از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و ما لهم الا یعذبهم الله و هم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوااولیاءه ان اولیاؤه الا المتقون و لکن اکثرهم لا یعلمون ):(و آنها را چه شده ؟ چراخدا آنها را عذاب نمی کند، در حالیکه آنها مردم را از مسجد الحرام باز می دارند،با اینکه صاحب اختیار آنجا نیستند، و صاحب اختیار آن جز اهل تقوی نمی باشند، ولیکن بیشتر آنها نمی دانند)، استفهام در اینجا به معنای انکاری وتعجب است و می فرماید، چه چیزی برای آنان ، عذاب نکردن خداوند راثابت و محقق می کند؟ و حال آنکه اینها از زیارت مسجد الحرام جلوگیری نموده ونمی گذارند مؤمنین داخل آن شوند ،با اینکه اولیاء مسجد هم نیستند،و چون مسجد الحرام بر اساس تقوی بنا شده است ، تنها متقین اولیاء آن هستند و این جمله ، جلمه خبریست نه انشایی ،به جهت آنکه بلا فاصله بعد از آن می فرماید:(ولیکن اکثر آنان نمی دانند)و این ولایت متقین بر مسجدالحرام براساس دین و عقیده قرار داده شده نه بر اساس نسبتهای خونی ، مگر زمانیکه نسبتهای خونی با لوازم عقیدتی و ایمان مجتمع شوند، و عذاب در این آیه ،عذاب به کشته شدن و یا اعم از آن است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
در آیات قبلی فرمود به اینکه دو چیز عامل رفع عذاب است سبب امان است یکی وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یکی استغفار فرمود مادام که اینها استغفار می‌کنند استغفار که عامل دوم بود آن منتفی است برای اینکه این با شرک سازگار نیست ممکن است این چنین گفته شود که همین مشرکین در سفرهای دریایی‌شان خدا را با اخلاص می‌خواندند و قرآن کریم را هم روی این نیایش مخلصانه مشرکین صحه گذاشت فرمود ﴿إِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ﴾ پس می‌شود مشرک با اخلاص خدا را بخواند این پاسخ‌اش آن است که این در حقیقت یک ایمان و توحید مقطعی است و آنها در حالت اضطرار دیگر دست از شرک برمی‌دارند و قرآن کریم هم امضاء کرده است که فطرتشان در آن حال شکوفا می‌شود فقط به یاد خدایند چه اینکه ﴿ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلاّ إِیّاهُ﴾ همه بت‌ها از یادتان می‌رود مگر خدا در آن حال اینها دیگر توبه کرده‌اند منتها توبه‌شان مقطعی است توبه مستمر نیست پس مشرک مادامی که مشرک است اهل استغفار نیست ولی گاهی دست از شرک برمی‌دارد توبه می‌کند با اخلاص خدا را می‌خواند ولی دوباره از این حالت ارتداد پیدا می‌کند وقتی به ساحل نجات رسید دوباره برمی‌گردد مشرکانه زندگی می‌کند در این آیه فرمود آنها توبه‌ای نکردند ﴿وَ ما لَهُمْ أَلاّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ﴾ اینها که اهل استغفار و توبه نیستند پس هیچ استحقاقی برای دریافت کمک الهی ندارند ﴿لَهُمْ أَلاّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ﴾ نیست چیزی برای اینها نیست استغفار که به سود آنها بود نداشتند پس چیزی که به سود اینها باشد برای رفع عذاب ندارند نه تنها مانع عذاب را ندارند بلکه گرفتار مقتضی عذابند ﴿وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ﴾ اینها مردم را از مسجد الحرام باز می‌دارند و ادعای آنها این است که «نحن وراث الحرم» ما متولیان حرمیم هر کس را بخواهیم اجازه می‌دهیم و هر کس را بخواهیم منع می‌کنیم سر اینکه صد عن سبیل الله می‌کردند صد با صاد یعنی دیگران را منصرف می‌کردند سر اینکه دیگران را منع می‌کردند و از آمدن مسجد الحرام حالا چه در جریان صلح حدیبیه چه از اینکه مسلمانهای مکه بتوانند آزادانه در کنار حرم عبادت کنند این را باز می‌داشتند منع می‌کردند سر چنین کار ادعای تولیت بود که ما متولیان حرمیم البته کلیدداری و سقایت حج در اختیار آنها بود در جریان ابو غبشان مرحوم محدث قمی و دیگر مورخان نقل کرده‌اند که اینها کلیدداری حرم و کعبه را به عنوان یک مرکز تجاری گاهی خرید و فروش می‌کردند و حتی برخی از همین متولیان دروغین کعبه آن کلیدداری در کعبه را در طائف در یک مجلس مستانی شبانه با دو مشک شراب فروختند قمار کردند و باختند این کاری بود در اختیار آنها کلیدداری کعبه چنین گروهی داعیه تولیت حرم را داشتند می‌گفتند ما چون متولی حرمیم حق داریم عده‌ای را منع کنیم قرآن کریم بیانش این است که اینها متولی حرم نیستند ﴿ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ﴾ چرا؟ برای اینکه ﴿إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ﴾ بنایی که بر اساس تقوا بنیان گذاری شده است متولی آن هم باید مردان باتقوا باشند البته این اختصاصی به مسجد الحرام ندارد گرچه بالاصاله درباره مسجد الحرام است ولی همه مراکز مذهبی اینطور است حرم‌ها این طور است مساجد اینطور است مراکز دینی اینچنین است بنایی که بر تقوا نهاده شده متولیان او هیئت امناء او باید مردان باتقوا باشند ﴿إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ﴾ و البته برخی از آن سنادید قریش می‌دانند لکن اکثر مردم جاهلند نمی‌دانند که تولیت کعبه در اختیار آنها نیست [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حسنا پوررحيمي - تفسیر کشاف
(ومالهم أن لایعذبهم الله ) و أی شی ء لهم فی انتفاء العذاب عنهم ، یعنی : لاحظ لهم فی ذلک و هم معذبون لا محالة ، و کیف لایعذبون و حالهم أنهم یصدون عن المسجد الحرام کما صدوا رسول الله صلی الله علیه وسلم عام الحدیبیة ، وإخراجهم رسول الله صلی الله علیه وسلم والمؤمنین من الصد ، وکانوا یقولون : نحن ولاة البیت والحرم فنصد من نشاء وندخل من نشاء (و ما کانوا أولیاءه ) ومااستحقوا مع إشراکهم وعداوتهم للدین أن یکونوا ولاة أمره وأربابه (إن أولیاؤه إلا المتقون ) من المسلمین لیس کل مسلم أیضا ممن یصلح لان یلی أمره ، إنما یستأهل ولایته من کان برا تقیا ، فکیف بالکفرة عبدة الاصنام (ولکن أکثرهم لایعلمون ) کأنه استثنی من کان یعلم وهو یعاند و یطلب الریاسة. أو أراد بالاکثر : الجمیع ، کما یراد بالقلة : العدم . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  زهرا قرباني پشت مشهدي - تفسیر اطیب البیان
و چه چیز باعث شده بر آنها که خداوند آنها را معذّب نفرماید و حال آنکه آنها جلوگیرى میکنند از دخول مؤمنین در مسجد الحرام و حال آنکه آنها سزاوار نیستند بر دخول در مسجد و نیست سزاوار مسجد الحرام مگر اهل تقوى مفسرین این آیه را هم مربوط بآیات قبل دانسته لذا در اشکال عویصى افتادند که آیه قبل صریح است در اینکه خداوند عذاب نمیکند آنها را بواسطه بودن پیغمبر در میان آنها و بواسطه استغفار و این آیه صریح است که وجهى بر عذاب نکردن آنها نیست و البته خداوند آنها را عذاب میفرماید و این تناقض است لذا در دست و پا افتادند و سه جواب از این اشکال دادند: بعضى گفتند آیه قبل راجع بعذاب دنیویست و این آیه راجع بعذاب اخرویست، و بعضى گفتند آیه قبل راجع بعذابهاى آسمانیست مثل صاعقه و صیحه و امطار حجاره و این آیه راجع بعذاب سیف از قتل و اسارت است، و بعضى گفتند آیه قبل راجع بزمانى بود که هنوز تمام مؤمنین متمکن از هجرت نشده بودند و در میان آنها بودند و استغفار میکردند و این آیه راجع بزمانیست که تمام مؤمنین هجرت کرده بودند و مکه از مؤمنین خالى شده بود، و لکن تمام اینها تخرص بغیب است.
و تحقیق آ نستکه آ یات قبل ر ا جع بمسلمین د ر مو ضوع نصب خلا فت بو د چنا نچه بیان شد با شو ا هد محکم و ا ین آ یه ر ا جع بکفا ر و مشر کین ا ست, و مکر ر گفته ا یم که نظم د ر آ یات و سو ر ملحو ظ نشده و لذ ا میفر ما ید و ما لهم ا لا یعذ بهم ا لله یعنی هیچ ر اه عذ ری از بر ای کفا ر و مشر کین با قی نما نده و حجت از هر جهت بر آ نها تمام شده د ر ظرف13 سا ل از معجز ات صا د ره از آ نحضرت و نز و ل بسیا ری از سو ر قر آ نیه و مشا هده ا خلاق حمیده حضرت ر سا لت و کفر و شرک آ نها فقط از ر وی عنا د و عصبیت و کبر و حسد و ا مثا ل ا ینها از منع تشرف مسلمین د ر مسجد ا لحر ام بلکه از ا عما ل حج و تشرف بمکه بد عوی ا ینکه شما مسلمین قا بلیت د خو ل د ر مسجد ا لحر ام که مر کز بتها و خد ا یان ما ا ست ند ا ر ید لذ ا میفر ما ید و هم یصد ون عن ا لمسجد ا لحر ام بتو هم ا ینکه مسجد ا لحر ام خصیصه آ نها ا ست و حا ل آ نکه و ما کا نو ا ا و لی آ ئه آ نها قا بلیت د خو ل ند ا ر ند و نجسند و با ید نز د یک مسجد نشو ند ا نما ا لمشر کون نجس فلا تقر بو ا ا لمسجد ا لحر ام ا لا یت تو به آ یه38 ان ا و لی آؤه ا لا ا لمتقون مر ا تب تقوی د ر ا و ل سو ره بقره بیان شده که ا و لین مر ا تب تقوی ا یمان ا ست که تقو ای از عقا ئد با طله و مذ ا هب مختلفه با شد که مؤ من حق د خو ل د ر مسجد ا لحر ام د ا ر د و سز ا و ا ر تشرف د ر ا و هستند حتی ا هل تسنن و لو بر حسب ظا هر ا سلام پاک هستند و لی د ر با طن بخصوص نو ا صب که ا نجس از کلب هستند که آ نها بر حسب ظا هر هم نجس هستند مثل غلات و خو ا رج و منکر ضر و ری و مبدع د ر د ین و مر تدین. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر عاملی
«وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُعَذِّبَهُمْ » تا آخر 33 طبرى: اوّل آیه خطاب است به پیغمبر که تا آنگاه تو در مکه باشى مقتضى نیست کافران را گرفتار کنیم جمله ى بعد «وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » براى آن عدّه مسلمین است که بعد از هجرت پیغمبر در مکّه ماندند و بانتظار فراهم کردن وسیله ى هجرت خود بودند و بعد از آنکه آنها از مکّه هجرت کردند و کسى از مسلمین در آنجا نماند و مقتضى فتح مکّه و بیچاره کردن آنها فراهم شد با جمله ى آیت بعد این مطلب اعلام شد که «وَ مٰا لَهُمْ أَلاّٰ یُعَذِّبَهُمُ اَللّٰهُ » و مقصود از عذاب که در آیه گفته شده است فتح مکّه و خوارى اعراب است

