از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید اﻋﺮاب ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  حسن سلطاني - نظرشخصی
1) 1- اذا
2- الشمس
3- کورت
 توضيح : 1- ظرف زمان
2-مبتدا- مرفوع
3- خبر- محلا مرفوع_ فعل مجهول نایب فاعلش ضمیر مستتر<هی> [ نظرات / امتیازها ]
  حسن حميدي سولا - ترنم وحی
1) إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الشَّمْسُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
کُوِّرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
2) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
النُّجُومُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
انْکَدَرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
3) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْجِبالُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
سُیِّرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
4) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْعِشارُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
عُطِّلَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
5) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْوُحُوشُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
حُشِرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
6) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْبِحارُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
سُجِّرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
7) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
النُّفُوسُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
زُوِّجَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
8) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْمَوْؤُدَةُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
سُئِلَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
9) بِأَیِّ «حرف جر و اسم مجرور»
ذَنْبٍ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
قُتِلَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
10) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الصُّحُفُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
نُشِرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
11) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
السَّماءُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
کُشِطَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
12) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْجَحِیمُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
سُعِّرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
13) وَ «واو عطف»
إِذَا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است» «فعل مقدر یا محذوف»
الْجَنَّةُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
أُزْلِفَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
14) عَلِمَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «(ت)تأنیث»
نَفْسٌ «فاعل مرفوع یا در محل رفع»
ما «مفعول به منصوب یا در محل نصب»
أَحْضَرَتْ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری»«(ت)تأنیث»«ن.فاعل[هی]» [ نظرات / امتیازها ]
  سيد حسين اخوان بهابادي
1) شش صیغه ی ماضی غائب فعل کَوَّرَ:
کَوَّرَ، کَوَّرَا، کَوَّروا، کَوَّرَتْ، کَوَّرَتا، کَوَّرْنَ.
صیغه ی چهارم فعل بالا یا ماضی مفرد مونث غائب فعل کَوَّرَمی شودکَوَّرَتْ.
مجهول فعل بالا یا مجهول مفرد مونث غائب فعل کَوَّرَ هم می شودکُوِّرَتْ.
نکته: فاعل بعد از فعل معلوم می آید و نائب فاعل بعد از فعل مجهول می آید و اگر قبل از فعل بیایند دیگر فاعل نیستند و مبتدأ محسوب می شوند پس در آیه (إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ) شمس مبتدأ و کورت خبر آن است اما نائب فاعلِ فعل، ضمیر مستتر(هی) است که البته به (شمس) بر می گردد.
[ نظرات / امتیازها ]