افراد در تاریخ زیاد به چشم مى خورند و قرآن، فرعون و قوم نوح و دیگران را جزء همین گروه از مردم به حساب آورده است
وقتى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله قریش را به اسلام فراخواند، آنها گفتند: خدایا! اگر محمّد صلّى اللّه علیه و آله در ادّعاى خود، حقّ است بر ما از آسمان بارانى از سنگ ببار آنها نابود شدن به وسیلۀ سنگبار شدن را بر پیروى از محمّد صلّى اللّه علیه و آله ترجیح مى دادند، هرچند او پیامبرى بود فرستاده از سوى خدا
ازاین رو، خداوند به آنان پاسخ داد که عذاب پیش روى آنها قرار دارد و در عذاب همیشه به روى آنها باز است و اگر خدا مقدارى به ایشان مهلت داده
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
بعضى گفته اند این کلام هم از نضر ملعون است که از شدّت عناد و بغض براى اظهار جزم و اعتقاد کامل بباطل از او صادر شد و قمّى ره نسبت به ابو جهل داده و در کافى نسبت بحارث بن عمرو قهرى داده و در مجمع نسبت بنعمان بن حارث داده و در آیه بعد شرح هریک بیاید انشاء اللّه تعالى و محتمل است همه آنها گفته باشند چنانچه ظاهر لفظ جمع است اگرچه اکتفا مى شود در اسناد جمع بگفتن یک نفر از جانب همه با رضایت آنها و هذا اشاره است به آنچه پیغمبر (ص) آورده از جانب خدا و هو ضمیر فصل است که براى تاکید مى آورند و سرّ عدم اجابت نفرین آنها علاوه بر آنکه قصد انشاء نداشتند آیه بعد است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.