مجمع: در تفسیر علىّ بن ابراهیم است پیغمبر ص باعراب فرمود اگر با من موافقت کنید بر همه ى عرب مسلّط مى شوید و دیگران هم مطیع شما مى شوند ابو جهل را حسد برآن داشت که گفت «اَللّٰهُمَّ إِنْ کٰانَ هٰذٰا» تا آخر که در آیات جلو گفته شده است و بعد از گفتن این جملات گفت «غفرانک اللّهم» و مقصودش استغفار از گفته ى خود بود که (خدایا از آسمان بر من سنگ ببارد اگر این سخنان راست است) و جمله ى «هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » اشاره به ابو جهل است و سخن دوّم او که: «غفرانک اللّهمّ » باشد و نتیجه این است که تا هروقت این کافران نام خدا و استغفار بر زبان بیاورند از عذاب معاف هستند و پس ازآن که تصمیم گرفتند پیغمبر را بکشند و آن حضرت از مکه فرار کرد با جمله هاى «وَ مٰا لَهُمْ أَلاّٰ یُعَذِّبَهُمُ اَللّٰهُ » تا آخر، سرنوشت ابو جهل و یارانش معیّن شد که در جنگ بدر کشته شدند و از دیگرى نقل شده است که معنى جمله ى «مٰا کٰانَ اَللّٰهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » این است که اگر آنها مرد استغفار و خداپرستى باشند عذاب نمى شوند

«إِنْ أَوْلِیٰاؤُهُ إِلاَّ اَلْمُتَّقُونَ » 34 مجمع: از امام باقر ع روایت شده است: یعنى فقط متقون و پرهیزگاران و دل بستۀ به مسجد الحرام هستند نه این کافران که آنجا را عمارت و وارسى مى کنند و بعضى گفته اند: یعنى دوست خدا پرهیزگاران هستند نه کافران [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مٰا لَهُمْ أَلاّٰ یُعَذِّبَهُمُ اَللّٰهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ وَ مٰا کٰانُوا أَوْلِیٰاءَهُ إِنْ أَوْلِیٰاؤُهُ إِلاَّ اَلْمُتَّقُونَ آیه ارشاد است به علت عذاب مشرکین که اینها خود را در معرض عذاب قرار داده اند چیست آنها را که مستحق عذاب نباشند و خدا آنها را عذاب نکند درحالى که آنها راه مؤمنین و رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را بستند از ورود بمسجد الحرام درصورتى که متولّى مسجد الحرام نبودند و نیستند سزاوار تولیت مسجد الحرام مگر پرهیزکاران از شرک،و شاید مقصود سال حدیبیّه باشد که رسول[ص]با مؤمنین رفتند براى زیارت خانه کعبه و مشرکین نگذاردند داخل مسجد الحرام شوند

وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ استدراک از دانش است که چون بیشترین مردم علم و دانش ندارند و نمى توانند حق و باطل را از هم جدا کنند،اینجا نیز نمى فهمند که آن کس که لایق تولیت مسجد الحرام است فقط متقین و پرهیزکارانند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
نکته ها:
در آیه ى قبل، خداوند به خاطر وجود پیامبر صلى الله علیه و آله در میان مردم و همچنین برگشت و توبه و استغفارشان، عذابى همچون عذاب آسمانى قوم عاد و ثمود را از آنان برداشت، امّا در این آیه سخن از عذاب آنان است که مى توان گفت: آنها استحقاق عذاب را دارند، هرچند خداوند به خاطر وجود پیامبر صلى الله علیه و آله عذابشان نمى کند

البتّه ممکن است مراد از عذاب در این آیه، بلاها و سختى هاى جنگ و اسارت باشد

حضرت على علیه السلام مى فرماید: «اللّه اللّه فى بیت ربّکم لا تخلوه ما بقیتم فانّه ان تُرک لم تناظروا» ، از خدا پروا کنید، از خدا پروا کنید، درباره ى خانه ى خدایتان که اگر آن را رها کنید و تعطیل شود، عذاب الهى، بى درنگ شما را فراخواهد گرفت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ مٰا لَهُمْ أَلاّٰ یُعَذِّبَهُمُ اَللّٰهُ ، و نیز سخن خداوند که خطاب به قریش فرموده است: فَذُوقُوا اَلْعَذٰابَ بِمٰا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ

معناى آیه به بیان ساده و روشن این است که هرگاه محمّد پیامبر قریش باشد، خدا عذابشان نمى کند و نیز هرگاه اسلام بیاورند خدا آنان را عذاب نمى کند و از اسلام به استغفار تعبیر کرده است؛ زیرا استغفار از لوازم اسلام آوردن مى باشد با این بیان روشن شد که نیازى به تأویل هایى که مفسران یادآور شده اند نیست به علاوه، این تأویلات موجب مى شود که خواننده در میان تاریکى هایى گرفتار آید که نمى تواند راه به جایى ببرد

وَ مٰا لَهُمْ أَلاّٰ یُعَذِّبَهُمُ اَللّٰهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ «مٰا لَهُمْ » استفهامى است که معناى نفى را در بر دارد؛ یعنى در میان آنان نه دینى وجود دارد که مانع از عذابشان شود و نه اخلاقى؛ زیرا آنان علاوه بر اینکه خود مشرکند، مسلمانان را هم از عبادت در خانۀ خدا بازمى دارند ازاین رو، هیچ مسلمانى و حتّى خود پیامبر صلّى اللّه علیه و آله روزى نبود که در مکه و در مسجد الحرام نماز بخواند و از سوى آنان مورد آزار و

شکنجه قرار نگیرد و همین مشرکان بودند که در سال حدیبیه توافق کردند تا به زور از حجّ عمرۀ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و مسلمانان جلوگیرى کنند وَ مٰا کٰانُوا أَوْلِیٰاءَهُ ؛ یعنى مشرکان، صاحبان مسجد الحرام و اولیاى آن نیستند، بلکه آنان دشمنان خدا و دشمنان خانۀ او هستند بنابراین، باید از آن طرد و از ورود به آن جلوگیرى شوند، تا با پلیدى و آلودگى خود آن را آلوده نسازند و به همین دلیل بود که وقتى اسلام نیرومند شد، از نزدیک شدن آنها به مسجد الحرام جلوگیرى کرد: « مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند»

إِنْ أَوْلِیٰاؤُهُ إِلاَّ اَلْمُتَّقُونَ هیچ کس هرکه باشد حق ندارد تولیت و سرپرستى مسجد الحرام را به عهده گیرد، مگرآنکه علاوه بر مسلمان بودن و اقرار به شهادتین، پاک و پرهیزگار نیز باشد، تا چه رسد به مشرک و منکر خدا؟

موضوع آیه، هرچند به اولیاى مسجد الحرام اختصاص دارد؛ لکن تقوا در هرکسى که تولیت مساجد و مقامات دینى را به عهد مى گیرد شرط است؛ زیرا پاکیزگى و قداست مکان، چنین شرطى را ایجاب مى کند شگفت آور است که بیشتر افرادى که این گونه مقامات را به عهده دارند، بدترین کسانى هستند که در هنر فریب کارى و دزدى استادند وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ ؛ لکن بسیارى از مردم نمى دانند که سرپرست مساجد و عتبات مقدس باید پاک و پرهیزگار باشد و شخص فاسق نمى تواند ولایت داشته باشد.

سؤال: این سخن خدا: وَ ما لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ نشان مى‏‌دهد که خدا قریش را عذاب کرده است، با این‏که مى‌‏دانیم قریش به عذاب‏‌هایى که اقوام پیامبران پیشین نظیر عاد، ثمود، قوم نوح، لوط و دیگران گرفتار شدند، مبتلا نشد؟
پاسخ: کسانى از قریش که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و مسلمانان را اذیت و آزار کرده بودند، خداوند آنان را در روز بدر با دست خود مسلمانان به قتل رسانید و برخى از این کشته‏‌شدگان‏ عبارت بودند از: ابو جهل، عقبة بن ابى محیط، نضر بن حارث، امیة بن خلف و دیگر سرکردگان قریش که در آزار مسلمانان زیاده‌‏روى مى‌‏کردند. به عنوان نمونه: از امیة بن خلف یاد مى‌‏کنیم. او مالک بلال، اذان‏‌گوى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بود. امیّة او را در هواى داغ به انواع عذاب‏‌هاى مختلف شکنجه مى‏‌داد. در جنگ بدر امیه با مشرکان و بلال با پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله بیرون آمدند. همین‌که چشم بلال به امیه افتاد، فریاد زد: این سرکرده کافران است و اگر او رهایى یابد، من رهایى نخواهم یافت. عدّه‌‏اى از مستضعفان که به وسیله امیة بن خلف شکنجه دیده بودند، پیرامون بلال گرد آمدند. بلال با شمشیر به امیه حمله کرد و او را کشت و در حالى که از شادمانى مى‌‏رقصید، سر او را بر شمشیرش بلند کرد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.